چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

جشن پیروزی هسته ای


جشن پیروزی هسته ای
با قطعنامه ،۱۷۳۷ غرب سنگین ترین مهره خویش را به حركت درآورده است. حماقت خواهد بود اگر امریكا با مشكلات پیش رو و شرایطی كه در آن قرار دارد، عملیات نظامی را به عنوان یكی از گزینه های برخورد با ایران اسلامی مدنظر داشته باشد، هر چند حوادث عراق، افغانستان و جنگ ۳۳ روزه لبنان و پیروزی گروه اندكی با نام اسلام بر یكی از قویترین ارتش های جهان می تواند پیام مهمی برای سردمداران كاخ سفید باشد كه هرگونه ماجراجویی هزینه سنگینی را بر امریكا و دیگر ماجراجویان تحمیل نماید.
به نظر می رسد غرب به ویژه امریكا دو هدف را در تصویب قطعنامه ۱۷۳۷ دنبال می نماید، اول این كه ایران اسلامی را با تبلیغات پروپاگاندائی، كشوری خطرناك برای صلح جهانی معرفی و در مرحله بعد این امكان را برای عوامل خویش در داخل فراهم آورد كه با استفاده از فرصت پیش آمده در جنگ روانی در داخل دامن زده تا زمینه ایجاد شكاف بین اقشار مختلف مردم جهت بهره برداری های بعدی فراهم گردد، لذا ضروری است موارد زیر مورد توجه مسوولان عزیز و امت همیشه بیدار قرار گیرد.
۱) قطعنامه ۱۷۳۷ كاغذ پاره ای است كه قابل اجرا نیست، لذا نمی توان برای آن اهمیت چندانی قایل بود بلكه بیشتر با هدف جنگ روانی اقدام به تصویب آن شده است.
۲) چیز تازه ای در قطعنامه وجود ندارد، چرا كه ما قبلاً نیز تحریم بوده ایم، یعنی این كه برای پیشبرد اهداف صلح آمیز هسته ای مان نه تنها كمك دریافت نكرده ایم، بلكه در خیلی از موارد با كارشكنی های غرب به ویژه امریكا نیز مواجه بوده ایم كه سابقه تحریم غرب به سال ۱۹۹۱ یعنی ۱۶ سال پیش برمی گردد كه عملاً در تحریم هسته ای و موشكی قرار داریم.
۳) غرب به ویژه امریكا با قطعنامه ۱۷۳۷ به دنبال كسب امتیاز از ایران اسلامی است چرا كه در اجرای سیاست های خاورمیانه ای خود با چالش جدی روبه رو شده است.
۴) نفوذ افكار بلند انقلاب اسلامی در هر نقطه از جهان، شكست سكولاریزم را به دنبال خواهد داشت، لذا تمام سعی غرب به ویژه امریكا این است كه با مهار انقلاب اسلامی از بر باد رفتن تلاش های ۲۰۰ ساله غرب در این عرصه جلوگیری نماید.
۵) موقعیت اسراییل و سران مرتجع طرفدار امریكا متزلزل است، لذا امریكا با فشار و جنگ روانی بر ایران اسلامی درصدد تقویت موقعیت از دست رفته عوامل خود در منطقه است.
۶) امریكا و غرب با شیطنت به دنبال این است كه ایران اسلامی را از داشتن چرخه سوخت هسته ای محروم نماید، از این رو با عوامفریبی طرح تامین سوخت نیروگاه های هسته ای ایران توسط كشورهایی كه این چرخه را در اختیار دارند در دستور كار قرار داده تا ضمن مقابله با بومی شدن دانش آن در داخل كشور با وابستگی آن به دیگر كشورها از رشد و پویایی انقلاب اسلامی جلوگیری به عمل آورد.
نكته مهمی كه می بایست به آن توجه شود این كه با تمام شدن انرژی فسیلی، انرژی هسته ای به عنوان بهترین جایگزین می تواند جانشین مناسبی باشد، از این رو لازم است تمام توان و همت ملی در جهت استفاده از این انرژی پاك، سالم و ارزان به كار گرفته شود و برای به دست آوردن آن نیز باید تمام هزینه های آن را پرداخت، در غیر این صورت نسل های بعدی باید هزینه های سنگین تری را پرداخت نمایند و نكته مهمتر این كه امریكا و اروپا هیچگاه قابل اعتماد نبوده و نیستند، كافی است با بازگشت به اوایل انقلاب و مرور قراردادهایی كه با امریكا و كشورهای اروپایی بسته شده است به میزان تعهد آن ها به قراردادها واقف گردیم، در آن صورت است كه به قول و فعل حیله گران چند چهره اعتماد نخواهیم كرد.
از این رو لازم است با عزمی ملی در مقابل زیاده خواهی استكبار به ویژه امریكا ایستاد و این دستاورد بزرگ را كه اهمیت آن به مراتب از نفت بالاتر است، با چند تهدید تو خالی، از دست ندهیم، همچنان كه در ملی شدن صنعت نفت نیز این گونه شد.
از آنجایی كه برگ برنده آتی در مسایل هسته ای بازدارندگی است، باید همه تلاش ها در جهت بالا بردن بازدارندگی، در همه سطوح به عمل آمده و از تمام ظرفیت های دیپلماسی استفاده كامل نموده و نیروهایمان را در جبهه هسته ای متمركز كرده، مطمئن باشیم در صورتی كه در دو جبهه دیپلماسی و اثبات صلح آمیز بودن فناوری هسته ای مان و همچنین عزم ملی در داخل امریكا و غرب نخواهند توانست حركت فوق العاده ای را علیه ما سازماندهی كنند و از آنجایی كه چین و روسیه به رغم بعضی از مسایلی كه وجود دارد به قطعنامه رای مثبت دادند، هنوز مركب قطعنامه مزبور خشك نشده كه روسیه اعلام نمود كه ۵۰ درصد از موشك های MI را به ایران تحویل داده و در مرحله بعد تمامی این قرارداد به مرحله اجرا درمی آید و چین نیز پس از تصویب قطعنامه، قراردادی نفتی بالغ بر ۱۶ میلیارد دلار با ایران را اعلام می نماید، یعنی این كه قطعنامه ۱۷۳۷ كه امریكا با تلاش فراوان آن را به تصویب رسانده بود، عملاً بی خاصیت شده و اروپا نیز كه اكنون به عنوان كارپرداز امریكا عمل می نماید كار زیادی از دستش ساخته نیست.
لذا هیچ راهی مقابل مان نمی ماند جز آن كه: حرف آخرمان را در دهه مبارك فجر با جشن پیروزی هسته ای به جهان اعلام نماییم.
قربان عطاپور
منبع : روزنامه ایران