شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

جبهه متحد علیه حماس


جبهه متحد علیه حماس
آمریکا و اسراییل با توطئه ای حساب شده، طرحی در منطقه درانداختند که حاکی از ایجاد دو جبهه متقابل بود: جبهه اعتدال و جبهه افراطی گری. نکته جالب توجه آن بود که اسراییل به عنوان رژیمی دمکراتیک و صلح طلب(!) در جبهه اعتدال قرار می گرفت و در مقابل جمهوری اسلامی ایران و گروه های مقاومت لبنان و فلسطین در جبهه افراطی گری و تروریسم جای گرفتند!
یکی از تحلیلگران اسراییلی در روزنامه هاآرتص گفته است: وقتی رسانه های مصری را مشاهده می کنیم، به نظر می آید جنگ جاری میان حماس و مصر است نه حماس و اسراییل!
این جمله نشانگر اوج همدستی اعراب سازشکار با رژیم صهیونیستی علیه جنبش حماس است. البته موضعگیری اعراب علیه مقاومت موضوع تازه ای نیست و در جنگ سی و سه روزه علیه لبنان در تابستان ۱۳۸۵ عملا این صف بندی تازه شکل گرفت.
پیش از آن آمریکا و اسراییل با توطئه ای حساب شده، طرحی در منطقه درانداختند که حاکی از ایجاد دو جبهه متقابل بود: جبهه اعتدال و جبهه افراطی گری. نکته جالب توجه آن بود که اسراییل به عنوان رژیمی دمکراتیک و صلح طلب(!) در جبهه اعتدال قرار می گرفت و در مقابل جمهوری اسلامی ایران و گروه های مقاومت لبنان و فلسطین در جبهه افراطی گری و تروریسم جای گرفتند!
به عبارتی اعراب که سال ها درگیر نزاعی سخت با اسراییل بودند، از در دوستی با این رژیم در آمدند و در مقابل جمهوری اسلامی ایران را به عنوان دشمن منطقه ای خود قلمداد کردند.
پیوستن اعراب به جبهه موسوم به اعتدال برخاسته از انگیزه های گوناگونی بود. در بعد سیاسی رژیم های سازشکار عرب نگران نفوذ و اقتدار منطقه ای ایران هستند و القائات و تبلیغات غرب خصوصا در مورد پرونده هسته ای به این نگرانی ها دامن زده است.
نگرانی اعراب پس از سقوط رژیم صدام در سال ۱۳۸۲ تشدید شد و حتی اعراب با انتقاد از آمریکا اعلام کردند حمله به عراق موجب تقویت ایران و نفوذ این کشور در نظام نوپای عراق شده است.
در هر حال صدام برای اعراب نقش ژاندارم منطقه را بازی می کرد که تلاش داشت معادلات منطقه ای را چه علیه ایران و چه اسراییل به نفع اعراب رقم زند، هر چند با حمله به کویت این معادلات را برهم زده و نهایتا زمینه سقوط خود را فراهم ساخت.
از جنبه قومی و طائفه ای، اعراب احساس می کنند نفوذ منطقه ای ایران موجب تضعیف قومیت گرایی عربی و نیز به محاق رفتن گرایش های طائفه ای و مذهبی اهل سنت می شود، لذا از زمان جنگ عراق زمزمه «هلال شیعی» را مطرح ساخته و تبلیغات زیادی علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دادند.
حاکمیت اکثریت شیعه در عراق از یک سو و تحکیم جایگاه حزب الله در لبنان و منطقه به عنوان یک حزب شیعی و مستظهر به حمایت های ایران از سوی دیگر، به تدریج مقوله هلال شیعی را پر رنگ تر ساخت.
این در حالی بود که هیچ دلیل آشکاری مبنی بر تلاش ایران جهت بسط تشیع و یا اشاعه قومیت عجم وجود نداشت. لذا طرح دغدغه های قومی و مذهبی نسبت به ایران و تشیع، بیش از هر چیز برخاسته از انگیزه های سیاسی بوده و با هدایت آمریکا و اسراییل صورت می یابد.
اکنون در بحران غزه دو جبهه سازش و مقاومت بار دیگر در مقابل یکدیگر صف آرایی کرده اند. حماس با آن که یک جنبش سنی و برخاسته از تفکرات اخوان المسلمین است، متهم به وابستگی به ایران شده و حتی در مواردی رهبران این جنبش را شیعه خوانده اند.
اما معلوم است که نزاع اصلی به موضوع مقاومت و تقابل حماس با اسراییل و طرح های آمریکایی در خاورمیانه بازمی گردد. اکنون اعراب منافع خود را در جبهه سازش جست و جو می کنند، لذا علیه حماس سنی مذهب موضعگیری کرده و حتی در جبهه ای متحد علیه این جنبش ـ تا سر حد سرنگونی آن ـ وارد عمل شده اند.
طبعا این گونه موضعگیری ها شکاف میان اعراب و ایران را افزایش می دهد و برخی تحلیلگران معتقدند پیام قاطع رهبر انقلاب و منافق خواندن سران عرب در فاجعه غزه، مناسبات دو طرف را به دوران اوایل انقلاب و جنگ تحمیلی بازمی گرداند و تلاش هایی که طی سال های گذشته در جهت نزدیکی طرفین و نیز مقوله وحدت اسلامی صورت گرفته، بر باد خواهد رفت.
دورنمای این شکاف قطعا به نفع آمریکا و اسراییل خواهد بود. از طرفی تنازل هر یک از دو جبهه سازش و مقاومت امری بعید و بلکه غیرممکن به نظر می رسد. اما این بدان معنا نیست که راه حل های تاکتیکی برای سامان دادن به یکپارچگی منطقه خصوصا در موارد بحرانی(همچون بحران غزه) دور از دسترس باشد.
برای مثال نشست دوحه در اردیبهشت سال جاری که به حل بحران داخلی لبنان انجامید، نمادی از همسویی اعراب و جمهوری اسلامی ایران بود و یا نشست دوحه که در گیرودار بحران غزه در دی ماه برگزار شد با مقاومت همسویی نشان داد.
از این رو می توان امید داشت اعراب حداقل با انگیزه های انسانی در حل بحران غزه بار دیگر با ایران و نیز دیگر کشورهای منطقه از جمله ترکیه همراه شوند و اگر از جبهه سازش خارج نمی شوند، دست کم مانع ادامه محاصره و جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم غزه شوند.

نویسنده: فرزان - شهیدی
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید