جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه پیامبر در نگاه اهل سنت


جایگاه پیامبر در نگاه اهل سنت
ای تو بیچارگان را ساز و برگ/ وارهان این قوم را از ترس مرگ/ سوختی لات و منات كهنه را/ تازه كردی كائنات كهنه را/ ذكر و فكر و علم و عرفانم تویی/ كشتی و دریا و توفانم تویی.
پیامبر بزرگوار اسلام در میان مسلمانان از چنان جایگاه والا و منزلتی برخوردار است كه نیازی به برهان و استدلال ندارد. آفتاب عالم تاب محبتش چنان دل های عاشقانش را روشن كرده كه هیچ معاندی نمی تواند آن را انكار كند. باران مهر و شفقتش چنان سرزمین جان ها را سیراب كرده كه درخواست رفع عطش معنویت از دیگران نمی كنند، هجرت میلیونی هواداران و عاشقان سیره و سنتش به سرزمین وحی و زادگاه و مسجدش پس از هزار و چهارصد سال از رحلتش بیانگر نفوذ معنوی و تاثیر عمیق كلام گهربار و ارزشمندش در نسل های مختلف است.
هركدام از فرق اسلامی می كوشد تا بیشتر نسبت به آستان او اظهار ارادت كند و به این ارادت افتخار می كند. تاریخ اسلام مملو از فداكاری ها، رشادت ها و مجاهدت ها برای دفاع از دین، سیره و شخصیت او است و تاكنون در میان هیچ ملت و آیینی رهبر و مرشدی مانند پیامبر اسلام نبوده كه چنین جایگاهی داشته باشد و پیروانش با شور و شوق زایدالوصفی در اقوال و اعمال به او تاسی كنند، اما گاهی محبت ها و ارادت ها در اثر تعصب فرقه ای و یا برخی اسباب دیگر، جامه ای وارونه بر خود پوشیده و تاثیر معكوس برجای می گذارند و از حد معقول می گذرند كه مورد رضایت و پسند محبوب نیست.
بررسی تاریخ اسلام و سیر پیدایش و تطور فرقه های كلامی و مذهبی و برخی از دلایل و توجیهات و تاویلات آنان موید این نكته است كه عده ای عالمانه و عامدانه یا ناآگاهانه در كسوت خدمت یا به سبب خبث طینت صدمات و ضربه های كاری به اركان دین به ویژه سنت پیامبرص وارد كرده اند. برخی از فرقه های صوفیه یا برخی پیروان مذاهب در راستای تقویت و حمایت فرقه و یا مذهبی كه به آن منتسب بوده اند سخنانی بر زبان جاری ساخته اند كه بوی كفر می داده است. آنها جسارت را به حدی رسانده اند كه سخنان پیشوایانشان را بر پیامبر ترجیح می داده اند همان گونه كه كرخی یكی از فقهای حنفیه گفته است: «هر آیه یا حدیثی مخالف مذهب ما باشد قابل تاویل یا منسوخ است.
الرساله فی اصول الحنفیه، كرخی ص ۱۶۹، گاهی با نسبت دادن كذب به پیامبرص و یا تحریف سخنان او و یا جعل و وضع حدیث از روی آگاهی یا عمدی دچار گناه شده اند، كه این قلم در بحث دفاع از حریم پیامبرص به آن خواهد پرداخت چه از منظر حقوقی یا اخلاقی بر مسلمین لازم است از حریم او دفاع كنند و در حفظ و تحكیم جایگاهش بكوشند. بدون شك پیامبرص به سبب نقش بی بدیل در هدایت و رهایی انسان ها از قید و بندهای ستم و شركت و عادات جاهلی و فرا خواندن آنان به توحید و خداپرستی بر همه بشریت حق دارد زیرا گسستن قیود بندگی و تكمیل آموزه های اخلاقی و تحمل رنج ها و مرارت ها برای نجات جامعه دربند و ستم دیده و تلاش برای آشنایی محرومان با حقوق اولیه خود، جایگاه برتری به پیامبر نه تنها در بین پیروانش بلكه در نزد همه آزادیخواهان بخشیده است.
سخنان دانشمندان اروپایی و خاورشناسان غربی همچون توماس آرنولد، گوستاو لوبون، برنارد شاو، ارنست هگل، لئونارد، بارتولد، ماسینیون، شبلی شهیل و... درباره حضرت محمدص بهترین گواه عظمت چنین شخصیتی است. برنارد شاو گفته است: اسلام دین دموكراسی و آزادی اندیشه است و دین معاملات و بالاتر از این دین خردمندان است. اسلام خوب است ولی مسلمانان كجایند الی الدین الفطری الابدی، ص ۲۴۲ پرواضح است كه چنین شخصیتی با این همه خدمات بر ما حق دارد. از این نظر شناخت سنت و تعالیم و شخصیت او بر هر مسلمانی لازم است و از نظر اخلاقی و بنا به وظیفه و احساس مسئولیت و قدرشناسی باید سپاسگزار ارزش هایی باشیم كه او مروج و مبلغ آنها بوده است.
اما به رغم حقانیت برنامه و تلاش های مسلمانان و اعتراف بیگانگان جعل هایی در سنت آن حضرت صورت گرفته كه شایسته جامعه اسلامی نیست.
▪ دوری از سنت ظاهری و باطنی
در این مرحله، عبادات به عادات تبدیل شده و تبعیت و تعظیم در برابر خدا و محبت قلبی نسبت به او رو به فراموشی می رود و به صورت شعار تبدیل می شود. چه بسا سنت هایی كه امروز ترك شده و بدعت ها جایگزین آنها شده اند درحالی كه دل شخص مومن جز با گرامی داشتن سنت آرام نمی گیرد و خود آن حضرت در این خصوص فرموده است: هر كس از سنت من رویگردان شود از من نیست. بخاری، حدیث ۵۰۶۳
▪ نپذیرفتن احادیث صحیح
افرادی كه تخصصی در حدیث شناسی ندارند و یا در تطبیق مفهوم و مراد آنها بر مقتضیات زمان و مكان حاضر ناتوان هستند به بهانه های گوناگونی چون خودستیزی یا ناسازگاری با شرایط جامعه و عدم امكان عمل به آنها و یا تحت تاثیر قرار گرفتن مكاتب دنیوی یا ظنی بودن و یا كافی بودن قرآن، اهمیتی به حدیث و سنت نمی دهند، درحالی كه خود پیامبرص فرموده است: «نبینم یكی از شما بر متكایش تكیه داده باشد و حدیثی از من برای او روایت شود و بگوید: كتاب خدا ما را بس است و از آن پیروی می كنیم» ترمذی، حدیث، ۲۸۰۰ برخی تصور می كنند كه این كار موجب وحدت است درحالی كه خود قرآن دستور به عمل به سنت داده است. حشر ۷. و خداوند در قرآن ۳۳ بار بر پیروی از پیامبر تاكید كرده است.
▪ عدول از سنت پیامبرص
یكی از جفاهایی كه بر سنت پیامبرص می رود، عدول از سنت قولی و عملی آن حضرت و استناد به سخن دیگران و یا انتساب سخنان ایشان به دیگر شخصیت ها است. بسیاری از نویسندگان و سخنوران در نوشته ها و سخنان خود به آثار دیگران استناد می كنند در حالی كه در چنان موضوعاتی احادیثی از پیامبرص روایت شده است. گاهی برخی افراد تحت تاثیر افكار و اندیشه های دیگران قرار می گیرند و عظمت و جایگاه فرستاده خدا را فراموش می كنند. بسیاری از مقولاتی كه در جهان معاصر مطرح است ریشه در قرآن و سنت دارند مثل عدالت، مساوات، آزادی، دفاع از حق ستم دیدگان و... در اسلام به حقوق همه اقشار حتی حیوانات و گیاهان و مردگان و جنینی كه در رحم مادر است اشاره شده است.
زنی كه حامله و یا شیردهنده است برای رعایت حق كودكش می تواند روزه نگیرد و اگر لازم باشد نباید روزه بگیرد و یا پیامبر در آخرین روزهای حیات مباركش اعلام می كند كه هر كس بر من حقی دارد از من قصاص بگیرد. مهمترین نكته در ارتباط با آزادی بیان داستان افك و بهتان نسبت همسر رسول خدا است كه مهمترین حادثه شخصی و خانوادگی و جمعی برای پیامبرص و مسلمین بود، اما هرگز آن حضرت به سبب این كار آزادی بیان را محدود نكرد، یهودیان و منافقان را بهانه قرار نداد، حكم به دستگیری و بازداشت افراد نداد، با اینكه مسئله بسیار حساسی بود و به جایگاه و شخصیت ایشان ارتباط داشت، اما تا زمانی كه آیه فرو فرستاده نشد و برائت همسرشان تایید نشد هیچ حكمی صادر نكرد و این نكته در سنت نبوی بسیار مهم است كه خط قرمز آزادی ها حریم شخصی است و آن هم حریم پیامبر اسلام.
▪ عدم اهتمام و التفات به سخنان پیامبرص و سخن گفتن از او در مجالس
گاهی در برخی محافل و مجالس هنگامی كه سخنی از آن حضرت نقل می شود گویی سخن رهگذر یا سیره شاعر و داستان و قصه است و آن گونه كه لازم است به آن اهمیت داده نمی شود. حجرات ۲، در حالی كه پیشینیان ما چنین نبوده اند. عبدالرحمان بن مهدی یكی از علمای بزرگ هر گاه حدیثی از پیامبرص روایت می كرد دستور می داد كه حاضران سكوت كنند و كسی سخنی بر زبان نیاورد و نخندد و نایستد و اهل مجلس چنان بودند كه گویی پرندگان بر روی سرشان ایستاده اند و یا در حال نمازند.
▪ عدم شناخت ویژگی ها و خصوصیات اخلاقی پیامبرص
تاكنون كمتر به ویژگی ها و فضایل اخلاقی آن حضرت و رفتار و منش و روش او در زندگی در ارتباط با دیگران و خانواده یا جامعه پرداخته شده است. در حالی كه بشریت گرفتار و سرگردان امروز، به ویژه در جوامع اسلامی به شدت نیازمند تجربه نبوی در حل مشكلات و رفع بحران ها است.
▪ بدعت گزاری در دین
جفا در حق پیامبرصو تضییع حق او زمانی است كه شخص مسلمان از جاده شریعت خارج و مسیر بدعت را برمی گزیند و بدون اجازه صاحب فزونی و كاستی هایی در دین ایجاد می كند و آنها را به نام مستحب یا مصلحت توجیه و تاویل می كند، در حالی كه این كار نوعی اهانت به صاحب رسالت است كه در نهایت دلسوزی و شفقت آنچه را كه برای هدایت و سعادت بشریت لازم بوده برای آنان آورده است و پیدا است كه با كنار نهادن هر سنتی راه برای ورود بدعتی كه كیان دین را متزلزل می كند باز می شود و همان گونه كه سنایی گفته است آن قدر پیرایه بر دین بسته اند كه اگر پیامبرص بیاید دینش را نمی شناسد
▪ غلو در خصوص پیامبرص
وقتی كه خداوند متعال پیامبرص را می ستاید و او را رحمتی برای جهانیان و دارای اخلاقی بزرگ می داند، لازم نیست اوصافی را به او نسبت داد كه خوشایند او نیست، زیرا با برنامه او كه اشاعه توحید و خداپرستی است مخالف است. پیامبر همیشه خود را بنده و فرستاده خدا می دانسته و از دادن اوصاف الهی به او و غلو در حق خود، نهی كرده است و فرموده است: همان گونه كه مسیحیان درباره عیسی غلو می كنند در حق من غلو نكنید و بگویید بنده و فرستاده خدا.صحیح مسلم، حدیث ۵۲۹
▪ قدرنشناسی یاران و خانواده پیامبرص
مادام كه از پیامبرص سخن می گوییم، نمی توان فداكاری و ایثار نزدیكان و یاران و شاگردانش را كه به خاطر خدا و رسولش همه سختی ها را به جان خریدند فراموش كرد. آیا می توان در اخلاص كسانی كه هجرت ها و غربت ها را به جان خریدند و با جان و مال خود جنگیدند شك كرد توبه ۱۱۷۱۰۰، احزاب ۲۳، نساء ۱۱۵ این در حالی است كه همه پیروان ادیان احترام خاصی برای یاران پیامبرشان قائلند.
▪ محبت پیامبرص
محبت پیامبرص بر هر مسلمانی لازم است، چون گواه ایمان و تبعیت خداوند است و متخلق شدن او به اخلاق عظیم و ویژگی های والای انسانی و اسوه بودن آن حضرت، ضروری زندگی است و اهل سنت در این باره سنگ تمام گذاشته اند و به گردآوری فضایل و محاسن او پرداخته اند و در تمامی كتب حدیثی بخشی به بیان ویژگی های او اختصاص داده شده است. اشتقاق نام ایشان از واژه حمد، دلیل بر ستوده بودن ایشان و محبوب بودنشان در آسمان ها و زمین است. چگونه محبوب و ستوده نباشد كه مظهر محبت و شجاعت و مدارا و بردباری و اخلاق انسانی است شخصیتی كه خداوند به جانش سوگند یاد می كند حجر ۷۲ و او را به اخلاق بزرگ می ستاید. قلم ۴، انشراح ۴ با توجه به چنین دلایلی محبت و تعظیم پیامبرص شرط ایمان است و همان گونه كه ابن تیمیه گفته است: ستایش و تعظیم و تمجید پیامبر، قوام همه دین است و حذف آن حذف همه دین است.
الصارم المسلول علی شاتم الرسول، ص ۲۱۱ پس محبت پیامبرص از اصول بزرگ دین و نشانه ایمان هر مسلمانی، ترجیح محبت پیامبر بر دیگران است. بخاری، حدیث ۴۷۸۱ احزاب ۶ پیامبرص فرموده است: هر كس واجد سه ویژگی باشد شیرینی ایمان را چشیده است: ۱ خدا و پیامبرش را از دیگران بیشتر دوست داشته باشد، ۲ دیگران را به خاطر خدا دوست داشته باشد، ۳ همان گونه كه دوست ندارد در آتش افكنده شود از برگشت به كفر بیزار باشد. بخاری ۱۶
ابن رجب حنبلی گفته است محبت پیامبر بر دو قسم است: ۱ واجب و آن محبتی است كه مقتضی پذیرش برنامه ای است كه از سوی خداوند آورده است و آن را با رضایت پذیرفتن و هدایت را از دیگران نخواستن، از او فرمانبرداری كردن، به واجباتش عمل كردن و از محرمات دوری كردن و دینش را یاری دادن است. ۲محبت فضل و آن محبتی است كه مقتضی اقتدا به سنت او در همه مسائل زندگی است.
استنشاق نسیم الانس من نفحات ریاض القدس نسیم آن من ص ۳۴ یكی از نشانه های محبت خالصانه پیامبر ص عشق و علاقه به ترویج و تبلیغ سنت او است. «بلغوا عنی ولو آیه» بخاری ۳۴۶۱ تبلیغ و ترویج سنت آن حضرت و آموزش آن نشانه محبت و تعظیم ایشان است. این كار اقتضا می كند كه همه موانع را از سر راه برداشت و بدعت ها و انحرافاتی را كه مخالف اوامر و نواهی او است زائل كرد چون محبت مستلزم اطاعت بی چون و چرا از محبوب است. نمی توان پیامبر را دوست داشت ولی در قبال سنت او بی تفاوت بوده. بدین دلیل بدعت گزاران از انتشار سنت او ناراضی و نگرانند.● حجیت سنت
سنت پیامبرص در اسلام از جایگاه بزرگی برخوردار است و فهم قرآن و دین بدون فهم و شناخت سنت، ممكن نیست. حجیت سنت به وسیله آیه های بسیاری كه بر وجوب پیروی فرستاده خدا تاكید می كند شناخته می شود و قرآن به صراحت تاكید می كند كه پیامبر از روی هوی سخن نمی گوید و آنچه كه می گوید وحی است. نجم ۴۳ یعنی سخن پیامبر سخن خداوند است و این اختصاص به كسی دیگر ندارد. چون منبع قرآن و سنت به خداوند بر می گردد جز اینكه سنت در معنا وحی نامیده می شود و همان گونه كه تبعیت از قرآن واجب است. همان طور پیروی از سخنان پیامبر نیز واجب است، نساء ۸۰ ، حشر۷، آل عمران ۳۱ و چون فهم بسیاری از آیات بدون سنت نبوی مشكل است، این وظیفه بر عهده سنت قرار گرفته است.نخل ۴۴
● جایگاه سنت نسبت به قرآن كریم
۱ در مقام بیان و توضیح و تفسیر: خداوند وظیفه بیان معانی قرآن و شرح احكام مجمل آن را برعهده قرآن گذاشته است مانند آیه «و اقیموالصلاه» مزمل ۲۰ كه آیه مجمل است و سنت، حقیقت نماز و اركان و شروط و واجباب آن را بیان كرده است.
اگر سنت نبوی نمی بود كیفیت نماز مشخص نمی شد و امكان داشت حمل بر معنای لغوی به معنای دعا كردن شود و همین طور حج و روزه.
۲ در مقام تكمیل: گاهی خداوند حكمی در قرآن مجید تشریع می كند و سنت نبوی آن حكم را تكمیل و اوصافی زاید بر آنچه كه در كتاب آمده است برای آن تشریع می كند مانند حكم لعان در بین زن و شوهر نور ۹۶ كه سنت نبوی حكم جدایی همیشگی در خصوص آنان وضع كرده است. بنابراین در استنباط احكام شرعی و شناخت آنها بیان سنت، متمم و مكمل قرآن و یكی از ادله احكام محسوب می شود.
۳مقام تشریع: خداوند به پیامبرش دستور داده تا احكامی را با اجتهاد خود برای امتش تشریع نماید و پیروی از پیامبرش را بر مسلمین در امر و نهی واجب كرده است. حشر ۷، نجم۳ مانند حرمت جمع كردن زن یا عمه و خاله در ازدواج یا حرمت خوردن گوشت الاغ اهلی. بنابراین چنین وظیفه ای در نزد اهل سنت تنها به پیامبر سپرده شده است و تنها قول و عمل او حجت محسوب می شود. احزاب ۲۱ و الگو قرار دادنش برای آن است كه در همه اقوال و افعال از او تبعیت می شود. در نماز، در اخلاق، در مسائل اجتماعی، در نشر علم و عدالت و...
آیات بسیاری كه بر اطاعت پیامبر ص دلالت می كنند و در قرآن به صراحت آمده است كه اگر كسی در اختلاف خود با دیگری داوری پیامبر را نپذیرد، مسلمان نیست. نساء۶۵۵۹، احزاب ۳۶
● اجماع
مسلمانان از صدر اسلام تا امروز بر وجوب عمل به احكامی كه در سنت نبوی است و رجوع به آنها برای شناخت احكام شرعی و عمل به مقتضای آنها متفقند. صحابه در بین حكمی كه در قرآن بوده با حكمی كه در سنت بیان شده تفاوتی قائل نبوده اند و تبعیت از آنها را برخود لازم می دانستند چون منبع هر دو را وحی می دانسته اند و شرط پذیرفتن عبادات، موافقت آنها با عمل پیامبر است. «من عمل عملا لیس علیه امرنا فهو رد» حسن بصری گفته است: سخن بدون عمل و عمل و سخن بدون نیت و سخن و عمل و نیت بدون سنت درست نیست. شرح اصول اعتقاد اهل السنه، الكایی ج ص ۵۷
● دلیل عقلی
نظر به اینكه رسالت پیامبر ص با ادله قطعی ثابت شده و معنای رسول یعنی كسی كه از جانب خدا، پیامبر و مبلغ است و مقتضای ایمان به رسالتش لزوم اطاعت و پیروی از حكم او است، پذیرفتن پیام او بدون ایمان مفهومی ندارد و اطاعت و انقیاد حكم او همراه با مخالفت با پیامبر ص متصور نمی شود.
● مرتبه سنت نسبت به كتاب در حجیت
بنابر آنچه گفته شد سنت پیامبر حجت است و تبعیت از آن نیز واجب ولی آیا همسنگ قرآن یا كمتر از آن است بسیاری از علما بر این نظرند كه سنت از حیث منبع و مصدر احكام شرعی بودن در مرتبه قرآن است چون مادامی كه نسبت آن به پیامبر ص صحیح باشد، دلیل قاطع بر حكم خداوند است و فرقی مابین حكم خداوند كه انظار و معنای آن از خداوند باشد قرآن و یا معنای آن از خداوند باشد سنت نیست. بنابراین جمهور فقها جز شوافع نسخ قرآن با سنت و یا سنت با قرآن را جایز می دانند.
● اهمیت سنت پیامبر در نزد صحابه و پیشوایان اهل سنت
عروه بن مسعود خطاب به قریش گفته است: ای قوم به خدا سوگند نزد پادشاهان زیادی رفته ام، قیصر، كسری و نجاشی، به خدا سوگند هیچ رهبری ندیدم كه یارانش همچون یاران محمد ص او را دوست داشته باشند. بخاری حدیث ۲۷۳۱ ابن سیرین برای شخصی حدیثی روایت می كرد. آن مرد گفت: فلان و فلان چنین گفته اند، ابن سیرین در جوابش گفت: من از پیامبر ص حدیث روایت می كنم و تو می گویی فلانی گفته است به خدا سوگند هرگز با شما سخن نمی گویم. جامع بیان العلم و فضله ج ۲ ص ۱۲۱ حمیدی گفته است در محفل درس امام شافعی بودیم كه شخصی وارد شد و مسئله ای از او پرسید، شافعی گفت: پیامبر درباره این مسئله چنین حكمی داده است.
آن شخص به شافعی گفت: نظر شما چیست شافعی گفت: پناه بر خدا آیا مرا در كنیسه می بینی آیا مرا در كلیسا می بینی آیا بر كمر من زنار می بینی من به تو می گویم: پیامبر ص چنین فرمود و تو می پرسی شما چه می گویی سیر اعلام النبلاء، ج ۱ ص ۳۶ پیشوایان و مجتهدان همیشه تلاش كرده اند تا مردم را به كتاب و سنت ارجاع دهند، امام شافعی گفته است: «اذا صح الحدیث فهو مذهبی» هرگاه حدیث صحیحی از پیامبر ص روایت شد آن مذهب من است. و نیز از امام احمدبن حنبل نقل شده است كه: از من، مالك، اوزاعی و دیگران تقلید مكن احكام را از منبعی كه آنان اخذ كرده اند استنباط كن. در هر عصری عالمان متعهد بر فراگیری سیره و به كارگیری سنت توصیه و تاكید كرده اند.
مجدد سده دوازدهم امام شاه ولی الله دهلوی در مقدمه كتاب حجه الله البالغه درباره اهمیت سنت و حدیث می گوید: ستون و ركن علوم یقینی و دینی علم حدیث است كه در آن قول و فعل و تقریر پیامبر اسلام است، بدین دلیل این دانش چراغی روشن در تاریكی و مشعل فروزانی برای رهروان كه هر كس از آن پیروی كند هدایت شده و هر كس از آن رویگردان شد بدبخت و گمراه می شود. سپس می گوید: من به شما علما می گویم كه در طلسم علوم یونانیان و باتلاق صرف و نحو و معانی غوطه ور شده اید، شما فكر می كنید كه دانش تنها همین ها است در صورتی كه علم واقعی آیت محكم از كتاب خدا و سنت ثابت فرستاده خدا است.
شما در استحسان ها و مسائل فرعی فقهای پیشین غوطه ور هستید و نمی دانید كه حكم شرعی در اصل آن است كه خدا یا پیامبر وضع كرده باشند، چه افرادی كه به حدیث صحیح پیامبر می رسند و به بهانه اینكه من تابع فلان مذهب هستم به آن عمل نمی كنند. اگر به پیامبرتان ایمان دارید باید از او پیروی كنید چه حكمش مطابق مذهبتان باشد یا مخالف. آیا امروز هنگام آن فرارسیده كه بار دیگر به كتاب و سنت پیامبر بازگردیم و از منبع و سرچشمه روشن و زلال آنها سیراب شویم. زندگی خود، جامعه و مسئولان را با سیره پیامبر بسنجیم، عدالت طلبی، انصاف جویی، تسامح و تساهل و مدارای حضرت را در قبال دیگران احیا كنیم و با الگو قرار دادن او از جوی مذاهب به دریای اسلام بازگردیم و در این دریای توفانی با كشتی سنت و ناخدایی محمد خود را به ساحل نجات برسانیم و در پایان می گویم: السلام ای آنكه هر كو كشت حب حب تو/ در زمین دل از آن مزرع بسی حاصل درود/ می كنم گستاخی و می گویمت صد ره سلام/ بر امید یك جواب ای سرور عالی مقام.
دكتر جلال جلالی زاده
منبع : روزنامه شرق