سه شنبه, ۱۵ آبان, ۱۴۰۳ / 5 November, 2024
مجله ویستا
بازگشت به قرآن
زندگی سیاسی شادروان مهندس مهدی بازرگان نخستوزیر فقید ایرانرا به سه دوره میتوان تقسیم کرد:
۱. از شهریورماه ۱۳۲۰ تا بهمنماه ۱۳۵۷: در این مدت وی به مخالفت با حکومت استبدادی شاه پرداخت و عملکردهایش بر این امر گواهی میدهند و سوابق درخشانی را به یادگار گذاشته است.
۲. تشکیل دولت موقت: با انقلاب ۲۲ بهمن، بازرگان تنها کسی بود که پس از سقوط نظام شاهنشاهی، برای تشکیل دولت واجدالشرایط شناخته شد.
سوالی که اینک مطرح میشود این است که چرا حضرت امام خمینی، مرحوم مهندس مهدی بازرگان را به ریاست دولت موقت برگزیدند؟در پاسخ به این سوال دکتر سعید برزین استاد دانشکده علوم سیاسی اکستر انگلستان چنین مینویسد: «... قاعدتا دلایل زیر مورد نظر امام خمینی بوده است: بازرگان از اعتبار سیاسی برخوردار بود. اقشاری از مردم عادی با کتابها و افکارش آشنا بودند. عمده نوشتههایش بخاطر دین و به زبان دینی بوده است. از اولین کسانی بود که میخواست اسلام را سیاسی و روحانیون را وارد سیاست کند. در آن مرحله انقلاب، آیتالله خمینی به واقع قصد داشت با مسلمانان لیبرال و حتی ملیون غیرمذهبی از جمله جبهه ملی همکاری کند.
نوپایی و عدم اطمینان گروههای اسلامی به خودشان نیز شهادت بر این مدعا میکرد. مصلحت روز هم چیز دیگری را حکم میکرد. آیتالله خمینی در آن مقطع تاریخی تشخیص داد که به گرایش ملیون مسلمان به رهبری جناح مذهبی و ریاست شخص مهندس بازرگان نیاز است. در آن مقطع زمانی، ملیون مسلمان شریک ائتلاف خوبی تشخیص داده شدند.
ضرورت ائتلاف با آنها چندگانه بود اولا جناح سیاسی دیگری که به تفکر آیتالله خمینی نزدیک باشد و آماده گرفتن قدرت باشد وجود نداشت. ثانیا روحانیون تجربه مدیریت اجتماعی نداشتند. ثالثا بازرگان و ملیون مسلمان در موقعیتی بودند که رهبریشان برای جنبش قابل قبول بود. از نظر زندهیاد مهندس بازرگان قبول پست ریاست دولت موقت چند علت داشت:
۱. بنا به ضرورت و وظیفه و مسوولیت طبیعی و انتظاری که از وی میرفت، ناچار به قبول آن شد.
۲. زمینه شخصی خود مهندس بازرگان هم در پذیرفتن پست نخستوزیری موؤر بود. در پیروزی انقلاب اسلامی احتمال تحقق آرمانهایی را میدید که سالها برای آنها مبارزه کرده بود. بارها در قبال ضرورت فعالیت سیاسی جامعه روحانی سخن رانده بود. اکنون روحانیون را میدید که وارد صحنه سیاسی شدهاند. دهها سال شاهد قهر سیاسی مردم با حکومت و روزه سیاسی «خلق ایران» بود. اکنون او مردم را در صحنه میدید. با پیروزی انقلاب آرزوی دیرینهاش را میتوانست تحقق دهد یا تحقق یافته ببیند. خود بارها گفته بود: «آرزوی دیرینهام را که چهل سال بود تلاش میکردم تا بین این دو برادر اصیل و قدیم یعنی دین و دانش پیوند بزنم انجام گردید و بزرگترین مژده پیروزی و نجات ایران را در آن روز میدیدم.»
۳. بررسی آنچه در دوران نه ماهه دولت موقت روی داد شاهد بر این ادعا است که بازرگان برای به حداقل رساندن خرابیهای ناشی از تحول انقلابی و پیشبرد آرمان دموکراسی و حکومت قانون وارد صحنه شد.حکومت قانونی که سالها برای آرمان آن کار کرده بود اکنون جا داشت که برای تحقق آن بکوشد و تلاشش را به کار بندد.
۴. به دلیل جلوگیری از جنگ داخلی و ایجاد تفرقه، پراکندگی و هرج و مرج در کشورمان.اگر که مهندس بازرگان نبود بسختی میتوان تصور کرد که در آن اوضاع و احوال فرد دیگری با خصوصیات قابل قبول برای این منظور پیدا میشد.
سومین دوره از حیات سیاسی مهندس بازرگان، دوران بعد از دولت موقت است که در عین خانهنشینی، سیاست را پشت نیفکند .مرحوم بازرگان دارای سه اندیشه مهم بود که عبارتند از:
الف) اندیشههای آزادیخواهانه و عبودیت انسان در برابر خداوند و مبارزه با استبداد، استعمار و استثمار که به «سهاس» معروف شد. او این آزادیخواهی را از مولایش علی(ع) به ارث برده بود که میفرمایند: «بنده دیگری مباش زیرا که خداوند تو را آزاد آفریده است.»
ب) بازگشت به قرآن؛ وی در این زمینه مینویسد: «به نظر من امروز باید به اسلام قرآنی برگردیم. سنت ما، قرآن ما است. اگر فقط با دید علمی و جامعهشناسی یا عرفانی یا معرفتشناختی بدون نظر به قرآن و منطق قرآن، به دین نگاه شود، بی حاصل است... اما نوع نگاه به دین انحصاری هم نیست.»
ج) خلوصگرایی دینی و اینکه خالصانه باید در خدمت دین خدا بود.
۱. از شهریورماه ۱۳۲۰ تا بهمنماه ۱۳۵۷: در این مدت وی به مخالفت با حکومت استبدادی شاه پرداخت و عملکردهایش بر این امر گواهی میدهند و سوابق درخشانی را به یادگار گذاشته است.
۲. تشکیل دولت موقت: با انقلاب ۲۲ بهمن، بازرگان تنها کسی بود که پس از سقوط نظام شاهنشاهی، برای تشکیل دولت واجدالشرایط شناخته شد.
سوالی که اینک مطرح میشود این است که چرا حضرت امام خمینی، مرحوم مهندس مهدی بازرگان را به ریاست دولت موقت برگزیدند؟در پاسخ به این سوال دکتر سعید برزین استاد دانشکده علوم سیاسی اکستر انگلستان چنین مینویسد: «... قاعدتا دلایل زیر مورد نظر امام خمینی بوده است: بازرگان از اعتبار سیاسی برخوردار بود. اقشاری از مردم عادی با کتابها و افکارش آشنا بودند. عمده نوشتههایش بخاطر دین و به زبان دینی بوده است. از اولین کسانی بود که میخواست اسلام را سیاسی و روحانیون را وارد سیاست کند. در آن مرحله انقلاب، آیتالله خمینی به واقع قصد داشت با مسلمانان لیبرال و حتی ملیون غیرمذهبی از جمله جبهه ملی همکاری کند.
نوپایی و عدم اطمینان گروههای اسلامی به خودشان نیز شهادت بر این مدعا میکرد. مصلحت روز هم چیز دیگری را حکم میکرد. آیتالله خمینی در آن مقطع تاریخی تشخیص داد که به گرایش ملیون مسلمان به رهبری جناح مذهبی و ریاست شخص مهندس بازرگان نیاز است. در آن مقطع زمانی، ملیون مسلمان شریک ائتلاف خوبی تشخیص داده شدند.
ضرورت ائتلاف با آنها چندگانه بود اولا جناح سیاسی دیگری که به تفکر آیتالله خمینی نزدیک باشد و آماده گرفتن قدرت باشد وجود نداشت. ثانیا روحانیون تجربه مدیریت اجتماعی نداشتند. ثالثا بازرگان و ملیون مسلمان در موقعیتی بودند که رهبریشان برای جنبش قابل قبول بود. از نظر زندهیاد مهندس بازرگان قبول پست ریاست دولت موقت چند علت داشت:
۱. بنا به ضرورت و وظیفه و مسوولیت طبیعی و انتظاری که از وی میرفت، ناچار به قبول آن شد.
۲. زمینه شخصی خود مهندس بازرگان هم در پذیرفتن پست نخستوزیری موؤر بود. در پیروزی انقلاب اسلامی احتمال تحقق آرمانهایی را میدید که سالها برای آنها مبارزه کرده بود. بارها در قبال ضرورت فعالیت سیاسی جامعه روحانی سخن رانده بود. اکنون روحانیون را میدید که وارد صحنه سیاسی شدهاند. دهها سال شاهد قهر سیاسی مردم با حکومت و روزه سیاسی «خلق ایران» بود. اکنون او مردم را در صحنه میدید. با پیروزی انقلاب آرزوی دیرینهاش را میتوانست تحقق دهد یا تحقق یافته ببیند. خود بارها گفته بود: «آرزوی دیرینهام را که چهل سال بود تلاش میکردم تا بین این دو برادر اصیل و قدیم یعنی دین و دانش پیوند بزنم انجام گردید و بزرگترین مژده پیروزی و نجات ایران را در آن روز میدیدم.»
۳. بررسی آنچه در دوران نه ماهه دولت موقت روی داد شاهد بر این ادعا است که بازرگان برای به حداقل رساندن خرابیهای ناشی از تحول انقلابی و پیشبرد آرمان دموکراسی و حکومت قانون وارد صحنه شد.حکومت قانونی که سالها برای آرمان آن کار کرده بود اکنون جا داشت که برای تحقق آن بکوشد و تلاشش را به کار بندد.
۴. به دلیل جلوگیری از جنگ داخلی و ایجاد تفرقه، پراکندگی و هرج و مرج در کشورمان.اگر که مهندس بازرگان نبود بسختی میتوان تصور کرد که در آن اوضاع و احوال فرد دیگری با خصوصیات قابل قبول برای این منظور پیدا میشد.
سومین دوره از حیات سیاسی مهندس بازرگان، دوران بعد از دولت موقت است که در عین خانهنشینی، سیاست را پشت نیفکند .مرحوم بازرگان دارای سه اندیشه مهم بود که عبارتند از:
الف) اندیشههای آزادیخواهانه و عبودیت انسان در برابر خداوند و مبارزه با استبداد، استعمار و استثمار که به «سهاس» معروف شد. او این آزادیخواهی را از مولایش علی(ع) به ارث برده بود که میفرمایند: «بنده دیگری مباش زیرا که خداوند تو را آزاد آفریده است.»
ب) بازگشت به قرآن؛ وی در این زمینه مینویسد: «به نظر من امروز باید به اسلام قرآنی برگردیم. سنت ما، قرآن ما است. اگر فقط با دید علمی و جامعهشناسی یا عرفانی یا معرفتشناختی بدون نظر به قرآن و منطق قرآن، به دین نگاه شود، بی حاصل است... اما نوع نگاه به دین انحصاری هم نیست.»
ج) خلوصگرایی دینی و اینکه خالصانه باید در خدمت دین خدا بود.
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست