یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مردی‌که خود را گم نمی‌کند


مردی‌که خود را گم نمی‌کند
”رومن آبراموویچ“، مالک و میلیاردر روس‌تبار باشگاه چلسی، در جایزه ویژه خود در استمفورد بریج می‌ایستد و تیمش را تشویق می‌کند. استادیوم، یکپارچه آبی‌های لندن را فریاد می‌زند؛ آنها پس از ۵۰ سال افتخاری بزرگ را رقم زده‌اند و قهرمانی لیگ‌برتر انگلستان را به چنگ آورده‌اند.
سرمایه‌گذاری هنگفت مرد روس و بازی‌های عالی و نمایش خیره‌کننده تیم، با هدایت بی‌نظیر بهترین مربی سال جهان،خوزه مورینیو، کار خود را می‌کنند تا چلسی قهرمانی لیگ برتر جزیره را از آرسنال و منچستریونایتد بگیرد و آنها را با اختلاف امتیاز فاحش مغلوب کند و بدون شک ”فرانک لمپارد“ در کانون این موفقیت بزرگ قرار دارد؛ هافبک توانای ۲۷ ساله‌ای که آبراموویچ به داشتنش افتخار می‌کند و مورینیو او را با هیچ بازیکن دیگری عوض نمی‌کند. ”فرانک جیمز لمپارد“ در روز ۲۰ ژوئن ۱۹۷۸ میلادی در منطقه رامفورد لندن متولد شد. او فرزند پدری است که نام او هم فرانک لمپارد است و به‌همین خاطر وی را فرانک لمپارد جونیور (کوچک) می‌خوانند.
پدر فرانک دفاع پوششی اسبق تیم‌ملی فوتبال انگلستان بود که همراه با باشگاه ”وستهام یونایتد“ ۲ قهرمانی در جام اتحادیه انگلستان را هم تجربه کرده است. فرانک عضوی از یک خانواده کاملاً فوتبالی است. علاوه بر پدرش، دائی او یعنی ”هری‌ردنپ“ هم یکی از بزرگترین بازیکنان سابق و مربی سرشناسی در فوتبال انگلستان است که در حال حاضر سرمربی تیم لیگ برتری ”پورتس موث“ است. ”جیمی ردنپ“ پسردائی فرانک هم یکی از بازیکنان برجسته جزیره بود که علاوه بر ۱۷ بازی ملی، سابقه بازی در باشگاه‌های ساوتهمپتون، تاتنهام، لیورپول و بورنموث را داشته است.
زندگی ورزشی، حرفه‌ای فرانک لمپارد با عضویت او در تیم‌های فوتبال ”وستهام یونایتد“ و ”سوانسی سیتی“ آغاز شد. او هنگامی‌که پدرش کمک مربی وستهام بود، به‌عنوان کارآموز، در جولای ۱۹۹۴ وارد ”پروژه جوانگرائی“ وستهام شد و نخستین قرارداد حرفه‌ای خود را یک‌سال بعد و در تاریخ اول جولای ۱۹۹۵ با وستهام منعقد کرد.
فرانک در اکتبر همان سال به تیم دسته‌دومی ”سوانسی سیتی“ قرض داده شد و نخستین بازی خود در لیگ دسته‌دوم انگلستان را در هفتم اکتبر همان سال و برابر ”برادفورد سیتی“ انجام داد و در پیروزی ۲ بر صفر تیمش در آن بازی نقش داشت. لمپارد در مجموع ۹ بازی خود در لیگ دسته ۲ برای سوانسی، یک گل به ثمر رساند و در ژانویه ۱۹۹۶ به وستهام بازگشت.
او در ۳۱ دسامبر ۱۹۹۶ برابر ”کاونتری“ و با پیراهن وستهام حاضر شد، اما نتوانست در آن فصل جائی ثابت برای خود در ترکیب وستهام دست و پا کند.
بدشانسی‌های لمپارد جوان در ۱۵ مارس ۱۹۹۷ با شکستگی استخوان ساق پایش در بازی مقابل ”آستون‌ویلا“ کامل شد و او فصل ۱۹۹۷ـ۱۹۹۶ را به‌طور کامل از دست داد.
اما با شروع فصل ۱۹۹۸ـ۱۹۹۷ بار دیگر در ترکیب تیمش قرار گرفت و نخستین گل خود در بازی خارج از خانه این تیم برابر ”بارنزلی“ به ثمر رساند و در پیروزی تیمش سهیم شد. او همچنین عضو ثابت و کاپیتان تیم جوانان وستهام نیز بود و در همین زمان بود که مورد توجه ”پیتر تیلور“ سرمربی وقت تیم‌ملی زیر ۲۱ سال انگلستان قرار گرفت و نخستین بازی ملی خود در تیم‌ملی جوانان انگلستان را در ۱۳ نوامبر ۱۹۹۷ در شهر ”کرت“ یونان و برابر تیم جوانان این کشور انجام داد.
فصل ۱۹۹۸ـ۱۹۹۷ فصل پرباری برای لمپارد جوان بود. او عضو ثابت تیم وستهام در لیگ‌برتر بود و در تمام دیدارهای این تیم در لیگ‌برتر حضور داشت. وستهام با درخشش او مقام پنجم لیگ‌برتر در این فصل را به‌دست آورد. درخشش لمپارد در بازی‌ها لیگ‌برتر توجه کادر فنی تیم‌ملی انگلستان را به‌خود جلب کرد و او نخستین بازی ملی خود را در اکتبر سال ۱۹۹۹ برابر تیم‌ملی بلژیک انجام داد. گرچه ”کوین کیگان“ سرمربی وقت تیم‌ملی انگلستان، لمپارد را با خود به ”یورو ۲۰۰۰“ نبرد، اما او در همان زمان کاپیتان تیم‌ملی زیر ۲۱ سال انگلستان در بازی‌های قهرمانی اروپا بود و آخرین بازی خود برای این تیم را در ژوئن ۲۰۰۰ و مقابل اسلواکی انجام داد. فرانک جوان در طول عضویت ۶ساله خود در وستهام یونایتد به بازیکنی ثابت برای این تیم تبدیل شده بود و در ۱۸۷ حضوری که در رقابت‌های لیگ‌برتر به‌همراه این تیم داشت، موفق شد ۳۹ گل بزند و نقش به‌سزائی در موفقیت‌های تیمش داشته باشد، اما این حضور موفق و قابلیت‌هایش از سوی برخی از هم‌تیمی‌هایش نادیده گرفته می‌شد. آنها حضور ثابت فرانک را به خاطر وجود پدرش می‌دانستند که دستیار سرمربی وستهام بود و ”لمپارد پدر“ را به پارتی‌بازی متهم می‌کردند. اما واقعیت این بود که فرانک جوان عضو اصلی هسته موفقیت و نیروی جوان وستهام بود که در کنار بازیکنانی چون ”جوکول“، ”مایکل کرک“ و ”ریو فردیناند“ برای وستهام بازی می‌کرد.
این در حالی بود که ”ریو فردیناند“، دوست صمیمی لمپارد در ابتدای فصل ۲۰۰۱ ـ ۲۰۰۰ به لیدز یونایتد رفت. پدر و دائی فرانک هم وستهام را ترک کردند و لمپارد جوان هم تصمیم گرفت از وستهام جدا شود و با وجود اینکه ”آستون‌ویلا“ به شدت خواهان او بود، فرانک زندگی در لندن را به رفتن بیرمنگام ترجیح داد و چلسی را برای ادامه راه خود انتخاب کرد. او در اولین بازی تیم‌ملی انگلستان به سرمربیگری ”اسون گوران اریکسون“ در فوریه سال ۲۰۰۱ برابر اسپانیا در نیمه دوم به‌جای ”پل اسکولز“ به زمین رفت و بازی درخشانی از خود به نمایش گذاشت و در پیروزی ۳ بر صفر انگلستان در این بازی دوستانه نقش مهمی داشت.
فرانک در ۱۵ می ۲۰۰۱ و با امضاء قرارداد ۵/۱۱ میلیون پوندی به چلسی پیوست و یکی از اولین خریدهای ”کلودیو رانیه‌ری“ مربی ایتالیائی آن‌زمان چلسی بود. گرچه در طول ۲ فصل ابتدائی حضورش در چلسی بارقه‌هائی از امید را در دل هواداران آبی‌های لندن ایجاد کرده بود، اما انتظارات مسئولان و هواداران چلسی از او بیشتر بود و این توقعات هم چندان بی‌دلیل نبود؛ چراکه چلسی برای این هافبک ۵/۱۱ میلیون پوند اخراج کرده بود و می‌خواست از سرمایه وی به‌خوبی استفاده کند.لمپارد در این زمان با حاشیه‌های بزرگ و کوچکی هم دست و پنجه نرم می‌کرد و با ”جیان فرانکوزولا“ مهاجم ایتالیائی آن‌زمان چلسی هم مسائلی پیدا کرده بود. این حاشیه‌ها و فشارهای روانی ناشی از مبلغ بالای قراردادش با باشگاه، موجب عدم درخشش او در ۲ فصل ابتدائی حضورش در استمفوردبریج لندن شد.
اما سومین فصل حضور لمپارد در چلسی با ورود ”رومن آبراموویچ“، میلیاردر جوان روسی، به‌عنوان مالک جدید باشگاه همراه شد. او در این فصل بود که خود را به‌عنوان عضو اصلی تیم آبراموویچ مطرح کرد و به یکی از محبوب‌ترین بازیکنان چلسی تبدیل شد.
او در اول اوت سال ۲۰۰۱ در بازی پیش از فصل برابر ”نورث همپتون“ موفق شد نخستین گل خود را برای چلسی به ثمر برساند و در نخستین بازی تیمش در لیگ برتر و در مقابل نیوکاسل هم حضور داشته باشد.
لمپارد در چهارمین بازی آن فصل برابر تاتنهام از زمین اخراج شد و این کارت قرمز تنها کارت قرمز دوران ورزشی او است. اما با وجود این اخراج، وی تنها یک دیدار از فصل را از دست داد و در تمام بازی‌های دیگر چلسی در لیگ‌برتر برای این تیم بازی کرد و ۷ گل هم ثمره این حضورش بود.
ولی این ۷ گل هم نتوانست اریکسون را راضی کند که لمپارد را با خود به جام‌جهانی ۲۰۰۲ کره و ژاپن ببرد و لمپارد جوان از لیست ۲۳ نفره تیم‌ملی انگلستان در جام‌جهانی ۲۰۰۲ جام ماند.
فصل ۲۰۰۳ـ۲۰۰۲ لیگ‌برتر باز هم شاهد پیشرفت بیشر او بود. لمپارد در تمام بازی‌های چلسی در این فصل بازی کرد و ۸ گلی که او برای چلسی زد یکی از عواملی بود که او و چلسی با دستیابی به مقام چهارم لیگ‌برتر به لیگ قهرمانان اروپا رسیدند و این نخستین تجربه لمپارد در لیگ قهرمانان بود.
رقابت‌های فصل ۲۰۰۴ـ۲۰۰۳ برای این بازیکنان جوان و خلاق به شدت پربارتر بود. او در لیست تیم‌ملی انگلستان برای بازی دوستانه با کرواسی انتخاب شد و نخستین گل ملی خود را در ۲۰ اوت سال ۲۰۰۳ و در پیروزی ۳ بر یک انگلستان بر کرواسی به ثمر رساند.
لمپارد همچنین شروعی رؤیائی برای چلسی در لیگ‌برتر داشت و عناوین بهترین بازیکن ماه سپتامبر از دید برگزارکنندگان لیگ برتر و بهترین بازیکن از دید هواداران را در ماه اکتبر ۲۰۰۳ به‌دست آورد.
او در ۱۴ بازی چلسی در لیگ قهرمانان اروپا ۴ گل برای تیمش به ثمر رساند، ولی این ”پورتو“ی پرتغال با مربیگری خوزه مورینیو بود که چلسی را در مرحله نیمه‌نهائی لیگ قهرمانان حذف کرد تا رؤیای قهرمانی در این جام همچنان برای چلسی دست‌نیافتنی باشد. اما چلسی در لیگ‌برتر انگلستان و بعد از آرسنال به مقام دوم رسید و لمپارد هم در سایه درخشش در چلسی به جایگاهی ثابت در تیم‌ملی انگلستان دست یافت و دومین گل ملی خود را در پیروزی ۶ بر یک انگلستان مقابل ایسلند و پیش از بازی‌های یورو ۲۰۰۴ به ثمر رساند.
حضور موفق لمپارد در این فصل او را به‌عنوان عضو اصلی تیم‌ملی انگلستان در یورو ۲۰۰۴ معرفی کرد و او با تیم‌ملی انگلستان تا مرحله یک‌چهارم این بازی‌ها هم پیش رفت. لمپارد ۳ گل در این تورنمنت مهم زد و توسط یوفا در تیم منتخب این بازی‌ها برگزیده شد و این در حالی بود که او پس از کناره‌گیری ”پل اسکولز“ از فوتبال ملی، عضو ثابت تیم اریکسون شده بود.
فصل ۲۰۰۵ـ۲۰۰۴ یکی از موفقیت‌آمیزترین فصل‌های چلسی بود و لمپارد، در مرکز این تاریخ‌سازی و موفقیت قرار داشت. او رکورد بازی در تمام ۳۸ بازی لیگ‌برتر در ترکیب چلسی را به‌دست آورد و با ۱۳ گلی که برای تیمش زد، علاوه بر اینکه تحسین دنیای فوتبال را به خاطر ظهور یک هافبک گلزن و بازی‌ساز برانگیخت، به چلسی هم کمک کرد تا پس از ۵۰ سال، عنوان قهرمانی لیگ‌برتر را با اختلاف فاحش ۱۲ امتیازی نسبت به تیم دوم جدول به‌دست آورد.
به‌عقیده لمپارد، چلسی روزهای موفق و غرورانگیزی را تجربه می‌کند که در تاریخ ثبت خواهد شد: ”چلسی فقط به کسب افتخار، پیروزی و قهرمانی فکر می‌کند. ما امروز از قدرتی شگرف و استثنائی برخورداریم و بارها این‌را نشان داده‌ایم. خیلی‌ها ما را باور کرده‌اند؛ ولی آنها هم که شک دارند به‌زودی متقاعد می‌شوند که مورینیو از چلسی قدرتی بزرگ ساخت است.“ ۴ گل دیگر او در لیگ قهرمانان باعث رسیدن چلسی به دومین نیمه‌نهائی شد؛ گرچه آنها در ۲ بازی رفت و برگشت مغلوب لیورپول شدند و از دستیابی به افتخاری دیگر بازماندند، اما چلسی این فصل را با قهرمانی در جام اتحادیه انگلستان کامل کرد و لمپارد هم ۲ گل در ۶ بازی در این جام به ثمر رساند.
بازی‌های درخشان و کیفیت بالای لمپارد در بازیسازی و گلزنی باعث شد ”کارلوس آلبرتو“ و ”یوهان کرایف“، ستاره‌های پیشین برزیل و هلند، او را یکی از بهترین هافبک‌های اروپا بدانند. او همچنین عناوین ”بهترین بازیکن سال انگلستان“ و ”فوتبالیست سال انجمن ورزشی‌نویسان“ جزیره را در سال ۲۰۰۵ از آن خود کرد. لمپارد از زمان حضورش در چلسی به هافبکی گلزن تبدیل شده است که با تیزبینی و موقعیت‌شناسی خاص خود، باعث برتری نیروی تهاجمی چلسی می‌شود. توانائی‌های تکنیکی و قدرت بالای بدنی به‌همراه دقت در اجراء فرامین مربی در زمین و آن‌هم در طول تمام بازی‌های فصل موجب شده تا لمپارد به یکی از بهترین هافبک‌های دنیای فوتبال تبدیل شود. این هافبک توانمند در جدول پاس گل هم، نامی برای خود دست‌وپا کرده است و همواره یکی از رده‌های بالای این جدول را در لیگ برتر به‌خود اختصاص داده است. او اولین گزینه چلسی در زدن ضربات ایستگاهی و پنالتی و کاپیتان دوم چلسی پس از ”جان‌تری“ است. لمپارد در فصل جاری لیگ‌برتر (۲۰۰۶ـ۲۰۰۵) و در ۱۴ مسابقه ابتدائی آن ۱۱ گل و در لیگ قهرمانان اروپا هم یک گل برای چلسی زده است. این حضور موفق باعث شد تا خوزه مورینیو، سرمربی چلسی در اکتبر سال گذشته وی را بهترین بازیکن دنیا بنامد. درست در همین زمان و در ۸ اکتبر ۲۰۰۵ گل وی از روی نقطه پنالتی و در مرحله مقدماتی جام‌جهانی ۲۰۰۶به اتریش باعث شد تا انگلستان به‌طور مستقیم به جام‌جهانی آلمان راه یابد و خود را به‌عنوان یکی از مدعیان قهرمانی در آن مطرح کند. در سپتامبر ۲۰۰۵، فرانک لمپارد به‌عنوان یکی از ۱۱ نفر برگزیده فیفا در تیم سال جهان که هر ساله از سوی فیفا اعلام می‌شود، انتخاب شد.
او می‌گوید: ”از اینکه در کنار چلسی موفق هستم احساس غرور و افتخار می‌کنم. من در تیمی بزرگ بازی می‌کنم. موفقیتم را مدیون تیم و باشگاهم هستم. در ترکیب چلسی تمام شرایط لازم برای اینکه خوب بازی کنم و توانائی‌هایم را بهتر نشان بدهم وجود دارد. من با تمام قوا در خدمت تیم هستم و دوست دارم در به‌دست آوردن افتخاراتی دیگر برای چلسی نقش مهمی داشته باشم.“لمپارد در زمستان سال ۲۰۰۵، ۲ بار دیگر در صدر اخبار فوتبال جهان قرار گرفت. او نخست به‌عنوان ”دومین فوتبالیست سال اروپا“ و سپس ”دومین فوتبالیست سال جهان“ برگزیده و معرفی شد و در هر ۲ بار هم اعجوبه‌ای به نام ”رونالدینیو“ را بالاتر از خود می‌دید.
او با تواضع بسیار از این افتخاراتش سخن می‌گوید: ”خوشحالم و افتخار می‌کنم. بازیکنان بزرگی پس از من قرار دارند. نگاه کردن به آنها باعث می‌شود قدر این موفقیت را بیشتر بدانم و احساس غرور کنم.“
لمپارد دربارهٔ رونالدینیو هم می‌گوید: ”رونالدینیو بازیکنی استثنائی است و کاملاً شایسته عنوان بهترین در جهان. نمی‌توانیم دربارهٔ او تردید داشته باشیم. از بازی او خوشم می‌آید. او همه را به شوق می‌آورد و بازی او ویژگی‌های خودش را دارد. او در بارسلونا و تیم‌ملی برزیل کاملاً موفق است.“
فرانک لمپارد دارنده رکورد جالب توجه حضور پیاپی در لیگ برتر انگلستان است. او از سپتامبر سال ۲۰۰۱ تاکنون در تمام بازی‌های چلسی در لیگ‌برتر انگلستان در ترکیب این تیم بازی کرده است و رکورد پیشین بازی‌های پیاپی را که با ۱۵۹ بازی پیاپی به ”دیوید جیمز“، دروازه‌بان سابق لیورپول اختصاص داشت در ۲۶ نوامبر ۲۰۰۵ و در بازی با پورتس موث شکست و به این رکورد پایان داد. با توجه به حضور لمپارد در تمامی بازی‌های چلسی در لیگ‌برتر، این رکورد هنوز هم در حال افزایش است. خوزه مورینیو، سرمربی پرتغالی چلسی دربارهٔ لمپارد می‌گوید: ”من لمپارد را با رونالدینیو یا هیچ بازیکن دیگری عوض نخواهم کرد.“ لمپارد هم می‌گوید که همیشه از حمایت مورینیو برخوردار بوده است: ”آین توجه مورینیو باعث شد تا پیشرفت‌های زیادی داشته باشم. من همیشه از بازی‌هایم برای چلسی راضی بودم، اما امروز که مورینیو از بازی من صحبت می‌کند و از آن راضی است، احساس غرور می‌کنم. او مربی و کارشناس بزرگی است.“
افتخاراتی که او با پیراهن چلسی و تیم‌ملی انگلستان کسب کرده کم نیستند، اما این افتخارات و قرارگرفتن در کانون توجهات هواداران، روزنامه‌ها، شبکه‌های تلویزیونی و شرکت‌های تبلیغاتی باعث نشده است که او شخصیت بالای انسان‌دوستی خود را فراموش کند. لمپارد یکی از حامیان اصلی کودکان سرطانی است و از این بابت در تمام انگلستان نمونه است.
او پای ثابت عیادت از این کودکان و یکی از اعضاء فعال ”صندوق حمایت از کودکان سرطانی“ است. این کودکان بخشی از زندگی او شده‌اند و فرانک برای رسیدگی به آنان از هیچ کاری فروگذار نکرده است.
لمپارد با وجود اینکه هفته‌ای ۹۹ هزار پوند از چلسی دستمزد می‌گیرد، ولی به این کودکان احساس دین می‌کند: ”هر چه باشد، من اهل محله ”رامفورد در اسکس“ لندن هستم. می‌دانم که فوتبالیست مشهوری هستم و کودکان نسبت به این واقعیت واکنش نشان می‌دهند، اما هنوز هم وقتی لبخند را در چهره آنها به‌هنگام برخورد با خود می‌بینم و یا از والدین و پرستاران آنها می‌شنوم که چطور حضورم روحیه آنها را بهبود می‌بخشد، حس عجیبی به من دست می‌دهد. بعضی وقت‌ها می‌شنوم که مثلاً فلان کودک به خاطر حضور من برای اولین‌بار پس از مدت‌ها از جای خود برخاسته و یا به تکاپو واداشته شده است و صادقانه بگویم، باورم نمی‌شود که من بتوانم چنین اثری بر روی آنها داشته باشم. آنقدر این‌کار من کوچک است که اگر هر روز آن را انجام دهم، هیچ‌چیز از من کم نخواهد شد.“
لمپارد و همسرش ”الن ریوز“، در اوت سال ۲۰۰۵ صاحب یک دختر شدند و نامش را ”لونا“ گذاشتند. به‌دنیا آمدن لونا موجب شد فرانک به این کودکان سرطانی نزدیک‌تر هم بشود و توجه بیشتری به آنها داشته باشد: ”گاهی به دخترم، لونا نگاه می‌کنم که وقتی او بزرگ شود چه ظاهری پیدا خواهد کرد، چه عاقبتی خواهد داشت و چه خطرهائی او را تهدید خواهد کرد. همین باعث می‌شود تا درد این خانواده‌ها را بیشتر احساس کنم و توجه بیشتری به والدین این کودکان داشته باشم. پیش از این فقط سعی می‌کردم این بچه‌ها را خوشحال کنم و بر لبان آنها لبخند بیاورم و به‌نوعی اثری مثبت بر روی آنها داشته باشم، اما امروز به پدران و مادران آنها نیز توجه می‌کنم؛ چون پدر شده‌ام و می‌توانم ترس و نگرانی و غم را در چهره‌های آنان بخوانم و این، انگیزه مرا مضاعف می‌کند.“
بدون شک چنین رفتار انسان‌دوستانه‌ای از چهره‌ای که در چند سال اخیر همواره در بالاترین سطح فوتبال دنیا قرار داشته است، می‌تواند الگوئی مناسب برای تمام ما باشد. این در حالی است که بسیاری از ستارگان فوتبال دنیا، درآمدشان را صرف سرمایه‌گذاری‌های کلان در امور تجاری و کسب سود سرشار از این فعالیت‌ها کرده‌اند، اما لمپارد همیشه برای کارهای خیریه پیش‌قدم شده و قسمتی از درآمدش را هم به این امور اختصاص داده است.
لمپارد در طول سالیانی که از فوتبالش می‌گذرد، تنها یک کارت قرمز گرفته است و این نشان می‌دهد که وی تا چه حد خونسرد، حرفه‌ای و البته خوددار است. او زمانی‌که اخیراً در ترکیب چلسی و برابر تیم سابق خود وستهام قرار گرفت از سوی هواداران وستهام هو شد، ولی گفت که از این رفتار هراسی ندارد: ”همیشه امیدوار بودم که شاید روزی این صدا کم شود، ولی فکر نمی‌کنم هیچ‌وقت این اتفاق بیفتد! حتی شاید بدتر هم بشود، اما انتقال من به چلسی بهترین کاری بود که تا به‌حال انجام داده‌ام؛ بنابراین مشکلی در برگشت به زمین وستهام و بالا نگه‌داشتن سرم ندارم. چیزی ندارم که بخواهیم به آنها ثابت کنم. به آنجا برمی‌گردم در حالی‌که دومین بازیکن سال دنیا هستم و یک مدال قهرمانی لیگ برتر را دارم.“
فرانک می‌گوید پدرش به‌دلیل اینکه همیشه طرفدار وستهام باقی‌مانده است بیشتر از او نسبت به این شرایط ناراحت می‌شود، ولی خود او به خاطر آنچه با چلسی انجام داده و البته افتخاراتش راحت است: ”وقتی ۵ سال پیش برای اولین بار به زمین وستهام برگشتم اصلاً وضعیت خوب امروز را نداشتم. نزدیکش هم نبودم ولی امروز بیشتر آماده‌ام تا هر چه را که به‌سویم پرتاب می‌شود، بپذیرم!“ بدون شک جام‌جهانی آینده می‌تواند محلی برای کسب افتخاری دیگر برای فرانک باشد؛ اگر تیم‌ملی انگلستان بتواند پس از ۴۰ سال که از فتح جام‌جهانی ۱۹۶۶ لندن می‌گذرد به این بازیکن توانمند در کسب این افتخار کمک کند.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید