جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ایا از موضوع استیضاح وزیر محترم کشور میتوان درس گرفت ؟


ایا از موضوع استیضاح وزیر محترم کشور میتوان درس گرفت ؟
بسیاری از مردم در پای رادیو فرهنگ بادلی غمگین شنونده مطالب مطرح در جریان استیضاح وزیر کشور بودند. فردی که متاسفانه قبل از وزارت به سمت های بسیار مهم و کلیدی منصوب شده بود و آنها را با افتخار در زندگینامه خود نیز درج کرده بود.
اما ، وزیر کشور برکنار شد. ولی آیا مقصر واقعی شخص علی کردان بود ؟ اگر علی کردان به توصیه آقای لاریجانی گوش فرا میداد و به قائم مقامی وزارت نفت اکتفا میکرد آیا کسی معترض ایشان و پیگیر مسائل و دروغ های ایشان میشد ؟ مسلما خیر . آیا امروز که تمام سی سال سابقه ایشان را زیر سوال بردیم از سر انجام یک وظیفه اخلاقی بود یا یک تسویه حساب سیاسی ؟
به نظر من وجود علی کردان ها ، معلول یک روش مدیریتی غلط و غیر اصولی مصطلح در جامعه میباشند که این گونه افراد اجازه و امکان می یابند تا از شرایط و فضاهای خاصی بهره برداری نمایند و این نقص سالهاست که در طرز تفکر ، قوانین و مقررات کشور ما وجود دارد و متاسفانه حاکم است و برای همین است که بسیار کسانی که مانند علی کردان از این شرایط بیشترین (( بهره ها )) را جسته اند ، امروز در کسب وجاهت پیشقدم شده اند و بعنوان دادخواهی (( جریمه )) چنین شخصی را (( فقط )) بازگرداندن مبالغ دریافت شده به استناد مدرک جعلی قرار میدهند و از بقیه مطالب مخصوصا زیان وارده به شعور و شان ملی ملت (( ایران )) در دیدگاه دیگر ملل به راحتی میگذرند .
سی سال است که ملاک انتخاب مدیران برپایه (( ارادت )) است نه (( لیاقت )) در نتیجه همین است که هر روز جامعه گرفتار نتایج آزمون وخطای اینگونه افراد بوده وهست . آقای کردان در سخنان خود فرمودند در حالی سالها در قوه قضائیه بر سرنوشت مردم قضاوت فرموده اند که کمترین دانش و تجربه ای در علم قضا نداشته اند! چرا ؟
کاری به نتایج و انحرافات قضاوت ایشان ندارم ، ولی اگر فرموده ایشان درست باشد مجلسیان محترم از خود سوال کنند ، چه کسی این مجوز را صادر نموده که هرکس و با هر پایه ای از علم اگر چهارسال در قضاوت مشغول باشد به منزله اخذ (( لیسانس حقوق )) تلقی خواهد گردید و میتواند از مزایا و حقوق آن استفاده نماید ؟
اگر این مطلب درست باشد که حتما هست ، چه کسی چنین (( شهامتی )) داشته که یک فرد عامی ( از نظر علم حقوق ) را بر مسند قضا نشانیده تا بر مردم رای براند؟ آیا آخرت فقط برای مردم عادی جامعه است و مدیران و مسئولان از روز حساب مستثنی هستند ؟
اگر این موضوع درست باشد آیا به آن معنا نیست که دستهائی در کشور در صدد تحقیر علم و تخریب عملی پایه های معنویت به بهانه تدین ظاهری افراد هستند؟
مجلسیان محترم ، وقتی شما قدمت حضور یک دوره در مجلس را معادل لیسانس میدانید ، دیگران نیز این اجازه را بخود میدهند که حضور چهار ساله در دادگستری را معادل با (( درجه علمی لیسانس حقوق )) بشمارند .
حال آقای علی کردان حق دارد که با حضور سی ساله در سمت های کلانی که داشته ادعای داشتن پروفسوری در رشته های مختلف را بنماید و ما در این سیستم حق نداریم متعرض وی گردیم ، ما خود مبتکر چنین مسائلی هستیم.
مجلسیان باید از خود گله نمایند که قانون نویسی و وضع مقررات در کشور (( ابزاری )) گردیده ، یک نفر برای گرفتن پروانه یک مغازه سلمانی ساده باید حد اقل دوسال منتظر تحقیق و بررسی باشد، ولی در همین جامعه برای گروهی خاص حتی در مهم ترین مسائل کلیدی (( اصل بر اعتماد )) است ؟
آیا کسی هست از مسئولانی که به شنیدن یک اقرار ساده و گرفتن یک فتوکپی از مدرک ارائه شده اکنفا کرده و همه نوع احکام تا حد قائم مقامی وزارت و حتی وزارت اقدام کردند ، سوالی کند که چرا؟ اصل اعتماد و برائت فقط برای (( خواص و ارادتمندان )) است.
آیا کسی هست از مسئولانی که با یک درخواست ساده کرسی تدریس در دانشگاه و سرنوشت جوانان کشور را در اختیار افرادی (( خاص )) میگذارند ، سوالی کند ؟
مسلما نبوده و نیست ، چون اگر بود که ما شاهد چنین نتایجی نبودیم .
در مجلسی که اعلام میشود ، کابینه آقای میر حسین موسوی بیشتر وزیرانش دیپلم بودند و آب از آب تکان نخورد و آقای کردان اشتباه کرد که به مدرک دکترا متوسل شد زیرا وزیر ایرانی در قرن بیست ویکم حتی با سواد خواندن و نوشتن میتواند وزیر شود ، نباید کشور شاهد چنین نتایجی باشد!
بحث دفاع از فرد و یا شخص خاصی نیست ، ولی آیا در کشور ما فقط یک علی کردان داریم ؟ به نظر من فارغ از عمل غلط یا صحیح ایشان دیروز آقای علی کردان قربانی مسائل سیاسی و باند بازیهای جناحی گردید و گرنه هستند مدیرانی که هم اکنون با داشتن چنین مدارکی بر کرسی های قدرت تکیه زده اند و درحال رتق و فتق امور مملکت هستند.
تا زمانی که شایسته سالاری در کشور محقق نگردد و ملاک انتخاب مدیران ، فقط بر اساس (( روابط )) و میزان (( ارادت )) باشد نه بر پایه (( لیاقت )) ، آش همین آش و کاسه همین کاسه خواهد بود.
عباس وطن پرور
تهران - چهار شنبه ۱۵ آبانماه ۱۳۸۷
Http://www.vatanparvar.blogfa.com