پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

در حاشیه تجمع سالانه هزاران ترک زبان درقلعه بابک


در حاشیه تجمع سالانه هزاران ترک زبان درقلعه بابک
تقویت افکار تجزیه طلبانه یا جشنی ملی؟؟!!
قلعه باستانی بابک خرمدین که در کوهستان بذ واقع در شهرستان کلیبر قرار دارد، هر ساله در اولین جمعه نیمه دوم تیرماه که مصادف با ایام تولد بابک رهبر سرخ جامگان آذرآبادگان می باشد محملی برای تجمع شمار زیادی از مردم محلی و همچنین برخی مسافران از دیگر نقاط آذربایجان و ایران می شود. موقعیت استراتژیکی و جغرافیایی این قلعه و نفوذناپذیری آن در طی سال‌های جنگ با عرب‌ها سبب شده است که قلعه بابک به یکی از بناهای اسطوره‌ای تاریخ ایران تبدیل شود.این منطقه به دلیل طبیعت و آب و هوای دلربا و جنگل های بکر ارسباران همواره تفریحگاه مردم محلی بوده اما در یک دهه اخیر صحنه برخی فعالیتهای فرهنگی شده که در برخی موارد جنبه سیاسی نیز داشته اند.
جشنی که با حضور ده ها هزار آذری و گردشگران خارجی از جرگه دوستداران تاریخ و فرهنگ ایران و آذربایجان برپا شده و به بهانه تولد بابک اجتماع عظیمی شکل می گیرد ؛ بابک خرمدین ، رهبر سرخ جامگان واز سرداران ایرانی که بیست و دو سال در مقابل خلیفه عباسی مقاومت کرد و دست آخر به دستورمعتصم عباسی به طرز فجیعی دست، پا و گردن او را قطع کرده و بدنش را با کاه پر کردند و از دروازه‌های بغداد آویختند.
بابک از این رو محبوب آذربایجانی شده است که وقتی انگشتان و دست راست او را قطع کردند، چهره‌اش را با خون آغشته کرد تا معتصم تصور نکند زردی رنگ رخسارش از ترس است. به اعتقاد کسانی که این جشن را برپا می کنند او نماد مقاومت و ایستادگی آذربایجانی ها وایرانی‌ها است. از همین روست که در این روز قومیت‌های مختلف گردهم می‌آیند تا با سرودن شعر و داستان‌سرایی یاد او را زنده نگه دارند و به رسم نیاکان زرتشت خویش آتش به پا کرده در اطراف آتش به رقص محلی و پایکوبی مبادرت می کنند و با صدای زخمه ‌سازهای خویش نام بابک را فریاد می‌زنند. هرچند در سالهای ابتدایی برگزاری این جشن گروههای پان ترکیسم انحصار آن را به عهده داشتند اما با گذشت زمان با تدابیر متولیان فرهنگی و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمان دولت سید محمد خاتمی این مراسم در بین تمام ایرانی‌ها اعم از ترک و فارس و مسلمان و زرتشتی محبوب شد و به یک جشن ایرانی و ملی تبدیل گردیده وجزئی از تاریخ ایران گردید ولی متاسفانه در سه سال گذشته در اثر تبلیغات شوم تجزیه طلبان این جشن رنگ و لعاب سیاسی به خود گرفته است .
برغم اینکه در نظر اندیشمندانی همچون استاد شهید مطهری ، بابک خرمدین درجلد آیین مزدک و باشورش بر علیه خلفای عباسی موجبات کشته شدن بیش از ۲۵۰ هزار نفر از مسلمانان را فراهم ساخته پس پرونده لکه دار و ننگینی دارد ولی شادی ایرانیان نه از آن روی که با حمله بابک به بغداد و خلفای عباسی عده کثیری از تبار عرب کشته شده اند می باشد بلکه ایرانیان به آن می بالند که با حمله بابک پایه های حکومت عباسیان این دشمنان سرسخت ائمه اطهار(ع) و اسلام تضعیف شد و اسباب سقوط تدریجی ایشان فراهم آمد.
باید بگویم در اثر غفلت و گاه عدم اهتمام مسئولین فرهنگی در بهره برداری مناسب از جشن های این روز ، عناصری از گروه های پان ترکیسم که به شدت از سوی عوامل نفوذی آن سوی مرزها تقویت می شوند در پی به انحصار درآوردن این جشن و نام بابک این فرمانده ایرانی بوده و با برگزاری برنامه های جنبی سیاسی در کنار آن و دعوت از سخنرانانی از محافل و هیئت های طرفدار مرجعیت درباری سعی دارند به اهداف شوم و تجزیه طلبانه خویش نایل گردند ، حضور شخصیت هایی که از تعصبات قومیتی آنان می توان به خوبی به تفکرات پان ترکیستی شان پی برد ، جریانی که به شدت از سوی رهبرانی همچون دکتر محمودعلی چهرگانی در آذربایجان شوروی و آمریکا هدایت می شود.
محمود علی چهرگانی که از لحاظ مواضع سابقه جهت گیری سیاسی، قابل مقایسه با افرادی همچون حشمت الله طبرزدی است که در چرخشی صد و هشتاد درجه از یک خودی به رهبری اپوزیسیون تغییر موضع داده اند توانست پس از فرار از کشور به عضویت حرکت جاماح (جنوبی آذربایجانین میلّی آزادلیق حرکاتی) یک سازمان جدائی طلب از جنس گروههایی همچون الاهواز در خوزستان می باشد وبه شدت از سوی دولت باکو حمایت می شود درآید. دکتر چهرگانی که هم اکنون در کشورمان با نام دکتر چهره قانلی (!) شناخته می شود در راس گروهکی است با نام گاموح یا جنبش‌ بیداری‌ ملی‌ و در راستای پروژهء Break Down ایالات متحده برای ایران ، با مقامات کاخ سفید دیدارهای مکرر داشته و با مصاحبه از طریق تلویزیون گونز برای دوستداران چند هزاری نفری خویش پیام می فرستد.
آری شبکۀ ماهواره ای گونز (GunazTV) از دیگر محرکین نا آرامی های شهر های ترک نشین در سالهای اخیر بوده و از محرکین تغییر شکل ماهوی جشن عادی مردم در قلعه بابک به حرکتی تجزیه طلبانه می باشد. شبکۀ گونز که برنامه های خود را از طریق ماهواره آمریکایی «تل استار دوازده»ارسال می کند، با هدایت آشوبگران، محل های آشوب را از قبل تعیین کرده و دائما وضعیت این مناطق را بحرانی نشان می داد. این شبکه ماهواره ای در سالهای اخیر و در جریان کاریکاتورروزنامه ایران با دروغ پردازی، سعی در بزرگ نمایی اعتراضات داشت و مردم را به تلاش برای تجزیه طلبی دعوت می کرد. و متاسفانه در اثر غفلت مسئولین در تغییر نگاه مردم به حرکت و قیام بابک خرمدین تلاش می کند.
در اثر غفلت ، سرخوردگی و عدم اهتمام جدی کارشناسان تاریخی ، نویسندگان و اندیشمندان منطقه ، عناصر پان ترکیسم سعی دارند از شخصیتهای ملی آذری در جهت مصالح ایدئولوژیکی ایشان سوءاستفاده شود ، نمونه های برجسته آنها بابک خرمدین ، محمد خیابانی و ستارخان و باقرخان می باشند.این در حالیست که شخصیت های نامبرده هیچ هماهنگی با تفکر تجزیه طلبی پان ترکها نداشتند.بر فرض مثال اگر ستارخان دارای افکار جدایی می بود در آن دوران که کشور ایران بصورت ملوک الطوایفی اداره می شد واوضاع نابسامانی داشت.وی می توانست با مجاهدین خبره خود آذربایجان را از ایران جدا نماید واعلام استقلال کند. اما این کار رانکرد ورهبری انقلابی را بر عهده گرفت که امروزه باعث افتخار ایرانیان است. در نتیجه تا زمانیکه فرهنگ و تاریخ ایران اعم از پیش یا پس از اسلام در عرصه عمومی و اجتماع بسط نیابد در این فضای خلاء تحریف تاریخ همچنان به عنوان یک راه کار در پیش روی عناصر پان ترک وجود خواهد داشت.
در حقیقت پروژه استعمار بیگانه و در راس آن دولت ایالات متحده جهت خرد کردن اتحاد ملی ایران اسلامی متحد اعم از ترک ، لر ، کرد ، بلوچ ، فارس ، گیلک ، ترکمن و عرب به چند واحد کوچکتر جهت افزایش نفوذ خود در این واحدهای دارای قدرت بسیار کمتر نسبت به میهن قبلی خود امری اثبات شده است. پدیده پان ترکیسم در ایران هیچ گاه دارای هویت مستقل نبوده وبه فراخور زمانه از جانب کشورهای بیگانه مختلفی پشتیبانی می گردد .چه در دوران کمونیسم وچه در دوران امروز پان ترکها بجای اینکه طبق مدعای مطرح کرده خود بدنبال احقاق حقوق مردم آذربایجان باشند طبق یک سناریوی تعیین شده از آن طرف مرزها سعی می کنند تاریخ و تمدن ایران را زیر سوال برده وتخریب کنند به فرض بر شخصیت کورش بزرگ که مورد تحسین جهانیان هست می تازند و ناپسندیده ترین الفاظ ممکنه را نثار وی می نمایند ، نمونه ای دیگر فردوسی حکیم می باشد که سعی دارند با نوشته های خویش ، تنفرعمومی هموطنان ترک زبان را نسبت به وی سبب گردند . پان ترکهایی که قصد سوءاستفاده از نام بابک خرمدین و ستارخان را دارند در ادعای خود صداقت لازم را ندارند زیرا با اندکی تامل در سرنوشت این قهرمانان نامی و شرح آخرین لحظات زندگی شان می توان به عمق هدف و نیات حرکتشان دست یافت . یکی از ترفندهای جریان مزبور وانمود کردن این امر می باشد که قوم آذری قومی غیر آریایی بوده واصلیت ونژاد وزبان این قوم از ابتدای تاریخ ترک بوده است .
این در حالیست که اقوام آریایی عبارتند از پارتها ،پارسها ومادها که پارتها وپارسها از جنب خراسان کنونی وارد ایران گشته ومادها از جنب دریای مازندران در مهاجرتی که در حدود ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ سال بطول انجامیده وارد منطقه آذربایجان و کردستان کنونی شده ودر آنجا سکنا گزیده اند. به این ترتیب آذریها وکردها بازماندگاه قوم ماد هستند که قوم نامبرده همانطور که ذکر شد خود شاخه ای از نژاد آریایی است ودر عین حال پس از تاسیس دولت ماد در ایران ناحیه آذربایجان به نام ماد کوچک معروف شد. اما ممکن است این شبهه در ذهن خوانندگان گرامی ایجاد گردد که پس اگر مردم آذربایجان آریایی هستند چرا زبان ایشان ترکی است؟ در پاسخ متذکر می شوم که همزبانی دلیل بر هم نژادی نیست . احمد کسروی تبریزی می نویسد: از سال ۷۳۶هجری قمری سال در گذشت ابوسعید آخرین سلطان مغول تا ظهور شاه اسماعیل در سال ۹۰۶ هجری قمری زبان ترکی در آذربایجان محدود به ترکان و مغولان بود و مردم آذربایجان همچنان به زبان آذری پهلوی صحبت می کردند .
دکتر امین ریاحی نویسنده کتاب ‹‹ زبان وادب فارسی در قلمرو عثمانی›› می نویسد: در خود تبریز پایتخت ترکمن های آق قویونلو و قرا قویونلو چنان که منابع تاریخی می گویند تا اواخر قرن دهم زبان آذری پهلوی رواج داشت واحتمالا شروع دگر گشت به ترکی پس از جنگهای شاه طهماسب با عثمانی و اشغال ۲۰ ساله تبریز پیش از شاه عباس بزرگ انجام گرفته است. عبدالعلی کارنگ در کتاب ‹‹تاتی وهرزنی›› علت دگر گشت زبان آذری را از قرن های ۱۱و ۱۲ هجری قمری به بعد به ترکی چنین تحلیل می کند: پس از روی کار آمدن صفویه وترویج ترکی بوسیله آنان و قتل عام های متوالی مردم آذربایجان توسط ترکان متعصب عثمانی و در جنگهای متمادی با ایران به تدریج زبان آذری از شهرها و نقاط جنگ زده آذربایجان رخت بربست وفقط در نقاط دور دست باقی ماند... ولی هنوز روستاهایی هستند که به همین لهجه با نام تاتی وهرزنی (آذری پهلوی) تکلم دارند.
به باور هیدارنه رضایی از پژوهشگران و صاحبنظران کشورمان علت پیدایش موج جدید ( و البته اندک ) پان ترکیسم بدین خاطر است که در واقع در پشت سناریوی تعیین شده ، الهام علی اف و دوستان وی درترکیه به این نتیجه رسیده اند که از طریق دیپلماسی امکان بازپسگیری قره باغ از ارمنستان وجود نخواهد داشت واقدام نظامی هم منتفی هست چونکه جمهوری آذربایجان هیچ مرزی با قره باغ ندارد.می ماند یک راه باید با یک تیر دو نشان را هدف گرفت.بدین ترتیب که با جداکردن آذربایجان از ایران بدلیل وجود مرز میان آذربایجان ایران با قره باغ می توان اقدام نظامی برای گرفتن قره باغ صورت داد. این پروژه ننگ آور و منحوس است که پان ترکهای به ظاهر وطنی در آن نقش پیاده نظام را ایفا می کنند.
این قلم به پان ترکهایی که زمانی قبله پدرانشان مسکو و امروز قبله ایشان کاخ سفید، باکو و آنکاراست هشدار می دهد که از سرنوشت پیشینیان خود درس عبرت گرفته وخود را بیش از این آلت دست بیگانگان قرار ندهند ودر مبارزات مدنی هم میهنان آذریمان برای احقاق حقوق قوم قهرمان پرور آذربایجان شرکت بجویند و بیش از این جشن سالانه مردم کشورمان را در منطق ارسباران آلوده منویات تجزیه طلبانه خویش نسازند.
وحید کاظم زاده قاضی جهانی