جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

لطایف معنوی در ادعیه قرآنی


لطایف معنوی در ادعیه قرآنی
دعا، رمز گنجینه حقایق «دوست»، و سرچشمه زلال معنویت و شرافت حضرت اوست که پرتو جمال و کمال الهی را برای «انسانِ» جویای حقیقت به ارمغان می آورد و طریق نیل به مقامات معنوی را هموار می سازد و چه بسیار بزرگیها که جز از رهگذر دعا دست یافتنی نیست. در این میان، ادعیه شریف قرآنی اهمیت والایی دارند و معارف روح پرور و اسرار انسان سازی را به تلاوت کنندگان این کتاب آسمانی می آموزند و کتاب هدایت آدمی به سوی بهترین هدف، استوارترین راه و شیرین ترین زندگی به شمار می روند که ثمره آن، نیل به سعادت دنیوی و اخروی است.
گفتنی است، که در بیش از ۶۰ آیه، فرازهایی نورانی از دعاهای قرآنی را مشاهده می کنیم که اشارات تربیت کننده و دقایق معرفت بخشی را عرضه نموده اند. در این مجال، با بیانی ادبی کوشیده ایم تا به گوشه هایی از لطایف معنوی برخی از این آیات همت گماریم.
● از دیار قدسی نور
پروردگارا!انسان را بر سریر عزت و بزرگواری، تاج کرامت و شرافت عطا کردی و او را به خلعت «لقَد خَلَقْنَا الانسان فی أَحسن تَقْویم» آراستی و از نور و روح خود بهره ای بی حساب دادی. نورانیت الهی اش را به روحانیت «و نفخت فیه من روحی» کمال بخشیدی و به صراحت «}ِنِی جاعل فی الْأَرض خلیفة» او را بر سریر شوکت و عظمت نشاندی و پادشاهی ملک و ملکوت را به او ارزانی داشتی و به نشان خلیفة اللهی مفتخر نمودی تا پس از نزول از ملا اعلا و فرود در ظلمت سرای عالم ملک، قدر و منزلت نورانی خویش را فراموش نکند و پیوسته از پیشگاه ربوبی خواستار سیادت و امیری در سرای ظاهر و باطن باشد و سلیمان وار زبان به دعا بگشاید که: «پروردگارا!مرا ببخش و حکومتی به من ارزانی دار که هیچ کس را پس از من سزاوار نباشد. همانا این تویی که بسیار بخشنده ای ».
آری، انسان از دیار قدسی نور آمده و به سوی سرچشمه زلال نور نیز می باید رهسپار شود و اوج عزت و کرامت خویش را تنها باید از پروردگاری مسألت نماید که سر رشته خیر و سعادت به دستان کریمانه اوست؛ « بارالها!]ای[صاحب فرمانروایی!به هر که خواهی حکومت می دهی و از هر که خواهی باز می ستانی، و هر که را خواهی عزت می بخشی و هر که را خواهی خوار می کنی، ]سر رشته[همه خیرات به دست تواست و تو بر هر کاری توانایی.»
● به سوی سراچه ظلمت
آن زمان که ابلیس، شیطان رانده شده درگاه الهی، از سجده بر آدم صفی ا...(ع) متکبرانه سر پیچید و قصد اغوا و گمراهی انسان را نمود، بساط ظلمت گسترده شد و عرصه ابتلا و آزمایش عیان گشت. هجوم سپاه نفس، ابرهای تیره و تار غفلت را در فضای وجود انسان پراکنده ساخت و اولین شب دیجور شیطانی، آسمان نورافشان ضمیر آدمی را به غروبی اندوهناک کشاند و دست تقدیر الهی، انسان را به سوی سراچه تاریک و پست طبیعت روانه ساخت که: « سپس او را به پست ترین درکات بازگرداندیم.»
و این سان، نغمه سوزناک توبه ای نصوح در محراب هستی طنین افکند و ندای « ذکر دمادم آدمی شد تا آنکه به برکت الطاف رحمانی و در پرتو صبری جمیل، به سرمنزل مقصود بار یابد و از دوزخ خسران به بهشت ایمان رجعت نماید.
● در غفلتکده ناسوت
و این گونه بود که انسان، از بهشت عدن الهی به دوزخ غفلت گستر ناسوتی گام نهاد و از رهگذر عقل و نفس، طریق شکر و کفران فراسویش گشوده شد که: «همانا ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است و یا کفران ]می کند[.» از این رو، در نشیب چاه ظلمانی طبیعت، یوسف وار زبان به دعا گشود و در حضیض ناسوت چنین نجوا نمود که: « پروردگار ما!عذاب جهنم را از ما بگردان که عذابش سخت و دائمی است.»
عزیزا!ما را آموختی تا رمز رهایی را در دوری از شرک و هواپرستی بجوییم و مفتاح توحید را در وارستگی از جاه و مقام دنیوی و تسلیم خالصانه به همراه اولیای درگاه ربوبی بدانیم که: « پروردگارا!من به خود ستم کردم و اینک با سلیمان تسلیم خداوند، پروردگار جهانیان شدم.» آری، رمز آزادی از اسارت مادیت و جاذبه های فریبنده نفسانیات را تمسک به دستگیره صداقت و یاری جستن از انفاس حیات بخش کاملان وادی ولایت معرفی نمودی: « پروردگارا!مرا در هر کاری به درستی وارد کن و به درستی خارج ساز، و از جانب خود برایم حجتی یاری بخش پدید آور.»
بارالها!ایمان را طریق مستقیم رهایی از آتش سوزنده دوزخ قرار دادی و مؤمنان کوی ات را از حرارت جهنم و خشم و غضب مصون داشتی و در قلعه ولایی «لا }له }لا ا...» معتکفان حریمت را از عذاب سوزان جهالت و حیوانیت امان بخشیدی؛ « پروردگارا!این عذاب را از ما دور کن که ما ]اینک [مؤمنیم.»
کریما!در هجوم ضلالت بخش شهوت و نخوت شیطانی، آوای «رب اعوذ بک من همزات الشیاطین» را رطب اللسان خویش ساخته ام تا در غفلتکده ناسوت از دام فریبای شیاطین جن و انس رهایم کنی و به برکت ابر باران زای عنایت و نسیم بهاری رحمتت، شکوفه های رشد و کمال را بر شجره خشکیده وجودم بنشانی؛» پروردگارا!ما را از جانب خود رحمتی عطا کن و در کارمان برای ما رشد و تعالی فراهم ساز.» در هجوم عصیان و نسیان که بوستان ایمان انسان به تاراج رفته و در هجمه شراره های خشم و شهوت که گلشن فطرت آدمی به تلی سوخته مبدل گشته، زبان انابه می گشاییم و در پرتو نور امید به «رَوْحِ الله»، به سوی پروردگار خویش باز می گردیم و فلاح و صلاح را از پیشگاه ربوبی اش مسألت می نماییم؛ « امید است که پروردگارمان بهتر از آن را به ما عوض دهد؛ ]زیرا[ما به پروردگارمان مشتاقیم.»
● بهشت امنیت و هدایت
محبوبا!اینک که به برکت درخشش نور عالم گستر اسلام ناب، فروغ هدایت و معنویت بر فضای جامعه ما پرتو افکنده و ندای ایمان در جای جای این مرز و بوم طنین انداز شده، به سوی تو روی می آوریم و به شکرانه این تفضل بیکران، بر آستان ربوبی ات سر سجود می ساییم و در مسیر اطاعت و بندگی، از زبان دل می خوانیم: «شنیدیم و اطاعت کردیم. بارالها!آمرزش تو را خواهانیم و باز گشت به سوی توست.»
پس به میمنت این توفیق ربانی و استماع آوای هدایت بخش منادیان رحمانی، بر ما منت نه و قلب ما نیازمندانِ روح ایمان را از زنگار شرک و شک بزدا و از آلایش سراچه خاک، پاک نما و شایستگی آن عطا کن که همراه ابرار حریم ولایی ات به موت از خواهشهای نفسانی نایل آییم؛ «پروردگارا!همانا ما صدای منادی ]توحید [ را شنیدیم که به ایمان دعوت می کرد ]و می گفت:[به پروردگارتان ایمان بیاورید، پس ایمان آوردیم. بارالها!پس گناهان ما را ببخش و بدیهایمان را پوشیده دار و ما را با نیکان بمیران.»
عزیزا!در طی این صراط پر فراز و نشیب که دشمنی سوگندخورده بر آن آرمیده و به کمین بندگان تو نشسته، ما را به خلعت «مخلَصین» مفتخر نما و صدف جوانی ما را به گوهر جوانمردی و پرهیزکاری بیارای و صبر و ثبات در این طریق حمید را زیور گامهای سلوکمان ساز و جهاد اکبرمان را به حماسه و مجاهدت با ظالمان و معاندان، کمال بخش؛ « پروردگارا!بر ما شکیبایی ببار، و قدمهایمان را استوار ساز، و بر قوم کافر پیروزمان گردان.»
ذکر دمادم شیفتگان معنویت آن است که در دنیا و آخرت با صالحان و تقواپیشگان، همنشین، و با اهل ولایت همدل و همراه باشند تا به نور معرفت و بصیرت آراسته شوند و از عذاب شهوات امان یابند و طعم هدایت و امنیت معنوی را در قلعه بهشتی ولایت بچشند. از این رو، زبان حال و قال خویشتن را چنین مترنم می سازند که: « پروردگارا!ما را در دنیا نیکی و در آخرت نیکی عطا کن و ما را از آتش نگاه دار.»
ای آرامش بخش دلها!این ارادت و نیاز صادقانه را از ما بپذیر که تویی شنوای سخن ذاکران و دانای حال نیازمندان؛ « پروردگارا!از ما بپذیر، که تنها تو شنوا و دانایی.» کریما!اینک که سررشته «خیر» به دست تو است، قلوب ما را از هر لغزشی مصون دار و به نور ایمان و بصیرت روشنی ده و در بحر بیکران بخشش و رحمتت مستغرق ساز؛ « بارالها!دلهای ما را پس از آنکه هدایتمان کردی، ملغزان و ما را از نزد خویش رحمتی بخشای که همانا تو بخشایشگری.»
بارالها!اهل و عیال ما را به نور حقیقت و طهارت، اهلیت بخش و فرزندانی پاک طینت ارزانی مان دار که زبان به ثنای تو گشایند و قدم بر صراط مستقیم تو بنهند و جان بشریت را با ثمرات طیب معنوی خود حیاتی ملکوتی بخشند. پس ای شنوای دعا و عطاکننده بی منت!« بارالها!از جانب خود فرزندی پاک عطایم کن که تو شنوای دعایی.»
● فروغ اخوت و معنویت
رئوفا !آسمان زندگی ام را به ستارگان برادران دلسوز ایمانی و دوستان خیرخواه دینی زینت بخشیدی و باب اخوت و همدلی را فراسوی دلهایمان گشودی. پس به هدایت «و أَما بنعمة ربک فحدث » حدیث نعمت می سرایم و از پیشگاه کریمانه ات می طلبم تا ریسمان اخوت را به حلقه دلهایمان گره زنی و قلوبمان را از احسان و دوستی نسبت به بندگان خویش سرشار نمایی و محبت به مؤمنانت را زیب و زیور کاشانه قلبهایمان سازی و این نجوای خالصانه ما را به اجابت رسانی که: « پروردگارا!بیامرز برای ما و برای برادران ما؛ آنان که پیشی گرفتند ما را به ایمان و نگذار در دل های ما کینه ای برای آنان که ایمان آوردند. پروردگارا!همانا تویی نوازنده مهربان.»
پس اینک که ما را بر سر سفره وحدت و همدلی نشانده ای، مائده بهشتی عشق و طهارت را از ما دلدادگان آسمان معنا دریغ مدار و حب به جمال با کمال خویش را روزی مان قرار ده تا به سیرت مقربان درگاهت نایل آییم و در سراچه زمینی دنیا، از مواهب آسمانی کتابت بهره مند گردیم و به آسایش و شادمانی راستین در دنیا و آخرت دست یابیم و حریم بی نشانت را در نشانه های پنهان و آشکارت بجوییم؛ « پروردگارا!بفرست بر ما خوان خوراکی از آسمان که عیدی باشد برای آغاز ما و انجام ما، و آیتی از تو، و روزی ده به ما و تویی بهترین روزی دهندگان.»
رحیما!ما را از مائده قرآنی ات بچشان تا از رهگذر این طعام معنوی، چشمان بصیرتمان به شهود حقایق جهان و عرفان به عظایم انسان روشن شود و آسمان قلبمان به مهتاب نورانی هدایتت آراسته گردد. نوای «ربنا آمنا فَاکتبنا مع الشاهدین» رطب اللسان کسانی است که از صهبای ایمان به پروردگار خویش سرمست شده و به منقبت قدسی «عین ا...» واصل گشته اند و شاهد حقایق قرآن و ناظر اعمال مردمان اند و در پرتو عبودیت عارفانه و عاشقانه به شرافت اکمال و اتمام باریافته اند و چنین زبان به دعا گشوده اند که: «پروردگارا!نورمان را برای ما به کمال رسان و ما را بیامرز که بی تردید تو بر هر چیزی توانایی.»
علی نعیم الدین خانی
منبع : روزنامه قدس