پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

حجاب؛ گمشده‌ امروز


حجاب؛ گمشده‌ امروز
... و لباس التقوی ذلک خیر ...، و پوشش حیاء آن بهتر ...
زن را نیمی از پیکر اجتماع دانسته‌اند و نقش او را در رشد و تعالی انسان و جامعه انسانی مهم تلقی کرده‌اند. زن افزون بر رسالت و مسئولیت تربیت نسلی مومن، معتقد و متعهد رسالت حضور در صحنه‌های اجتماع را نیز دارد. به دیگر سخن بیداری و هوشمندی زن در گرو قرار گرفتن در گردونه‌های اجتماع و آگاه شدن از چگونگی مسائل آن است. فساد آفرینی و دگرگون ساختن موضع اجتماعی زن و تبدیل نمودن او به عنصری هوس‌آفرین بزرگترین ظلمی بوده که به زن روا شده است.
در اوج شکوفایی علم و صنعت، در جهان امروز، الهامات درونی زن، لگد مال هوس‌های زودگذر و سود جویی‌های اقتصادی گردید. قانون الهی حجاب نادیده گرفته شده و به نام آزادی! فرهنگ و بی‌بند و باری ترویج گردید. غم‌انگیز‌ترین فاجعه آن است که به تدریج خودآرایی ارزش شد! و وسیله پیشرفت قلمداد گردید و حجاب ارتجاع نام گرفت و علامت عقب ماندگی معرفی شد.
ریشه‌ بیشتر انحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را باید در لابه‌لای افکار و چنین عقایدی جستجو کرد. انحرافات عملی که در مسئله حجاب به وجود آمده است مبنای جنجال تبلیغاتی عده‌ای علیه اسلام شده است.
پرداختن به مسئله‌ حجاب و ضرورت الگوگیری از فرهنگ ناب فاطمی در عصر امروز، از عمده‌ترین ضرورت‌های فکری و فرهنگی در حال حاضر است. زیرا حجاب و بدحجابی، مهمترین نماد دینداری و پایبندی به ارزش‌های الهی در جامعه‌ دینی ما به شمار می‌رود. «پوشش و لباس انسانی پرچم وجود اوست. پرچمی که او بر در خانه خودش نصب کرده است و با آن اعلام می‌دارد که از کدام فرهنگ تبعیت می‌کند.»
دفاع از فرهنگ فاطمی و تبیین آثار مثبت آن به عنوان مترقی‌ترین و متعالی‌ترین طرح برای حضور اجتماعی زنان و به عنوان تنها نسخه شفابخش برای زن امروز از رسالت‌های مهم فرهنگ فاطمی است که با توجه به اهمیت مسئله و تمرکز دشمن بر این مهم، صاحبان فکر و اندیشه و اربابان خود باید بیش از گذشته این فرهنگ را به انسان امروز عرضه نمایند.
● فلسفه‌ حجاب
علت اساسی پیدایش حجاب، حس و غریزه زن در حفظ و حراست خود در برابر مردان است. نقطه ضعف مرد نیازی است که خلقت در او نهاده و او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوق کرده است.
حجاب در اسلام از این منشا سرچشمه می‌گیرد که محل انواع التذاذهای زن و مرد از یکدیگر باید تنها محیط خانواده باشد و اجتماع منحصرا باید محل کار و فعالیت باشد.
فلسفه حجاب از دیدگاه اسلام را می‌توان در چهار بخش خلاصه کرد:
۱) آرامش روانی:
غریزه جنسی که یک میل اشباع نشدنی است. این میل برخلاف دیگر امیال پس از سیر شدن یا به صورت حرص یا تنوع‌پرستی و یا عشق و غزل درمی‌آید. برای حفظ آرامش روانی، گرچه برهنگی از انحراف‌های مخصوص زنان است، وظیفه مشترک مرد و زن این است که حق خیره شدن به هم را به قصد لذت جویی ندارند.
۲) استحکام پیوند خانوادگی:
فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی، عامل خوشبخت کردن اوست.
۳) استواری اجتماع:
کشاندن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع نیروی کار اجتماع را تضعیف می‌کند و البته پوشاندن بدن به جز قرص صورت و کفین مانع فعالیت‌های اجتماعی زن نمی‌شود و در واقع فرض اول فلج کردن کل اجتماع است.
۴) ارزش و احترام زن:
برتری عاطفی قلبی تنها راه حفظ برتری زن بر مرد است. بر مبنای تعالیم اسلام هر اندازه زن عفیف‌تر باشد بر احترامش در نزد مرد افزوده می‌شود.
● ایرادهای وارد بر مسئله حجاب
۱) حجاب و آزادی:
هیچ کس نباید بدون دلیل زندانی گشته و آزادی‌اش سلب گردد- در جواب باید گفت فرق است بین پوشیده بودن بدن و در خانه زندانی شدن، حجاب وظیفه خاص زن در چگونگی معاشرت است و تحمیلی از سوی مرد بر او نیست و هدف آن کرامت بخشیدن به زن است.
۲) رکود فعالیت‌ها:
چون هر استعداد طبیعی مبنای یک حق طبیعی است و چون اجتماع محل شکوفایی استعدادها می‌باشد پس حجاب زنان مانع رشد استعدادهایشان می‌شود. در جواب می‌گوییم که حجاب اسلامی هیچ گاه حکم به حبس زن در خانه را نمی‌دهد تا جامعه را از وجود زن و شکوفایی استعدادهای او محروم نماید بلکه با تعیین حدود و الزام زن به عمل به آن، ایشان را از چشم‌چرانی و فساد اخلاق مردان در امان نگه داشته است در حالی که ترویج بی‌بند و باری نیروی تمام افراد جامعه را فلج می‌کند.
۳) افزایش التهاب:
فروید و راسل معتقدند که ایجاد حریم بین زن و مردم موجب تحریک بیشتر غریزه جنسی می‌شود. فلذا حتی‌المقدور باید غریزه جنسی را آزاد گذاشت تا عوارض ناشی از آن واقع نشود- در این صورت بعد از مدتی مردم از آن خسته شده و دیگر سراغ مسائل جنسی نمی‌روند- در جواب می‌گوییم برداشتن قیود در غریزه جنسی عشق واقعی را می‌میراند و بی‌بند و باری را افزایش می‌دهد. با توجه به اشباع ناپذیر بودن غریزه جنسی فرض فوق صحیح نمی‌باشد. زیرا شهوت از لحاظ جنسی محدود است ولی از لحاظ روحی بعد از تمتع زیاد به صورت یک عطش در می‌آید که هوس نامیده می‌شود. این هوس پخش کننده نیروها، سطحی و متمایل به تنوع و تفنن است. همانطور که محرومیت‌ها باعث طغیان این میل می‌شود، تسلیم مطلق شدن در برابر آن نیز همین اثر را دارد. در حقیقت برای آرامش این میل دو چیز لازم است
۱) ارضای آن در حد طبیعی
۲) جلوگیری از تحریک و تهییج آن- قاعده «الانسان حریص علی منع» در این باب در صورتی صحیح است که انسان از چیزی منع و بعد به سوی آن تحریک شود. پس با جلوگیری از تحریک می‌توان جلوی این حرص را هم سد کرد.
● عناصر حجاب
۱) استیذان:
اسلام رسم غلط بی‌اجازه وارد شدن را به دو دلیل نسخ کرد -۱ امنیت ناموس -۲ حفظ اسرار و دستور به استعلام بوسیله گفتن الله اکبر و سبحان الله، در سوره ‌نور آیه ۲۷ می‌خوانیم‌ «یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حق تستاذنوا و تسلموا علی اهلها ذلکم خیرلکم لعلکم تذکرون» پس می‌بایست قبل از ورود به هر مکان مسکونی اجازه گرفت و حتی در تعالیم اسلامی آمده است اگر صاحب خانه به شما اجازه‌ ورود نداد، برگردید و ناراحت هم نشوید.
۲) غض بصر:
غض به معنای صرفنظر کردن و کم کردن و عبن و بصر به معنای چشم و دیدن هستند، پس غض بصر یعنی کم کردن نگاه و عدم خیره شدن - در این باب در قرآن کریم آمده است: قل للمومنین یغضوا من ابصارهم ... (نور- آیه ۳۰)
۳) سترعورت:
در قرآن کریم در دو جا حفظ مزوج به معنای ستر عورت و حفظ از نگاه کردن دیگران است- یکسان بودن دو حکم غض بصر و حفظ فرج برای زن و مرد نشانگر تاکید اسلام بر سالم بودن جامعه است.
● کیفیت پوشش:
واژه‌ حجاب به دو معنی «پوشیدن» و «پرده و حجاب» می‌باشد. واژه‌هایی که در قرآن کریم بدین منظور به کار رفته است عبارتند از: جلباب، خمار، جیب و واژه‌های مرتبط با این بحث زینت و تبرج است.
در مورد واژه‌ جلباب در قرآن می‌خوانیم «یا ایها النبی قل لازواجک و نباتک و نساء المومنین یونین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرض فلا یوذین» با جمع کردن نظرات مختلف می‌توان به این نتیجه دست یافت که مراد از جلباب پوششی است که از روسری بزرگتر و از چادر کوچکتر است و مطابق این آیه زنان مومنین باید آن را جمع و جور کنند نه آنکه آن را آزاد بگذارند به طوری که گاه و بی‌گاه کنار رود و بدن آشکار گردد.
در جایی دیگر در قرآن کریم می‌خوانیم «ولیضربن بخمر علی جیوبهن» (نور۳۰ ) جمع نظرات مفسرین تکیه بر این دارد که مراد از خمر همان روسری است و در این آیه شریفه دستور داده شده است به اینکه زنان بایستی روسری‌های خویش را بر گریبان‌های خود بیندازند و نه آن را به صورتی بکار ببرند که گردن و قسمت‌های دیگر از سر و سینه‌ آنها مشخص باشد.
در سوره احزاب آیه ۳۲ آمده است: «یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ان اتقیتن ... و لا تبرجن تبرج الجاهلیه» در آیه فوق به زنان پیامبر توصیه می‌شود که ...« هرگز مانند دوره‌ جاهلیت نخستین خودآرایی نکنید...»
تبیین دقیق واژه‌ تبرج در بحث حجاب سودمند است. مراد از تبرج در آیه مزبور این است که زن زیبایی‌هایش یا زینت‌هایش را در مقابل نامحرم آشکار سازد.
بحث از اینکه مراد از زیبایی‌ها و زینت‌ها چیست، بحثی است که همچنان نیز در مورد آن اختلاف است اما اگر بخواهیم جمع‌بندی از این مباحث ارائه کنیم باید بگوییم که زینت در مقابل شین به معنای زشتی است و مفسرین خضاب، انگشتر و ... را که در چهره و دو دست تا مچ به کار می‌رود را مصداق زینت دانسته‌اند.
در نهایت اگر بخواهیم مشخصات پوشش مناسب را از نگاه امروزی بیان کنیم می‌توانیم آن را در هفت بخش خلاصه کنیم. لباس‌های مورد استفاده بویژه برای زنان باید دارای مشخصه‌های زیر باشد:
▪ نازک نباشد
▪ ساده باشد و زینت‌های پوشیده را نمایان نسازد
▪ مهیج نباشد
▪ لباس شهرت نباشد (انسان را انگشت نما نکند)
▪ لباس جنس مخالف نباشد- در اینجا متذکر می‌شویم که معصومین علیهم السلام همواره از تشبیه شدن مرد به زن و زن به مرد در پوشیدن لباس نهی نموده‌اند زیرا زن باید هویت خویش را پاس بدارد.
▪ لباس دشمنان اسلام نباشد. از امام صادق علیهم السلام روایت شده است که «خداوند به پیامبری از پیامبران خود وحی کرد به قوم خود بگو لباس دشمنان مرا به تن نکنید و ... و خود را به شکل و قیافه دشمنان در نیاورید که دشمن من ‌‌خواهید بود.
● فاطمه زهرا (س) مظهر عفاف
فاطمه (س) نمونه عالی، عمل به فریضه الهی حجاب است، وقتی آیه معروف حجاب از طرف خداوند تبارک و تعالی نازل شد، فاطمه (س) در عمل به این فریضه پیشتاز بودند و تبدیل به الگویی ربانی برای جامعه بشریت شدند، تا حدی که مظهر عفاف و حجاب شدند و حجت را بر همه تمام کردند.
ایشان ملاک و صراط مستقیم زن مسلمان شدند و پوشیدگی، تبدیل به نمود بارز مکتب ایشان شد و با ارائه الگوی عملی، برنامه حضور زن در جامعه با حفظ حریم عفاف و پوشش، را تبیین و ترسیم نمودند.
حضرت زهرا (س) نشان دادند که یک زن می‌تواند در عین برخورداری از پوشش و حجاب و با حفظ سرمایه و دارایی فطری خود که عفاف و حیاست، در جامعه هم تاثیرگذار باشد و هم تحویل آفرین.
آن روز که فاطمه زهرا (س) و علی (ع) در آغاز زندگی مشترک خود برای تقسیم کار نزد رسول گرامی اسلام (ص) شتافته و از‌ آن حضرت کسب تکلیف نمودند، رسول خدا (ص) فاطمه (س) را مامور به انجام کارهای داخل خانه کرد و علی را نیز به امور خارج از منزل مامور ساخت و این چنین موجب شادمانی فراوان بانوی دو عالم شدند.
● اصول رفتاری حاکم بر حضور اجتماعی فاطمه (س)
▪ رعایت کامل پوشش:
ایشان در عین رعایت کامل پوشش، از رسالت‌های اجتماعی خود غافل نبودند و هر وقت که ضرورت اقتضا می‌کرد با حجاب کامل در عرصه‌ فعالیت‌های اجتماعی وارد می‌شدند. دفاع حضرت زهرا (س) از ولایت و حقوق به یغما رفته‌ امیر مومنان (ع) موجب می‌شود که به مناظره‌ علمی بپردازد ولی در عین حال لحظه‌ای از پرده عفاف و حجاب بیرون نرفت و طبق نقل مورخان ایشان در حالی وارد مناظره علمی می‌شد که مقنعه و روسری‌اش را بر سر محکم بسته بود و در میان زنان متدین در پشت پرده قرار گرفته بودند طوری که مردان ایشان را نمی‌دیدند.
▪ پرهیز از نامحرمان:
ایشان در پاسخ به این سوال پیامبر که چه روش و سیره‌ای برای زندگی بانوان بهتر است، فرمودند: «برای زنان بهتر آن است که نه مردان آنان را ببینند و نه آنان مردان را.
البته لازم به ذکر است که در شرایط عادی، ملاقات زنان با مردان ممنوعیت شرعی و قانونی ندارد و زنان می‌توانند با رعایت ارزش‌های اسلامی و اخلاقی به عرصه‌های اجتماعی وارد شوند. حکم بیان شده در روایت یک توصیه‌ اخلاقی است نه یک حکم قانونی
● ضرورت الگو پذیری زنان از نحوه حضور اجتماعی فاطمه زهرا (س)
نیاز به الگو، ریشه در فطرت انسان دارد و بی‌توجهی به الگوهای ربانی و متعالی خسارت‌های جبران ناپذیری به فرهنگ و ساختار ارزشی جامعه وارد می‌کند که شاید وجود بسیاری از بحران‌های بی‌شمار اخلاقی و ارزشی در قرن معاصر به این مسئله باز می‌گردد. به جرات می‌توان گفت که علمی‌ترین و پیروزمندانه‌ترین وسیله برای تربیت، ارائه یک نمونه عملی و سرمشق عینی است. امروزه ضرورت وجود الگو با اهمیت‌تر و حساس‌تر شده است زیرا وجود نسخه‌های پیچیده‌ بشری و عدم توفیق آنها در درمان بشر، بیش از گذشته فرد را دچار خلا و متحیر و سرگردان نموده است.
این ضرورت برای جامعه زنان که نقشی مهم فرهنگ سازی را بر عهده دارند و صلاح و فساد جامعه مربوط به این قشر است اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و به همین دلیل است که نظام سلطه، برای تغییر فرهنگ زنان در سطح بسیار وسیع به ارائه الگوهای کاذب می‌پردازد. بنابراین الگویی چون فاطمه زهرا(س) برای زنان افقهای جدیدی از سعادت را به روی جوامعه گشوده است. معرفی حضرت فاطمه زهرا (س) به جهانیان به عنوان یک الگوی برتر می‌تواند بهترین مرجع برای رفع سرگردانی‌ها و مشکلات پیش‌رو باشد و زن امروز می‌تواند هر پرسشی را که در زمینه کیفیت زندگی خود دارد با مراجعه به افکار بلند ایشان و منش زندگی او بدست آورد.
مصطفی شهیدی نسب
منابع:
۱ -قرآن کریم
۲ - مسئله حجاب، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، قم
۳ - حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، فتحیه فتاحی زاده، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه‌ قم، ۱۳۷۶
-۴ حجاب در ادیان الهی، علی محمدی، آشنانی، نشر یاقوت، قم، ۱۳۷۸
-۵ وسائل الشیعه، ج ۱۱
-۶ بحار الانوار، ج ۲۳
منبع : روزنامه رسالت