پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

قصه‌های وحشت - Tales Of Terror


قصه‌های وحشت - Tales Of Terror
سال تولید : ۱۹۶۲
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : امریکن اینترنشنال
کارگردان : راجر کورمن
فیلمنامه‌نویس : ریچارد ماتسن، برمبنای داستان‌هائی نوشته ادگار آلن پو.
فیلمبردار : فلوید کرازبی.
آهنگساز(موسیقی متن) : لس باکستر.
هنرپیشگان : وینسنت پرایس، پتر لوره، بازیل راتبون، دبرا پاجت، لیونا گیج، جویس جیمسن و مگی پی‌یرس.
نوع فیلم : رنگی، ۹۰ دقیقه.


مورلا: زن جوان و غمگینی به‌نام "لیونورا" (پی‌یرس)، پس از گذشت ۲۶ سال از مرگ مادرش، "مورلا" (گیج)، نزد پدرش "لاک" (پرایس) برمی‌گردد و جسد مومیائی شده مادرش را می‌یابد. همان شب روح "مورلا" دخترش را می‌کشد و "لاک" می‌بیند که جسد مومیائی اکنون متعلق به "لیونورا"ست. سپس خانه آتش می‌گیرد و "لاک" و روح "مورلا" در شعله‌ها می‌سوزند. گربه سیاه: "آنابل" (جیمسن) که از بدرفتاری شوهرش، "مونترسور هرینگبون" (لوره) خسته شده، علاقه‌اش را به گربه‌اش، "پلوتو" و بعد به مردی به‌نام "فورتوناتو" (پرایس) معطوف می‌کند. "مونترسور" وقتی پی به بی‌وفائی همسرش می‌برد او و محبوبش را در سرداب زنده به گور می‌کند. پلیس که به "مونترسور" بدگمان شده، خانه را می‌گردد و با شنیدن صدای "پلوتو" اجساد را کشف می‌کند. حقایق پرونده م. والدمار: "کارمایکل" (راتبون)، متخصص هیپنوتیسم، ماه‌ها "والدمار" پیر (پرایس) را بین مرگ و زندگی نگاهی می‌دارد تا از دنیای دیگر باهمسرش حرف بزند و سرانجام او را وا می‌دارد تا به همسرش، "هلن" (پاجت)، دستور دهد با او ازدواج کند. وقتی "هلن"تسلیم می‌شود، "والدرمار" بیدار می‌شود و "کارمایکل" از ترس می‌میرد. با شکسته شدن طلسم، جسم "والدمار" نیز از هم می‌پاشد.
٭ اقتباس‌های کورمن از پو در نوع خود آثاری تراز اول‌اند: دست‌مایه معتبر، بازی‌های حرفه‌ای بازیگران نقش‌های اصلی و فرعی و صحنه‌ها، لباس‌ها و گفت‌وگوهای ماتسن که حال‌وهوای هجوآمیز گوتیک دارند. سه‌قصه‌ای که تشکیل دهنده فیلم قصه‌های وحشت هستند، به خوبی این کیفیت‌ها را باز می‌تابانند و به‌علاوه این امتیاز وجود دارد که به‌دلیل طول اپیزودها تماشاگر احساس نمی‌کند که دست‌مایه‌ها کش آمده‌اند. تنها در مورلاست که مه چنبره زده، امواج خروشان و آتش‌سوزی بزرگ پایانی این فکر را تداعی می‌کنند که کورمن زیاده از حد خودش را تکرار کرده است. گربه سیاه، که ضمن از عناصر داستان دیگر پو، چلیک آمونتیلادو هم استفاده می‌کند، به‌خاطر طنز تحقیرآمیزش لذت‌بخش است و در صحنه‌های سبعانه و هذیانی‌ترش به اوج تأثیرگذاری‌اش می‌رسد. حقایق پرونده م. والدمار به علایق آشنای پو در زمینه هیپنوتیسم و زندگی عاری از حرکت باز می‌گردد. در صحنه‌های خلسه به لطف حاشی صوتی‌اش تأثیر غریبی به جا می‌گذارد و ضمناً از حضور مخوف و شیطانی راتبون هم نهایت استفاده را می‌برد.