چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


رفتارهای فرهنگی ایرانیان‌در سیستان و بلوچستان‌


رفتارهای فرهنگی ایرانیان‌در سیستان و بلوچستان‌
استان سیستان و بلوچستان حدود ۱۱ درصد مساحت كشور را دربرگرفته است. یعنی با ۱۸۷ هزار و ۵۰۲ كیلومتر یكی از پهناورترین استان‌های كشور به شمار می‌رود. جمعیت این استان بالغ بر ۱ میلیون و ۷۲۲ هزار و ۵۷۹ نفر گزارش شده است كه نزدیك به ۳ درصد جمعیت كل كشور را شامل می‌شود. این استان در جنوب شرقی ایران در همسایگی افغانستان و پاكستان واقع شده است. نكته حائز اهمیت این است كه استان سیستان و بلوچستان یكی از جوان‌ترین استان‌های كشور بوده به طوری كه قریب به ۴۹ درصد از جمعیت كل استان در رده سنی كمتر از ۱۵ سال قرار دارند. جوانی جمعیت و همچنین مجاورت با كشورهای افغانستان و پاكستان و مهاجرت قومیت‌های افغان و پاكستانی مسایلی را از جمله ازدواج میان جوانان سیستان و بلوچستان با كشورهای همسایه و نفوذ فرهنگ هرچه بیشتر كشورهای همسایه به این استان، قاچاق مواد مخدر و ... پدید آورده است كه به گفته استاندار سیستان و بلوچستان هنوز تحقیقات مدون و بهنگامی در این خصوص صورت نگرفته است. این مسئله در كنار عواملی چون قومیت‌های داخلی استان و همچنین عدم امنیت مرزی ضرورت‌هایی را ایجاد می‌كند كه پژوهش‌هایی در این خصوص انجام شود اما محدودیت اعتبارات و كمبود امكانات موجود، سبب شده است كه كار كمی در این زمینه صورت گیرد. در این شماره علاوه بر برخی پژوهش‌های انجام شده در استان سیستان و بلوچستان، دو پژوهش رفتارهای فرهنگی ایرانیان و ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان نیز معرفی شده است. همچنین گفت‌وگویی با حسین امینی استاندار سیستان و بلوچستان در زمینه وضعیت پژوهش در این استان صورت گرفته كه می‌خوانید:
طراحی پژوهش "فعالیت‌ و مصرف كالاهای فرهنگی در زاهدان" توسط طرح‌های ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، انجام شده است.
جمعیت آماری تحقیق حاضر ۴۸۴ خانوار است كه با روش نمونه‌گیری دو مرحله‌ای انجام شده است.
این پژوهش در ۱۸ فصل، ویژگی‌های نمونه، زمان فراغت ایام هفته، كتاب و كتاب‌خوانی، روزنامه و مجله‌خوانی، استفاده از رادیو تلویزیون، ویدئو، ضبط‌صوت، رفتن به سینما و تئاتر، فعالیت مذهبی، اجتماعی، هنری و دستی، گردش و تفریح، مسافرت، ورزش، بازی، تسهیلات فرهنگی و تقاضاهای فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است.
ویژگی‌های فردی جمعیت نمونه مورد بررسی شده از لحاظ سنی به ۶ گروه تقسیم شده است. ۸‌/‌۲۰ درصد در گروه سنی ۶-۱۱ ساله، ۸‌/‌۲۸ درصد ۱۲-۱۸، ۵‌/‌۱۶ درصد ۱۹-۲۵، ۲۰ درصد ۲۶-۴۰، ۲۰ درصد ۴۱-۶۴ و ۶‌/‌۱ درصد بالای ۶۴ سال قرار دارند. در نمونه مورد بررسی ۸‌/‌۵۰ درصد زن و بقیه مرد هستند. ۴‌/‌۱۷ درصد سرپرست خانوار، ۱‌/‌۱۶ درصد همسر، ۸‌/‌۶۲ درصد فرزند و ۷‌/‌۳ درصد سایر بستگان سرپرست هستند. همچنین ۲‌/‌۳۷ درصد نمونه دارای همسر، ۳‌/‌۲ درصد بدون همسر بر اثر فوت یا طلاق و ۵‌/‌۶۰ درصد مجرد (هرگز ازدواج نكرده) هستند. ۳‌/‌۵۰ درصد جمعیت نمونه شیعه و ۷‌/‌۴۹ درصد سنی هستند. حدود ۴‌/‌۹۶ درصد جمعیت نمونه قادر به فهم زبان فارسی هستند. ۸‌/‌۵۴ درصد قادر به درك زبان بلوچی، ۸‌/‌۰ درصد تركی، ۶‌/‌۰ درصد انگلیسی و ۵‌/‌۰ درصد عربی هستند.
سطح تحصیلات جمعیت نمونه نشانگر آن است كه ۶‌/‌۲۰ درصد نمونه بی‌سواد، ۹‌/‌۳۷ درصد دارای تحصیلات ابتدایی، ۸‌/‌۳۴ درصد متوسطه و ۶‌/‌۶ درصد دارای تحصیلات عالی هستند. ۴ نفر نیز دارای تحصیلات حوزوی هستند. مقایسه سطح تحصیلات‌ زنان و مردان نشان می‌دهد،‌ زنان و مردان در سطح تحصیلات ابتدایی تفاوت چندانی با یكدیگر ندارند،‌ اما نسبت بی‌سوادی در بین زنان بیش از مردان یعنی ۶‌/‌۲۰ درصد در مقابل ۲‌‌/‌‌۱۵ درصد و نسبت تحصیلات متوسطه و عالی در بین مردان بیشتر از زنان یعنی ۴۰ و ۴‌/‌۷ در مقابل ۶‌/‌۲۹ و ۷‌/‌۵ درصد است.
منزلت شغلی سرپرستان جمعیت نمونه ۹‌/‌۲ درصد سرپرستان خانواده‌ها دارای منزلت بالاست.
۲‌/‌۱۲ درصد دارای منزلت شغلی متوسط رو به بالا، ۵‌/‌۳۲ درصد متوسط، ۶‌/‌۲۹ درصد متوسط رو به پایین و ۲۳ درصد پایین است. در فصل زمان فراغت ایام هفته در روزهای معمول هفته، بین ۱ تا ۱۸ ساعت در نوسان و متوسط آن ۴‌/‌۵ ساعت است. به طوری كه زمان فراغت ۶ درصد افراد ۱ ساعت، ۱۶ درصد ۲، ۱۴ درصد ۳، ۸‌/‌۱۴ درصد ۴، ۷‌/‌۹ درصد ۵، ۲‌/‌۹ درصد ۶، ۹‌/‌۱۴ درصد ۷-۹ و ۴‌/‌۱۵ درصد بیش از ۹ ساعت است.
زمان فراغت روزهای تعطیل هفته هم بین ۱ تا ۱۸ ساعت در نوسان و متوسط آن ۲۷‌/‌۷ ساعت است. زمان فراغت ۴‌/‌۴ درصد افراد ۱‌ساعت،‌۶‌/‌۸ درصد ۲، ۱‌/‌۹ درصد ۳، ۳‌/‌۱۰ درصد ۴، ۹‌/‌۸ درصد ۵، ۲‌/‌۷ درصد ۶، ۷‌/‌۱۵ درصد ۷-۹ و ۸‌/‌۳۵ درصد بیش از ۹ ساعت است.
در فصل كتاب و كتاب‌خوانی ۷‌/‌۷۷ درصد از خانواده پاسخگوها به مطالعه می‌پردازند و ۳‌/‌۲۲ درصد هیچ مطالعه‌ای نمی‌كنند. از بین خانواده‌هایی كه اهل مطالعه بودند ۹‌/‌۷۲ درصد كتاب درسی و ۲‌/‌۸۲ درصد كتاب غیردرسی مطالعه می‌كردند.
همچنین از بین انواع كتابی كه این افراد مطالعه می‌كردند ۳‌/‌۱۴ درصد كتاب دینی و ۲‌/‌۱۳ درصد كتاب داستان و رمان بود كه بالاترین درصد كتاب‌ها را شامل می‌شد. در مرتبه بعد باید از كتب كودكان، كمك‌درسی و شعر و ادب با حدود ۱۰ درصد یاد كرد. در مرتبه سوم كتب تاریخی قرار دارد كه با ۶ درصد نمایان است. نسبت مطالعه سایر كتب زیر ۳ درصد است. می‌توان مشاهده كرد كه ۱‌/‌۵۹ درصد جمعیت اهل مطالعه از كتابخانه‌های محل كار، تحصیل، عمومی، مسجد، كتابفروشی و دوستان كتاب به امانت می‌گیرند. به طوری كه ۸‌/‌۱۴ درصد از یك محل،‌۷‌/‌۶ درصد از ۲ و ۶‌/‌۳ درصد از بیش از ۲ محل كتاب به امانت می‌گیرند. در اینجا مشاهده می‌شود، ۶ درصد جمعیت باسواد از كتابخانه‌های عمومی،‌ ۳‌/‌۱۱ درصد از كتابخانه محل تحصیل، ۵‌/‌۱ درصد از كتابخانه محل كار، ۲‌/‌۲ درصد از كتابخانه مسجد و حسینیه و اماكن مذهبی، ۲‌/‌۹ درصد از دوستان و آشنایان و ۶‌/‌۹ درصد از كتابفروشی‌ها كتاب به امانت می‌گیرند. نسبت‌ها در جمعیت اهل مطالعه به این نحو است: ۲‌/‌۱۴ درصد از كتابخانه عمومی، ۴‌/‌۲۶ درصد از كتابخانه محل تحصیل، ۵‌/‌۳ درصد از كتابخانه محل كار، ۱‌/‌۵ درصد از مسجد و حسینیه، ۵‌/‌۲۱ درصد از دوستان و آشنایان و ۶‌/‌۲۲ درصد از كتابفروشی‌ها. به طوری كه امانت كتاب، مربوط به محل تحصیل و كمترین آن مربوط به محل كار است.
در بین جمعیت مورد مطالعه ۵‌/‌۵۹ درصد خانواده اظهار داشتند كه هیچ كتاب غیردرسی نخریده‌اند. ۸‌/‌۲۴ درصد بین یك تا ۵ كتاب،‌۷‌/‌۹ درصد ۶-۱۰ و ۶ درصد خانواده‌ها بیش از ۱۰ كتاب در طول سال خریداری كرده‌اند. میانگین تعداد كتاب‌ خریداری شده در طول یك سال توسط خانواده‌ها ۱‌/‌۳ كتاب است.
براساس یافته‌های این كتاب نشان می‌دهد كه با بهبود وضع اقتصادی خانواده نسبت مطالعه، موجودی و خرید كتاب افزایش می‌یابد، اما در میانگین زمان مطالعه اعضا تفاوتی وجود ندارد.
با بررسی رابطه مطالعه كتاب با سن، جنس، تحصیلات، نوع فعالیت، وضع تأهل و زبان (قومیت) و در كل ویژگی افراد و مطالعه كتاب نشان می‌دهد كه با افزایش سن تا ۲۵ سالگی، نسبت مطالعه افزایش و بعد از آن رو به كاهش می‌گذارد. زنان بیش از مردان، دانشجویان بیش از سایر گروه‌های فعالیت، افراد دارای همسر كمتر از افراد مجرد و فارس زبان‌ها بیش از بلوچ‌ها به مطالعه كتاب می‌پردازند و با افزایش تحصیلات، نسبت مطالعه افزایش می‌یابد به لحاظ تعداد، در بین گروه‌های سنی، ۵‌/‌۷۸ درصد افراد مطالعه را افراد ۶-۲۵ ساله، در بین گروه‌های تحصیلی، ۸۶ درصد را افراد دارای تحصیلات ابتدایی و متوسطه، در بین گروه‌های فعالیت، ۶۴ درصد را محصلان و دانشجویان تشكیل می‌دهند. بر این اساس می‌توان گفت، به لحاظ حجم،‌ هسته اصلی اهل مطالعه را محصلان و دانشجویان تشكیل می‌دهند.
در فصل روزنامه و مجله‌خوانی ۲‌/‌۶۲ درصد افراد نمونه به مطالعه روزنامه و مجله می‌پردازند و ۸‌/‌۳۷ درصد هیچ نوع مطالعه‌ای در این خصوص نمی‌كنند. ۲‌/‌۳۸ درصد جمعیت باسواد اهل مطالعه مطبوعات هستند. ۸‌/‌۱۸ درصد خانواده‌های نمونه یك نشریه، ۹‌/‌۱۶ درصد ۲، ۸‌/‌۱۲ درصد ۳ و ۴‌/‌۱۳ درصد ۴-۵ نشریه مطالعه می‌كنند.
از بین افرادی كه به نوع نشریه مورد مطالعه اشاره كرده‌اند ۳‌/‌۱۵ درصد خانواده‌ها عنوان "روزنامه ورزشی"، ۱۳ درصد "مجله ورزشی"، ۳‌/‌۳ درصد "مجله هفتگی" ۳‌/‌۰ درصد مجلات خارجی را یاد كردند و ۳ درصد از آنها نیز از نشریاتی یاد كرده‌اند كه در فهرست مطبوعات دارای مجوز از اداره كل مطبوعات داخلی نبوده است. بنابراین نتایج این بررسی‌ها بیانگر این است كه بیشترین مطالعه از آن روزنامه همشهری و در مرتبه بعد نشریه محلی "روز درا" قرار دارد. لازم به ذكر است نشریاتی كه ۱‌/‌۸۲ درصد خانواده‌ها مطالعه می‌كنند در گستره بین‌المللی و سراسری توزیع می‌شود. ۸‌/‌۱۰ درصد محلی زاهدان و سیستان و بلوچستان و ۱‌/‌۷ درصد محلی و منطقه‌ای سایر شهرها و استان‌هاست. بنابراین می‌توان گفت: سهم نشریات محلی در مصرف فرهنگی شهر زاهدان،‌۸‌/‌۱۰ درصد است. در صورتی كه این نسبت را به تعداد خانواده‌ها بسنجیم، می‌توان گفت حدود ۱۸ درصد خانواده‌ها خواننده نشریه محلی هستند.
سابقه نشریه‌خوانی ۴‌/‌۱۹ درصد خانواده‌های اهل مطالعه روزنامه، در شهر زاهدان،‌ ۶ ماه و كمتر از آن است . ۷‌/‌۱۸ درصد بین ۶ ماه تا یك سال،‌ ۵‌/‌۲۰ درصد ۱ تا ۲ سال،‌۸‌/‌۱۴ درصد ۲ تا ۳ سال، ۱۱ درصد ۳ تا ۴ سال و ۵‌/‌۱۵ درصد بیش از ۴ سال است.
درصد تراكمی نشان می‌دهد، سابقه روزنامه‌خوانی ۷‌/‌۵۸ درصد خانواده‌ها حداكثر ۵‌/‌۲ سال است.
در فصل استفاده از رادیو ۴‌/‌۶۸ درصد خانواده‌های نمونه شهر زاهدان دارای رادیو هستند و ۶‌/‌۳۱ درصد پاسخ منفی داده‌اند. از بین استفاده‌كنندگان رادیو ۶‌/‌۶۲ درصد خانواده‌ها حداقل یكی از اعضا اهل گوش‌دادن به رادیوست. محاسبه نسبت استفاده‌كنندگان در هر خانواده به تعداد اعضا نشان می‌دهد، به طور متوسط ۳۵‌/‌۰ درصد اعضای خانواده‌ها از رادیو استفاده می‌كنند. اگر نسبت‌ها را به جمعیت افراد محاسبه كنیم، در جمعیت ۲۷۷۴ نفری ۶ساله و بیشتر، ۲‌/‌۳۳ درصد از رادیو استفاده می‌كنند. حدود روشن ماندن رادیو در خانواده‌هایی كه رادیو داشته‌اند در شبانه‌روز به طور متوسط ۱۲۸ دقیقه (حدود ۲ ساعت) است و همچنین ۴۴ درصد از خانواده‌هایی كه از رادیو استفاده می‌كردند علاقه‌مند به اخبار بودند كه بالاترین درصد را شامل می‌شود.
قابل ذكر است ۲‌/‌۵۰ درصد خانواده‌هایی كه دارای رادیو هستند اظهار داشته‌اند كه از رادیوی خارجی استفاده می‌كنند. اگر نسبت را به كل جمعیت بسنجیم مقدار آن ۳‌/‌۳۴ درصد خواهد بود. ۱۰۰ درصد از خانواده‌هایی كه رادیو خارجی گوش می‌كردند از ایستگاه رادیو بی.بی.سی استفاده می‌كنند.
براساس بررسی‌های انجام شده درخصوص پایگاه اقتصادی - اجتماعی و استفاده از رادیو نشان می‌دهد كه با بهبود وضع اقتصادی خانواده‌ها، داشتن رادیو و استفاده از آن در خانواده افزایش یافته، اما مدت استفاده كاهش می‌یابد. همچنین با بهبود وضع اقتصادی، نسبت استفاده از رادیو خارجی افزایش می‌یابد.یافته‌ها نشان می‌دهد كه با افزایش سن و تحصیلات،‌استفاده از رادیو افزایش می‌یابد. مردان بیش از زنان، افراد شاغل و دانشجو بیش از سایر گروه‌های فعالیت، افراد دارای همسر بیش از افراد مجرد و فارسی‌زبان‌ها بیش از بلوچ‌ها از رادیو استفاده می‌كنند.
در فصل استفاده از تلویزیون ۱‌/‌۹۱ درصد از پاسخگویان اظهار داشته‌اند كه در منزل تلویزیون دارند و ۹‌/‌۸ درصد فاقد تلویزیون هستند. می‌توان گفت ۱‌/‌۸۶ درصد افراد بالای ۶ سال از تلویزیون استفاده می‌كنند. آنهایی كه تلویزیون تماشا نمی‌كنند عمدتاً به دلیل فقدان آن در منزل است. از بین افرادی كه درخصوص میانگین مدت روشن بودن تلویزیون پاسخ گفته‌اند حداقل زمان روشن بودن را ۶۰ دقیقه و حداكثر را ۱۰۲۰ دقیقه عنوان كرده‌اند كه میانگین آن ۵۸۷ دقیقه است.
پژوهش‌ها نشان می‌دهد كه با افزایش سن نسبت استفاده از تلویزیون كاهش می‌یابد. افراد بی‌سواد كمتر از افراد باسواد، افراد دارای همسر كمتر از افراد مجرد و فارسی‌زبان‌ها بیش از بلوچ‌ها و زنان و مردان به یك اندازه از تلویزیون استفاده می‌كنند.
در فصل استفاده از ویدئو ۲۰ درصد از پاسخگویان ویدئو تماشا می‌كنند و ۸۰ درصد تماشا نمی‌كنند. ۴‌/‌۱۳ درصد از پاسخگویان مدعی بودند كه در خارج از منزل نیز ویدئو تماشا می‌كنند. بیشترین استفاده‌كنندگان از ویدئو به تماشای فیلم‌های سینمایی می پردازند.
۵‌/‌۱۹ درصد از افراد در خانواده‌‌هایی زندگی می‌كنند كه ویدئو دارند یا اعضای آن ویدئو تماشا می‌كنند. ۹‌/‌۸۶ درصد اعضای این خانواده‌ها بین ۱ تا ۴ نوع برنامه را تماشا می‌كنند.
متوسط زمان استفاده از ویدئو برای حدود ۶۰ درصد جمعیت دارای ویدئو، ۲ ساعت و بیشتر در هفته است. این نسبت در كل جمعیت ۱۲ درصد است. درصورتی كه مقوله "بیش از ۲ ساعت" را به حساب آوریم، میانگین زمان استفاده برای جمعیت دارنده ویدئو ۹۴ دقیقه و برای كل جمعیت ۱۸ دقیقه در هفته است.
مجموع نتایج حاكی از آن است كه پایگاه اقتصادی - اجتماعی خانواده در داشتن ویدئو و نوع برنامه مورد استفاده مؤثر است. پایگاه اقتصادی - اجتماعی بالاتر با برخورداری بیشتر در سرمایه فرهنگی ویدئو، افزایش تماشای برنامه‌های آموزشی و كارتن همراه است.
ویژگی‌های فردی استفاده‌كنندگان ویدئو در خانواده‌هایی كه ویدئو دارند، تا سن ۲۵ سالگی تماشا افزایش و بعد از آن كاهش می‌یابد. دانشجویان و محصلان بیش از سایر گروه‌های فعالیت، افراد مجرد بیش از افراد دارای همسر، فارس‌زبان‌ها بیش از بلوچ‌ها به تماشای ویدئو می‌پردازند. با افزایش تحصیلات نیز نسبت تماشای ویدئو افزایش می‌یابد.
درخصوص نوع برنامه تا سن ۱۸ سالگی با افزایش سن، تماشای برنامه‌های آموزشی افزایش و بعد از آن كاهش می‌یابد. محصلان و دانشجویان بیش از سایر گروه‌های فعالیت و افراد مجرد بیش از متأهلان از برنامه‌های آموزشی استفاده می‌كنند. با افزایش تحصیلات استفاده از این نوع برنامه افزایش می‌یابد.
در فصل استفاده از ضبط‌صوت در ۵‌/‌۵۴ درصد خانواده‌ها ضبط صوت وجود دارد و ۵‌/‌۴۵ درصد فاقد ضبط صوت هستند.
در مورد نوع نوار صوتی مورد استفاده اعضا ۸‌/‌۸۴ درصد خانواده‌های دارای ضبط صوت از نوار موسیقی و سرود، ۱‌/‌۵۱ درصد نوار قرآن و ۲۸ درصد نوار عزاداری استفاده می‌كنند.
نتایج این بررسی‌ها در جهت ارزیابی رابطه استفاده از ضبط‌صوت و پایگاه اقتصادی - اجتماعی خانواده داشتن ضبط صوت نوع نوار صوتی و تعداد نوار صوتی موجود در منزل با شاخص ارزشی منطقه سكونت، وضع اقتصادی و منزلت شغلی تقاطع داده شده است.
در فصل دیگر رفتن به سینما و تئاتر مورد بررسی قرار گرفته است. ۸‌/‌۱۷ درصد از اعضای پاسخگویان به سینما می‌روند و ۲‌/‌۸۲ درصد نمی‌روند. میانگین تماشای فیلم در جمعیت سینما رو در سال ۲‌/‌۴ فیلم و در سال گذشته ۲‌/‌۴ است. سرانه تماشای فیلم در كل جمعیت در سال ۴‌/‌۰ و در سال گذشته ۴‌/‌۰ فیلم است. در طبقه‌بندی نسبت تماشای فیلم مشاهده می‌شود ۷۸ درصد افراد سنیمارو در سال به تماشای ۱ تا ۴ و ۲۲ درصد به تماشای بیش از ۴ فیلم می‌روند.
برای ۹‌/‌۲۷ درصد خانواده‌ها فیلم دو زن از جمله سه فیلم آخری است كه اعضای آنها به تماشای آن رفته‌اند.در جهت ارزیابی رابطه رفتن به سینما و پایگاه اقتصادی - اجتماعی خانواده،‌ سینما رفتن اعضای خانواده با شاخص‌های ارزش منطقه سكونت، وضع اقتصادی و منزلت شغلی تقاطع داده شد. مجموعه این نتایج حاكی از آن است كه پایگاه خانواده‌ها در رفتن به سینما مؤثر است. پایگاه اقتصادی - اجتماعی بالاتر با سینما رفتن بیشتر همراه است.
درخصوص ویژگی‌های فردی رابطه آن با رفتن به سینما مشاهده می‌شود كه تا ۲۵ سالگی با افزایش سن، رفتن به سینما و تعداد دفعات تماشای فیلم افزایش و بعد از آن كاهش می‌یابد. لازم به ذكر است با افزایش سطح تحصیلات نسبت سینما رفتن افزایش می‌یابد. اما متوسط تماشای فیلم بین گروه‌های تحصیلی مختلف تفاوتی ندارد. از جهت تماشای فیلم و موارد رفتن به سینما، مردان بیش از زنان،‌ بلوچ‌ها بیش از فارسی‌زبان‌ها و افراد خانه‌دار كمتر از سایر گروه‌های فعالیت، فیلم تماشا می‌كنند. بین افراد مجرد و متأهل در این زمینه تفاوت محسوسی وجود ندارد.
در فصل فعالیت اجتماعی ۹‌/‌۱۸ درصد افراد پاسخگوی ۱۵ سال و بیشتر در یك یا چند فعالیت اجتماعی شركت و ۹‌/‌۸۱ درصد در هیچ یك از فعالیت‌ها شركت نمی‌كنند. حدود ۶ درصد از جمعیت شركت‌كننده در فعالیت‌های اجتماعی در بسیج و انجمن خانه و مدرسه شركت دارند. ۴ تا ۵‌/‌۲ درصد در صندوق‌های قرض‌الحسنه، خیریه و هیأت امنای مسجد قرار دارد. كم‌ترین نسبت مشاركت مربوط به تشكل‌های سیاسی است با حدود ۳‌/‌۰ درصد.
در صورتی كه مشاركت هر عضو خانواده را در فعالیت‌های اجتماعی به مانند فعالیت اجتماعی خانواده به حساب آوریم، می‌توان گفت از ۱‌/‌۴۰ درصد خانواده‌های نمونه، حداقل یك یك نفر در فعالیت‌های اجتماعی مشاركت دارند و از ۹‌/‌۵۹ درصد خانواده‌ها هیچ فردی در مقولات مورد پرسش شركت ندارد.
بررسی‌ها در جهت ارزیابی رابطه مشاركت در فعالیت اجتماعی در خانواده و پایگاه اقتصادی - اجتماعی خانواده بیانگر آن است كه با افزایش ارزش منطقه سكونت و بهبود وضع اقتصادی، مطلق مشاركت اجتماعی خانواده‌‌ها و فعالیت در كلیه موارد مورد پرسش افزایش می‌یابد.
بنابراین مجموع نتایج حاكی از آن است كه پایگاه خانواده‌ها در مشاركت اجتماعی اعضای خانواده و نوع فعالیت آنها مؤثر است.
بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد كه با افزایش سن، نسبت مشاركت در انجمن اسلامی كاهش و با افزایش تحصیلات افزایش می‌یابد. مردان و زنان به یك اندازه، دانشجویان بیش از سایر گروه‌های فعالیت و افراد مجرد بیش از افراد دارای همسر در انجمن‌های اسلامی فعالند. همچنین با افزایش سن و تحصیلات ، نسبت فعالیت در انجمن‌های خیریه و صندوق‌های قرض‌الحسنه افزایش می‌یابد. مردان بیش از زنان، افراد شاغل بیش از سایر گروه‌های فعالیت، افراد متأهل بیش از افراد مجرد و فارس‌زبان‌ها بیش از بلوچ‌ها در این زمینه فعالیت دارند.
مجموع نتایج بررسی‌های پایگاه اقتصادی - اجتماعی و رفت‌وآمد خانواده‌ها حاكی از آن است كه پایگاه خانواده‌ها در نوع و میزان رفت‌وآمد خانواده با دیگران تأثیر دارد. با بالا رفتن پایگاه خانواده، حجم رفت‌وآمد با دیگران و نسبت رفت و آمد با دوستان و همكاران افزایش می‌یابد.
در فصل گردش و تفریح نتایج بیانگر آن است كه در ۴‌/‌۵۷ درصد خانواده‌ها حداقل یك نفر اهل رفتن به پارك و مراكز تفریحی و در ۱‌/‌۲۸ درصد اهل بازدید از نمایشگاه، موزه و جشنواره است. در ۶‌/‌۴۸ درصد خانواده‌ها حداقل یك نفر اهل گردش در بازار و خیابان، در ۲‌/‌۱۹ درصد اهل قدم زدن در خیابان‌اند.
بررسی‌ها نشان می‌دهد با افزایش ارزش منطقه سكونت و بهبود وضع اقتصادی نسبت رفتن به پارك و مراكز تفریحی و گردش در خیابان و بازار افزایش می‌یابد، در حالی كه در‌ مورد قدم زدن در خیابان و بازدید از نمایشگاه چنین نیست. خانواده‌های دارای منزلت شغلی بالا بیش از دو گروه متوسط و پایین به گردش در خیابان و بازار و قدم زدن می‌پردازند. در فصل تسهیلات فرهنگی بررسی‌ها حاكی از آن است كه كمترین فاصله از آن مسجد و حسینیه است. در مرتبه بعد فاصله تا فضای سبز قرار دارد. بیشترین فاصله از آن كتابفروشی است كه میانگین آن نزدیك به ۵‌/‌۲ كیلومتر است.
با مقایسه میانگین فاصله خانواده‌ها در مناطق پنجگانه شهر با یكدیگر و بررسی برخورداری مناطق مختلف از تسهیلات فرهنگی نتایج حاكی از آن است كه در برخورداری از امكاناتی چون كتابفروشی، دكه مطبوعاتی، ویدئو كلوپ، پارك و مراكز ورزشی، بین مناطق مختلف شهر تفاوت وجود دارد و با افزایش ارزش سكونت فاصله از این مراكز كاهش می‌یابد. به عبارت دیگر امكان دسترسی خانواده‌ها به این مراكز بیشتر می‌شود. اما در مورد مسجد، این رابطه معكوس است. در بررسی رابطه بین مطالعه كتاب،‌ روزنامه‌خوانی، تماشای ویدئو، پارك رفتن، ورزش كردن و انجام فعالیت مذهبی می‌توان گفت، كه فاصله تا مراكز فرهنگی با مصرف فرهنگی خانواده رابطه دارد و با افزایش فاصله نسبت استفاده كاهش می‌یابد.
با حضور متغیر منطقه سكونت (به عنوان شاخص پایگاه اقتصادی - اجتماعی) رابطه معناداری (در سطح خطای كمتر از ۵ درصد) بین مطالعه كتاب و فاصله تا كتابفروشی ملاحظه شد. بنابراین می‌توان گفت علاوه بر اثر پایگاه اقتصادی اجتماعی، فاصله تا كتابفروشی هم بر مطالعه كتاب در خانواده مؤثر است. درفصل تقاضای فرهنگی در پاسخ به این پرسش كه "معمولاً افراد برای زمان فراغت خود فعالیت‌هایی را درنظر دارند كه به علت وجود موانعی چون بی‌پولی، كم‌حوصلگی، عدم امكانات و نظایر آن نمی‌توانند آنچنان كه می‌خواهند آن را سپری كنند. اعضای خانواده‌ شما دوست دارند وقت آزاد (فراغت) خود را در ایام هفته و روزهای تعطیل چگونه بگذرانند؟" افراد در پاسخ به این سئوال توانسته‌اند تا ۵ مورد فعالیت مورد انتظار خود را بیان كنند.
نتایج نشان می‌دهد كه بیشترین فعالیت مورد انتظار برای زمان فراغت ایام هفته و تعطیلات آخر هفته تفریح و گردش است. در مرتبه بعد دید و بازدید و میهمانی اقوام و در مرتبه بعد سفر تفریحی و مطالعه قرار دارد. رفتن به سینما و انجام خیاطی و فعالیت‌های مشابه در مرتبه بعد قرار دارد كه كمتر از ۱۰ درصد خانواده‌ها متقاضی آن هستند.
۳‌/‌۶۲ درصد جمعیت نمونه مانع فعالیت مورد انتظار خود را بی‌پولی، ۷‌/‌۶۴ درصد نداشتن وسیله، ۱‌/‌۳۴ درصد كمبود امكانات در جامعه و ۸‌/‌۳۰ درصد كم‌حوصلگی ذكر كرده‌اند. ۸‌/‌۱۹ درصد هم به مواردی غیر از این اشاره كرده‌اند. در صورتی كه وزن هر مقوله را به مجموعه پاسخ‌ها بسنجیم، می‌توان گفت ۴‌/‌۲۹ درصد موانع ذكر شده بی‌پولی، ۶‌/‌۳۰ درصد نداشتن وسیله، ۱‌/‌۱۶ درصد كمبود امكانات در جامعه و ۵‌/‌۱۴ درصد هم كم‌حوصلگی است.
با افزایش ارزش منطقه سكونت،‌نسبت تقاضا برای مطالعه ، سینما، ورزش برای زمان فراغت ایام هفته افزایش و نسبت تقاضا برای خیاطی، بافتنی و گلدوزی كاهش می‌یابد. در موارد دیگر نیز نظم مشخصی وجود ندارد. نتایج حاكی از آن است كه با افزایش ارزش سكونت، بهبود وضع اقتصادی و بالارفتن رتبه اجتماعی خانواده، نسبت میان بی‌پولی و نداشتن وسیله به عنوان مانع (هم برای زمان فراغت ایام هفته و هم تعطیلات سالانه) كاهش و نسبت میان كم‌حوصلگی و كمبود امكانات به عنوان مانع افزایش می‌یابد. دلیل این تفاوت را می‌توان توانایی و امكان مالی ساكنان مناطق بالا برای برآوردن انتظارات خود و در نتیجه مواجهه آنها با كمبودهای بالفعل در زمینه امكانات دانست. چون تا زمانی كه خانواده به علت كم‌پولی قادر به برآوردن انتظارات اعضا نیست،‌ نسبت به كمبود امكانات حساس و یا مطلع نیست.
منبع : فرهنگ و پژوهش


همچنین مشاهده کنید