جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


۲۰ سال طول می‌کشد تا یک بازیگر ساخته شود


۲۰ سال طول می‌کشد تا یک بازیگر ساخته شود
آیا بازیگران تفاوت نقش را تنها در مثبت و منفی بودن آن می‌بینند و همین است که آنها را ترغیب به بازی می‌کند.
در گفت‌وگو با محمد صادقی بازیگر نقش منفی‌ «تورانی» در سریال «بی‌صدا فریاد کن» فخیم‌زاده، وی ضمن پاسخ به این سوال از همکاری با فخیم‌زاده برایمان گفت و انگیزه پذیرفتن این نقش منفی و مراحلی که برای رسیدن به آن سپری کرده است.
▪ زمانی که فیلمنامه فخیم‌زاده را خواندید چه فضایی از شخصیت تورانی برای خودتان ترسیم کردید؟
ـ فیلمنامه در برخورد اولیه کامل نبود، ما در ابتدا تنها شرح سکانسی از خط داستان داشتیم که آقای فخیم‌زاده آن را توضیح دادند و در مراحل بعدی فیلمنامه تکمیل شد. ولی در همان مرحله شرح سکانس به نظرم رسید که داستان از استحکام خوبی برخوردار است و نقش هم یک نقش محوری است. با اینکه دلم نمی‌خواهد بگویم که از کارهای دیگر متفاوت بود (چون امروزه تقریبا مد شده بازیگران ادعا می‌کنند نقشی که بازی می‌کنند متفاوت‌تر از سایر نقش‌ها است، به نظر من این قضاوت باید برعهده تماشاگر گذاشته شود) اما در ابتدا به نظرم آمد که نقش جای کار بسیار دارد.
▪ این تفاوت‌های نقش که به آن اشاره کردید، از نظر شما چه بود؟
ـ خیلی‌ها ملاک این تفاوت‌ها را تنها به دو دسته مثبت و منفی تقسیم می‌کنند،‌در حالی که به نظر من ملاک انتخاب نقش، بازدارنده یا پیش‌برنده بودن نقش نیست. در عالم درام و نمایش می‌توان گفت که اصلا مثبت و منفی وجود ندارد، آدم‌ها به اقتضای موقعیت‌هایشان عمل می‌کنند و این دلیل مهمی بر این موضوع است که اگر بازیگر خودش نقش را به عنوان نقش منفی بپذیرد و باور داشته باشد که مثلا این آدم یک انسان منفی است، این تصور باعث به وجود آمدن اشکالاتی در نحوه پرداختن و اجرای آن شخصیت خواهد شد. بنابراین صرفا به دید مثبت و منفی به یک نقش نگاه کردن و با این پیش‌قضاوت که باید آن را منفی بازی کنم معمولا اجرای نقش را دچار انحراف می‌کند و دیگر آن شخصیت قابل باور نخواهد بود. تماشاگر هم آن قالب و رفتار را باور نخواهد کرد. ملاک انتخاب استحکام نقش است و اینکه یک شخصیت چقدر شناسنامه دارد، گذشته و حال و آینده آن،‌اهدافش، ارتباطش آیا مشخص است یا نه و چقدر جای پرداختن دارد. یعنی بالقوه این نقش چقدر است که نهایتا بازیگر بتواند آن را بالفعل کند. خیلی مطالب درباره نقش نوشته نمی‌شود اما بالقوه‌های آن وجود دارد و مستتر در نوشته است و بازیگر می‌تواند آن را بپروراند.
▪ آیا نقش تورانی این معیارها را داشت؟
ـ حتما، شخصیت تورانی برخوردار از این بالقوه‌ها بود که... بله، گذشته و موقعیت اجتماعی،‌اقتصادی،‌باورها و رفتار این آدم او را از سایر نقش‌هایی که تاکنون بازی کرده بودم متمایز می‌کرد. مضافا اینکه نوع لباس، آرایش و هیبت ظاهری این آدم هم یکی دیگر از مواردی که در اجرای نقش خیلی اهمیت دارد، دارای ابتکار و نوآوری بود. در اجرای نقش،‌انتخاب لحن نیز با اهمیت است. منظور خصوصیات بیانی شخصیت از جمله تنالیته صدا،‌ریتم کلام و تاکیدهای خاص روی کلمات و ارزش‌ها و معانی که برای آنها قائل می‌شویم. علاوه بر آن، ابهاماتی که ما در آن نقش و اجرای آن می‌بینیم بسیار مهم است. ابهامات با اینکه همیشه برای تماشاگر روشن نیست اما برخوردار از جذابیتی است که فکر می‌کنم جزء لاینفک یک نقش و اجرای آن محسوب می‌شود. اگر شخصیت تک‌بعدی و سطحی باشد و آن عمق و استحکام لازمه را نداشته باشد،‌طبعا جای کار روی ابهامات که جذابیت خاص خودش را هم دارد وجود نخواهد داشت.
▪ اشاره کردید به باورپذیری نقش، فکر می‌کنید شخصیت تورانی چقدر برای مردم باورپذیر خواهد بود؟
ـ به نظرم باید آن را از خود مردم بپرسید.
▪ پیش‌بینی شما در این مورد چیست؟
ـ من معمولا راهکارهایی را برای اجرای نقش که مربوط به سیستم کاری است انتخاب می‌کنم و سعی می‌کنم در آن چارچوب صحیح به پرداختن و پیدا کردن دکمه‌های حسی و ذهنی نقش بپردازم. اینکه چه میزان موفق است قضاوتش با تماشاگر است. البته با دیدن چند قسمت ابتدایی قضاوت کردن یک مقدار عجولانه است. بعد از اتمام کار قضاوت بهتری می‌توان انجام داد.
▪ برای نزدیک شدن به این شخصیت چقدر از نمونه‌های قبلی استفاده کردید؟
ـ تقریبا از هیچ نمونه‌ای استفاده نکردم چون اصلا به چنین آدمی دسترسی نداشتم، واقعیت این است که این شخصیت خیلی از خود من دور است و هیچ شباهتی به من ندارد (با خنده) به هر حال نمونه خاصی در دسترس نبود و فقط درباره روان‌شناسی این آدم با آقای فخیم‌زاده گفت‌وگو داشتیم. اینکه محورهای اصلی روان‌شناسانه این آدم حول چه محورهایی می‌گردد سپس به پیدا کردن زوایای این شخصیت پرداختم. معمولا در مورد آن نقش‌هایی که دوست دارم با حوصله بیشتری به جزئیات آن می‌پردازم که در مورد این نقش هم دقیقا همین‌طور بود.
▪ فخیم‌زاده در مورد همه جزئیات راهنمایی می‌کند؟
ـ بستگی به بازیگر دارد. به خیلی از بازیگران جوان که مستعد هستند میدان می‌دهد و زمینه کار را برایشان فراهم می‌کند. در همین سریال هم اگر دقت کنید تعدادی بازیگر جوان و جدید می‌بینید که در نقش‌های مختلف حضور دارند. طبعا وقتی که با آنها صرف می‌شود نسبت به بازیگران مجرب‌تر بیشتر است. در «بی‌صدا فریاد کن» در مورد محورهای اصلی و کلی گفت‌وگو می‌کنیم اگر قرار باشد تمام جزئیات گفته شود خیلی وقت‌گیر است و در فیلمسازی وقت یعنی پول و مسلما خیلی هزینه‌بر خواهد بود. اما گاهی نکات ریز و درشتی هم در کار پیش می‌آید که در مورد آن سر صحنه گفت‌وگو می‌شود.
▪ محورهای این گفت‌وگو چه بود؟
ـ ما به عنوان مرجع و الگوی اولیه و خام در مورد آدمی واقعی که از یک قشر پایین‌تر اجتماع بود و توانسته بود خودش را به قشر بالاتر بکشاند صحبت کردیم، البته این آدم در قید حیات نیست ولی به هر حال ذهنیتی از خلق و خو و خصلت‌هایی که شاید یک مقدار بدوی‌تر هم بود،‌ داشتیم. نمی‌خواستیم از شخصیت این آدم نمونه دیگری در دوره فعلی و معاصر بسازیم که اتفاقا این آدم برخلاف الگوی موردنظر، تحصیلکرده بود و از خارج از کشور برگشته بود و آدم بسار پیچیده‌تری است، اطلاعات زیادی دارد، دنیادیده است، آدم‌ها را می‌شناسد و با ارتباطات و روابط عمومی آشنایی دارد. به این معنا یک شخصیت پیچیده می‌خواستیم از آدمی که از سطح پایین جامعه، بالا آمده، لباس شیک‌تری پوشیده و عضو جامعه‌ای شده بود که اصالتا به آن تعلق نداشت. این آدم به‌گونه‌ای یک نمونه‌برداری از آن شخص موردنظر اما پیچیده‌تر بود که من با همفکری کارگردان سعی کردم آن را بسازم.
من به عنوان یک مخاطب گاهی احساس می‌کنم که بازی و کارگردانی همزمان فخیم‌زاده تا حدی بر جنس بازی بازیگران هم اثر گذاشته است. مثل زمخت حرف زدن.
من در مورد خودم می‌توانم بگویم که چنین چیزی صحت ندارد. به طور مثال این نوع انتخاب صدا را من انجام دادم و در واقع قصدم این بود که خشونت درونی این آدم را به گونه‌ای متجلی کنم. حتی‌الامکان سعی کردم لحنی انتخاب کنم که از نظر تنالیته صدا و چه از نظر تاکیدها و گویش‌ کلمات مناسب این آدم باشد و فکر نمی‌کنم این قضیه به شکلی که عنوان می‌کنید در مورد من صدق کند. آقای فخیم‌زاده هم سبک و سیاق خاص بازی خودشان را دارند و اتفاقا به نظرم چیدمان آدم‌هایی که در کارهای ایشان وجود دارند، بسیار جالب است. این چیدمان متشکل از تعداد آدم‌هایی است که با هم بسیار متفاوتند و از پیشینه‌ها و خلق و خوی گوناگونی می‌آیند.در این مجموعه شخصیت‌ها شامل گروه بودند گانگسترها، خانواده غلام، بابا حیدر و پلیس‌ها که کاملا از هم متمایز هستند.
▪ با خواندن فیلمنامه قطعا تصویر ذهنی از شخصیت تورانی برای خودتان ترسیم کردید. بعد از گریم لحظه اولی که خودتان را در آینه دیدید، چقدر به آن تصویر ذهنی نزدیک شدید؟
ـ چون فیلمنامه کامل نبود، بازیگر ناگهان نمی‌توانست، تمام مسیر پلکان را طی کند و اشراف کاملی روی نقش پیدا کند. بعد از اینکه آماده‌سازی‌ها برای اجرای نقش انجام می‌شود و بازیگر جلوی دوربین می‌رود، شاید مجبور شود چند سکانسی بازی کند تا در نقش جا بیفتد. بعضی وقت‌ها حتی نیاز به سکانس‌های زیادی است، حالا این قضیه برای بعضی بازیگران کمتر است و یا گاهی بیشتر به هر حال باید این مرحله طی شود.
▪ شما چند سکانس بازی کردید تا بتوانید نقش را پیدا کنید؟
ـ پلان اولی که بازی کردم صحنه‌ای بود که تورانی به در خانه دخترش مونا می‌رود و بهرام، دامادش در را به روی او باز می‌کند تورانی می‌پرسد: «مونا کجاست؟»، فیلمبرداری از همین لحظه آغاز می‌شود خوشبختانه حالت ایستایی، نوع نگاه و نحوه بیان مدنظر کارگردان بود و ایشان همان موقع به من اعلام کردند که آدمی که من در نظر دارم همین است. گریم هم با نظارت کارگردان و همفکری با طراح گریم که بسیار زحمت کشیدند انجام شد و از همان نقطه شروع به نظر می‌رسید خیلی زود شخصیت پیدا شد از همان سکانس اولیه می‌دانستم که چه می‌خواهم و چه چیز مدنظر آقای فخیم‌زاده است.
▪ درحین بازی دغدغه این را نداشتید که چند مسوولیت همزمان بازیگری، نویسندگی و تهیه‌کنندگی برای صاحب اثر ممکن است باعث افت کیفی کار شود؟
ـ در سال‌های دورتر همین کارگردانان مجرب امروز جوانانی بودند که در تیم‌های کوچک دو، سه نفره فیلم می‌ساختند و کارگردان مسوولیت حس تداوم و بازی‌گیری و بازیگری و یکی دو مسوولیت دیگران را نیز عهده‌دار بوده است. بعضی از این کارگردانان انجام این مسوولیت‌های چندگانه را بهتر از دیگران انجام می‌دهند. آقای فخیم‌زاده هم از همین دسته هستند و قضاوت من صدمه‌ای متوجه کیفیت کار ایشان نمی کند، اما جدا از استثنائات، شما درست می‌گویید چون به هر حال فشار زیادی روی یک فرد وقتی در یک گروه مسوولیت‌های سنگین دیگری هم بر دوش داشته باشد، اعمال می‌شود و جا دارد به آقای فخیم‌زاده خسته نباشید بگوییم.
▪ نقدی هم به این مجموعه دارید؟
ـ هنوز یک مقدار برای قضاوت کردن زود است. تا به این لحظه که راضی‌ام. به شخصه آدم سختگیری هستم و به جزئیات دقت دارم. ببینید ما در کشورمان افرادی داریم که از نظر هوشمندی در سطح بالایی هستند. با وجود امکانات محدود، ابتکار عمل به خرج می‌دهند و این نشان از هوشمندی آنها دارد. زمانی که وارد دل فیلمسازی می‌شوید تازه متوجه می‌شوید که فیلمبرداران، تدوینگرها و حتی تدارکاتمان در پشت دوربین چقدر ابتکار عمل به خرج می‌دهند که این ابتکارات منجر به ساخت فیلم‌هایی می‌شود که مردم آنها را آسان می‌پندارند. بدون اطلاع از وضعیت موجود خیلی ساده است که فقط ایراد کار را بشماریم، اگر نسبت به این بضاعت‌ها و زحمت‌ها آگاهی داشته باشیم، آن‌وقت میزان توقعات را محدودتر می‌کنیم و حتی به آنها خسته نباشید هم می‌گوییم. در کشورهای غربی کارگردان‌ها به خصوص آنهایی که در فیلم‌هایشان بازی هم می‌کنند مشاوران و متخصصان بیشماری در اختیار دارند که برای دیالوگ‌نویسی، بازی‌گردان، کنترل تداوم و نحوه فیلمبرداری به آنان بسیار کمک می‌کنند و در واقع کارگردان توان کنترل مسائل مختلف و تمرکز روی همه آن را همزمان ندارد.
▪ بزرگ‌ترین ایرادی که به بازی خودتان می‌گیرید، چیست؟
ـ من وقتی کار را خصوصا بار اول می‌بینم، فقط ایراداتش را نظاره می‌کنم و می‌شمارم . به هر حال بازیگری مقوله ای پیچیده، سخت و تخصصی است و همواره جای زیادی برای رشد دارد و من هم مسلماً از این قضیه مستثنی نیستم. سال‌های زیادی در مقوله بازیگری آموزش دیدم، کار کردم، درس بازیگری خواندم، سبک‌های مختلفی از بازیگری در دنیا را می‌شناسم و تمام این موارد را سال‌ها در دانشکده‌های مختلف تدریس کردم، با این توصیف مطلقا هیچ ادعایی در بازیگری ندارم و معتقدم که هنوز جای رشد دارم. البته ممکن است که دیگر از این کار خسته شوم و آن را رها کنم (با خنده) ولی اگر بخواهم در این حرفه بمانم هنوز جای رشد و کار بسیار دارم و به دور از اغراق می‌گویم اگر روزی بازیگری گفت که من به نقطه اوج رسیدم به حتم بدانید که آن آدم هنوز ماهیت واقعی بازیگری را نمی‌شناسد. انگلیسی‌ها یک ضرب‌المثل دارند که می‌گویند: ۲۰ سال طول می‌کشد تا یک بازیگر ساخته شود. البته منظورشان ۲۰ سال تحقیق و آموزش و کسب تجربه است.
▪ چرا در این سال‌ها به تلویزیون بیشتر از سینما وفادار ماندید؟
ـ با این ادعا موافق نیستم، تعداد فیلم‌های سینمایی که بازی کرده‌ام از مجموعه‌های تلویزیونی کمتر نبوده که شاید بیشتر بوده است. اما کارهایی که در تلویزیون انجام دادم از اقبال بیشتری برخوردار بوده است و در اذهان ماندگارتر به‌نظر می‌رسد. طی سال‌های گذشته به‌طور متوسط در یک کار تلویزیونی و یک کار سینمایی بازی داشتم که دوتای آنها در نوبت اکران هستند.
▪ اما بازی شما در تلویزیون بیشتر به چشم آمده.
ـ بله، حتی چند مورد پیشنهاد تلویزیونی شاخص بوده که نپذیرفتم و ترجیح دادم کار سینمایی همزمان با آنها را انجام دهم که بعداً موجبات پشیمانی‌ام را فراهم کردند البته باید این را هم اضافه کنم که من بازیگر تنبلی هستم، بازیگری مقوله‌ای است که باید برایش وقت گذاشت و تلاش کرد . باید برای نقش خوب جست‌وجو کرد و حتی مثل بیشتر بازیگران دنیا و کشورمان در امر تولید هم مشارکت کرد.اما من دغدغه‌های دیگری هم دارم، سال‌های زیادی را صرف آموزش و پژوهش و برنامه‌ریزی مدیریت آموزشی کرده‌ام و مقدار معینی از وقتم را به بازیگری اختصاص داده‌ام و فکر می‌کنم بازیگری تمرکز و فعالیت زیادی می‌طلبد و یک بازیگر باید فعالانه به دنبال نقش‌های خوب چه در سینما و چه در تلویزیون باشد، شاید من هم در فرصت‌های آتی در این جهت، رویه فعال‌تری را اختیار کنم.
▪ معمولاً به دنبال چه نقش‌هایی هستید؟
ـ نقش‌های چند لایه را بیشتر می‌پسندم تا نقش‌هایی که یک مقداری ابعاد محدودتری دارد یا تک‌بعدی است، نقش‌های پیچیده‌تر، بیشتر با روحیه من هماهنگی دارد.
▪ بازیگری را به چیزی تشبیه می‌کنید؟
ـ بازیگری، تجربه زندگی‌های متعدد است، آدم جدیدی در شما متولد می‌شود، زندگی می‌کند و می‌میرد و باز دوباره با نقش دیگری متولد می‌شود. برای کارهای تاریخی و مربوط به دیگر دوران به مکان‌های تاریخی مرتبط می‌روم. دیوارها و بناهای آن دوره تاریخی خاص را بو می‌کنم، لمس می‌کنم، می‌بینم، می‌شنوم و حتی سعی می‌کنم طعم آن را بچشم تا در حافظه حسی‌ام همه آن موارد را لحاظ و نوعی ارتباط ارگانیکی و طبیعی برقرار کنم. ترفندهای فراوان دیگری هم برای بستن شکاف‌های زمانی و مکانی در امر بازیگری وجود دارد که بحث در مورد آنها در این مجال نمی‌‌گنجد.
ساناز ساسانی‌نیا
منبع : روزنامه تهران امروز