جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


جرعه ای از اقیانوس


جرعه ای از اقیانوس
بی شک ادبیات هر قوم، آیینه تجلی باورها و تفکرهای مردمان آن است. ادبیات فارسی نیز از این قاعده مستثنا نیست، چنانکه با نگاهی نه چندان دقیق می توان به ترسیم اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران دست یافت. با این حال در این آیینه گسترده، اغلب سیمای زن مکدر و غبار آلوده است، به طوری که در پاره ای از آثار، حتی در محاق باورهای نادرست اجتماعی پنهان می ماند.
البته در دیگر آثار نیز حضور وی چندان چشم نواز و دل انگیز نیست، چرا که زمانی، زن در قالب کنیزکان رامش جو و در آثاری در کسوت فتنه انگیزی آشوبگر ظاهر می شود که وظیفه ای جز نابودی ندارد.
نا گفته نماند، این تصویر در سنت ادبی جهان چهره ای آشنا بوده و به ادبیات فارسی محدود نمی شود.
البته در این میان آثاری نیز یافت می شوند که به حقیقت وجود زن پرداخته و حتی فراتر از جایگاه انسانی وی، نگریسته اند از آن جمله می توان به اشعار پیر اسرار «عطار نیشابوری»، اشاره کرد، به گونه ای که زنان در شعر او، در قالب مادری و همسری و بعنوان مظهر عشق و دلدادگی، پارسایی و خردمندی ظاهر می شوند.
چنانکه عطار به گوشه هایی از زندگانی حضرت زهرا(س) نیز نظر دارد. به این ترتیب که در «الهی نامه خویش» از جهیزیه اندک، ریحانة النبی(س) وگریستن اسامه بر آن همه سادگی یاد می کند و می سراید:
بدو گفتم زدرویشی زهرا مرا جان و جگر شد خون وخارا
کسی کو خواجه هر دو جهان است
جهاز دخترش اینک عیان است
با نگاهی به شعر عطار می توان دید که در آثار او لقب حضرت فاطمه(س) همواره «خاتون جنت» است. در الهی نامه در ذکر مسلمان شدن یهودی پس از وفات پیامبر(ص) می گوید:
همه یاران در آن اندوه و محنت
شدند آخر بر خاتون جنت
ناگفته نماند که عطار، در برابر سایر خاندان وحی نظیر امام حسین(ع) نیز بسیار فروتنانه و خاکسارانه ظاهر می شود.
دیگر زنان
از جمله زنانی که در آثار عطار خودنمایی می کنند، لیلی در ۲۷ حکایت و رابعه عدویه در ۹ حکایت ظاهر می شوند که دلیل آن شاید گرایش عطار نیشابوری به عشق و عرفان باشد. به تعبیر دیگر، با بررسی آثار وی می توان دریافت که عشق و درد بیشترین بسامد را در شعر عطار دارند.
عشق را درءی بباید پرده سوز
گاه جان را پرده در، گه پرده دوز
ذره ای عشق، از همه آفاق به
ذره ای درد از همه عشاق به
به این ترتیب، عطار در «منطق الطیر» خویش در صفت رابعه عدویه، شیر زن وادی عشق و عرفان می گوید:
او نه یک زن بود بل صد مرد بود
از قدم تا فرق عین درد بود
آن که او را این چنین دردی بود
کی دل او با زن و مردی بود؟
البته به دلیل گونه گونی تصویر لیلی در آثار عطار، این بحث مجالس فزون تر را می طلبد، زیرا یکی از چشم نوازترین چهره ها در آثار عطار «سیمای لیلی» است.
سیمایی مستور و پنهان که همواره از زبان مجنون از او یاد می شود. در واقع، فقط از او روایت می کنند، او معشوقی است که فقط از او نامی در حکایات عطار باقی است و بارکشش معانی، عاشقانه و عارفانه بر دوش مجنون است، گویی مجنون نمودار طالب و عاشقی است که به معشوقی که در پرده غیب نشسته است عشق می ورزد، او را می طلبد، از او صحبت می کند و سرانجام در او محو می شود.(۱)
چنانکه در این حکایات می توان به وضوح طی طریق در هفت شهر عشق را درک کرد.
دید مجنون را عزیزی دردناک
کومیان رهگذر می بیخت خاک
گفت: ای مجنون! چه می جویی چنین
گفت لیلی را همی جویم یقین
گفت: لیلی را کجا یابی ز خاک؟
کی بود در خاک شارع در پاک؟
گفت: من می جویمش هرجا که هست
بوک جایی یک دمش آرم به دست
در حکایت دیگری نیز با شیوایی از این اسطوره عاشقانه سود می برد و مقام و مدت را یاد آور می شود؛ آن جا که کسی از مجنون می پرسد تو چقدر لیلی را دوست داری و مجنون با انکار دوستی خویش می گوید:
جوابش داد، کان بگذشت، اکنون
که مجنون لیلی و لیلی است مجنون
دویی برخاست اکنون از میانه
همه لیلی است، مجنون بر کرانه
و سرانجام شاهدیم که او فراتر از همین مرحله رفته و با ذکر نفی دوستی لیلی توسط مجنون به عشق به دوست حقیقی اشاره می کند.
تا که باشد یاد غیری در حساب
ذکر مولی باشد از تو در حجاب
چون همه یاد تو از مولی بود
همچو مجنونت همه لیلی بود
مهشید شریف نیا
پی نوشت:
۱- دکتر رضا اشرف زاده - تجلی رمز و روایت در شعر عطار نیشابوری - چاپ اول ۱۳۷۳
* منابع و مآخذ:
۱- منطق الطیر، عطار نیشابوری به تصحیح سید صادق گوهرین
۲- الهی نامه عطار نیشابوری به تصحیح فؤاد روحانی
۳- مصیبت نامه، عطار نیشابوری به تصحیح نورانی وصال
منبع : روزنامه قدس