پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


ارکستر باید خودش تصمیم بگیرد


ارکستر باید خودش تصمیم بگیرد
دایرهٔ المعارف «ویكی پدیا» درباره نادرمشایخی فرزند ارشد جمشید مشایخی هنرمند سینما و تلویزیون اینطور نوشته است: «نادر مشایخی متولد ۱۳۳۷ در تهران است. او در سال ۱۳۵۳ شروع به آموختن پیانو نزد پری بركشلی می كند و در سال ۱۳۵۵ وارد هنرستان عالی موسیقی می شود و نزد اقدس پورتراب به نوازندگی پیانو و نزد مصطفی پورتراب به تحصیل هارمونی و كنترپوان می پردازد. او در سال ۱۳۵۷ برای ادامه تحصیل به وین می رود و شروع به تحصیل آهنگسازی، رهبری و موسیقی الكترونیك می كند. رهبری اركستر را نزد كارل اوسترایشر، موسیقی الكترونیك را نزد دیتر كاوفمن و آهنگسازی را نزد رومن هاوبن اشتوك راحاتی، یكی از برجسته ترین آهنگسازان قرن بیستم، می آموزد و در سال ۱۳۶۶ با درجه ممتاز در این رشته فارغ التحصیل می شود. در سابقه كاری او می توان ترجمه، همكاری با هنرمندان در رشته های دیگر مانند نقاشی، مجسمه سازی، ویدئو، فیلم، هنرمندان تئاتر و نویسندگان را دید. همكاری با هنرپیشه برجسته آلمانی، هانا شیگولا و نویسنده مشهور اتریشی (پتر تورینی) نیز از دیگر فعالیت هایی هستند كه او در سابقه كاری اش دارد. جدا از پروژه هایی كه او اجرا كرده باید به این نكته اشاره كرد كه اركسترهای معتبر اروپایی بسیاری از ساخته هایش را اجرا كرده اند و خود او رهبری برخی از این اركسترها را برعهده داشته است. مشایخی درباره موسیقی مدرن و تلفیقی در كشورهای اروپایی، آمریكایی و آسیایی سخنرانی های زیادی كرده است. در سال ۱۳۷۹ نادر مشایخی موفق شد كه برای نخستین بار در تاریخ، اركستر سمفونیك تهران را به اروپا ببرد و نخستین كنسرت این اركستر را در اروپا رهبری كند. او در سال ۱۳۸۱ اركستر مجلسی سولیست های تهران را تأسیس كرد و با اجرای این اركستر كنسرت فستیوال هورگانگ گشایش یافت. شهریورماه نیز پس از سالها اركستر سمفوتیك تهران را به آلمان برد تا در فستیوال اسنابروك قطعاتی به یاد ماندنی بنوازند.»
البته این بیوگرافی تنها بیوگرافی ساده ای از فعالیت های شبانه روزی او است. كسی كه با حمایت های معنوی «علیرضا مشایخی» آهنگساز مدرن موسیقی ایرانی، می تواند تصمیم بگیرد و از میان سینما و موسیقی بالاخره موسیقی را انتخاب كند و تا به امروز كارش را ادامه بدهد. این روزها او ضمن كار روی آثار آهنگسازان ایرانی برای نخستین بار مستركلاس های رهبری اركستر را در كنسرواتوار تهران دایر كرده است، وی همچنین مشغول آهنگسازی و آماده كردن اركستر برای جشنواره بین المللی موسیقی فجر می باشد. كافه تیتر میزبان ماست آن هم عصریك روز جمعه، در حالی كه نخستین برف امسال در حال باریدن است و در خیابان ها به سختی ماشین پیدا می شود، اما نادر مشایخی با وجود خستگی كه از اجراهای دو سه شب قبل در تالار وحدت در تنش مانده است سر ساعت مقرر در محل حاضر شده است و این شادابی در پنجاه سالگی موجب می شود تا گفت و گوی ما بیش ازدو ساعت به طول بینجامد كه تنها بخش هایی از آن را می خوانید، چرا كه با توجه به علاقه مشایخی نسبت به هنر و موسیقی مدرن و پست مدرن بحث های حاشیه ای زیادی از دل هر سؤال و جواب مطرح شد:
● شما به تازگی ۵ هدف مشخص را برای اركستر سمفونیك مشخص كرده اید كه به طور خلاصه می توان به اجرای قطعات كلاسیك و سمفونیك، اجرای آثار آهنگسازان ایرانی، گسترش موسیقی تلفیقی، ارتباط با دیگر هنرها و مشاركت جوانان در اجرای برنامه های اركستر اشاره كرد، اما در كنار طراحی این اهداف به مشكلات مالی اركستر و نبود نظم هم اشاره كردید اما توضیح بیشتری نداده بودید؟
ببینید مشكل مسأله مالی اركستر سمفونیك در همان روزهای نخست تمرین هر رهبری با این اركستر مشخص می شود و مسأله سخت یا پیچیده ای نیست كه رهبری بخواهد بیاید داد و فریاد كند كه اركستر مشكل دارد، چون درك این مسأله كار سختی نیست، اما این كه خودش برای رفع این مشكل چه می كند مهم است، یعنی كسی هنرمند است كه خودش آستین بالا بزند و بیاید راه حل ها را نشان دهد. من این راه حل ها را دارم. این راه حل ها مسائلی هستند كه می توانند اركستر را به درآمدزایی برسانند اما باید همیشه به این نكته هم توجه داشت كه هیچ كسی نمی آید اسپانسر اركستری بشود كه سه ماه یكبار كنسرت می دهد. اما اركستری كه فعال است و می خواهد روی اجرای هنری صحه بگذارد، قضیه اش فرق می كند. مشكل مالی خیلی مهم است اما همه مسأله نیست از این نظر مطمئن باشید.
● پیش از این قرار بود سازهای كهنه اركستر نو شوند، شما با سازهای جدید كار می كنید؟
بله قرار شده كه سازها عوض شوند و انجمن موسیقی ایران بودجه آن را تأمین كرده است و اكنون در حال خرید سازهای جدیدیم. ببینید مثلاً به تازگی مدیریت انجمن عوض شده است و با توجه به صحبت هایی كه در جلسه های گوناگون با مدیر جدید و جوان انجمن داشته ام، می دانم كه او می خواهد همكاری هایش را جدی تر انجام دهد. مثلاً همین پخش زنده كنسرت ما از رادیو در روزهای گذشته نتیجه فعالیت های ایشان و زیرمجموعه شان بود.
● درست است، اتفاق خوبی بود، اما از آن طرف در ظاهر با استقبالی كه در انتظارش بودید روبرو نشدید؟
بله همین طور بود، اما باز معتقدم كه اتفاق خوبی رخ داد، به هر حال باید این اتفاق ها بیفتد و از دل آن تجربه هایی بیرون بیاید، همه بتدریج خیلی چیزها را یاد می گیرند. یاد می گیرند چه زمانی تبلیغ كنند و در پی آن چه زمانی را به اطلاع رسانی اختصاص دهند. از طرفی پوستر ما هم این بار با مشكلات متعدد گرافیكی روبرو شد به طوری كه از فاصله پنج متری تاریخ برگزاری برنامه مشخص نبود، از طرفی ما یكشنبه كنسرت داشتیم و پوستر چهارشنبه آماده شد و خلاصه همه اینها روی هم علت خالی ماندن تالار بود كه امیدوارم در كنسرت بعدی این مسائل اتفاق نیفتد. به هر حال باید به این گروه جوان فرصت داد چون هم علاقمندند و هم انگیزه لازم را دارند و فقط باید فرصت كنند كه خودشان را نشان دهند. این روزها دید مسئولان نسبت به اركسترها تغییر كرده است یعنی از آقای ایمانی خوشخو، معاون هنری وزیر تا آقای احمدی رئیس دفتر موسیقی همه به فكر اركستر سمفونیك و اركستر موسیقی ملی ایران هستند.
● شنیده ام كه آقای احمدی پیشنهاد تأسیس اركستر جوانان را هم داده اند، همینطور است؟
بله، وی تصمیم دارد به زودی این اركستر را تشكیل دهد و حتی كنكور موسیقی اركستر را برگزار كند. دید وی به موسیقی بسیار مثبت است.
● چقدر نبود مشاوران متخصص به اركستر می تواند ضربه بزند؟
خیلی زیاد، ببینید من فكر می كنم اركستر باید تا حد زیادی خودش تصمیم بگیرد، چون به هر حال ما آن كاری را كه وظیفه مان ایجاب می كند انجام می دهیم، این اركستر با دیدی مثبت كار می كند و نیازی نیست كه مدام او را به كارهایی كه در حال انجام آنهاست ترغیب كنیم. حرف من اصلاً این نیست كه موسیقیدانان باید مدیریت كنند، چون اغلب این نمونه ها ناموفق است. اما باید برای اركستر آیین نامه ای تشكیل شود كه با قوانین اساسی كشور همخوانی داشته باشد و مصوب شود. باید در این آیین نامه مشخص شود كه شورای اركستر از چه افرادی تشكیل می شود، اصلاً در هیچ جای دنیا آهنگسازان در مسائل اجرایی اركسترها فعالیت نمی كنند، آهنگساز باید نویسنده و مؤلف موسیقی باشد، پس نباید آنها را مجبور كرد كه در زمینه فعالیت های اجرایی نظر بدهند، امكان ندارد اگر پنج آهنگساز در زمینه یك كار اجرایی دور هم بنشینند و به جمعبندی درستی برسند، چون پنج دیدگاه و سلیقه مختلف دارند.
● در حال حاضر روی قطعات چه آهنگسازانی كار می كنید؟
اعتقاد دارم كه اركستر باید قطعاتی صد در صد سمفونیك بنوازد، آن وقت در قالب این قطعات سمفونیك، «رقص های مجار» جا نمی گیرد، آن وقت اجرای این قطعات به نظر من سرگرمی است. به هر حال بنا دارم روی آثار ملیك اصلانیان، دولتشاهی، شاهین فرهت، شیمی، علیرضا مشایخی والبته آهنگسازان دیگر كار كنم و در جشنواره موسیقی فجر آثار آنها را اجرا كنم.
● صحبت شما را قبول دارم اما فكر نمی كنید كه باید به دانش عمومی موسیقی كلاسیك مردم هم توجه كرد، یعنی شاید لازم است ابتدا جملات ساده ای را تعریف كنیم تا بعد برای فهم جملات سخت تر از آنها به عنوان پایه استفاده كنیم؟
نه، چون تنها رسالتی كه موسیقی دارد، عرضه آن است، از موسیقی نباید انتظارهای بالا داشت، موسیقی نمی تواند جامعه را دگرگون كندبه طور كلی نگرشی كه در هنر وجود دارد عرضه آن است، پس ما نمی توانیم برای موسیقی ای كه هنوز عرضه نشده اسم انتخاب كنیم، به قول «جان كیج» موسیقی مجموعه اصوات شنیده شده است. یعنی حتی اگر من چهار كتاب نت هم بنویسم نمی توان اسمش را موسیقی گذاشت تا زمانی كه اجرا شود.
با توجه به این كه برخی از اعضای اركستر بازنشسته شده اند نوازندگی شان را چطور ارزیابی می كنید؟ این سؤال بخاطر این است كه در كنسرت های اخیر صداهای اضافی از سازها زیاد شنیده ام.نوازندگی خوب به چند مطلب باز می گردد؛ نخست انگیزه مالی و دوم انگیزه معنوی، از سویی دیگر نوازنده نباید از رهبر اركستر بترسد وگرنه این ترس موجب می شود پروسه خلق به درستی شكل نگیرد. در هنر باید اشتباه باشد و فرق ما با جراح های قلب اصلاً همین است. آنها نمی توانند اشتباه كنند و ما می توانیم. هنر موتسارت و بتهوون این است كه با هر اشتباهی با قوه خلاقه روبرو می شوند، از آن استفاده می كنند، اما ما خط می زنیم. انگیزه معنوی یعنی این كه شما به عنوان رهبر اركستر به نوازندگان بفهمانید كه نمی خواهید «فون كارایان» باشید و فكر كنید كه اركستربرلین را رهبری می كنید، نه، اجازه بدهید همه مطمئن باشند كه شما با اركستر سمفونیك تهران همنوا شده اید.
● در كنسرت اخیرتان از قطعات دو آهنگساز مدرن قطعاتی را انتخاب كرده بودید، «گوستاومالر» و «اكستوكوفسكی»، دلیل خاصی برای انتخاب این قطعات داشتید؟
كیفیت قطعات اكستوكوفسكی بسیار بالاست و از سویی دیگر آثار او در ایران تا به حال اجرا نشده بود. از طرفی دیگر این آهنگساز رپرتواری قوی در موسیقی سمفونیك دارد و من بسیار خوشحالم كه در سفر به برلین پارتیتور آثار او را كه تنظیم شده برای اركستر بود پیدا كردیم و همان جا چند نسخه تهیه كردیم و به ایران آمدیم. انتخاب قطعات مالر، آهنگساز اتریشی هم به این دلیل بود كه او روح موسیقی مدرن را در آثارش دارد.قطعاتش و تمپوی آثارش مانند جریان آب است، سیال هستند. شما نمی توانید یك ضرب مشخص را از ابتدای قطعه بگیرید و آن را تا انتها ادامه دهید. مدام تغییر می كند. او واقعاً یك مدرنیست است و خوب در آن سالهایی كه موج مدرنیسم هم به راه افتاده بود، مالر در آن بوده و حتی با «اوتو واگنر» معمار معروف مدرنیست دوستی زیادی داشته است. در واقع همان چیزی را كه ما در ادبیات مدرن به عنوان « جریان سیال ذهن» داریم او در آخرین سال های آهنگسازی اش وارد قطعاتش كرد. مدام ساختارشكنی می كند و همواره به عنوان بهترین آهنگساز دوره خودش است. چون از همه آهنگسازان اطرافش تم های مختلف را وارد كارش كرده است، بخصوص تم های زیادی را از بتهوون گرفته است. دلیلش هم این است كه آثار بتهوون برای نخستین بار سلول موسیقایی را به صورت فرمول شده بسط داد. او متد را وارد موسیقی كرد.
● شنیده ام كه تازگی ها رهبر گروه كر اركستر سمفونیك هم عوض شده است، هم اكنون اوضاع این گروه چطور است؟
بله عوض شده است و «رادمیك آوهانیان» رهبری آن را به عهده دارد كه بسیار خوب و موفق كارهای گروه را پیش برده است.
گروه كر فقط در اجرای آثار آهنگسازان ایرانی برای جشنواره موسیقی فجر حضور خواهد داشت؟
ما فقط در جشنواره، آثار آهنگسازان ایرانی را در سه شب اجرا می كنیم و گروه كر هم اجرای آواهای آنها را به عهده خواهد داشت. در این سه شب سمفونی های « فلك الافلاك» آقای روشن روان، « پیامبر اعظم (ص)» شاهین فرهت، سمفونی «خرمشهر» مجید انتظامی، «ای دلیران» هوشنگ كامكار را به صحنه می بریم. قطعه « فیه مافیه» هم از ساخته های خودم نیز اجرا می شود كه پیش از این در آلمان و در همین كنسرت اخیر هم اجرا شده است كه هر دو این اجراها بسیار خوب بود. هرچند این را بگویم كه مایلم در كنار گروه كر از تكخوان هم استفاده كنم. تكخوان هایی را هم در نظر گرفته ایم كه هنوز به جمعبندی درباره انتخاب آنها نرسیدیم.
● به كیفیت اجراها اشاره كردید، شنیدم كه از اجراهای اخیر اركستر سمفونیك بسیار راضی بودید. همین طور است؟
همین طور است اما می توانست خیلی بهتر از این باشد. بحث همان انگیزه ها بود كه در میان گفت و گو به آن اشاره كردم.اركستر باید خودش برای خودش تلاش كند و برای خودش مسئولیت ایجاد كند. برخی از بچه های اركستر، برای خودشان مسئولیت ایجاد نمی كنند و به دیگران هم اجازه نمی دهند كه این كار را بكنند. به هر حال رابطه ام با بچه ها بسیار خوب است. در اركستر زمانی كه لازم است دموكراسی وجود دارد و زمانی كه وقتش برسد بچه ها نقطه نظراتشان را ابراز می كنند.
● فكر می كنم در میان اجراهایی كه تا به حال با اركستر داشتید، بیش از همه از اجرای آلمان راضی بودید؟
كنسرت آلمان عالی بود و عالی هم ضبط شده است و قرار است كه سی دی آن به زودی منتشر شود. اما مهم ترین مسأله ای كه درباره اجرای آلمان می توانم بگویم بازتاب های وسیع رسانه ای بود. اگر قبلاً نام اركستر سمفونیك تهران را در اینترنت جست وجو می كردید. ۱۰۰ سایت می آمد، حالا بالای ۲۵۰۰ سایت می آید. رسانه هایی اخبار اركستر را پوشش دادند كه ما اصلاً فكرش را نمی كردیم. فلان روزنامه محلی از فلان ایالت كوچك آمریكا اخبار اركستر را درج كرده بود. یا مثلاً فلان روزنامه ژاپنی یك صفحه خود را به اجرای اركستر اختصاص داده بود، اصلی ترین روزنامه ها و خبرگزاری های دنیا این خبر را چاپ كردند. از نیوزویك تا فرانس پرس از معروف تا گمنام و... به هر حال استفاده های بسیار زیادی می توان از اركستر سمفونیك كرد كه در همه جای دنیا مرسوم است، چون اركستر های بزرگ سمفونیك هزینه هایی سرسام آور دارند.
سمیه قاضی زاده
منبع : روزنامه ایران