جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


ابیانه


ابیانه
روستای ابیانه که امروز به یکی از محبوبترین نقاط توریستی ایران تبدیل شده است و معمولا مجموعه عکسی از ایران بدون تصاویری از دیوارهای مشهور سرخ رنگ و زنان محلی پوش آن کامل نیست، پیشینه ای بسیار کهن تر از آنچه تصور میکنیم دارد.
ابیانه روستایی است باستانی که زندگی در سراسر آن جریان دارد و همین جاری بودن زندگی موجب میشود که توجه گردشگران بیشتر به آنچه در مقابل چشمانشان قرار دارد جلب شود و متوجه قدمت فراوان این بناهای به ظاهر روستایی و در باطن تاریخی، نشوند.
ابیانه در مسیر کاشان به نطنز در انتهای جاده ای قرار دارد که برای رسیدن به این روستا و روستاهای دیگری چون هنجن، یارند، کنجان، برز و طره ایجاد شده است. ابیانه، در انتهای این مسیر و در دامنه کوه کرکس واقع شده است و به خاطر موقعیت خاص جغرافیایی و دور از دسترس بودن، همچنان بکر و دست نخورده باقی مانده است.
برای کسی که با شنیدن وصف ابیانه و به شوق دیدن منظره ای چون ماسوله به اینجا آمده باشد، اولین دیدار چندان غیر منتظره و مبهوت کننده نیست و در نگاه اول نمیتوان تفاوتی میان این دهکده بن بست با سایر روستاهای دورافتاده یافت. فضا در وهله اول دلگیر و خاموش به نظر میرسد اما تنها چند قدم در دل روستا کافی است که هر بیننده ای را سر شوق بیاورد، بناهای این مجموعه تاریخی از زمان ساسانیان تا اواخر دوره قاجاریه شکوه خود را حفظ کرده اند و سرخی دیوارها ناگهان جذابیت و گیرایی خاصی پیدا میکند.
این خاک سرخ که در قسمتهای شمال و شمال غربی ابیانه موجود است، خاصیت ویژه ای دارد که هرچه بیشتر باران بخورد، محکمتر میشود. این ویژگی در وجود اهالی صبور و مقاوم این روستا نیز به ودیعه گذارده شده است و این مردم سالیان متمادی در مقابل هجوم حوادث تاریخی و بلایای طبیعی ایستادگی کرده و با عشق به آداب و رسوم و معماری سرزمین خود، به حفظ و نگهداری از بناهای تاریخی ابیانه پرداخته اند و سبک معماری روستا را در تمام تعمیرات با دقت حفظ شده است.
با قدم زدن در کوچه های دهکده متوجه همسانی خانه ها، پنجره های مشبک و دربهای چوبی میشویم که اغلب دارای دو کوبه هستند. کوبه ای با صدای رسا و بم مخصوص مردان و دیگری با صدایی ظریفتر و کوتاهتر برای زنان، که به صاحبخانه اطلاع میدهند مراجع زن است یا مرد.
بعضی از دربها دارای نقش و نگار هندسی یا نام سازنده خانه بوده و یا اشعاری جالب بر آنها نوشته شده است. بسیاری از سردرها متعلق به عهد صفویه است و تقریبا جلو تمام خانه ها دو سکوی بزرگ و پهن قرار دارد که خود نشانه ای از مهمان نوازی و معاشرتی بودن اهالی است. این سکوها نه تنها مکانی برای رفع خستگی رهگذران، که محلی مناسب برای گپ و گفتگوی عصر همسایه ها است. نشستن بر این سکوهای چند صدساله، مانند تکیه زدن به تاریخ است و چنان حسی از تعلق به خاک این سرزمین در تو ایجاد میکند که تمایلی برای برخاستن نخواهی داشت و تنها شوق دیدن بیشتر است که مجددا انسان را به گشت و گذار فرامیخواند.
به جرات میتوان گفت که اهالی ابیانه همه سالمندند، فرزندان این زنان و مردان سالخورده همه به شهرهای بزرگ مهاجرت کرده و اکثرا در دانشگاههای ایران یا کشورهای دیگر به تحصیل پرداخته اند و درواقع نسل جدید ابیانه ایها، افرادی با تحصیلات عالی هستند. زنان ابیانه بدون استثنا البسه سنتی خود را بر تن میکنند که شامل چارقدی سفید با گلهای خوشرنگ، پیراهن گشاد با یقه و چاك‌های تزئین شده با پارچه گلدار و تنبان یا شلیته است كه دامنی پرچین بوده و ازكمر تا پایین زانو را می پوشاند.
درهوای زمستانی به این لباس قطعه دیگری به نام « آرخالق» زنانه یا نیم تنه مخملی اضافه می شود. پوشاک مردان نیز تا مدتها به شکل سنتی بوده که متاسفانه امروزه چندان دیده نمیشود و تنها شلوار گشاد و گاهی گیوه آن به چشم میخورد.
گفتگو با این اهالی که در ظاهر هنوز در خارج از مرز زمان زندگی میکنند به تو نشان میدهد که این زنان و مردان آرام و سالمند، تا چه حد باهوش، دانا و از حوادث روز آگاهند. به گفته آنان، زنان و مردان ابیانه در هر کجا و هر موقعیت تحصیلی و اجتماعی که باشند، با ورود به روستای خود مجددا پوشاک محلی به تن میکنند. آنها در گفتگو با یکدیگر به زبانی که اصطلاحاً آن را « فرس قدیم» می‌گویند و شاخه‌ای از زبان رایج مردم منطقه نطنز، سیمه و جوشقان قالی است و در گفتگو با دیگران به زبان فارسی سلیسی که کلمات بیگانه اندکی دارد صحبت میکنند.
از آنجا که در دامنه‌های شیب‌دار ابیانه فضای کافی برای ساختن خانه‌های مورد نیاز وجود ندارشته، هر خانواده انبار غار مانندی در تپه‌های یک کیلومتری روستا، در کنار جاده و نرسیده به ابیانه ساخته است. این غارها که از بیرون تنها درهای کوتاه و محقر آن نمودار است برای نگهداری دام‌ها، آذوقه زمستانی و لوازم اضافی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
این روستای کوچک و کم سکنه، مامن بناهای تاریخی متعددی است که شرح تمام آنها در اینجا نمیگنجد و ما تنها به تعدادی از مشهورترین آنها پرداخته ایم: قدیمی ترین اثر تاریخی ابیانه، آتشكده هارپاک است كه مانند دیگر بناهای ده در سراشیبی قرار گرفته است. آتشكده ابیانه را نمونه ای ازمعابد زردشتی دانسته اند كه در مناطق كوهستانی ساخته می شده و از نشانه های موجود بر دیوارها میتوان متوجه شد که این بنا مربوط به عهد ساسانی است.
مهمترین بنا و اثر تاریخی این روستا مسجد جامع است که در آن آثاری چنان قدیمی و ارزشمند وجود دارد که بیشتر به موزه شبیه است. از جمله این اشیاء میتوان به محراب چوبی منحصر به فردی که در شبستان زیر مسجد قرار دارد و در اطراف آن سوره "یاسین" به خط کوفی گلدار و ساده کنده کاری شده و متعلق به سال ۴۷۷ هجری قمری است.
مسجد تاریخی دیگر ابیانه مسجد حاجتگاه است كه كنار صخره ای در كوهستان بنا شده و بر در ورودی شبستان آن تاریخ ۹۵۲هجری ثمری، یعنی اوایل دوران صفویه، مشاهده می شود. با ورود به این مسجد که با سادگی باشکوه و دخیلهای رنگارنگ و فانوسهای اهدایی اهالی و حاجتمندان تزئین شده و خواندن آیات قرآن بر روی تخته کوبیهای سقف، دلیل نامگذاری این مسجد را میفهمیم. اینجا، با حال و هوای روحانی خود، به یقین محل گرفتن حاجت است.
مسجد پرزله که در یکی از قدیمیترین بخشهای روستا بنا شده، دارای دری است متعلق به دوره ایلخانان و دارای تاریخ ۷۰۱ هجری قمری. این درب، قدیمیترین درب موجود در روستا و دارای تزئیناتی مشابه با تزئینات مقبره بایزید بسطامی است. این در قدیمی با مایع مخصوصی پوشانده شده که آنرا تا امروز از گزند حشرات و عوامل خارجی دیگر مصون داشته است.
درابیانه همچنین دو زیارتگاه وجود دارد كه یكی با گنبد هشت ضلعی و کاشیکاری فیروزه ای، شاهزاده عیسی و شاهزاده یحیی نام دارد که به گفته اهالی، فرزندان امام موسی كاظم (ع) بوده اند.
خانه های قدیمی، سه قلعه، نخل زیبای چوبین و مراسم زیبای سالیانه در این روستا هر یک شرحی جداگانه لازم دارد که در فرصتی دیگر به آن خواهیم پرداخت و در اینجا تنها دیدار از این روستای کهن سال، ژر جنب و جوش و زنده، که تاریخ مجسم و نشانه ای از آداب و سنن، تاریخ و فرهنگ ایران است را به تمام دوستداران تمدن ایران توصیه میکنیم .
سحر شهاب
منبع : سایت فریا


همچنین مشاهده کنید