شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
«نامحافظهکاری» در تبیین «محافظهکاری»
«محافظهكاری» پیش از آنكه «مفهوم» باشد، «مسلك» است و البته پیشتر یك مسلك «سیاسی».
بنابراین بیش از آنكه در میان شبكهای از مفاهیم جستوجو و تعریف شود میباید برمبنای مجموعهای از عملكردها و مناسبات عینی، شناخته شود. شناخت یك مسلك سیاسی، گرچه خاستگاهی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد، اما تهی از «مفهوم» نیز نیست. از اینرو با تحلیل مفهومی نیز شاید بتوان از سویی دیگر به تبیین این مسلك كمك كرد.
آیا برای تبیین محافظهكاری، اول باید مفهوم آن را توضیح داد و براساس آن به سراغ «روشی» رفت كه بتواند محافظهكاری را تشریح كند یا بالعكس، اول میباید «روشی» داشت تا به واسطه آن بتوان به شناخت محافظهكاری دسترسی یافت؟ چگونه میتوان از این «دور» موضوع و روش خارج شد؟
«شاید» دور موجود بین موضوع و روش از طریق «تعامل متقابل» موضوع و روش در پرتوافكنی بریكدیگر برطرف شود. این قلم میكوشد با استفاده از «واقعیت عینی» ظهور یافته در جامعه كنونی ایران اسلامی،از طریق توجه به تعامل متقابل «مفهوم و مصداق» محافظهكاری، ضمن برشماری برخی از خصلتهای آن، اشارهای مقایسهای میان محافظهكاری ایرانی و محافظهكاری غربی داشته باشد.
محافظهكاری با اینكه بیشتر یك مسلك سیاسی است، ولی مبتنی بر مبانی معرفتی و هستی شناختی است وكدام مسلك است كه فاقداین بنیانها باشد؟ ممكن است خود محافظهكاران به آن بنیانها توجه نداشته باشند، اما عدم توجه ایشان، دلیل عدم اتكای آن مسلك، برآن بنیانها نیست.
شاید بتوان به برخی از ایناصولوخصلتهایمعرفتیوعینی اشارهكردكه غلیظتر یا رقیقتر آن معمولاًدراشكالمختلف محافظهكاریبهچشممیخورد. اگرچهاین قلم به هیچ وجه مدعیتعیین«فصلمقوم»برای محافظهكاری نیست، اماآنخصلتهایی كه عموماً در محافظهكاری و خصوصاً با تأكید بر شكل ایرانی معاصرش، وجود دارد به قرار ذیل است.
۱) محافظهكاری و دین، ارتباطی وثیق دارند و حداقل، محافظهكاری مدعی است كه در انتخاب اهدافی كلی اعم از اهداف سیاسی و غیرسیاسی مبتنی بر هدایتهای دینی فعالیت میكند.
۲) محافظهكاری، ضمن استقبال از محاسن علمی، فرهنگی و... «تجدد»، مواردی را كه مغایر با هدایتها و نصوص دینی و اسلامی باشد، طرد میكند و در همین راستا بر «سنت» موید به عقل و دین، توجه ویژه میشود.
۳) محافظهكاری بر نقش «عقل» و «علوم جدید» و «تكنولوژی نوین» در كشف «روش»ها برای رسیدن به «اهداف»تأكید تام دارد والبته محدوده حجیت احكام عقل، برای محافظهكاران تا آنجایی است كه تعارضی با نصوص دینی نداشته باشد.
۴) تأكیدبررشد«عدالت، عقلانیت و معنویت»درجامعه اسلامی،سه هدفاصلی تفكر محافظهكاری است و دولت اسلامی موظف به هدایت جامعه در مسیری است كه هم دنیای دینداران را تأمین كند و هم آخرتشان را.
۵) در نگرش محافظهكاری، حق تقدم با «عدالت» است و حد «آزادی»، عدالت است و بنابراین درنهایت، شاخصههای متنوع آزادی نیز میباید درخدمت برآوردن عدالت و تأمین سعادت دنیوی و اخروی باشد.
۶)حكومت و سیاست و اقتصاد و فرهنگ از اموری است كه در تفكر محافظهكاری به نحو ایدئولوژیك اداره میشود و از اینرو تمامی این اضلاع در مسیر نیل به اهداف دینی طراحی میشود.
۷) اقتصادمطلوب، درتفكرمحافظهكاری –در مقام تئوری-گرچه اقتصاد اسلامی است، اما درعمل، آمیختهای از اقتصاد بازار آزاد و اقتصاد دولتی است.
۸) آراء عمومی در تفكر محافظهكاری، میزان مقبولیت نظام را تعیین میكند، اما مشروعیت، امری نیست كه از رأی مردم اخد شود، بلكه مبتنی بر «باید» عقلی و برهانی است.
۹) توجه به فرهنگ و اشاعه آرمانهای ارزشی و فرهنگی و دینی گرچه از مقاصد اصلی تفكر محافظهكاری است، اما درعمل تاكنون آنچنان كه شایسته است به این امور پرداخته نشدها ست و خاصه در دو دهه اخیر در زیر فضای سنگین «اقتصادزدگی» و «سیاستزدگی» توفیق تنفس راحت نیافته است.
۱۰) در تفكر محافظهكاری ایرانی اسلامی معاصر، انسانموجودی است كه تكویناً آزاد است اما تشریعاً و عقلاً موجودی مكلف است كه باید در مسیر تقرب به خداوند گام بردارد و حتی شناخت حقوق انسان و احقاق آن باید در مسر رساندن آدمی به مقام عبودیت خداوند باشد.
۱۱) گرچه نوعی «جزمگرایی» به اصول و مبانی دینی و معرفتی و فلسفی در تفكر محافظهكاری وجود دارد، اما اتكا به اجتهاد پویا در چهارچوب اصول جازم معرفت شناختی و هستی شناختی در جهت پاسخگویی به معضلات انسانی،از بارزترین خصلتهای نگرش «محافظهكاری» در دوره معاصر ایران اسلامی است.
آن چهگفتهشد علی القاعده با نگرش محافظهكاری كه در غرب توسط كسانی چون برك، بونالد، هلر، كولریج و از متاخرین آنها كسانی چون مانهایم و اشتراوس شكلگرفته است قابل مقایسه است.
شاید در این مقایسه به نكات مشتركی برسیمو بتوانیم «خمیرمایه اصلی» محافظهكاری را در فرهنگهای مختلف، بهتر بشناسیم،حداقل در مقام تئوری.
براین نكته نیز تأكید كنیم كه در مغرب زمین «محافظهكاری» در برابر «لیبرالیسم» مطرح میشود، اما در نهایت، در اواخر قرن بیستم میلادی كار به جایی میرسد كه چندان تفاوت مبنایی - حداقل در عملكرد - میان نومحافظهكاران ونولیبرالها باقی نمیماندتا جاییكه شاخصههایی چون «محافظهكارن لیبرال» یا «لیبرالهای محافظهكار» نیز پدیدار میشوند.
این امكاننیز وجود دارد كه در ایران اسلامی معاصراز نسبت محافظهكاری با اصولگرایی، اصلاحطلبی، تجددگرایی، سنتگرایی و مانند آن سخن بهمیان بیاید تا از این طریق نیز نقاط اشتراك و افتراق محافظهكاری با هر یك از این گرایشها مشخص شود.
براساس چنین مقایسهای شاید در آخر به نتایج شگفتی برسیم و یكی از آن نتایج شاید این باشد كه محافظهكاری در «عمل» بعضاً نامی است كه در «خصلتهایی» با پارهای از عناوین معارض خود قابل جمع است و با برخی از عناوین هم خانواده و هم ردیف خود غیرقابل جمع!.
نویسنده:محمدرضا اسدی
منبع : خبرگزاری فارس
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دولت چین سیستان و بلوچستان انتخابات امیرعبداللهیان شورای نگهبان حسن روحانی مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس نیکا شاکرمی
سیل ایران هواشناسی تهران شهرداری تهران باران سازمان هواشناسی آتش سوزی یسنا فضای مجازی پلیس زلزله
خودرو قیمت خودرو قیمت طلا مسکن تورم بانک مرکزی قیمت دلار حقوق بازنشستگان بازار خودرو دلار ارز ایران خودرو
صدا و سیما مسعود اسکویی سوئد مهران غفوریان رضا عطاران بی بی سی تلویزیون صداوسیما موسیقی سریال سینمای ایران سازمان صدا و سیما
رژیم صهیونیستی غزه جنگ غزه اسرائیل فلسطین روسیه آمریکا ترکیه حماس اوکراین نوار غزه انگلیس
پرسپولیس فوتبال استقلال سپاهان لیگ برتر باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال علی خطیر جواد نکونام تراکتور بازی لیگ قهرمانان اروپا
آیفون اینستاگرام اپل ناسا گوگل صاعقه تلفن همراه عکاسی کولر
کبد چرب فشار خون گرما