شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا
تو باب الحوائجی
مرد صالحی در كربلا سكونت داشت، پسرش كه او نیز فرد پاكی بود بیمار سخت شد، پدر او را شب به كنار حرم حضرت ابوالفضل (علیه السلام) آورد و متوسّل به آن حضرت گردید و مخلصانه از او خواست شفای فرزندش را از درگاه خدا بخواهد. هنگامی كه صبح شد، یكی از دوستان آن مرد صالح، نزد او آمد و گفت : من امشب خواب عجیبی دیده ام كه می خواهم بازگو كنم و آن اینكه:
در خواب دیدم حضرت عباس (علیه السلام) شفای پسرت را از درگاه خدا، مسئلت می كند، در این هنگام، فرشته ای از جانب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نزد عباس (علیه السلام) آمد و گفت : رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
" ای ابوالفضل، در مورد شفای این جوان، شفاعت نكن زیرا اجل حتمی او فرا رسیده است، و عمر تقدیر شده او به پایان رسیده و ایام زندگیش به سر آمده است"
حضرت عباس(علیه السلام) به آن فرشته فرمود: سلام مرا به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برسان و بگو به واسطه وجود تو به درگاه خدا دست نیاز آورده ام و شفاعت كن و از خدا شفای این جوان را بخواه.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) لبخندی زد و به عباس (علیه السلام) فرمود: باز گرد خداوند چشمت را روشن خواهد كرد، تو باب الحوائج هستی، و از هر كه بخواهی شفاعت كن و خداوند به بركت وجود تو، این جوان بیمار را شفا داد، آنگاه از خواب بیدار شدم
فرشته بازگشت و سلام عباس (علیه السلام) را به رسول خدا (صلی اله علیه و آله) رسانید و پیام او را به آنحضرت ابلاغ كرد.
رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: برو به عبّاس بگو، اجل آن پسر به پایان رسیده است، او پیام پیامبر را به عباس رسانید، عباس (علیه السلام) باز همان پاسخ اول را داد، و این موضوع سه بار تكرار شد.
سرانجام عباس (علیه السلام) در حالی كه رنگش تغییر كرده بود برخاست و به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد: و عرض كرد: ای رسول خدا!
« اولیس انّ اللّه بباب الحوائج؟ والنّاس علموا ذلك ...»
آیا خداوند مرا "باب الحوائج " (وسیله برآوردن حوائج) نام ننهاده است؟
مردم مرا با این نام می شناسند و مرا شفیع قرار داده و به من متوسل می گردند، اگر چنین نیست، این لقب مرا از من بگیرید.
پیامبر (صلیه اله علیه و آله) لبخندی زد و به عباس (علیه السلام) فرمود: باز گرد خداوند چشمت را روشن خواهد كرد، تو باب الحوائج هستی، و از هر كه بخواهی شفاعت كن و خداوند به بركت وجود تو، این جوان بیمار را شفا داد، آنگاه از خواب بیدار شدم.
منبع:
محمدی اشتهاردی، داستان دوستان، ج ۵
منبع : تبیان
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
دولت چین سیستان و بلوچستان انتخابات امیرعبداللهیان شورای نگهبان حسن روحانی مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس نیکا شاکرمی
سیل ایران هواشناسی تهران شهرداری تهران باران سازمان هواشناسی آتش سوزی یسنا فضای مجازی پلیس زلزله
خودرو قیمت خودرو قیمت طلا مسکن تورم بانک مرکزی قیمت دلار حقوق بازنشستگان بازار خودرو دلار ارز ایران خودرو
صدا و سیما مسعود اسکویی سوئد مهران غفوریان رضا عطاران بی بی سی تلویزیون صداوسیما موسیقی سریال سینمای ایران سازمان صدا و سیما
رژیم صهیونیستی غزه جنگ غزه اسرائیل فلسطین روسیه آمریکا ترکیه حماس اوکراین نوار غزه انگلیس
پرسپولیس فوتبال استقلال سپاهان لیگ برتر باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال علی خطیر جواد نکونام تراکتور بازی لیگ قهرمانان اروپا
آیفون اینستاگرام اپل ناسا گوگل صاعقه تلفن همراه عکاسی کولر
کبد چرب فشار خون گرما