جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

تنها یک خلا اما بزرگ...!


تنها یک خلا اما بزرگ...!
آن هنگام که طاق کسری را می‌ساختند و یا ستون‌های بزرگ تخت جمشید استوار می‌شد، طبیعتا ما به اندازه امروز امکان دسترسی به دانش معماری را نداشتیم و تکنولوژی نیز به اندازه امروز پیشرفت نکرده بود که بخواهیم برای حسرت خوردن به گذشته، معماران و یا معماری عصر خویش را مورد عطاب قرار دهیم!
پس در طول این سالیان بر ما چه رفته که با همه پیشرفت‌های بشری، وقوع اتفاقات جریان ساز و هزار و یک امکان دیگر، اینچنین با شهرها و فضای زیستمان دست به گریبانیم؟
برخی، بحران معماری امروز را به مباحث کیفی مربوط می‌دانند و به سازه‌ها یا استحکام بناها، کارکردهای آنها و مواردی از این دست خرده می‌گیرند و عده‌ای دیگر نهادها و سازمانهای رسمی را به جرم داشتن دغدغه برای ساخت سرپناه و نه تولید معماری مسئول می‌دانند و ممکن است کسانی هم باشند که شهرها و معماری را به عنوان تجلیگاه فرهنگ سرزمین ما، متاثر از آشفتگی های فرهنگی و این دوره گذار که در آن به سر می‌بریم بدانند.
اما مگر نه اینکه در عصری زندگی می‌کنیم که دانش‌اندوزی، تجربه و آشنایی با اتفاقات و جریان های تاثیرگذار بر معماری، دانش روز معماری و حتی ایده‌های شخصی معماران بزرگ کار چندان سختی نیست و اگر دشوار هم باشد آنکه بخواهد کسب می‌کند و اگر هم نتواند کسب کند، خلق می کند.... مگر نه اینکه اگر حتی مسئولان و مدیران نهادهای رسمی کشور هم به معماری توجه نداشته باشند می‌توان در قالب فعالیت های غیر دولتی و به زیر سوال بردن هر عملکرد نادرستی، مسئولین را به یافتن راهکارهای اصولی و علمی واداشت؟ و اگر بپذیریم که عمر معماری طولانی‌تر از آن است که هرآنچه امروز رخ داده را به همین امروز نسبت داد، این هم پذیرفتنی نیست که ما سالهاست داریم دوره گذار را سپری می کنیم. در حالی که نقطه‌ای که در آن ایستاده‌ایم از ادامه این دوره تا سالهای سال بعد حکایت می کند!
به نظر می‌رسد معماری امروز ما بیش از آنکه از هر کدام از موارد فوق آسیب دیده‌باشد، مجروح نبود یک سیستم مناسب و کارآمد برای هدایت، ساماندهی و کنترل بر معماری است.
اینجا در کشور ما دانشجویی که در رشته معماری تحصیل می کند لزوما فردی توانا و علاقمند به معماری نیست و معماری می‌خواند که مدرکی کسب کرده‌باشد و آن دسته از دانشجویان علاقمند هم در دوره آموزش با مباحث تئوری بیشتر آشنا می‌شوند و معمولا امکانی برای تجربه دیدگاه‌های مختلفی که از سوی اساتید و نظریه پردازان معماری ارائه می‌شود ندارند تا به یک دیدگاه شخصی دست پیدا کنند. معمار فارغ‌التحصیل شده اگر به همت خود همه این مراحل را به بهترین شکل پشت سر بگذارد وقتی وارد بازار کار معماری می‌شود، سر از حقایقی در می‌آورد که به او می گویند ایده‌آل هایت را فراموش کن و برای اینکه بمانی و ادامه بدهی فقط خط بکش!
تنها یک عامل از میان نا کارآمدی سیاستگذاران عرصه معماری، کلونی‌های قدرت و ثروت و مافیای پروژه‌های ارزشمند و قابل اعتنا، بعلاوه آشفتگی بازار معماری، نبود متولی و متصدی برای این حوزه، عدم شایسته‌سالاری، دریافت‌های آشفته از محیط برهم فضاهای برهم‌ریخته شهرهای کنونی، ننگ امضا فروشی، برده‌داری از نوع معمارانه و از همه بیشتر سرعت و اقتصاد کافیست که یک معمار ایده‌آلیست منزوی شود و یا تن به جریانات بسپارد، چه رسد به اینکه معمار امروز با همه این مشکلات یکجا و همزمان روبروست!
فراموش نکنیم معماری کالبدی است برای حلول روح جمعی و فردی زندگی بشری و شکل‌دهی به این کالبد به برنامه‌ریزی و طراحی سیستمی مناسب، قوی و عملی نیاز دارد.
آذر مهاجر
منبع : آرونا، پایگاه اطلاع‌رسانی اختصاصی معماری و شهرسازی


همچنین مشاهده کنید