شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا
رتبهبندی مخاطبان
مخاطب بودن نه تنها به ميزان بلکه به نوع خاص نيز مربوط مىشود. درخصوص ميزان مخاطب بودن، سطوح احتمالى زيادى از نظر توجه و مشارکت آگاهانه (و نيز درجات مختلف استمرار و تداوم) در عضويت در بين مخاطبان رسانهاى وجود دارند که مىتوان آنها را فقط بهصورتى خام در رتبهبندىهاى مخاطبان (درصدهاى کلى مربوط به مخاطبان در دسترس يا بالقوه) بيان نمود. همانگونه که درو و ويور (Drew & Weaver, 1990) خاطرنشان کردهاند، غالباً تفکيک دقيق بين ميزان توجه به رسانهها و فراوانى قرار گرفتن در معرض آنها - بهويژه آنگاه که سؤالهاى مربوط به اثرات بالقوهٔ رسانهها - مطرح باشند - حائز اهميّت است. |
کيفيت مخاطب بودن هم ابعاد مختلفى دارد که بايد در نظر گرفته شوند. يکى از ابعاد فوق ميزان دلبستگى يا وابستگى به رسانهاى خاص و بدون در نظر گرفتن ميزان واقعى مصرف آن رسانه است. بُعد ديگر را بايد در گزينشهاى آگاهانهٔ مخاطبان از محتواهاى خاص (فيلمها، کتابها، برنامههاى تلويزيونى و غيره) جستوجو نمود که با توجه به رضايت مورد انتظار مخاطبان از مصرف رسانهاى انجام مىگيرند. بعد سوم نيز ميزان توجه مخاطبان به، يا ميزان درگيرى آنها با، تجربهٔ عملى آنها از مصرف رسانهها است. کيفيت مخاطب بودن را همچنين، مىتوان با رتبههاى بالاى رضايت، قدرداني، يا پسند آنها يکى دانست که معمولاً در پژوهشهاى تلويزيونى مورد سؤال قرار مىگيرند. ابعاد فوق همگى بهنحوى درجاتى از فعاليّت مخاطبان را منعکس مىکنند که معمولاً در رتبهبندىها بررسى نمىشوند. البته، معرفهاى زياد ديگرى هم در مورد کيفيّت مخاطب بودن وجود دارند که بهرسانههاى خاص و اهداف معين محتواهاى آنها مربوط مىشوند. |
تجربهٔ مخاطبان، آنگونه که در قالب اصطلاحات بالا تشريح شد، غالباً هميشه و با همهٔ جزئيات آن بررسى نمىشود، هرچند (در مورد تلويزيون) اگر به رتبهبندىها مقياسهاى رضايت، پسند، يا قدرداني مخاطبان نيز اضافه شود طبيعى خواهد بود. اين پژوهشها بعضاً معتبرتر و آگاهىبخشتر از رتبهبندىهاى صرف هستند. اين امر تا اندازهاى ناشى از آن است که رتبهبندىهاى صرف غالباً نتيجهٔ قابل پيشبينى زمانبندى برنامهها هستند و خود اين نيز نتيجهٔ زمان مناسب هر برنامه و مقدار برنامههاى موجود براى پُر کردن زمان پخش است. مقياسهاى مربوط به کيفيّت مخاطب بودن مىتوانند بهسهولت ( و بهويژه در مدتى کوتاه) نتايجى متفاوت از رتبهبندىها را نشان دهند. همچنين، مقياسهاى فوق الزاماً چندان ظرفيّت و موشکافانه يا بهسهولت قابل تفسير نيستند (Barwise & Ehrenberg, 1988; Leggatt, 1991). بهعنوان مثال، برنامههاى تلويزيونى که براى سليقهٔ يک اقليّت پخش مىشود اما گروه مخاطبانِ بزرگترى آن را تماشا مىکند، ممکن است از طرف مخاطبان خود ميانگين پايينى را بهلحاظ کيفى بهدست آورد. در اينجا، حتى اگر مخاطبان اقليّت موردنظر از برنامهٔ فوق بسيار هم راضى باشند، باز هم اين احتمال وجود خواهد داشت که اکثريت مخاطبان انتظارات نابجايى داشته و در نتيجه مأيوس شوند. در هر حال، طبق نظر باروايز و اِهرنبرگ (Barwise & Ehrenberg, 1988) مردم عموماً چيزى را در تلويزيون تماشا مىکنند که دوست دارند و آنچه را که تماشا مىکنند دوست مىدارند. |
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس شورای اسلامی مجلس حجاب دولت دولت سیزدهم رئیسی رئیس جمهور سیدابراهیم رئیسی گشت ارشاد توماج صالحی جمهوری اسلامی ایران
تهران قتل شهرداری تهران سیل کنکور هواشناسی وزارت بهداشت پلیس سلامت سازمان سنجش زنان سازمان هواشناسی
قیمت دلار قیمت خودرو خودرو بازار خودرو دلار قیمت طلا مسکن سایپا بانک مرکزی ارز ایران خودرو تورم
سینمای ایران سینما کیومرث پوراحمد سریال پایتخت سریال تلویزیون موسیقی رهبر انقلاب قرآن کریم فیلم ترانه علیدوستی مهران مدیری
کنکور ۱۴۰۳ اینترنت عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک فوتسال بازی تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا سپاهان
هوش مصنوعی سرطان نخبگان سامسونگ اپل فناوری ناسا الماس بنیاد ملی نخبگان مریخ ربات
سازمان غذا و دارو کاهش وزن بارداری هندوانه مالاریا آلزایمر زوال عقل