شنبه, ۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 18 May, 2024
مجله ویستا

اعتراض پشت دروازه اروپا


اعتراض پشت دروازه اروپا
آرزوی عضویت تركیه در اتحادیه اروپا، حدود ۵ دهه است كه روابط دو طرف را تحت تأثیر قرار داده است. این ایده از زمان انعقاد موافقتنامه آنكارا بین دو طرف در ۱۹۶۳ وارد فاز اجرایی شده است. اما اكنون پس از نیم قرن بسیاری در اروپا و حتی در تركیه به این عقیده رسیده اند كه عمده دلیل نپذیرفتن عضویت تركیه در اتحادیه اروپا هویت مذهبی متمایز و متفاوت ترك ها از اروپایی هاست. بر همین مبنا اینان معتقدند كه ترك ها هیچ گاه به عضویت اتحادیه در نخواهند آمد. به اعتقاد سیاستمدارانی چون هلموت كهل و ژیسكاردستن واقعیت هایی چون اعتراض های مردم تركیه به سفر پاپ، همان تمایز مذهبی بین دو طرف را بیشتر گوشزد می كند. سفر پاپ به عنوان عالی ترین مقام مذهبی مسیحیت به تركیه می توانست این شكاف فرهنگی و مذهبی را رفو كند. اما اعتراض خودجوش ترك ها به این سفر تفاوت و تقابل فرهنگی و مذهبی میان دو طرف را عمیق تر كرده است. اكنون موضع كسانی كه مخالف ورود تركیه به اتحادیه هستند تقویت شده است. در این میان ترس دیرینه اروپایی ها دوباره زنده شده است: جمعیت مسلمان اتحادیه اروپا بر طبق آخرین برآوردها در حدود ۱۵ میلیون نفر (بیش از ۳درصد از جمعیت كل اتحادیه) است. اما در صورت ورود تركیه به اتحادیه این جمعیت به حدود ۱۵درصد خواهد رسید و با توجه به رشد كم جمعیت جوامع اروپایی واقعه الحاق تركیه در آینده نه چندان دور می تواند تركیب جمعیتی و هویتی اتحادیه را دستخوش تغییر كند.
به خاطر بیاورید كه دستگاه كلیسای كاتولیك و برخی احزاب دموكرات مسیحی در زمان تدوین قانون اساسی اتحادیه (به ریاست والری ژیسكاردستن) چه اندازه بر گنجاندن قید مذهب مسیحیت در متن قانون، پافشاری می كرد. هرچند مقاومت بخش های دیگر جامعه سكولار اروپایی مانع از تحقق این امر شد كه قید مسیحیت و مذهب رسمی در متن قانون اساسی گنجانده شود.
اما بیانگر این نیست كه راه ورود تركیه به اتحادیه هموار است. مذهب رسمی هر چند به صورت نوشتار در متون اتحادیه قید نشده اما به صورت یك قانون نانوشته اعمال و اجرا می شود. مقامهای اروپایی به صراحت به تفاوت مذهبی میان دو طرف اشاره نمی كنند. آنها نمی گویند كه عضویت تركیه در اتحادیه محقق شدنی نخواهد بود، اما با انواع و اقسام شرایط سیاسی و اقتصادی كه سر راه ورود تركیه به اتحادیه وضع كرده اند، مانع از تحقق این امر شده اند. موانعی همچون قضیه ترس، معیارها و شروط موسوم به كپنهاگ، قصد كشتار ارامنه، حقوق
اقلیت ها و اكراد، دخالت نظامیان در سیاست، نقض حقوق بشر و... لیست بلند ایرادها و بهانه جویی های اتحادیه اروپا در برابر تركیه را تشكیل می دهند.
در این فهرست مواضع پاپ به عنوان عالی ترین مقام مذهبی اروپا، در مورد ورودتركیه به اتحادیه اروپا واجد اثر بوده است. پاپ قبلی (ژان پل دوم) نظر نامساعدی در مورد عضویت تركیه در اتحادیه نداشت، اما پاپ بندیكت شانزدهم در موضعگیری های قبلی خود همواره بر مخالفت ورود تركیه به اتحادیه تأكید كرده بود.
از طرفی این نكته را بایددرنظر گرفت كه روابط آنكارا و واتیكان از چنان ثبات تاریخی برخوردار نیست. سال ۱۹۸۰ پاپ ژان پل دوم توسط یك تبعه ترك مورد سوءقصد قرار گرفت. هرچند كه دولت تركیه اقدام این تبعه خود را به سیاست های غیرمذهبی دولت تركیه
بی ارتباط دانست. اما نزد اغلب ناظران این اقدام نشانه ای از تقابل فرهنگی میان جامعه تركیه و اتحادیه اروپا تفسیر شد.
در صورت محقق شدن شروط سیاسی و اقتصادی از سوی تركیه، اروپاییان در نهایت مجبورند كه روی موضوع اصلی انگشت بگذارند و به مسأله تفاوت مذهبی و فرهنگی بین دو طرف اشاره كنند و عذر تركیه را از ورود به اتحادیه بخواهند. اما این امر از نظر اكثر اروپایی ها عقلانی نیست. چرا كه ناامید شدن تركیه از ورود به اروپا، می تواند نتایج زیانباری برای سیاست مغرب زمین داشته باشد. پس ترك ها باید امید پیوستن به اتحادیه را از دست ندهند و در عین حال موضوع عضویت خود را تضمین شده ندانند و این منطق بازی است كه اروپایی ها به خوبی در ۴ دهه گذشته در برابر خواسته های همسایه شرقی خود پیاده كرده اند.
● رؤیای از دست رفته اروپایی ها
برای اروپایی ها تركیه دروازه ورود به جهان اسلام بوده است. بر همین مبنا كوشیده اند تا تركیه مدرن و سكولار الگوی سایر كشورهای جهان اسلام باشد. در عصر جدید، آنها این خواسته را با صراحت دنبال كردند كه بهترین راه مقابله با اسلام گرایی رشد و ترویج اندیشه «باور بدون تعلق» (Believing without Belonging) و به عبارت دیگر همزیستی سكولاریسم و مدرنیسم یعنی همان الگو و راهی كه قرار بود تركیه بپیماید اما این تابلوی زیبا كه اروپاییان ترسیم كرده بودند دستخوش تغییر و تحول بنیادین شد. رشد باورها و گرایشهای هویت طلبانه در اكثر جوامع اسلامی كه تركیه كانون آن بود این تصور و تصویر را برهم زد. گرایشهای
هویت طلبانه پدیده ای است كه به خودی خود به برجسته كردن تمایزها و تفاوتهای مذهبی و دینی می انجامد و این چنین نیز شد.
امروزه نه تنها ملتهای اسلامی بلكه اغلب ملتهای جنوب و درحال توسعه - به مذهب به عنوان عاملی هویت بخش نگاه می كنند. سفر پاپ به تركیه در میانه این تصویر پرآشوب شاید می توانست به عنوان عاملی تسكین بخش باشد. اما اظهارات و دیدگاه های پیشین او نیت خیرخواهانه پاپ را در جوامع اسلامی از بین برده است تا حدی كه این تصویر درافكار عمومی تركیه با شایعاتی درمورد نیت پاپ برای احیای مجدد موزه ایا صوفیه و ترویج مذهب مسیحیت در تركیه همراه شده است. نه تنها در میان قشر عوام تركیه، بلكه حتی احزاب سكولار نگرانی هایی درمورد خرید زمین در استانبول از سوی مسیحیان و یهودیان مطرح كرده اند. چنانكه خانم رخشان اجویت (همسر سیاستمدار كهنه كار تركیه بولنت اجویت كه اخیراً درگذشت) در اظهارنظری، نگرانی خود و حزب متبوع اش DSP (دموكراتیك چپ) را از روند روبه گسترش خرید زمین در استانبول از سوی یهودیان و مسیحیان ابراز كرده است.
به هرحال واقعیتهای تاریخی و تمدنی امروز قطعه ای از تجلیات خود را در جامعه تركیه آشكار كرده است.
شاید بتوان ادعاكرد كه هیچ كشوری به اندازه تركیه در قرن گذشته و در مدت ۸۳ سال عمر جمهوری لائیك تحت بمباران فرهنگی غرب نبوده است به گونه ای كه آتاتورك حتی خط آنها را تغییرداد.
اوضاع به گونه ای درآمد كه اذان را نیز به زبان تركی می گفتند، كه بعدها در دوره عدنان مندرس دوباره اذان به زبان عربی برگردانده شد، ولی با این وجود هویت مذهبی تركیه ازبین نرفت.
● راه سوم؛ دوستی با اروپا نه به هر قیمتی
به هرحال تركیه به عنوان یكی از كاندیداهای سنتی ورود به اتحادیه اروپا از گذشته تا به حال دو راه متفاوت را برای ورود به مجموعه اروپایی طی كرده است:
راه اول، زور و فشار نظامی بوده است كه وقتی آنها در قالب امپراتوری به سمت دروازه تمدن اروپایی خیز برداشتند كه این راه نه تنها به ورود تركیه به مجموعه اروپا منجر نشد كه آنها را به دشمن اروپاییان تبدیل كرد.
راه دوم كه پس از آتاتورك طی شد، نوعی دنباله روی و الگوبرداری از مدرنیسم و فرهنگ غرب بود. این شیوه توأم با شیفتگی نیز نتوانست نظر اروپایی ها را نسبت به تركیه عوض كند تا حدی كه عده زیادی از صاحبنظران غرب (از جمله ساموئل هانتینگتون) به این باور رسیدند كه تركیه به جای گرفتن هویتی عارضی به خود،سعی كند مجموعه هویتی و تمدنی جهان اسلام كه به طور تاریخی تركیه متعلق به این مجموعه است را رهبری كند. بنابراین اكنون پس از ناكام ماندن آن دو تجربه و دو طریق، نگاه ها به راه سوم و راه میانه معطوف شده است؛ یعنی راهی كه جدای از تنفر و شیفتگی به تعامل در عین حفظ هویت ملی و مذهبی می اندیشد كه اتفاقاً نخبگان حاكم امروزی حزب عدالت و توسعه سعی دارند این راه را بیازمایند. این راه میانه كه با شعار «اروپا به هر قیمتی» معرفی می شود سعی دارد تلاش برای عضویت در اتحادیه اروپا به هر قیمتی نباشد یعنی در همان حال از منافع و حیثیت ملی ترك ها (به ویژه در مسائلی چون قبرس و كشتار ارامنه) دفاع شود و امتیازی داده نشود، ثانیاً عضویت تركیه در اتحادیه به قیمت فروپاشی هویت ملت تركیه نباشد. به عبارتی كه آنكارا به عنوان یك كانون اسلامی در موضعی برابر و احترام آمیز با سایر فرهنگ ها و مذاهب وارد دیالوگ می شود.
مازیار آقازاده
منبع : روزنامه ایران