پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

نشیب و فراز نیروگاه هسته یی بوشهر


نشیب و فراز نیروگاه هسته یی بوشهر
اگر اتفاق غیرمنتظره یی رخ ندهد انتظار می رود به زودی سوخت نیروگاه بوشهر از روسیه به ایران منتقل شود. چرا که چند روز پیش بازرسان آژانس انرژی اتمی سوخت نیروگاه بوشهر را پس از بازرسی و اطمینان از آن مهروموم کردند تا پس از ارسال به ایران، مهروموم آن در نیروگاه بوشهر شکسته شود. این در حالی است که پرونده هسته یی ایران در شرایط پیچیده یی قرار دارد و تازه ترین نشست ۱«۵ هم درباره بررسی قطعنامه جدید علیه ایران برگزار شد اما در سوی دیگر سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی راهی مسکو شد تا مذاکراتش را با مقامات روس ادامه دهد و در عین حال بحث تعهدات هسته یی روسیه به ایران را هم بار دیگر مورد مذاکره قرار بدهد. گو اینکه در این میان داستان ۴۰ ساله بوشهر به انتهای خود می رسد و همگان در انتظار سوخت گیری تنها نیروگاه هسته یی ایران نشسته اند. نیروگاهی که در سرزمین پر از تحولات تاریخی ایران زمین بنا گذاشته شده است.سرزمین لیان (بوشهر) از زمانی که دو باستان شناس آلمانی و فرانسوی در آن سنگ بناهایی مربوط به دوره عیلامی ها را یافتند تاکنون، روزهای پرماجرایی را پشت سر گذاشته است. چه آن موقع که به عنوان پل ارتباطی با نواحی اقیانوس هند و جنوب شرقی آسیا یکی از مراکز مهم تجاری به شمار می آمده و چه بعدتر یعنی در دوره هخامنشیان که محل استقرار کاخ کوروش شد و چه زمانی که رومی ها در محل کنونی بوشهر، شهری به نام «انطاکیه» بنا کردند که از رونق و آبادی ویژه یی برخوردار بود. روزگار بوشهر این گونه می گذشت تا وقتی که با آغاز پادشاهی نادرشاه افشار، تاریخ جدیدی را به خود دید. سیاست دریایی نادرشاه در مبارزه با عثمانی ها توجه ویژه یی به این خطه جلب کرد. یک تاجر انگلیسی به نام جان التون از سوی نادرشاه مامور شد بوشهر را به یک مرکز مهم کشتی سازی و پادگان تبدیل کند. از این رو علاوه بر حضور ناوگانی با ده هزار مرد در این ساحل، چند کارخانه کشتی سازی نیز در بوشهر احداث شد. با روی کار آمدن کریم خان، وی توانست آرامش از دست رفته در این منطقه را که با مرگ نادرشاه حاصل شده بود مجدداً برقرار کند. هر چند قراردادی که کریم خان در سال ۱۷۶۳ میلادی با انگلیس منعقد کرد، اولین سنگ بنای حضور نظامیان انگلیسی را در جنوب ایران فراهم کرد. در واقع از این زمان به بعد بود که بندر بوشهر برای انگلیسی ها به لحاظ امور تجاری و سیاسی اهمیت ویژه یی پیدا کرد. به گونه یی که این شهر در دوره قاجار مهم ترین بندر تجاری در خلیج فارس شد و مهم ترین دروازه جنوبی ایران برای مبادلات سیاسی و حتی مناسبات فرهنگی به شمار می آمد.
استقرار هیات های سیاسی دولت های خارجی و وجود دفاتر گمرکی و بانکی، در سال ۱۳۱۷ق همگی حکایت از اهمیت این شهر بندری تا قبل از اتصال راه آهن سراسری به خرمشهر دارد. اما بوشهر در ۲۰۰ سال گذشته تحولات بیشتری به خود دیده است. هجوم چهارباره نیروهای انگلیسی به این بندر، شورش و طغیان برخی قبایل و خواتین آن به علت مخالفت با حاکمیت رضاشاه از جمله این حوادث هستند. اما در دوره شاه داستان دیگری در بوشهر به راه افتاد زیرا وی با حمایت امریکا درصدد احداث تاسیسات نظامی و همین طور نیروگاه اتمی برآمد.و این گونه شد وی با تشویق کاخ سفید با تبدیل بوشهر به شهربازی هسته یی، نام ایران را در لیست کشورهای درگیر با این مساله قرار داد. البته پیش از آن امریکایی ها در سال ۱۹۵۹ اولین گام را برای ایجاد تاسیسات هسته یی برداشته بودند و در سال ۱۹۶۷ اولین مرکز تحقیقات هسته یی را با همکاری سازمان انرژی اتمی در تهران بنا کردند. اما انعقاد قرارداد نیروگاه بوشهر محسوس ترین گام در این عرصه به شمار می آید زیرا در قراردادی که میان ایران و آلمان با حمایت امریکا منعقد شد، ساخت ۲۳ نیروگاه هسته یی که بتواند ۲۳ هزار مگاوات برق وارد چرخه تولید و شبکه توزیع کشور کند موردنظر بود و به این شکل در سال ۱۹۷۴ شرکت زیمنس آلمان با گرفتن اعتبار اولیه از شرکت وستینگهاوس امریکا مسوول احداث دو رآکتور آب سبک ۱۲۰۰ مگاواتی در بوشهر شد و بیش از دو هزار متخصص آلمانی اجرای این طرح را آغاز کردند. شرکت فرانسوی «فراماتم» نیز پیمانکار فرانسوی پروژه نیروگاه دیگری در اهواز منتها در ابعاد کوچک تر شد. قرارداد غنی سازی اورانیوم نیروگاه ها هم با شرکت یورودیف فرانسه بسته شد.البته این قراردادها همچنان بی سروصدا و در کمال آرامش به امضا نرسید چرا که برخی کشورهای اروپایی و نهادهای مدنی از جمله گروه های سبز طرفدار محیط زیست به مخالفت با آن پرداختند و حتی دست به راهپیمایی زدند.
با وجود این از آنجا که آلمان در آن مقطع نقش مهمی در ارائه کمک های سیاسی و نظامی به ایرانی که پیشگام در اجرای سیاست های واشنگتن بود، ایفا می کرد، لذا به رغم تمام مخالفت ها و اعتراض ها، کلید همکاری آلمان با ایران زده شد تا آنکه نزدیک به پنج سال بعد، وقتی که انقلاب اسلامی به ثمر نشست پروژه بوشهر با سرنوشت دیگری مواجه شد و این در حالی بود که به طور میانگین بیش از ۶۰ درصد دو واحد سایت بوشهر و ۱۰ درصد نیروگاه اهواز ساخته و آماده شده بود.اماهمزمان با وقوع انقلاب و سال هایی که با جنگ رقم خورده بود، ابتدا به علت مسائل مادی و کمبود نقدینگی تصمیم گرفته شد پروژه اهواز تعطیل شود. البته بماند که با توجه به فضای آن موقع و روحیه انقلابی و غرب ستیزی، نگاه خوشبینانه یی به این قبیل طرح ها وجود نداشت. در چنین وضعیتی بود که هر دو کارگاه تعطیل شد.زیرا حالا دیگر پیمانکاران هر دو پروژه به بهانه عدم انجام تعهدات کارفرما، حاضر به ادامه کار نبوده و طرح را متوقف کرده بودند. تا اینکه در سال ۶۰ و در دوره میرحسین موسوی از آنجا که عراق دارای دو نیروگاه هسته یی بود، کم کم زمزمه لزوم تکمیل و ساخت نیروگاه بوشهر به راه افتاد. در واقع این امر، عامل محرکی شد تا در این زمینه اقداماتی صورت بگیرد. اما این بار دیگر کسی حاضر نبود قدمی برای آن بردارد. زیرا سیاست های امریکا درباره ایران تغییر کرده بود.
به همین علت شرکت های غربی حاضر به ادامه پروژه بوشهر نشدند و فقط برخی از آنان پیشنهاد دادند به جای رآکتورهای هسته یی، رآکتورهایی که با گاز طبیعی کار می کند، بسازند. اما این پیشنهاد با مخالفت ایران مواجه شد. در این میان پیمانکاران قبلی نیز علیه کشورمان به علت تعویق در پرداخت مطالبات مالی و ضرر و زیان وارده، در محاکم مربوطه اقامه دعوی کردند. مشاجره حقوقی بر سر این طرح ناتمام تا سال ۱۹۸۸ هم ادامه یافت و سرانجام شرکت زیمنس با حمایت کمیسیون تجارت بین المللی در پاریس پیروز این میدان شد. در عین حال شرکت یورودیف هم که مسوول تامین اورانیوم غنی شده بود تقاضای خسارت کرد و در نهایت ۹۰۰ میلیون فرانک از دو میلیارد دلار سرمایه گذاری ایران به عنوان خسارت تحویل این شرکت داده شد. به این ترتیب نیروگاه بوشهر پا به فصل بعدی کتابچه سرنوشت خود گذاشت.به خصوص که صدام در جریان جنگ تحمیلی بارها تاسیسات بوشهر را مورد حمله هوایی قرار داده بود و به همین علت خسارت های جدی به سازه های محل نصب رآکتورها وارد شد. با این وجود، ایران هنوز در پی کشوری بود که این نیروگاه را برایش بازسازی و تکمیل کند و سرانجام این روس ها بودند که پذیرفتند نیروگاه هسته یی بوشهر را تکمیل کرده و بسازند اما فقط یک واحد از دو واحد اولیه و آن هم با طرح و نقشه خودشان. بنابراین قرارداد نیروگاه بوشهر با مسکو در سال ۱۹۹۵ به یک میلیارد دلار بین ایران و روسیه امضا شد و این بار دو هزار نیروی روسی راهی بندر بوشهر شدند. در عین حال مسکو متعهد شد سوخت نیروگاه را هم خود تامین کند. بر این اساس پیش بینی می شد که رآکتور بوشهر تا سال ۱۹۹۹ به مرحله تولید برسد اما پیمانکار روسی وقتی کارش را شروع کرد تازه اشتباهات این قرارداد یکی یکی نمایان شد.
زیرا تفاوت طراحی روس ها و آلمان ها بسیار زیاد بود. به عنوان نمونه پیمانکار روسی ناچار بود برای استقرار آرایش خاص در رآکتور هسته یی بتون ریزی قبلی آلمان ها را کاملاً بتراشد و از نو بتون ریزی کند و این کار به مراتب از طراحی و ساخت اولیه نیروگاه توسط روس ها، زمان بیشتری می خواست و پرهزینه تر بود. به گونه یی که آقازاده رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی در این راستا تصریح کرد؛ «چنانچه در زمان انعقاد قرارداد با روس ها مسوول بودم، با این طرح مخالفت می کردم.» اما این تمام داستان نبود. زیرا حالا دیگر روس ها در دهکده مدرنی که در کنار نیروگاه بوشهر قرار داشت مستقر بودند و با طولانی شدن موعد مورد توافق به نوعی جزء ساکنان بومی منطقه محسوب می شدند. از این رو پس از فائق آمدن بر مشکلات فنی که همواره دستاویزشان برای توجیه علل به تعویق افتادن زمان افتتاح نیروگاه بود، بهانه های دیگری مطرح شد. با تمام این احوال پس از رد و بدل شدن دلخوری ها و گله مندی دوستانه قرار شد این پروژه در سپتامبر سال ۲۰۰۷ (شهریورماه) راه اندازی شود، سوختش هم ماه مارس (۶ ماه قبل) به ایران حمل شده باشد و این در حالی بود که در صورت وقوع آن در تاریخ مورد نظر، روسیه بیش از هشت سال نسبت به توافق اولیه با ایران در راه اندازی بوشهر تاخیر داشت. به همین ترتیب وقتی که از سال گذشته همه خود را آماده می کردند تا پاییز امسال تاسیساتی با گنبد رآکتوری کرم رنگش مروارید حاشیه خلیج فارس شود، روسیه اعلام کرد به دلیل آنکه ایران پرداخت های ماهیانه اش را به انجام نرسانده، لذا دست کم چند ماه راه اندازی نیروگاه به تعویق می افتد. از این رو مسکو انتقال سوخت اورانیوم غنی شده را نیز لغو کرد، اما طرح مساله یی به این صورت مقامات ایرانی را عصبانی کرد. آنان با رد این موضوع تعلل روسیه در اتمام نیروگاه را فشار شورای امنیت به پرچمداری امریکا دانستند. حالا دیگر همگان معتقد بودند که روسیه از ابتدا شریکی قابل اعتماد نبوده و دیرکرد ۱۰ ساله در این راستا را ناشی از همراهی این کشور با خواست غرب مبنی بر دور نگه داشتن ایران از تکنولوژی هسته یی تعبیر کردند. باز هم رفت و آمدها شروع شد و هیات های روسی و ایرانی در حال تردد میان تهران و مسکو، سعی در حل این مناقشه کردند. معاون امور بین الملل سازمان انرژی اتمی ایران خاطرنشان کرد که تهران هیچ تاخیری در پرداخت های مالی خود نداشته و مشکلات مالی مربوط به شرکت روسی پیمانکار نیروگاه بوشهر است. وی در عین حال تصریح کرد به زودی راه حلی برای این مشکل ارائه خواهند داد.
هنوز تکلیف این مساله مشخص نشده بود که روس ها گفتند به غیر از مسائل مالی، تاخیر در ارسال برخی تجهیزات از سوی چند کشور، از دیگر دلایل تاخیر در راه اندازی نیروگاه است. همچنین مدیرعامل شرکت اتم پروم رسورس (پیمانکار نیروگاه بوشهر) نیز با اشاره به این موضوع افزود؛ تجهیزات حیاتی خنک کننده نیروگاه هنوز از کشور ثالث دریافت نشده و انتظار می رود این تجهیزات تا پایان سال جاری یا اوایل سال آینده دریافت شود. وی در ادامه سخنانش، به نام هیچ کشوری اشاره نکرد. از سوی دیگر برخی منابع روسی نیز مشکلات مالی پیش آمده را ناشی از تغییر سیستم پرداخت های ارزی در ایران عنوان کردند که آن موقع به دستور احمدی نژاد رئیس جمهور از دلار به یورو تبدیل شده بود. با این وجود معاون وزیر خارجه روسیه با اعلام اینکه اختلافات مالی میان دو طرف با مذاکرات کارشناسی حل خواهد شد، تاکید کرد بهره برداری از نیروگاه بوشهر به یک سال دیگر موکول خواهد شد. طرف ایرانی نیز با تایید همه موارد اعلام شده از سوی مسکو در نهایت پذیرفت که امکان بهره برداری از این پروژه در تاریخ از پیش اعلام شده فراهم نیست و بدین ترتیب با حل و فصل مناقشه موعدی دیگر در این رابطه مشخص شد. اکنون نیز یک سال از آخرین تاریخ نهایی شده مورد توافق می گذرد اما همچنان سرنوشت نیروگاه نیلی شکل بوشهر در هاله یی از ابهام به سر می برد. به گونه یی که حتی سفر اخیر ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به ایران نیز نتوانسته زمان دقیق افتتاح اولین نیروگاه هسته یی ایران را معین کند؛ نیروگاهی که بیش از سه دهه همه نگاه ها را منتظر خود گذاشته و چندین میلیارد دلار بیشتر از هزینه ساخت یک نیروگاه برق هسته یی، بر کشور بودجه تحمیل کرده است.
نیروگاهی که از قبل روس ها محکم کاری های لازم را در اجرای مفاد و تبصره های قراردادش لحاظ کرده اند و تهران نیز مهم ترین شرط آنها یعنی بازگرداندن سوخت مصرفی به مسکو را پذیرفته است. با این حال به خاطر اهمیتی که راه اندازی رآکتور هسته یی بوشهر برای ایران داشته ترجیح داده شده طرح مذکور به رغم تمام کارشکنی های طرف مقابل همچنان پیگیری و در مقابل شان الزاماً صبورانه رفتار شود، زیرا در نظر مقامات ایرانی ارزش راه اندازی اش قابل مقایسه با اهمیت راه اندازی اولین کارخانه ذوب آهن ایران در اصفهان است که آن موقع به رغم مخالفت پنهان و ناهمراهی های غرب به بهانه «مقرون به صرفه نبودن طرح» با همکاری شوروی سابق طی دهه ۶۰ شمسی حاصل شد. شاید به همین خاطر است که در طول تمام این مدتی که روسیه برخلاف تعهد اولیه اش، نخواسته یا نتوانسته نیروگاهی را که ۹۵درصد آن آماده است تکمیل نهایی کند، ایران فقط و فقط یک بار و آن هم کمتر از یک سال پیش حاضر شد به صورت علنی از روسیه شکایت کند که چرا تاکنون پنج بار افتتاح آن را به تعویق انداخته است.
درست است که در ابتدا دشواری های فنی از جمله ضرورت تلفیق طراحی اولیه رآکتور (که توسط شرکت زیمنس آلمان انجام شده بود) با تکنولوژی روسی، به میزان قابل ملاحظه یی مانع پیشبرد به موقع عملیات اجرایی شده اما به نظر می رسد در این روزها عملاً دلایل سیاسی نقش موثری در طولانی تر شدن زمان ارائه طرح و راه اندازی آن داشته است؛ دلایلی که همان موقع که ایران پروژه بوشهر را به مناقصه گذاشت باعث شد جز روسیه شرکت کننده یی در آن حضور نیابد. با این حال اینک تهران و مسکو چه بخواهند چه نخواهند در دو سر معامله یی قرار گرفته اند که شاید روزهای پایانی اش را پشت سر می گذارد. بی شک در این میان نه تهران می خواهد پس از صرف میلیون ها دلار ناکام از راه اندازی نیروگاه هسته یی بوشهر شود و نه مسکو تمایل دارد به عنوان مجری پروژه بوشهر، در مناقشه پرونده اتمی ایران در مقابل غرب قرار بگیرد. بنابراین به نظر می رسد بازی به دقایق هیجانی و شاید هم پایانی خود نزدیک شده باشد.
مریم جمشیدی
منبع : روزنامه اعتماد