یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
مجله ویستا


ماهیت‌ حق‌


ماهیت‌ حق‌
درك‌ معنای‌ واژه‌ حقوق‌ كه‌ جمع‌ حق‌ است‌متوقف‌ بر فهم‌ معنای‌ حق‌ است‌ و معنای‌ حق‌ بدون‌ماهیت‌شناسی‌ حق‌ قابل‌ تصور درست‌ نیست‌ماهیت‌ حق‌ چیست‌؟ آیا حق‌ اعتباری‌ است‌؟ آیاحق‌ امری‌ واقعی‌ است‌؟ و چنانچه‌ امری‌ واقعی‌(غیر اعتباری‌) باشد زیر مجموعه‌ امور فیزیكی‌(مادی‌) یا مجرد از ماده‌ و یا زیرمجموعه‌ امور نفس‌الامری‌ است‌؟ درباره‌ این‌ اصطلاحات‌ در مباحث‌گذشته‌ سخن‌ گفتیم‌ و تفاوت‌ بین‌ واژه‌ها را بیان‌كردیم‌ بی‌تردید معنای‌ اعتباری‌ با معنای‌ غیراعتباری‌ تطابق‌ نخواهد داشت‌ معنای‌ اعتباری‌توسط نفس‌ انسان‌ معتبر اعتبار و ایجاد می‌شودولی‌ معنای‌ غیراعتباری‌ وجودش‌ به‌ هرشكلی‌ ازمادی‌ و مجرد از ماده‌ و نفس‌الامری‌ چه‌ به‌صورت‌معقول‌ اولی‌ یا به‌صورت‌ معقول‌ ثانوی‌ فلسفی‌ یامعقول‌ ثانوی‌ منطقی‌ درك‌ شود ربطی‌ به‌ اعتباركردن‌ نفس‌ یك‌ اعتبار كننده‌ ندارد بلكه‌ عقل‌ انسان‌وجود آن‌ امور را از طریق‌ حواس‌ كه‌ با دنیای‌خارج‌ ذهن‌ ارتباط پیدا می‌كند درك‌ می‌كند.
ماهیت‌ حق‌ یك‌ رابطه‌ بین‌ محق‌ (دارنده‌حق‌)و مكلف‌ (مسئول‌ حق‌) است‌ كه‌ براساس‌ آن‌،محق‌ قدرت‌ مطالبه‌ از مكلف‌ را پیدا می‌كند و اگر بخواهیم‌ این‌ تعریف‌ را بین‌ انسان‌ و اشیاء تعمیم‌دهیم‌ در آن‌ صورت‌ تعریف‌ حق‌ عبارتست‌ ازرابطه‌ بین‌ محق‌ و مكلف‌ یا شی‌ است‌ كه‌ براساس‌آن‌، محق‌ قدرت‌ مطالبه‌ از مكلف‌ یا قدرت‌ تصرف‌در شی‌ را دارد< پس‌ آنچه‌ كه‌ به‌ عقل‌ ما از مفهوم‌حق‌ می‌رسد یك‌ رابطه‌ است‌ و در نتیجه‌ ماهیت‌حق‌ عبارتست‌ از یك‌ رابطه‌ بین‌ دو طرف‌ انسان‌ وغیر انسان‌ كه‌ یك‌ طرف‌ قدرت‌ مطالبه‌ از طرف‌دیگر یا تصرف‌ در آن‌ را دارد ولی‌ نكته‌ مهم‌اینجاست‌ آیا این‌ رابطه‌، اعتباری‌ است‌؟ یا اینكه‌به‌صورت‌ غیراعتباری‌ نیز قابل‌ درك‌ و تصور است‌؟پاسخ‌ به‌ این‌ دو پرسش‌ وجود حق‌ به‌عنوان‌ یك‌رابطه‌ را مشخص‌ می‌كند. بنابراین‌ از آغاز و ابتداحق‌ به‌عنوان‌ یك‌ رابطه‌ بین‌ محق‌ (ذیحق‌) ومكلف‌ (مسئول‌) برای‌ عقل‌ به‌ دو صورت‌ قابل‌ تصوراست‌ اول‌ به‌صورت‌ یك‌ رابطه‌ منطقی‌ كه‌ توسطعقل‌ درك‌ می‌شود. دوم‌ به‌صورت‌ یك‌ رابطه‌اعتباری‌ كه‌ ابتدا توسط نفس‌ انسان‌ اعتبار و انشاءمی‌شود و سپس‌ عقل‌ انسان‌ به‌ فعل‌ نفس‌ كه‌ اراده‌یك‌ انشاء می‌كند به‌ مفهوم‌ رابطه‌ اعتباری‌ و انشائی‌پی‌ می‌برد.
پس‌ ماهیت‌ حق‌ یك‌ وجود رابطی‌ بین‌ ذیحق‌و طرف‌ دوم‌ است‌ اما این‌ وجود ربطی‌ گاهی‌حسب‌ تعریفی‌ كه‌ از ذیحق‌ و طرف‌ دوم‌ می‌كنیم‌درك‌ می‌شود و چنین‌ حقی‌ اعتباری‌ نیست‌ ولی‌در فرضی‌ دیگر حسب‌ تعریفی‌ كه‌ از ذیحق‌ و طرف‌دوم‌ می‌كنیم‌ حق‌ تنها براساس‌ یك‌ اعتبار و انشاءقابل‌ تصور است‌ و چنانچه‌ آن‌ اعتبار و انشاء درنفس‌ انسانی‌ به‌عنوان‌ فعل‌ نفس‌ ایجاد نشود چنان‌حقی‌ قابل‌ تصور و پذیرش‌ نیست‌.
● طرفین‌ حق‌ و شناخت‌ آن‌
حال‌ كه‌ وجود حق‌ را به‌صورت‌ وجود ربطی‌بین‌ ذیحق‌ و طرف‌ دوم‌ دانستم‌ بی‌تردید شناخت‌ماهیت‌ حق‌ از این‌ كه‌ وجود آن‌ به‌طور منطقی‌توسط عقل‌ درك‌ می‌شود و یا اینكه‌ متوقف‌ براعتبار و انشائی‌ است‌ به‌ شناخت‌ طرفین‌ حق‌ و فهم‌رابطه‌ آن‌ دو برمی‌گردد.
آیا طرف‌ اول‌ به‌ حكم‌ عقل‌ عملی‌ كه‌ طبق‌داده‌های‌ عقل‌ نظری‌ حكم‌ می‌كند حق‌ پیروی‌ واطاعت‌ برطرف‌ دوم‌ ندارد؟ و یا اینكه‌ عقل‌ درتعقل‌ رابطه‌ دو طرف‌ یكی‌ را نسبت‌ به‌ دیگری‌ محق‌می‌داند.
آنچه‌ كه‌ طرفین‌ حق‌ در ارتباط با انسان‌می‌تواند قرار گیرد رابطه‌ انسان‌ با انسان‌ یا رابطه‌انسان‌ با غیرانسان‌ است‌ و حقوق‌ بشر در ترسیم‌ وتعریف‌ همین‌ رابطه‌ انسان‌ با انسان‌ یا رابطه‌ انسان‌ باغیرانسان‌ شكل‌ می‌گیرد بسیار بدیهی‌ است‌ كه‌انسان‌ به‌عنوان‌ یك‌ موجود عاقل‌ با انسانی‌ دیگررابطه‌ حقوقی‌ برقرار می‌كند و همچنین‌ انسان‌ باغیر انسان‌ از خالق‌ خود و یا اشیاء موجود در زمین‌و یا مفاهیم‌ و معانی‌ مقبول‌ عرفی‌ ارتباط برقرارمی‌كند بررسی‌ این‌ رابطه‌ها كه‌ آیا انسان‌ نسبت‌ به‌انسانی‌ دیگر حقی‌ دارد یا نه‌؟ و آیا خالق‌ انسان‌نسبت‌ به‌ انسان‌ حقی‌ دارد یا نه‌؟ و آیا انسان‌ نسبت‌به‌ اشیاء و اموال‌ محیط خود و رفتار و گفتار خودحقی‌ دارد یا نه‌؟ پرسشهایی‌ است‌ كه‌ پاسخ‌ آنها باطرح‌ مبنای‌ حق‌ و توضیح‌ پیرامون‌ آن‌ ما را به‌حقوق‌ بشر می‌رساند.
اما آنچه‌ كه‌ در شناخت‌ حق‌ مسلم‌ است‌ ابتداباید طرفین‌ حق‌ و مبنای‌ رابطه‌ آن‌ دو طرف‌شناخته‌ شود تا سپس‌ بگوییم‌ طرف‌ اول‌ نسبت‌طرف‌ دوم‌ این‌ قدرت‌ و تسلط و طلب‌ را به‌عنوان‌حق‌ دارد و یا اینكه‌ ندارد. پس‌ برای‌ شناخت‌ حق‌باید ابتدا طرفین‌ رابطه‌ را بشناسیم‌ و این‌ دو طرف‌به‌ صورت‌های‌ ذیل‌ قابل‌ تصور است‌: اول‌ بشر باخداوند، دوم‌; بشر با بشر سوم‌ بشر با غیر خداوند وغیرانسان‌ اگر تصویر سه‌ گانه‌ فوق‌ را بطور منطقی‌در شناخت‌ دو طرف‌ پذیرفتیم‌ آنگاه‌ به‌ مبنای‌ حق‌و منبع‌ آن‌ رجوع‌ می‌كنیم‌ تا پاسخ‌ دهیم‌ كدام‌ یك‌از دو طرف‌ بر دیگری‌ حق‌ دارد یا ندارد؟ تا درنتیجه‌ حقوق‌ بشر را در این‌ روابط دو گانه‌ تعریف‌كنیم‌.
منبع : مجله خانواده سبز