شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

نگاهی کوتاه به چالش‏های یهودیت در مسیر گفت‌وگوی بین دینی


نگاهی کوتاه به چالش‏های یهودیت در مسیر گفت‌وگوی بین دینی
یهودیت سنتی و یهودیان معاصر در مسیر گفتگوی ادیان همواره در شك انتخاب میان دو گزینه قرار داشته‌اند: اول، خشنودی از ایجاد روابط بهتر با جهانیان، و دوم، نگرانی از تاثیرات دیگر عقاید دینی بر یهودیت.
دلایل نگرانی یهودیان از گفتگو و تعامل بین دینی،‌ ریشه‌های تاریخی و نیز جامعه شناسی دارد. مصایب وارده بر این مردم طی تاریخ پر فراز و نشیب آنها،‌ تغییر مذهب‌های اجباری،‌ تبعیدهای متعدد از سرزمین اسرائیل گرفته تا دیگر كشورها كه در هر مقطع تاریخی، ‌موضع خود را نسبت به حضور یهودیان تغییر می‌دادند،‌ و نیز كشتارها و قتل‌عام‌هایی كه تنها بخاطر یهودی بودن ایشان اتفاق افتاد، از جمله این دلایل تاریخی هستند. قلت جمعیت یهود در مقایسه با پیروان سایر ادیان – به ویژه مسیحیت و اسلام – و نیز حاكم بودن این دو دین در اكثر كشورهای یهودی نشین، از دیدگاه اجتماعی ، ‌توازن را در فضای این نوع گفتگو برهم زده است. علاوه بر این،‌ مناقشات دولت اسرائیل و فلسطینیان و كشورهای همسایه آن نیز بر سلامت این گفتگوها و زدودن آن از شائبه‌های سیاسی، سایه افكنده است.
علیرغم آن كه یكتاپرستی و اعتقاد به خدا در یهودیت قدمتی بسیار بیش از سایر ادیان ابراهیمی دارد،‌ با این حال علمای یهودی – ضمن حراست شدید از باورهای دینی خود – در مواجهه با سایر عقاید دینی،‌ با استناد به آیات تورات و آموزه‌های تلمودی، رعایت هفت قانون منسوب به فرزندان نوح را – بدون گذر از آیین یهود - ملاك رستگاری و دست یافتن هر انسانی به جهان آخرت دانستند (در این قوانین، علاوه بر ایمان به خدای یكتا، بر رفتار عادلانه در زندگی و پرهیز از گناهان كبیره قتل و زنا و دزدی تاكید شده است). به عبارت دیگر، آمرزش و رستگاری را منحصر به موحدان یهودی ندانستند و دایرهٔ سعادتمندان جهان را گسترده تر از عالم یهودیت شناختند.
این شناسایی تكثر عقاید دینی در متون كلاسیك یهود نیز به كرات به چشم می‌خورد . در كتاب «مخیلتا» (تفسیری روایی بر آیات تورات) دلیل نزول تورات در بیابان سینا – و نه در سرزمین مقدس اسرائیل یا كشوری دیگر – این حقیقت دانسته شده كه (آن) بیابان، سرزمینی آزاد و بدون مالكیت بود و نزول تورات در آن مكان،‌ نشان از آزادی پذیرش آن توسط همه جهانیان ـ و نه تعلق آن به مردم یا قومی خاص – داشت.
نیز در گفتارهای انبیای یهود از جمله یشیعا (اشعیا) و میخای نبی چنین آمده است:
و اما در روزهای آخر ، كوه خانهٔ خداوند مشهورترین كوه جهان خواهد شد و مردم از سراسر دنیا به آنجا آمده ، خواهند گفت: «بیایید به دیدن كوه خداوند برویم و خانهٔ خدای یعقوب را زیارت كنیم. او راههای خود را به ما خواهد آموخت و ما مطابق آن عمل خواهیم كرد، زیرا كه شریعت از صهیون و كلام خداوند از اورشلیم صادر خواهد شد». خداوند در میان قوم ها داوری خواهد كرد و به اختلافات بین قدرتهای بزرگ و سرزمینهای دوردست پایان خواهد بخشید. ایشان شمشیرها و نیزه‌های خود را شكسته، ‌از آنها گاو آهن و اره خواهند ساخت. امتی بر امت دیگر شمشیر نخواهد كشید و بار دیگر جنگ را نخواهند آموخت. هر كس در خانه خود در صلح و امنیت زندگی خواهد كرد، ‌زیرا عامل ترس وجود نخواهد داشت، زیرا كه این وعدهٔ خداوند متعال است. (میخا – فصل ۴ آیات ۱-۴)
پس از عصر انبیای یهود و شكل گیری و قدرت یافتن ادیان دیگر،‌ یهودیت میان عملكرد سیاسی ظالمانه برخی دولتهای حاكم نسبت به یهودیان و عقاید دینی پیروان صادق آن ادیان، تفكیك قائل شد كه مصداق بارز آن در گفتارهای عالم و فیلسوف معروف یهودی قرن ۱۲ میلادی ، ‌موسی بن میمون (مایمونید ۱۱۳۵ – ۱۲۰۴ م.) دیده می‌شود. این دانشمند اسپانیایی كه از تاثیرگذارترین شخصیت‌های یهودی بر آیین عملی و اعتقادی یهود است – تا حدی كه او را موسای دوم یهود دانسته‌اند – با تاثیرپذیری از فرهنگ دینی اسلام،‌ ضمن اعتقاد به اینكه مسیحیت و اسلام،‌ حاصل و ادامه آموزه‌های یهودی هستند،‌ وجود این ادیان را بخشی از طرح عظیم الهی برای حاكمیت الوهیت بر تمام جهان می‌داند و چنین می‌گوید:
ارزیابی طرح خداوند (در تشكیل ادیان متعدد) ‌فراتر از توان فكری بشر است،‌ زیرا نه راه‌های فكری او چون ما است، و نه روشها و طریقت‌های وی. تمام این ادیان كه منسوب به (حضرت) عیسای ناصری و (حضرت) محمد (از نسل) اسماعیل هستند،‌ همگی در جهت هموارسازی راه (ظهور)‌ پادشاه ماشیح (منجی موعود جهان) هستند،‌ كه در نهایت به عبادت یكسان خداوند توسط تمام جهانیان منجر خواهد شد.
علیرغم وجود منابع متعددی از این دست در آموزه‌های یهودی در تایید مسیر گفتگوی بین دینی،‌ حداقل دو نكته به عنوان موانع سلامت این گفتگوها و تعاملات قابل بررسی و تامل هستند:
اول آن كه،‌ عقاید و مقدسات دیگر ادیان باید به همان صورت كه مورد قبول و پذیرش پیروان همان ادیان است،‌ دیده شوند. به عبارت دیگر، توجیه و تبیین دیگر عقاید ادیان «بر طبق رویه اعتقادی دین خودی» (كه صورتی از Colonialism است) انحراف از مسیر و هدف این نوع گفتگوها است. امروز این مشكل را در رفتار برخی دولتها مشاهده می كنیم كه اگر دینی را به رسمیت شناخته‌اند، باید لزوما آن دین و پیروانش را با تمام مقدسات آن به همان شكلی كه مورد قبول خود آن دین است، مورد پذیرش قرار دهند. اهانت به مقدسات و مسلمات دینی و تاریخی ادیان ابراهیمی از این دست معضلات به شمار می روند.
دوم،‌ رعایت چارچوب و فضای گفتگوی بین دینی در درون محافل هر دین است. اگر معتقد به احترام و اعتبار عقاید سایر ادیان هستیم،‌ این رویه باید در فضای داخلی دین خودی نیز حاكم گردد، به مانند آن كه یك وجدان ناظر بین دینی در تمام اماكن آموزشی و عبادی هر دین حاضر است. تنها در این صورت است كه می‌توان خارج از تشریفات و تعارفات معمول در چنین اجلاس‌ها و همایش‌هایی، نتیجه عملی آن را به درون جوامع دینی انتقال داد.
و به طور خلاصه، گفت‌وگوی موثر بین دینی باید از خانه شروع گردد.
امید است كه این نكات،‌ در جامعه یهودی و نیز جوامع سایر ادیان موثر واقع شده و صلح و آرامش موعود در كتاب‌های انبیا بر جهان حاكم گردد.
آرش آبائی، مدرس و محقق علوم یهودی
منبع : موسسه گفتگوی ادیان


همچنین مشاهده کنید