پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جنگ سرد جدید و دامی دیگر برای گرفتار کردن مسلمانان آسیای مرکزی


جنگ سرد جدید و دامی دیگر برای گرفتار کردن مسلمانان آسیای مرکزی
هفته گذشته قانونگذاران ایالات متحده آمریکا ( در یک نمایش عوام فریبانه ) آنچه را که "سخت گیری های وحشیانه قبل از المپیک" در منطقه شمال غرب سینکیانگ چین می خوانند، به شدت محکوم کردند. منطقه سینکیانگ دارای جمعیتی از قوم ترک زبان اویغور و اکثرا مسلمان هستند. این محکومیت مربوط می شود به محاکمه غیر علنی ۱۵ نفر از ملیت اویغور در روز ۱۹ ژولای که متهم به تروریسم هستند. دادگاه مربوطه۳ نفر را محکوم به مرگ نموده، ۱۰ نفر را به حبس ابد و ۲ نفر را آزاد کرده است. چین در واکنش به (نمایش آمریکایی ها) اخباری را منتشر کرده است، مبنی بر اینکه تنها یک هفته قبل از محاکمه با سه تهدید مهم روبرو بوده که در این ارتباط پلیس ۸۲ نفر را در پنج حلقه جداگانه مظنون به تروریسم و متهم به طراحی عملیّات تروریستی علیه بازیهای المپیک آینده که در چین برگزار می شود، بازداشت کرده است.
وزیر امنیت اجتماعی چین اعلام کرده است که تهدیدات از جانب "حرکت اسلامی ترکستان شرقی" انجام و آن بازداشت ها نیز در منطقه سینکیانگ که گفته می شود گروه های جدایی طلب فعال هستند، روی داده است.
این موضوع هنوز روشن نیست که آیا دو مورد انفجار بمب که (در روز ۲۰ژولای) در شهر "کون مینگ" که در جنوب غربی چین واقع شده و دو کشته باقی گذاشته است؛ از جانب حرکت های جدایی طلبانه بوده و یا اینکه توسط گروه "حرکت اسلامی ترکستان شرقی "انجام گرفته است؟ این بمب گذاری ها از جانب هر کس و یا هر گروهی انجام گرفته باشد، شعله ترس و بدگمانی را در باره المپیک که درست سه هفته دیگر آغاز می شود بر افروخته است.
مقامات پکن در مقابله با اعتراض کنگره آمریکا، به نرمی هر گونه بی عدالتی را رد نموده و واشنگتن را متهم به دخالت در امور داخلی خود نموده اند.
جالب توجه است که نمونه مشابهی از اتهامات دو طرفه و متقابل که یادآور وخامت جنگ سرد می باشد، بیش از این نیز در آسیای مرکزی بوجود آمده است. آسیای مرکزی با جمعیت مسلمان خود، اکنون به عنوان ابزار کلیدی و عرصه منازعه قدرتها برای کشمکش به منظور نفوذ و توسعه قدرت، در مرکز جنگ سرد قرار گرفته است.
دولت قرقیزستان با حمایت ضمنی روسیه، تعداد زیادی از اویغورها را با اتهامات جنایی، جدایی طلبی و تروریست؛ بازداشت کرده است. همچنین رهبران ازبکستان اویغورها را با ملیت چینی و کشورهای آسیای مرکزی متهم به عضویت در "حرکت اسلامی ازبکستان" و نیز گروه بنیاد گرای "اکرمیه" می کنند. دولت ازبکستان حرکت اسلامی را مسئول تحریک برای اغتشاش ها و ناآرامی هایی می داند که منجر به قتل عام ماه می ۲۰۰۵ شد. اعتقاد بر این است که در آن فاجعه صدها تن از مردم مسلمان توسط نیروهای امنیتی ازبک به قتل رسیدند.
در منطقه سینکیانگ که به طور روز افزونی با مسأله مهاجرت و تجارت گره خورده است، اویغورهای بی وطن که جمعیتی بالغ بر نیم میلیون نفر را تشکیل می دهند، هدف آسانی برای رهبران مستبد چین هستند. موضوع اویغور، از جانب شخصیت های بین المللی حقوق بشر مورد حمایت قرار دارد و توسط چند سازمان خارجی و جنبش های سیاسی پشتیبانی می شود. در این میان ایالات متحده آمریکا و همپیمانان وی، در پوشش حقوق بشر بین الملل، رهبران جین و کشورهای آسیای مرکزی را برای اذیت و آزار اقلیت های مسلمان؛ مورد سرزنش قرار می دهند.
از طرف دیگر چین، روسیه و دیگر شرکای آنها در آسیای مرکزی غرب را متهم به دو گانه برخورد کردن و دخالت های غیر مشروع در امور داخلی خود نموده و می گویند که آنها از تمامیت ارضی خود علیه تهدیدات تجزیه طلبانه دفاع می کنند. این کشورها آمریکا و دیگران را به هماهنگ نمودن اقلیت های مسلمان و حمایت از تجزیه طلبی آنها متهم نموده و می گویند که غرب می خواهد به این وسیله حضور خود را در آسیای مرکزی استحکام بخشد. اتهامات هر دوطرف به یکدیگر صحیح است، اما آنچه در باره اسلام در آسیا می گویند نادرست است. هر دو طرف با سوء استفاده از "جنگ جهانی علیه ترور" با
اسلام گراها رودررو شده تا اینکه منافع رقابتی خود را توسعه دهند.
در منطقه سرشار از معادن و منابع نفت و گاز آسیای مرکزی ایالات متحده آمریکا پایگاههای نظامی خود را در مناس ( درست در شمال شهر بیشکک - پایتخت قرقیزستان) و قرشی - خان آباد ( در جنوب ازبکستان و نه خیلی دور از مرز تاجیکستان) که دارای موقعیت های کلیدی در جنگ علیه شبکه های طالبان و القاعده در کشور همجوار افغانستان است، مستقر نمود. بدون شک چین در باره تهدید تروریستی دست به اغراق و گزافه گویی زده است، تا اینکه از این راه مخالفان سیاسی را تحت فشار قرار داده و نیز بتواند دایم نفوذ خود را در آسیای مرکزی گسترش دهد. اما برخورد غرب - شرق به گروه های افراط گرایان اسلامی و در حال رشد محدود نمی شود. هر دو طرف همچنین با طرفداری از مسلمانان بومی و ایجاد یک جنگ ( زرگری) سود می برند.
دین اسلام از اواخر قرن هفتم میلادی در بخش هایی از چین و آسیای مرکزی حضور داشته است. مسلمانان چین در خلال عصر طلایی "فرهنگ بین المللی" امپراطوری چین در عصر خاندان "تانگ" با این کشور متحد شدند، اسلام بخشی از فرهنگ آسیای مرکزی شد و در درون جامعه مدنی از طریق مشارکت سیاسی و تجاری گسترش یافت. این میراث گرانبهای فرهنگی به طور روز افزونی در معرض تهدید قراردارد.
دولت های غربی با توسل به "خطر تروریسم بین المللی" بر نامه هایی را در دست اقدام گرفته اند و "اسلام مدرن" را ترویج می کنند که اسلامی روشنفکری و میانه است. اما این موضوع روشن نیست که آیا این استراتژی واقعا به نفع مسلمانان بومی است یا اینکه هدف آن ایجاد اسلامی است که بیشتر از غرب طرفداری کند. کشورهای قدرتمند شرقی با ترس از جدایی طلبی هر گونه حق خود مختاری مسلمانان بومی را از آنان سلب نموده و به بی رحمی خود در شکنجه و اذیت و آزار و یکسان سازی آنها ادامه می دهند. استان سینکیانگ چین مانند تبّت ظاهرا خود مختار است، اما در حقیقت این استان نیز بامشت آهنین پکن اداره می شود.
سخت گیری نسبت به آزادی مذهبی در چین و آسیای مرکزی همچنین بسیاری دیگر از اقلیت های دینی از جمله تعداد زیادی از مسیحیان را در بر می گیرد. تمام این مسائل مشکلات به خاطر دخالت روز افزون شرق و غرب و بمنظور از بنیان خراب کردن اسلام اصیل در آسیای مرکزی و تضعیف توانایی آن برای مواجهه با بنیاد گرایی است. اگر مسلمانان آسیای مرکزی بتوانند در حفظ و توسعه تعلقاتشان به اسلام اصیل فطری توفیق یابند. آنگاه است که که آنان خواهند توانست بهتر در برابر تهاجم فرهنگی از سوی غرب و شبه سازی توسط شرق ایستادگی نمایند.
منبع : ایراس