سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

دنیای دیجیتال و نسل جدید (جایگاه کاربران)


دنیای دیجیتال و نسل جدید  (جایگاه کاربران)
مدت زمان زیادی نیست که از ابداع مفهوم "صفر و یک" یا سیستم باینری و یا همان دودوییه خودمان می گذرد. مفهومی که روند پیشرفت تکنولوژی را دستخوش تغییری عظیم کرده است. دنیای آنالوگ یا قیاسی با تمام پیشرفتهایی که در عصر ماشین بخار داشت چنان مغلوب این دو عدد "صفر و یک" شد که بعدها نه تنها شاهد ابداعات جدید صرفا مبتنی بر منطق دیجیتالی بودیم, بلکه یک موج تغییر و تبدیل سیستمهای آنالوگ قدیمی به سیستمهای دیجیتال جدید نیز بوجود آمد که کما کان در جریان است. در این بحث, نگاهی داریم به, بوجود آمدن سیستمهای دیجیتال, چه "سیستمهای آنالوگ تبدبل شده" و چه "سیستمهای صرفا دیجیتالی" و نحوه پذیرش و و مقبولیت آن از طرف مصرف کننده.
شاید همانگونه که سیستمهای موجود را در دو گروه "تبدبل شده از آنالوگ به دیجیتال" و "دیجیتالی صرف" قرار دادیم, نسلهای بشری را نیز بتوان در یک طبقه بندی مشابه به دو دسته تقسیم کنیم. این تقسیم بندی یک تقسیم بندی تاریخی, زمانی و مکانی نیست بلکه دقیقا از زاویه دیدی به نسلهای درگیر با پیشرفتهای روزمره و تکنولوژیکی نگاه می کند که سن, سبقه آموزشی و تجربی, و حتی میزان فراگیری و هوش انسانها را دخیل می داند. بر این اساس شاید بتوان انسانها را به دو دسته "دیجیتال- گرا" و "دیجیتال-گریز" تقسیم کرد.
شاید دیده باشید افراد متولد دهه های سی و اوایل چهل شمسی و قبل از آنرا که صاحب یک گوشی موبایل کاملا جدید و گرانقیمت هستند ولی تنها به استفاده از کلیدهای سبز و قرمز آن اکتفا می کنند و از آن در حد یک گوشی معمولی ارزان قیمت و تنها جهت برقراری ارتباط استفاده می کنند. تا جایی که حتی شاید شاهد افرادی بوده باشید که همواره گوشی موبایلشان –که امکان نگهداری شماره تماسها را دارد- را یک دفترچه شماره تلفنها و تماسهای کاغذی همراهی می کند. و یا افرادی که بعد از تمام شدن مکالمه اشان با موبایل و قطع ارتباط از جانب طرف مقابل,هنوز اصرار زیادی دارند تا کلید قطع مکالمه را شخصا فشار دهند تا از قطع ارتباط مطمئن شوند. و همه اینها در صورتی است که می دانیم یک گوشی همراه امکان نگهداری شماره تماسها را داراست و یا همچنین می دانیم که وقتی طرف مقابل اقدام به قطع ارتباط کند بصورت خودکار ارتباط از جانب ما نیز قطع می گردد.
و در مقابل شاهد نحوه برخورد کاملا متفاوت بچه های متولد دهه های شصت و هفتاد با دنیای دیجیتال هستیم.بچه ای با کمتر از هفت سال سن, با تبحر خاصی قادر است از منوهای مختلف یک دستگاه دیجیتال مانند تلفن همراه بازی کامپیوتری مورد علاقه اش را یافته و آنرا اجرا کند, یا قطعه موسیقی خاصی را اجرا کند و یا عکس یا قطعه فیلمی را به نمایش گذارد. تبحری که فردی با سنی بالای چهل سال - و حتی با وجود اینکه توانایی خواندن عناوین منوها را به زبان انگلیسی یا زبان محلی خود داراست – را ندارد.گوییم که حافظه تصویری کودکان آنها را در به خاطر سپردن نتایج آزمونها و خطاهایشان یاری می کند و کمک می کند تا بر اساس تجربیاتشان برای بار چندم قادر به استفاده از وسیله شوند. هرچند این نمی تواند جایگزین توانایی خواندن در بزرگترها باشد و همچنان یک ویژگی مهم در استفاده از یک وسیله جدید بشمار می رود. به هر حال همچنان کودکان ما در کنار آمدن با یک وسیله جدید الکترونیکی و دیجیتالی گوی سبقت را از ما ربوده اند و سریعتر آنرا می پذیرند, و به کشف یک زبان مشترک میان انسان و ماشین میتوانند بپردازند, تا یک فرد میانسال با قدرت مطالعه دفترچه راهنما و ... .
"دیجیتال-گرا"یان همانطور که عنوان شد الزاما در یک گروه سنی قرار نمی‌گیرند, ولی آنچه از مشاهدات بر‌می‌آید معمولا شامل افرادی می‌شوند که در سه دهه اخیر پا به عرصه وجود گذاشته‌اند, با این موج دیجیتال-گرایی نوین بزرگ شده‌اند, مفهموم "تغییر با سرعت زیاد" در دنیای بیرون را پذیرفته‌اند و به همان نسبت دغدغه "تغییر درونی" خود را نیز دارند. افرادی هستند که با وجود اینکه کارتونهای تلویزیونی دوران کودکی‌اشان را در تلویزیون‌های سیاه و سفید و مبله قدیمی با جعبه‌های چوبی و لامپ تصویرهای محدب تماشا کرده‌اند, اینک نیز در صدد پس انداز برای خرید یک استودیوی خانگی مجهز با سیستم صدای دال- بی و تصویر تخت برای منزلشان هستند, و یا تا بحال نسبت به خرید آن اقدام کرده‌اند.
مثال از زندگی این نسل فراوان می‌توان آورد که به نوعی تجربه زندگی در دوران ابتدایی این موج تغییرات را داشته‌اند, طی دوران نوجوانی و جوانی خود را پا به پای این تغییرات به روز کرده‌اند و هم اینکه, اینک نیز در دوران قبول این تغییرات به سر می‌برند و به عنوان بخشی از زندگی‌اشان به تثبیت رسیده است. با مفهوم کلیک کردن روی یک انتخاب از میان ده‌ها پیشنهاد منوی یک سیستم دیجیتالی و کامپیوتری آشنا هستند و به عبارتی زبان مشترک میان ماشین و انسان را می‌دانند.
"دیجیتال-گریز"ان دسته دوم این نوشتار هستند. گروهی که به‌دلیل عدم آشنایی با زبان مشترک سیستمهای دیجیتالی امروزی, همواره پس زدن این سیستم‌ها را در حد توان به عنوان یک سیاست رفتاری اتخاذ می‌کنند. تا جایی که امکان داشته باشد از همان روشهای قدیمی و ابزارهای شناخته شده و امتحان پس داده (به قول خودشان) استفاده می‌کنند و اگر به‌ناچار در مقابل یکی از سیستم‌های جدید قرار گیرند (معمولا بصورت ناخواسته) یا عنوان می‌کنند که بلد نیستند با سیستم کار کنند و همواره بایستی فردی آشنا به سیستم کمک کار ایشان باشد و یا اگر هم جرات به خرج دهند و دکمه‌های آنرا فشار دهدند و بعلت عدم آشنایی کافی و کمبود دانش خود به مشکلی بر بخورند, سیستم را مقصر می‌دانند و عنوان می‌شود که دستگاه خراب است یا به درد کار آنها نمی‌خورد (به استناد مشاهدات شخصی در بخش پشتیبانی شرکت ها). استفاده از چرتکه را به ماشین حساب ترجیح می‌دهند, در استفاده از دستگاه‌های خود‌پرداز (ATM) بانکها مشکل دارند, ترجیحا از گوشی همراه استفاده نمی‌کنند و یا به سختی با آن کنار می‌آیند و موارد مشابه دیگر.
اگر گستره انسانها‌ی در تعامل با دنیای نوین را به شکل یک طیف گسترده در نظر بگیریم این گروه در بخشهای ابتدایی و کمرنگ تر قرار می‌گیرند (اگر پر رنگی طیف را دیجیتال-گرایی و کم رنگی آنرا دیجیتال-گریزی فرض کنیم) و هر‌چه به سمت دسته "دیجیتال-گرا" یان نزدیک می‌شویم, علاوه بر وجود همه این مشکلات میل و گرایش نسبت به استفاده و دارا بودن سیستم‌های دیجیتالی بیشتر می‌شود و حتی بدلیل تمکن مالی شاید قدرت خرید آنرا هم داشته باشند, ولی همواره در استفاده از آن نیازمند آنند تا کاربری برای آن اجیر کنند و ترجیحا شخصا با آن درگیر نشوند.
این طیف کاربری دنیای دیجیتال و تعامل نسلها با تکنولوژی روز دنیا روز به روز در حال رشد است و رنگهای جدیدی ممکن است بخود بگیرد. نسلهای جدید متولد می‌شوند و بسته به علاقه‌مندی و توانایی های خود جایگاهی در این طیف پیدا می‌کنند و بعضا جایگاه خود را ارتقا می‌بخشند.
اما دسته دیگری نیز هستند که همواره در انتهای در حال شکل گرفتن این طیف بسر می‌برند, کسانی که حتی قبل از تولد با آثار و اشکال این عصر دیجیتالی آشنا هستند, خبر جنسیت اشان را همین ابزار‌های دیجیتالی برای والدینشان نوید‌بخش بوده‌اند و حتی قبل از تولد وبلاگ شخصی داشته‌اند که والدینشان برایشان ایجاد کرده‌اند. گویی که قوانین این دنیای دیجیتال با گوشت و پوستشان آمیخته شده و بدون نیاز به آموزش تنها با چند بار آزمون و خطا براحتی با مفاهیم این دنیای جدید کنار می‌آیند و یا در صورت وجود عامل آموزش, آموزش– پذیر تر از دیگر نسلها خود را نشان می‌دهند. وردست والدینشان می‌شوند, در ارتباط برقرار کردن با این دنیای جدید و کنار آمدن با آن از آنها پیشی می‌گیرند و آنها را به شگفتی وا می‌دارند و تحسین آنها را برمی انگیزند. این گروه نه "دیجیتال گرا" هستند و نه "دیجیتال گریز", اینان متولدین عصر ارتباطات و تکنولوژی هستند, عصر "صفر و یک", گویی که نهادشان با منطق دیجیتالی سرشته شده است. (که نگارنده این امر را تاثیر آموزه‌های غیر مستقیم محیطی می‌داند و نه امری سرشته شده در ضمیر یک نسل, و بررسی آن مجالی دیگر می‌طلبد)
جایگاه فرد در این طیف الزاما وابسته به سن فرد نیست, و این درحالیست که در اکثر مواقع به غلط با سن فرد یکسان دیده می‌شود, هرچند مستقل از سن فرد نیز نیست. سن فرد مخاطب عصر دیجیتال یکی از پارامترهای سنجش میزان انعطاف‌پذیری فرد و جایگاه وی در این طیف بحساب می‌آید. و شاید بتوان با معرفی معیاری چند بعدی و چند فاکتوره برای سنجش جایگاه فرد, میزان رشد فرد از جایگاهی به جایگاه جدید,میزان عقب ماندگی فرد, قابلیت انعطاف‌پذیری وی و... در این طیف از آن بهره برد. معیاری که امروزه شاید بدلیل عدم وجود آن, پیاده‌سازی بسیاری از سیستم‌ها دچار مشکلات جدی می‌شود و هزینه‌های سنگینی بابت آموزش پرسنلی که عملا در جایگاه (طیفی) مناسبی قرار ندارند صرف می‌شود. تعریف این الگو یا مجموعه این پارامترها در حوصله این نوشتار نیست, و شاید بستری مطالعاتی را بطلبد که امید است به زودی فراهم گردد تا با ارائه یک روش سیستماتیک, مرحله پیاده سازی سیستمهای مبتنی بر دانش روز را آسانتر, کم هزینه تر و سریعتر کرد.
نویسنده: سید علی مرجائی
دانشجوی مدیریت اطلاعات و تکنولوژی , کشور هندوستان


همچنین مشاهده کنید