شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

چرا مسلمانان به حقوق بشر نقد دارند


چرا مسلمانان به حقوق بشر نقد دارند
اعلامیه حقوق بشر برای کنترل قدرت و نیز تنظیم رابطه حق و قدرت تصویب شد. در تشریح تاریخ تصویب اعلامیه حقوق بشر و اعتراضات گسترده جامعه مسلمانان در این خصوص باید گفت، اولین اعتراض در سال ۱۹۷۰ شکل گرفت و اعلام شد که آیا اعلامیه حقوق بشر برای جهان و اسلام مشروعیت دارد یا نه؟ تا قبل از آن، بحث انطباق با موازین اسلام مطرح بود و از این تاریخ به بعد بود که بحث مشروعیت مطرح شد. عده‌ای اعتراض کردند که اعلامیه حقوق بشر، به دلیل دخالت‌نکردن کشورهای اسلامی حین تصویب آن، با مشکل مشروعیت در جهان اسلام مواجه است و این اعتراض، متفکران غربی را به تقلا انداخت. آنها به دفاع از این موضع پرداختند که کشورهای اسلامی در تصویب این اعلامیه دخالت داشتند. اما استدلال کسانی که معتقد بودند این اعلامیه مشروعیت ندارد، این بود که در زمان تصویب اعلامیه حقوق بشر، از میان کشورهای اسلامی، تنها چند کشور محدود عضو سازمان ملل بودند از جمله ایران، افغانستان، ترکیه، پاکستان، سوریه، عراق، لبنان، مصر، یمن و عربستان. بقیه کشورها، از جمله کشورهای آفریقایی مستعمره بودند. طی سال‌های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۷، ۳۴ کشور آفریقایی، بعد از استقلال به سازمان ملل پیوستند. بنابراین طبیعی است که در تنظیم اعلامیه دخالتی نداشته باشند.
حتی عده‌ای معتقدند که یک مسلمان هم در این زمینه دخالت نداشته و تنها دو نماینده از عربستان و لبنان در این امر دخالت داشتند که آنها هم مسیحی بودند و غربیان به دلیل اینکه اسامی آنها عربی بود، تصور می‌کردند مسلمان هستند. تنها کسی که در آن زمان مسلمان بود، نماینده پاکستان، ظفرالله‌خان، بود. نماینده عربستان نسبت به تصویب اعلامیه حقوق بشر اعتراض داشت. نماینده عربستان به اصل آزادی مذهب در این اعلامیه اعتراض کرد و چون مسلمانان از تبشیر می‌ترسیدند، به مخالفت با آن پرداختند - حتی پاپ نیز نسبت به این اصل در اعلامیه اعتراض کرد - روزولت در این زمان، به نماینده پاکستان متوسل می‌شود و ظفرالله‌خان، در رد سخنان نماینده عربستان نطق مفصلی می‌کند و بدون توجه به معنی واقعی آیه «لا اکراه فی الدین»، اصل آزادی مذهب را از درون این آیه تفسیر می‌کند و نهایتا این اعلامیه تصویب می‌شود. به هر حال، در مورد بحث مشروعیت درست است که در زمان تصویب کشورهای اسلامی حاضر نبوده‌اند، اما بعد که به سازمان ملل پیوستند و در توسعه اعلامیه حقوق بشر جهانی دخالت داشتند.
اما جز این، خاستگاه غربی حقوق بشر‌، اهرم فشار علیه کشورهای ضعیف و مخالفت با موازین اسلام، عمده‌ترین اشکال‌های کشورهای اسلامی بر اعلامیه حقوق بشر است. در جواب، باید گفت که انسان تعریف مشخصی دارد و عنوان حقوق بشر محلی، لفظ بی‌معنایی است. آیا بشر، منطقه‌ای است. اگر ما در فلسفه به انسان کلی قائل هستیم و این قوانین اگر از بشریت بشر سرچشمه بگیرد، مگر بشر غربی و شرقی فرق می‌کند؟
اما در پاسخ به اشکال دوم کشورهای اسلامی بر اعلامیه حقوق بشر جهانی که آن را یک اهرم فشار بر کشورهای ضعیف می‌دانند، باید تصریح کرد که آیا آنها که علیه اعلامیه سروصدا می‌کنند، این سروصدا از روی خلوص است یا برای حفظ قدرت و آزادی قدرت؟
و در مورد اشکال سوم کشورهای اسلامی بر اعلامیه حقوق بشر جهانی هم باید گفت، قوانین اسلامی را اگر به مقتضای موازین فقه سنتی بگیریم، بسیار با متن اعلامیه درگیر است اما این طور نیست که باب اجتهاد در سنت شیعی بسته باشد. ما اشعری نیستیم، بلکه به عدالتی معتقدیم که عقل بشر آن را و مصادیقش را درک می‌کند. اگر ما اجتهاد را بر پایه عدالت‌محوری قرار دهیم، در بسیاری از موارد می‌توانیم تجدید نظر کنیم.

سید مصطفی محقق داماد/عضو هیات علمی انجمن حکمت و فلسفه
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید