دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


خیزش نوین هنر از بطن انقلاب اسلامی ایران


در سالگشت ظهور فجر پیروزی انقلاب اسلامی و بزرگداشت ۲۲ بهمن روز غلبه نور بر ظلمت و لحظه حاكمیت «ایمان» و اسلام، «نخستین جشنواره سراسری تئاتر فجر» و «فستیوال بین‌المللی فیلم فجر» با گرامیداشت هنرآفرینان در تهران آغاز می‌گردد. این خیزش مجدد «هنر نمایش» و عرضه فعال آن، در صحنه‌هایی است، كه روزی تحت حاكمیت هنر كنگ و مبتذل، جائی برای مردم و توده‌های اصیل جامعه نداشت. هنر نمایش به خاطر رشد داشتن در مبانی اعتقادی و فرهنگی مردم كشور ما همچنان مورد توجه و اقبال توده‌ها بوده و حتی در دوره استیلای اخناق و ستم‌شاهی و با همه تلاش رژیم گذشته در جهت ازاله هنر و فرهنگ اصیل و مردمی و رویاروی قرار دادن هنر و مذهب و بیگانه داشتن هنر و مردم، هنرپردازان، مذهبی و انقلابی در شرایط دشوار ضد امنیتی و پلیس آنروز در مجامع و كانون‌های انقلابی و زیرزمینی بعضی مساجد فعال، با اراضه نمایش‌های حماسی و انقلابی و آموزنده نقش موثری را در تكوین و تحول انقلاب ایفا می‌نمودند، و جامعه خود درمی‌یافت كه در مقابل هنر مخدر و رسوا، هنر محرك و پویا و متعهد مورد قبول و موجب تحسین و توجه است و امروز در آستانه تحولات و دگرگونی‌های انقلاب اسلامی و در پرتو حاكمیت‌ ارزش‌های متعالی و فضیلت‌ها بر تباهی و انحطاط، «هنر» نیز به عنوان یكی از اركان اعجاز الهی و «هنرهای نمایشی» به عنوان روش و شیوه عمل رسولان و هادیان جوامع بشری، حرمت و اعتبار راستین خود را باز یافته است. در تفكر مذهبی ما «هنر» و بخصوص «نمایش» ابزار مستقیم رهبران دینی و پیشوایان اسلامی بوده و رفتار و عملگونه‌های حسی و تصویری آنان مدل و اسوه برای مردمی كه علاوه بر پیام و موعظه، كیفیت و نحوه عمل را نیز می‌جستند، تلقی میگردد. و امروز مردمی كه خود در صحنه‌هائی به گستردگی یك تاریخ، چشمگیرترین هنر معاصر را می‌آفرینند، و با هنر «توانستن» خود شهادت و ایثار در راه خدا را در شكل‌های گوناگونش به تجسم آورده و فراخ‌ترین كنشهای روحی انسان را در عمل خلق می‌كنند، مشتاق و امیدوار، به هنرهای متبعث از روح كلی انقلاب توجه و اعتقاد یافته و به جستجوی آنچه می‌خواستند ـ و نمی‌یافتند ـ در مراكز و محافل و تالارهای هنری حضور می‌یابند. این رسالت باشكوه، هنرمندان معتقد مردمی است كه در پی افكندن بنیان فرهنگی نوین، با تكیه بر غنای علمی و ادبی این سرزمین كهن كه هنر را نزد خود دارد و با سایه گرفتن و الهام از اندیشه و اعتقاد شریعت پویا و حیاتبخش اسلام، «آفرینشی پر حاصل» ارائه نمایند، و در هر چه زلال‌تر نمودن این رودخروشان بكوشند، و از ركود و افسردگی‌اش باز دارند. در این نقطه از مشرق زمین تكامل هنر از مرز سنت‌ها و ایسم‌ها فراتر رفته و جهش هنری از عینیت و مادیت به سوی حقیقت و معنویت آغاز گردیده است و به لطف این تكامل «هنر نمایش» بر خلاف دوره اومانیسم یونان و اومانیسم دوره رنسانس كه در بستر، لذت، و بیان زیبائی طبیعت و بدن انسان در حركت بود، و بر علیه محصور ماندن در چهار چوب _ وصف سطحی عینیتها و واقعیتها _ و نیز بر خلاف تجرد و ذهنیت _ ایده‌آلیسم، همپای انسان و فلسفه متعالی او، در عصیان خود از بند وجود «بودن و عینیت» به مرحله ادامه و استمرار داشتن در آمده است. آنجا كه ماندگار كردن انسان در چهارچوب آنچه كه هست _ رئالیسم، با عصیان و تشنگی انسان امروز سازگار نبوده، چنانچه ایده‌آلیسم _ نیز توانست او را در حصار مبهم و همیات نگاه دارد، «هنر نمایش» نیز همپای فلسفه وجودی انسان، پرچمدار این شورش بر علیه طبیعت‌گرایی و عینیت‌گرایی شده و در جهت كشف و شكوفایی استعدادهای ماورائی و حتی ماوراء عقلی و منطقی انسان تلاش می‌كند. از این رو گفته «موریس مترلینگ» دور از حقیقت نیست كه _ خداوند وقتی همه موجودات را ساخت و به انسان رسید، از خلقت دست كشید و آنرا به خود انسان واگذاشت _ توانائی هنرمند در خلق دریافت ذهنی خود، «هنری» است، كه قالبها و شیوه‌های گوناگون هنر، چون «شعر و ادبیات و نمایش و تابلو» همه بدن‌هائی هستند برای تجسم بخشیدن و جلوه‌گر ساختن درون‌ و روحی كه هنرمند در آن دمیده است. امروز هنر از شكل سرگرمی، تفنن و تفریح قشر مرفه درآمده و سرنوشت آن با حركت انقلاب پیوستگی عمیق یافته است. چه مردمی كه در گذشته با مبارزه سلبی خود در شكل تحریم و تكفیر هنرمندنماها زیر بار آن هنر تحمیلی و تزریقی منحط نمی‌رفتند، در این مرحله با مبارزه ایجابی به صورت تولید و عرضه فعالیت هنری حضور خود را اثبات نموده‌اند. امروز آرمانها و انگیزه‌های مردم در شعارها و فریادهایشان تبلور یافته است و آهنگ حركت را هنر «رهبری» موزون می‌سازد و سمت گیری آنرا عقیده‌های متعالی‌ و اندیشه‌های بارور، صاحبنظران متدین و مومن تبیین می‌نماید. انقلاب سلامت معنا یافته است و ابتكار آن در «استقلال و تمامیت» آن است و هنر در «سینه دیوارهای شهرها و روستاها» و در «سرودهای انقلاب» و در «صحنه‌های نمایشی» خود طلایه‌دار این نهضت شده است. هنر یك پالایش دوباره یافته و پایگاه اصیل و مردمی خود را باز می‌یابد. مردم كه در گذشته به علت تمسخر ایمان و اعتقادشان توسط هنر پروردگان بیگانه پرست، با تلخكامی و بدبینی هنر را با لفظ «رقاصی» خطاب می‌نمودند، اینك با علاقه و احساس به تماشا یا شنیدن كارهای هنری دل می‌دهند و این اقبال توده‌ها به هنر به خصوص هنرهای نمایشی پیش از این سابقه نداشته است. این بار مردم در سالن‌ها و مراكز هنری _ كه روزی تحت حاكمیت بی‌هنری‌ها جائی برای خود نمی‌یافتند _ تماشاگر هنری هستند كه خود می‌خواستند و می‌جستند.
و همین حضور مردم بود كه مانعی بزرگ بر سر راه فرصت‌طلبان و چپاولگران سیاسی در سوءاستفاده از هنر در جهت مقاصد استعماریشان گردید. در برابر آنان كه «هنرنمائی‌شان» ره‌آوردی جز هرزگی و وقاحت و پایمال نمودن ارزشهای اخلاقی و سنن جامعه نداشت و در برابر آنانكه می‌رفتند تا بار دیگر هنر را از مسیر مردمی و انقلابی‌اش منحرف ساخته و به ابزار مقاصد نوع دیگری از زورگویی و سلطه اجنبی مبدل سازند.آنانكه آغوش فضیلت و انسانیت جامعه پس از انقلاب جائی برای خود نمی‌یافتند، بعضاً فرار از شراره خشم و انتقام مردم را ترجیح داده و برخی نیز به جرگه مدعیان مخالف انقلاب اسلامی پیوستند و با در اختیار نهادن هنر خود به جنگ، دستاوردهای انقلاب پرداختند و بر سكوی هنر و نمایش به متن احساس عقیده مردم تاختند. بیگانگی با مردم و اعتقاد و فرهنگ عمومی جامعه، و مبنا قرار دادن فرهنگ و رسوم بیگانه در آثار و خلاقیتها و رواج عنصر فساد و ولنگاری و شكستن حرمتهای اخلاقی از یك سو، و از سوی دیگر ترویج پوچی و بیهودگی و بی‌هدفی و اشاعهٔ تز «هنر برای هنر» نوعی از سیاستهای رژیم گذشته در بخش فعالیتهای هنری را تشكیل میداد، كه باعث جذب نیروهای هنری خود باخته جهت استفاده از تحكیم پایه‌های معنوی و اجتماعی رژیم طاغوتی در برنامه‌های جشنواره‌ها و جشنها و سایر هنرنمائی‌ها بود، و از جانبی دیگر سركوب فعالیتهای متعهد مردمی و عدم اجازه رشد به فعالیتهای سالم هنری در هموار نمودن راه برای مقاصد استعمارگرانه‌شان. اكنون با گذشت سه سال از حاكمیت انقلاب، «هنر انقلاب» به تدریج به مرحله عرصه می‌رسد و در بسیاری از زمینه‌های هنری خط انقلاب نیرو می‌گیرد.پوسترها، طرحها، نقاشیها، تئاترها و كارهای دستی به یكباره محور تبلیغ و ترویج انقلاب میشود، كارهای هنری برای ارائه پیام خون شهدا پی در پی، خیابان و خانه مردم را رونق می‌بخشد. نیروهای مسلمان كه در گوشه و كنار با انبوهی از مشكلات و مشغولیتهای اجتماعی فراغت چندانی نمی‌یافتند، ضرورت فعالیت هر چه بیشتر در زمینه هنر را دریافته و برای بازپس گرفتن آنچه را كه ضد انقلاب ورشكسته به ناحق تصاحب نموده بود، در صحنه ظاهر گردیدند و امت خود، خالق شكوهمند‌ترین هنرها بود و هنر مردم در جبهه‌ها تجلی یافته است. شهدا، هنر «توانستن» را می‌آفرینند، «هنر رهائی» را. و امروز آنانكه با صولت و صلابت یك كوه بر پهندشت حادثه‌ها بر جای می‌ایستند، رخت خون رنگ شهادت بر تن، وجود شعله‌ورشان را به طوفان بلا می‌سپارند، تا سپر بلای دین و مردم باشد، خود، هنر «ماندن» را تجربه می‌كنند. به زیبائی شیواترین سرودها در وصایای خود تنها نیاز آخرین خود را می‌نگارند كه:
«دستهای مرا از تابوت بیرون بگذارید كه همه بدانند چیزی از این دنیا به همراه نمی‌برم و چشمانم را باز بگذارید كه بدانند هشیار و آگاه راه خود را برگزیده‌ام.» هنر «رهائی»، «نخواستن و بریدن» از همه بندها كه با بندگی خدا تراحم دارد و رستن از همهٔ پیوندهائی كه انسان را از راه باز می‌دارد. مردم نیز مدالهای تحسین و افتخار را بر سینه مادری می‌نشانند، كه هنر «نخواستن» همانرا كه خدایش داده به خوبی ایفا می‌كند و «پرپر پاره‌های جانش» را به دست خود به دامان گور می‌افشاند و پدری كه عصای پیری خود را به شكاف خاك می‌سپارد و قامت كشیده و بلند، بر سر گور فرزند مشت گره كرده‌اش سینه فضا را می‌شكافد و طنین «مرگ بر آمریكا _ درود بر خمینی» او رساتر از همه به گوش میرسد. تابلوی عصر انقلاب در مردمك دیده‌ها، گرمی آفتاب دشت را می‌نشاند و رازی بزرگ را می‌گوید: تصویر زنده شهیدی كه، در رزمگاه خویش به شهادت لبخند می‌زند و در اطرافش شوریده‌های صحنه نبرد با اعضائی تراشیده از فولاد، سد مهیب تجاوز را شكسته‌اند و دشمن را به آنسوی شط خون رانده‌اند. سیمای مادری كه جنازه شهیدش را به پیشگاه انقلاب تقدیم میكند، كه برای درك تمامی آن باید همت و لیاقت با او بودن را كسب نمود. در صحنه‌های نمایش انقلاب نیز فضا خون رنگ است. غروب یك زندگی را كه سر آغاز صبح نجات امتی است، و پیشانی سرخ افق را كه از خون پاك‌ باخته‌ای به شفق نشسته، و همسر شهید را كه گوئی هنوز شعر بلند «توانستن» در ستایش شوهر به پایان نبرده، تمرین كار بسیاری از هنرمندان عصر انقلاب است.سوژه‌های ناب در همه آثار هنری این دوره تحول عظیم معنوی و فكری هنرمندان متعهد و مردمی را باز می‌گوید. حلول اندیشه‌های نوین و زمینه‌های اعتقادی جدید در شعبه‌های دیگر هنر نیز محسوس است.هنر روستازادگانی كه دست بركت زایشان، در هر گره از قالی، نقشی از رنجها و شرحی از قصه دراز محرومیتشان را پیوند میزنند، و از سرانگشتان پینه‌دارشان هنر «تحمل» را به زیر پای خلق می‌ریزند.تا چرخش دوربین‌های كوچك و بزرگ عكاس و فیلمساز كه به روی حادثه‌ای معطوف میشود، و همه تحولات را با هنرمندی تمام به ثبت می‌رساند، شعر راستین انقلاب را نیز مردم برای شعرا سرودند كلامی كه از دل برمی‌آمد بر دلهای پاك می‌نشیند. شاهكار شعرملت همیشه در فضای مجامع و محافل طنین می‌افكند، و عشق بزرگ مردم را در فریاد: «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار»، همه دریافته‌اند.
«الحمدالله الذی هدانا لهذا و ما كنا لنهتدی لولا ان هدانالله»
بنابراین آنچه كه مسلم است توجه اساسی و اعتقاد خاص نظام جمهوری اسلامی به هنر و تأمین شرایط بهتر برای بالندگی و توسعه آن است و اساس تفكر جمهوری اسلامی در مورد هنر بر این مبنا است كه این موهبت الهی یك از مهمترین عوامل مساعد رشد شخصیت انسانی و تكامل اجتماعی، دوران ماست.
تمجید و تحسین مسئولان از فعالیتها و ارائه طریقهای كلی مقامات در این زمینه‌ها و نظراتی كه خدمتگزاران مردم درباره هنر و كارهای هنری اظهار می‌دارند، خود مبین اقدام و همت این نظام و تلاش صادقانه آنان برای رشد و توسعه این موهبت خدائی است. از آنجا كه سرنوشت هنر در جمهوری اسلامی به تبع حركت خاص انقلاب فرم میگیرد و در عصر انقلاب هر حركتی می‌بایست به نحو انقلابی صورت گیرد، متوقف نمودن كاروان زشتی و جسارت با نام هنر كه جز ازاله حیا و عفت از چشم و دل و دست و تفكر ره‌آوردی نداشت، و با شتابگری تمام میرفت كه احساس و اندیشه و ایمان جامعه را نسبت به هنر و هنرمند متزلزل سازد و این غنیمت الهی را كه اعتبار ویژه مشرق زمین و منزلت خاص میهن اسلامی ما است، به انحطاط محض بكشاند، خود از اولین اقدامات مؤثر جمهوری اسلامی در مسیر خدمت به هنر و هنرمند است. و از آنجا كه هر انقلاب منطق خاص خود را دارد، در این نظام مبارزه با ضد ارزشها و تغییرات بنیادین آن بر مبنای فصائل و لیاقتها، كشف استعدادها و خلاقیتها و بارور شدن روحیه‌ها و از میان برداشتن موانع هنرمند و‌ آزاد ساختن هنر از آن همه تعلق، نحوه عمل دولت و نهادهای مربوطه خواهد بود. باز آمدن هنرمندان اصیل و مردمی به دامان ملت و عرضه فعالیت صحیح و سازنده نیز از نیات مسئولان امر به شمار می‌آید. امام امت پیوسته حصار تنگ‌نظری‌ها را شكسته و همواره در بیان روحبخش‌شان، روح فرج و رحمت میدهند. و مجال اینكه همه باید در دامان رحمت و التفات اسلامی، امكان رشد و اصلاح یافته و در پیشرفتهای مملكت سهیم باشند، در تأكیدات امام و سایر مقامات به كرات ملاحظه میشود. وزیر ارشاد اسلامی در بیان نقطه نظرات خود پیرامون هنر اظهار میدارند:
«هنر یكی از اركان رسالت پیامبر اسلام است و از جمله، برخورداری قرآن از زیبائی و هنر مطلوب است كه آنرا جاودانه می‌نماید، و از نظر اسلام هنری كه روح انسان را به تعالی بكشاند، یك امر مقدس است و نظام اسلامی نمی‌تواند نسبت به این پدیده بی‌تفاوت باشد.» و در این مرحله آنان كه تاكنون به سیل خروشان ملت پیوسته‌اند هر گاه در حاكمیت سیاسی حق بر همه چیز به آرمان ملت اقدام گذارند و مقدسات مردم را مقدس بشمارند و انگیزه‌های معنوی مردم را والا بدارند به حق و فضیلت بگروند، و به صفای جامعه رو كنند از توفیق اقبال و حمایت مردم و دولت محروم نخواهند ماند.

منبع: اطلاعات _نمایش _ ویژه نخستین جشنواره سراسری تئاتر فجر _ سه‌شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۶۱

سید کمال حاج سید جوادی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر