چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

مهارت ابراز


مهارت ابراز
▪ درآمد
آدمی در طول زندگی خویش، مهارت‌های زیادی را فرا می‌گیرد و بیش‌تر این مهارت‌ها برای گذران زندگی‌اش لازم‌اند. مثلاً مهارت در حرفه‌ی کاری جزء این دسته است. اما مهارت‌هایی هم هستند که باید در عرض زندگی آموخته شوند، مثل مهارت‌های ابراز، دوست داشتن، عشق! و...
مهارت‌هایی که در طول زندگی می‌آموزیم، برای گذران زندگی‌اند و مهارت‌هایی که در عرض زندگی فرا می‌گیریم، برای کیفیت طول زندگی‌اند. از بین این مهارت‌ها، آن‌چه به بحث خواهیم نشست، پیرامون مهارت ابراز است.
▪ مهارت ابراز
یعنی این‌که ما بیاموزیم، چه‌طور و چه‌گونه این مهارت را کسب کنیم و در کجا به کار بندیم. این مهارت، مهارتی است که یا کسی به آن توجه نکرده است و یا این‌که اگر هم توجه کرده است، در عمل نتوانسته است آن را به‌خوبی به کار بندد.
از کسانی پرسیده‌ام، آخرین باری که با پدر و مادر خود دست داده‌اید، کی بوده؟ اظهار بی‌اطلاعی نموده است. باز پرسیده‌ام آخرین باری که آن‌ها را در آغوش گرفته‌اید، کی بوده است؟ و هیچ جز سکوت، جوابم نداده‌اند.
روی سخن با کسانی نیست که با پدر مادرشان غریبه‌اند و صرف هم‌خونی بودن و هم‌خانه بودن‌شان است که با آْن‌ها زندگی می‌کنند، بل‌که منظورم کسانی‌اند که ادعای دوست داشتن پدرمادر خود را دارند اما پای عمل ابرازشان می‌لنگد.
دوست داشتن اگر فقط در عرصه‌ی نظر باشد و در عمل دیده نشود، به چه دردی می‌خورد؟ باید این دوستی را ابراز نمود.
مورد بالا (ابراز محبت به پدرمادر) یکی از جنبه‌های ابراز بود که به آن اشاره کردم، با قدری تامل می‌توان دریافت، مهارت ابراز جنبه‌های گوناگونی دارد.
هستند کسانی را که از صمیم قلب، کسی را دوست می‌دارند اما نمی‌توانند ابراز کنند. در جواب این رفتارشان هم نمی‌توانند دلیلی بیابند. چرا که بیش‌تر دنبال بهانه‌تراشی و دلیل‌تراشی‌اند، تا کمک به خویشتن!
شایسته است، هر کسی را که دوست داریم، نشان دهیم که او را می‌خواهیم. خیلی از مواردی که طرف ادعای عتاب یار پری‌چهره می‌کند و حکایت از رو گرداندن او می‌کند، یک‌بار از خود نمی‌پرسد که این عتاب، در جواب یا به خاطر چه بود؟ آیا من توانستم به او بفهمانم که از صمیم دل می‌خواهم‌اش؟ آیا توانستم احساس‌ام را با حرف‌ها و رفتارم به او بفهمانم؟
▪ چگونه این مهارت را کسب کنیم؟
۱) کنار گذاشتن عادت‌ها:
مثلاً ما عادت کرده‌ایم، وقتی که وارد خانه می‌شویم سلام سردی به اهل خانه بدهیم و در گوشه‌ی دنجی بیارامیم. این‌بار به تک تک اعضای خانواده سلام بدهیم و احوال آن‌ها را بپرسیم. جای این‌که هر کدام، به کار خویش باشیم و غافل از دیگری؛ دور هم جمع شویم و از روزمره‌هایمان برای هم بگوییم. معمولاً ما ناخودآگاه به چیزی عادت می‌کنیم و وقتی هم که در خوش‌بینانه‌ترین حالت، متوجه‌ی عادتمان می‌شویم، آن‌قدر با آن خو گرفته‌ایم و زندگی کرده‌ایم که دل کندن از آن برایمان سخت می‌شود. پس بهتر است اعمال و رفتار خود را همیشه بررسی کنیم و پیش‌گیری قبل درمان کنیم.
۲) تمرین ابراز:
ممکن است برای کسی با توجه به تعالیم تربیتی او، سخت و گاه دور از ذهن باشد، که پدر مادر خود را در آغوش بگیرد. در این صورت می‌توان از ابتدایی‌ترین‌ها و بدیهی‌ترین‌ها شروع کرد. مثلاً از زحمات آن‌ها قدردانی کرد و گفت که وجودمان از وجود آن‌هاست. البته نمی‌توان در این مورد نسخه‌ی عام پیچید، باید بر اساس شرایط، خود راه‌کاری برای ابراز بیابید.
نکته‌ی مهمی که باید به آن توجه نمود، این است که باید در ابراز، صریح بود. باید به‌روشنی آن‌چه را که در دل است به زبان آورد. ممکن است با زبان بی‌زبانی هم بتوان محبت خویش را به کسی ابراز نمود. اما بهتر است که در کلام نیز به‌وضوح محبت را ابراز نمود. رفتار، جنبه‌ی عملی و گفتار، جنبه‌ی نظری ابراز است که باید توام با هم باشند.
▪ چرا ابراز؟
در این مورد بحث نمی‌کنم و آن را به شما واگذار می‌کنم. در خلوت خویش فکر کنید که چه نیازی به ابراز هست؟ خوب است یا بد؟ پیامدهای‌اش چیست. و بسیاری از موارد دیگر که با کمی تعمق می‌توانید بپرسید و جواب دهید.

http://ravannevis.blogfa.com/۸۶۱۱.aspx
منبع : مطالب ارسال شده