چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

تنها صداست که می‌ماند...


تنها صداست که می‌ماند...
«تنها صداست که می‌ماند... تنها صداست که جذب ذره‌های زمان خواهد شد...»
تا شنیدم که عطالله کاملی پیشکسوت دوبله ایران رفت، غمی‌ به جانم افتاد. همان حسی که موقع رفتن خسرو شکیبایی بود. اینکه نسل قبلی و نسل‌های قبلی و قهرمان‌های نوجوانی‌ات حالا دارند یکی یکی می‌روند زیر خروارها خاک و این شاید اشارتی است به گذشت عمر خودت.
آن صدای گرم که بخشی از افسانه کودکی ما را رقم زد امروز رفت. نمی‌دانم شاید هم نرفت، همین جاست. روی نوارهای سلولوئید. روی امواج فضا... که گویند تنها چیزی که جاودان است صداست.
کاملی صدای همفری بوگارت هم بود در آن‌ها هرچه سخت‌تر به زمین می‌خورند... صدای کرک داگلاس هم بود در اسپارتاکوس، صدای مارلون براندو در اینک آخرالزمان هم بود.
جنگ تازه تمام شده بود. امنیتی نرم و خزنده می‌آمد در خانه‌ها و خاموشی‌ها دیگر اذیتمان نمی‌کرد و صدای تاپ و توپ موشک باران‌ها که این اواخر بدجوری ترس به دل ما پایتخت نشین‌ها انداخته بود هم دیگر نبود. در آن شب‌ها چند سریال خوب بود که اعصابمان را تسکین می‌داد. یکی از آن‌ها ارتش سری بود.
نمی‌دانم شاید به خاطر تضادی که داشت. به خاطر پیچیدگیش. قهرمانی بود که در لباس ضد قهرمان ظاهر شده بود. یک افسر نازی که آخر سر هم به دست خود آلمانی‌ها اعدام شد.
انگار می‌خواستیم با فرافکنی و غرق شدن در این داستان‌های دور غیر وطنی خستگی قهرمان‌هایی که در طول جنگ خودمان به ما معرفی نکرده بودند و فیلم‌هایی که باید به اندازه فیلم‌های جنگ جهانی تاثیرگذار می‌بودند و ساخته نشدند از تن به در کنیم. دوبلور سرگرد راینهارت عطالله کاملی بود.
امروز شاید فقط این شعر دلداریمان بدهد:
تنها صداست که می‌ماند
تنها صداست که جذب ذره‌های زمان خواهد شد...
منبع : خبرگزاری ایسنا