جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


دین از دیدگاه جامعه شناسان بزرگ جهان


دین از دیدگاه جامعه شناسان بزرگ جهان
شاید صحبت ازلزوم اهمیت و جایگاه دین در زندگی انسان ها در کشور ما، توضیح واضحات یا آب در هاون کوبیدن به حساب آید. قرن هاست که دین در رگ وپی این مردم آمیخته شده است. دین بستگی نیرومندی با یکایک وجوه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع دارد، بر آنها تاثیر می گذارد و از آن ها نیز تاثیر می پذیرد. هنرها، آداب و رسوم، ادبیات، اخلاق، زبان، دانشها، مفاهیم، ارزش ها، آیین ها و سازمان های دینی در امتداد هستی بشر متمدن با دین مرتبط بوده اند و هنوز نیز هستند و خواهند بود. تاثیر و تاثرهای آن هاست که حیات و پویایی جامعه را می سازد; همین ارتباط را در مورد نهادها و جهت گیریهای اقتصادی و سیاسی نیز می توان گفت، مثلا «سن سیمون» معتقد است که دین در صورت امروزی شده آن برای حفظ حیات اجتماعی و معنی دادن به آن اساسی و ضروری است و در نظرپیروان او، دین سیمانی (عامل پیوند) برای جامعه است; زیرا اجتماعی بودن انسان را بیان می کند، لذا دین شناسان درکاوش همه جانبه خود برای شناخت دین در جامعیت آن هم به شیوه های جامعه شناسی وهم به دستاوردهای مجموعه بزرگ علمی (اعم از جامعه شناسی عمومی، جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی اقتصادی، جامعه شناسی شناخت، جامعه شناسی هنر، جامعه شناسی زبان و...) نیاز دارند، یکی از رویکردهای دین شناسی رویکرد جامعه شناسانه است. آشنایی با نظریات چند تن از بزرگ ترین جامعه شناسان جهان در مورد دین و جایگاه دین درزندگی خالی از لطف نیست. وظیفه جامعه شناسی دین مطالعه رابطه متقابل و کنش متقابل دین و جامعه است.
● امیل دورکم جامعه شناس فرانسوی:
دین مظهر قدرت جامعه است
فرانسه بعد از انقلاب به واسطه کشمکش بین سلطنت طلبان و ضد سلطنت طلبان، کاتولیک ها و مخالفان غیرمذهبی آن ها و تعارض بین سرمایه وکار، رنج وعذاب فراوانی را تحمل می کرد.
بازتاب این بحران که بر جامعه فرانسه سایه افکنده بود در موجی ازآشوب، خشونت و نارضایتی دیده می شد. در چنین اوضاع و احوالی محافظه کاران آرزوی بازگشت به دین، اقتدار وسلسله مراتب را در سر می پروراندند; یعنی جامعه ای که ثبات گذشته را داشته باشد، لیبرال ها به آزادی و حقوق فردی و استفاده از روش های صلح آمیز برای رسیدن به جمهوری دموکراتیک، غیر مذهبی و آزاد اعتقاد داشتند. افراطیون و تندروها نیز فکر می کردند که برای رسیدن به عدالت اجتماعی یک دگرگونی انقلابی ضروری است. در این شرایط سیاسی و اجتماعی امیل دورکم در پی آن بود که جامعه شناسی علمی و جدیدی را پایه گذاری کند تا بتواند به فرانسه برای غلبه بر بحران اخلاقی که دست به گریبان آن بود کمک کند.
سهم نخستین دورکم در جامعه شناسی دین تحلیل او بود از نقشی که دین در پدید آوردن وجدان
جمعی، وجدان اخلاقی جمع وآگاهی اجتماعی دارد. آخرین کار اساسی و اصلی دورکم، کتاب «صور بنیانی حیات دینی» است که یکی از اساسی ترین کارهای انجام شده در قرن بیستم است. او در این اثر با بسط دادن تحلیلی که از احساسات ارائه می دهد و با نشان دادن اهمیت نهادها و سمبل ها به شرح خود از تعامل به عنوان منشا همبستگی و یکپارچگی، عمق وغنای بیشتری بخشید. دورکم این گونه می پنداشت که ماهیت اصلی دین را می توان در ساده ترین صورت دین که در ساده ترین جوامع یافت می شود، مشاهده کرد. به گفته دورکم دین را نمی توان بر حسب ماورای طبیعی بودن آن; یعنی نظری که بر مبنای آن دین آخرین تحول در فکر انسانی است ویا بر حسب مفاهیمی که از خدایان وارواح وجود دارد، تعریف کرد; چرا که چنین عقایدی دربرخی از ادیان بزرگ مانند بودائی و جینی یا اساسا وجود ندارد ویا باوری ثانویه است. دورکم دین را برحسب آن چه وی اساسی ترین عامل فرق گذاری که انسان می شناسد; یعنی مقدس و نامقدس تعریف می کند.
دورکم، دین را به عنوان منشا اصلی اصول اخلاقی وهمبستگی اجتماعی شناسایی کرد. به زعم او گردهم آیی مردم در مراسم مذهبی، هم باعث تقویت باورهای دینی وهم موجب به وجود آمدن احساسات پرشور و شدید می شود که باعث تقویت پیوند بین مردم می شود. بدین ترتیب آئین های دینی با تقویت باورهای جمعی و اخلاقیات و نیز با پیوند شرکت کنندگان به یکدیگر، باعث همبستگی جامعه می شود. کارکرد دین در جامعه، یکپارچه کردن وانسجام آن است. او در کتاب «درباره تعریف پدیده دین»، نقش عاملیت برای دین قائل شد; یعنی اعتقادات و اعمال دینی به اخلاق جامعه همسانی می بخشد و بنابراین جامعه شناسی دین باید نیروهای اجتماعی را که بر شخص معتقد چیره است و شرایطی را که احساسات دینی را بر می انگیزاند مطالعه کند. به اعتقاد دورکم، تکامل دین مترادف و متوازی با تکامل اخلاق است.همزمان با ادیان، قواعد حقوق و اخلاق نیزعام و همه شمول می شوند. چیزی ازاخلاق در دین و چیزی از دین در اخلاق وجود دارد و عملا حیات اخلاقی کنونی سرا پا انباشت از دیانت است. از لحظه ای که اخلاق در همه جای تاریخ چنین نشانه ای از دیانت تلقی شده است ناممکن است که بتواند یکسره از این خصلت عاری شود; زیرا در این صورت به حیات خویش پایان خواهد داد.
او در کتاب «صورت های آغازین حیات دینی» ادعاهای چندی را مطرح کرد که عبارتند از:
۱) اعتقادات، اعمال شعائری و وجودهای مقدس مخلوق فکر جمعی اند ودردوره های جوشش جمعی ایجادمی شوند.
۲) دین راهی مخصوص برای نمایش واقعیات اجتماعی است که دارای دو صورت شناختی و بیانی است. درصورت شناختی، دین راهی است برای درک واقعیت و در صورت بیانی، دین راهی است برای نمادی کردن و نمایشی کردن روابط اجتماعی.
۳) دین به طور مداوم جمع را می سازد و بازسازی می کند و این کار را با محکم کردن پیوند هایی که فرد را به جامعه متصل می کند انجام می دهد. دین شرایط ضروری حیات اجتماعی و به سبب آن حیات فردی را ابقا می کند. به این ترتیب دورکم توانست کارکردهای دین را به طور جامع، عمومی و ضروری بیان کند.
● ماکس وبر - جامعه شناس مشهورآلمانی-:
دین جهت دهنده جامعه است
وبر با تاکید برعینیت در تحقیقات علمی و تحلیلش ازاعمال انسانی با استعانت از انگیزه ها بر این زمینه از مباحث جامعه شناسی اثرعمیق نهاد. او از تفسیر مارکسی رابطه اقتصاد و دین خشنود نبود، رابطه بین اجتماعاتی که محل رشد سریع سرمایه داری بودند با دین مردمشان را به دقت آزمود.
برجسته ترین پرسش تحقیق سه جلدی وبر درباره ادیان جهان - چرا سرمایه داری وجود دارد؟-هسته اصلی و کانون توجه، شاهکار وی; یعنی «بررسی مقایسه ای بین دین و اقتصاد» بود. او تزی را مطرح کرد که پویایی شیوه تولید سرمایه داری را با ویژگی کار و خویشتن داری برگرفته از دین مرتبط ساخته و آنان را در یک حالت تبادلی با یکدیگر قرار می داد. او خویشتن داری را نوعی ریاضت خواند و مدعی شد که این ویژگی به طور خاص، خصیصه اعضای فرقه پروتستان است. با توجه به این رابطه فرضی بین یک سیستم اقتصادی خاص و دین خاص، وبر ادعا کرد که قرابتی گزینشی را کشف کرده که به ما کمک می کند تا یکی از دلایل پیدایش و موفقیت سرمایه داری مدرن را بشناسیم.
وی معتقد بود که یکی ازعوامل تسهیل کننده و پشتیبان اقتصادهای پویا و بازارگرا که نوعا در غرب دیده می شود در جنبش دین پیرایی و نظام های اعتقادی ضد سنتی نهفته است. در این نظام های اعتقادی، کار، پس انداز، سرمایه گذاری و موفقیت در کارفرمایی، تصدیق و تایید شده و به طور خلاصه آن که ایجاد ثروت یک تکلیف محسوب می شود.
مطالعات مقایسه ای وبر درباره ادیان جهان - در چین، هند، در یهودیت باستان و مطالعات ناتمام او درباره اسلام - به این منظور انجام شدتا نشان دهد که چرا و چگونه شرایط لازم برای بروز و ظهور طبیعی سرمایه داری مدرن درمحیط هایی متفاوت از محیط غرب وجود نداشته است.
بنای جامعه شناسی دین وبر بر مفهوم الهیت است. وبر تشخیص داد که دین ها را می توان به دین های چند خداپرستی ویکتاپرستی تقسیم کرد. به زعم او از بین همه ادیان فقط دو دین به معنای کامل و دقیق کلمه یکتا پرستند: دین اسلام ودین یهود.
جامعه شناسی دین وبر می خواهد اثبات کند که در ادیان عقلانیتی وجود دارد که عقلانیت علمی نیست. منطق ما بعدالطبیعی یا دین آدمیان که از فعالیت ذهنی ایشان ناشی می شود، قیاسی است نیمه عقلانی و نیمه روان شناختی. آثار وبر القاکننده این معنا هستند که بشر دائما در کار طرح پرسش بنیادی از معنای هستی است، پرسشی که دارای پاسخ منطقی و قاطع نیست; اما پاسخ های گوناگون داده شده به آن همه یکسان معتبرند.
به نظر وبر سه شرط اساسی برای جهت گیری دینی جامعه باید موجود باشد تا تحول اقتصاد را به سوی سرمایه داری تسهیل کند. اولا نجات نهائی انسان به نحوه عمل او در این زندگی بستگی نداشته باشد، بلکه فقط به خواست خدا وتفضل او وابسته شود. ثانیا مذهب جبری نباید به این منجر شود که شخص، بیکارگی و بی تفاوتی پیشه کند. تعلیم دین باید کار و کوشش سخت و خستگی ناپذیرباشد، در کار و کوشش با انضباط کامل عمل کند و این را تکلیف دینی خود بداند. ثالثا نعمات دنیا باید هدف زندگی قرار بگیرد و تاکید دین باید بی اعتباری دنیا و بی اهمیتی لذات آن نباشد.
وبر در جامعه شناسی دینی خود سه نوع کنش دینی را ازهم باز شناخته است: کنش دینی جادوگر، دین یار و دین آور. جادوگر می خواهد با سحر وافسون ارواح شریر را تحت قدرت خود در آورد، در حالی که یک دین یار در خدمت، دینی بخصوص است و الهیت مورد نظر خود را تکریم می کند. دین آور، شخصی است دارای کاریسما که رسالتی دارد و رسالتش به وی حکم می کند که دین یا آیین یا حکم خداوند را اعلام کند. به این ترتیب تفاوتی وجود ندارد در این که او مجدد آیینی منسوخ شده باشد، یا واضع آیینی نو.او باور داشت که روی سخن پیامبران، همه ادیان است نه فقط اعضای یک گروه ملی یا قومی خاص. وبرعمیقا معتقد بود در اسلام عقلانیت لازم برای رسیدن به یک اقتصاد امروزین وجود دارد.
● یواخیم واخ - جامعه شناس آلمانی-:
درک همدلانه دین در بطن جامعه
واخ کرسی دانش دین را در دانشگاه شیکاگو تاسیس کرد. وی وظیفه جامعه شناسی دین را تحقیق در تاثیرات متقابل دین و جامعه می دانست که شامل تاثیر دین بر صور و خصوصیات سازمان اجتماعی و تاثیر جامعه بر روابط اجتماعی درون یک دین است. در اندیشه ای که واخ از دانش دین داشت، دین شامل جنبه نظری (فکری)، عملی(رفتاری) و نهادی (اجتماعی) می شد; واخ می کوشید که بگوید چگونه ارزش های دینی نهادهایی را که بیانگر آن ها هستند شکل می دهند.
او در کتاب «دانش دین» به تشریح طرز عمل برای مطالعه ادیان که مستقل از الهیات و فلسفه باشد پرداخت و کوشید ثابت کند که می توان کل تجربه دینی بشر را به طریق توصیفی بیان کرد. تعلق خطر اصلی واخ بعد جهانی دین بود; زیرا در جستجوی فهم اعمال و اعتقادات همه فرهنگ ها و ادیان بود. او بر آن بود که این طرح عملی و قابل اجراست; زیرا به طبیعت و ذهن مشترک انسانی قائل بود، امری که شامل دین همگانی ذاتی می شود. وی بر طرز عمل شدیدا عالمانه تاکید می کرد و درهمان حال بررویکردی که شیوه تاویل را در مطالعات دینی بسط دهد پافشاری داشت و معتقد بود که محقق باید از پیش در معرض امور دینی قرار گرفته و آن را حس و لمس کرده باشد. او مانند اسلاف خویش تاکید داشت که دانشمند باید در بعد دینی خودش رشد یافته باشد.
واخ در کتاب «جامعه شناسی دین»، شکل های بیان دینی را این گونه معرفی می کند: اولا بیان نظری که اصول اعتقادی آن است. ثانیا بیان عملی که با شعائر وآداب هردین تحقق می پذیرد. ثالثا: بیان اجتماعی که در پیوند مومنان با یکدیگر و دین جمعی و گروهی جلوه گر می شود.
واخ، به چند نوع انسان دینی قائل است که مهم ترین آن ها انسان دینی اصیل یا بنیان گذاراست. انسان دینی بنیانگذار در جامعه اش بی همتاست، واسطه ای است برای انکشاف مثبت امر مقدس. انسان های دینی دیگرعبارتنداز: پیروان، شهدا، مصلحان، دین یاران، علمای الهیات و ...
او صفت مشخصه انسان دینی را نه در کیفیت یا کنش درونی شخصیت، بلکه در اثر تاریخی و جامعه شناختی شخصیت او یا در کاریزمای رسمی او می دانست.
واخ هنگام بررسی رابطه دین و جامعه می کوشد که نوعی ارتباط بین آن چه خود گروه طبیعی و گروه دینی می خواند برقرار کند و در این راه شش گونه شعائر را مورد بررسی قرار می دهد: شعائر خانوادگی، خویشاوندی، محلی، نژادی، ملی و سرانجام پیوستگی شعائری برمبنای سن و جنسیت. واخ این گروه بندی را اصلی تازه در گروه بندی های اجتماعی می داند.
نویسنده : سیده الهه اسماعیل زاده
منابع:
۱- مسعود جلالی مقدم. آرای جامعه شناسان بزرگ درباره دین. نشر مرکز.۱۳۷۹.
۲- راب استونز. متفکران بزرگ جامعه شناسی. مهرداد میردامادی. نشر مرکز.۱۳۷۹ .
۳- امیل دورکم. فلسفه و جامعه شناسی. فرحناز خمسه ای. مرکز ایرانی مطالعه فرهنگ ها. ۱۳۶۰.
۴- ماکس وبر. اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری. عبدالکریم رشیدیان و پریسا منوچهری کاشانی. انتشارات علمی و فرهنگی.۱۳۷۳
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید