سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

چرا پژوهشگر شدم؟


چرا پژوهشگر شدم؟
دکتر امیررضا رادمرد «تحقیق» یا «پژوهش» به مفهوم عام، یعنی جستجو یا تجسس برای یافتن حقیقت و پرده‌برداری از رازهای طبیعت. از این رو، گستردگی آن به وسعت جهان آفرینش و پیچیدگی آن، به دقت و ظرافت یک سلول زنده و ساختمان کوچک‌ترین جز ماده است. به‌بیان دیگر، «همه‌چیز» و «همه‌‌جا» را در برمی‌گیرد. از سوی دیگر، «پژوهشگر» فردی است که لحظه به لحظه به سمت و سویی حرکت می‌کند تا دیوارهای جهل خویش را ‌بشکند و در محدوده‌ای تازه، قدم بر‌دارد و چنین انسانی است که می‌تواند برای جامعه خویش، اثرگذار و ثمربخش باشد و گره‌ای از مشکلات عدیده مردمان دردمند خود را باز کند. انسان پژوهشگر تنها یک دانشمند یا فرد دارای تحصیلات عالیه نیست. همه کس می‌تواند به این مرحله دست یابد و چه‌بسا فرد کم‌‌سوادی که به واسطه ذهن جستجوگر خود بتواند علم و تجربه خویش را افزایش داده و به نکات مهمی برسد که یک تحصیل‌کرده قادر به درک آن نباشد.
● ضرورت پژوهش
گستردگی کمی و کیفی تحقیقات علمی را می‌توان یکی از شاخص‌های مهم پیشرفت و پایه اصلی توسعه ملی هر کشوری دانست. در میان کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، به ندرت کشوری یافت می‌شود که به ضرورت و اهمیت پرداختن به تحقیقات بنیادی و کاربردی واقف نباشد. در اولویت قرار‌دادن تحقیقات، تخصیص اعتبارات و تجهیزات مورد نیاز و همچنین بالا‌بردن توان علمی پژوهشگران، مهم‌ترین ابزار شناخته شده برای غلبه بر مشکلات و مسایل جوامع به شمار می‌روند.
از آنجا که پژوهش، یک جریان مداوم است، فرهنگ‌سازی پژوهشی باید از سطوح آغازین تحصیل آغاز شود تا کم‌کم به یک فرهنگ رایج در کشور تبدیل شود. این امر، روحیه‌ پژوهش و پژوهشگری را افزایش می‌دهد اما متاسفانه فعالیت‌های پژوهشی در ایران، دیر‌هنگام و در زمان تحصیلات تکمیلی دانشجویان آغاز می‌شود. به نظر می‌رسد که دانشگران بالینی به خصوص اگر جوا‌ن‌تر باشند، با این دنیا غریبه‌اند و دیرتر به آن راه می‌یابند.
این درحالی است که لزوم تحقیقات در دوران پیش از دانشگاه نیز در کشورهای توسعه‌یافته به اثبات رسیده اما هنوز عزم ملی برای پژوهش در کشور وجود ندارد و تحقیق و پژوهش جدی گرفته نمی‌شود. نمونه بارز این مساله، میزان بودجه تخصیصی به مراکز تحقیقاتی در سال‌های اخیر است.
● مسیری بی‌انتها
با این اوصاف، هنوز هستند پژوهشگرانی که از همان نخستین سال‌های ورود به دانشکده پزشکی، با عشق و علاقه وارد مراکز تحقیقاتی کشور می‌شوند و پا در مسیر بی‌انتهای پژوهش می‌گذارند، با این امید که با فراگیری علم پژوهش، بتوانند ایده‌های خود را عملی سازند و امروز آنها، از دیروز برتر باشد. شاید در این راه، از بسیاری از موانع باید گذشت و مشکلات موجود را حل کرد اما آیا سیاست‌های حاکم بر دنیای تحقیقات، پژوهشگران جوان را در این راه حمایت می‌کنند؟ آیا استعداد و شوق آنها در مسیر صحیح قرار می‌گیرند؟
با کمی جستجو و پرسش از جوانان پژوهشگر می‌توان به این جواب از پیش مشخص رسید که هیچ‌یک از آنان از وضعیت موجود رضایت کامل ندارند و معتقدند نمی‌توانند استعدادهای خدادادی خود را در این زمینه شکوفا کنند. آنان محیط کاری نامناسب، قوانین ناکارا و امکانات محدود را از جمله مشکلات بخش تحقیقات در ایران می‌دانند و معتقدند تا زمانی که این مشکلات حل نشود، امکان حفظ نیروهای متخصص چندان هم آسان نخواهد بود و همچنان فرار مغزها ادامه خواهد داشت و ایران در صدر فهرست فرار مغزها در دنیا باقی خواهد ماند.
● آموزش یا پژوهش؟
یکی دیگر از مشکلات پژوهش از زبان بسیاری از پژوهشگران، حاکمیت نظام آموزشی بر نظام پژوهشی در کشور است. ایران کشوری «آموزش محور» است که پژوهش در قالب آن تعریف شده و هیچ‌گاه پژوهش، خود به عنوان محور اصلی مورد توجه قرار نگرفته است. از سوی دیگر بسیاری از دانشجویان پزشکی از آینده شغلی خود در دنیای پژوهش مطمئن نیستند. با این وضعیت آیا می‌توان نیروهای متخصص را در دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی نگه‌داشت و آنها را به کار در داخل کشور ترغیب کرد؟ اگر آنها از کشور مهاجرت می‌کنند، نه به دلیل آنکه رفاه ندارند بلکه چون نمی‌توانند فکر و ایده خود را عملی کنند، تن به غربت می‌دهند. آنان به امید دنیایی بهتر به آن‌سوی مرزها پرواز می‌کنند و در واقع از مراکز تحقیقاتی کشور،به منزله سکوی پرتاب سود می‌برند. البته در این میان نیز مورد برخی بی‌مهری‌ها قرار می‌گیرند و خود نیز نردبان ترقی گروهی از اساتیدی می‌شوند که تنها به طی طریق خود فکر کرده و رتبه‌های بالاتر دانشگاهی را در نظر دارند و در این راه، به تنها کسانی که فکر نمی‌کنند و ارزش کارهای آنها برایشان مهم نیست، پژوهشگرانی هستند که با تمام وجود در خدمت جامعه علمی کشور هستند.
● منابع خدادادی
هرساله در دانشگاه‌ها و مجامع تحقیقاتی، پژوهش‌های گوناگونی صورت می‌گیرد اما با وجود چنین پژوهش‌هایی همچنان جامعه ما جزو جوامع در حال توسعه تلقی می‌شود، امری که شایسته ایران با تمدنی بسیار غنی نیست. بر این اساس باید به گونه‌ای فرهنگ ‌سازی کنیم تا افکار عمومی باور کنند که پژوهش یکی از جنبه‌های جدایی‌ناپذیر حرفه پزشکی است که اگر پژوهش نباشد، بهداشت و مراقبت نیز نخواهد بود. با توجه به اینکه سرزمین ما سرشار از منابع خدادادی است و ما معتقدیم بزرگ‌ترین سرمایه کشور جوانان ‌هستند، بی‌شک فردای ایران در گروی همت والای این عزیزان است بنابراین حمایت از پژوهشگران جوان در حقیقت حفظ سرمایه‌های اصلی این کشور است. همواره به یاد داشته ‌باشیم که دانشجویان پزشکی امروز، دانشگران بالینی فردا نخواهند شد، مگر اینکه از امروز برای تربیت آنان برنامه‌ای باشیم.
منبع : هفته نامه سپید