سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
مجله ویستا

جایگاه جمهوری اسلامی و براندازی نرم


جایگاه جمهوری اسلامی و براندازی نرم
طی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه، اعترافات سه تن از متهمان به جاسوسی در برنامه «به نام دمكراسی» از صداوسیمای جمهوری اسلامی پخش شد كه خبر از برنامه‌ریزی آمریكا برای كودتای نرم یا همان كودتای رنگین از نوع آنچه در كشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق بود، می‌داد.
آنچه اهمیت دارد، این است كه نظام جمهوری اسلامی پس از ۲۹ سال در چه جایگاهی قرار دارد و پشتوانه، اعتبار و اقتدار آن چگونه است؟ آیا درست است كه نظام ۲۹ ساله جمهوری اسلامی ایران با كشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق مقایسه شود؟ این که آمریکا ایران اسلامی را با كشورهایی كه به تازگی دچار انقلاب مخملین شده‌اند مقایسه و برای آنها برنامه‌ریزی کند، چندان دور از ذهن نیست، اما عده‌ای در داخل می‌توانند اجازه این قیاس را به خود بدهند؟!
جمهوری اسلامی ۲۹ سال از عمر خود را سپری كرده است، حال آن كه برگزاری متوسط هر سال یك انتخابات و حضور آحاد ملت در تمام صحنه‌های حمایت از انقلاب اسلامی، آنچنان پایه‌های اقتدار، استقلال و پایداری نظام را مستحكم ساخته است كه اصولا مقایسه ایران اسلامی با كشورهایی كه پس از فروپاشی شوروی ـ كه آن را هم امام راحل(ره) پیش‌بینی و گوشزد كرده بودند ـ قیاس اشتباه و خالی از واقع‌نگری است.
تاب نیاوردن دشمنان این مرز و بوم كه وارد راه توسعه و پیشرفت روزافزون شده است، بدیهی است. قطعا دشمنان این نظام مستقل با مختصات و ویژگی‌های منحصر به فرد،‌ نمی‌توانند شاهد رشد و شكوفایی آن باشند؛ زیرا هم‌اكنون معادلات آنان در منطقه به هم ریخته است، چه رسد به آن‌كه كشوری پیشرفته و توسعه‌یافته شود.
این امر بدیهی است، اما سؤال اساسی اینجاست كه آیا راه آسیب‌پذیری نظام جمهوری اسلامی پس از ۲۹ سال ایستادگی، با وجود دشمنان مختلف و باورها و برنامه‌های آنان، آیا لزوما همان است كه دشمنان دنبال می‌كنند؟
قطعا آمریكا برای براندازی جمهوری اسلامی برنامه‌های بسیاری داشته و دارد، هرچند اكنون پس از ۲۹ سال قطع رابطه، مجبور به پذیرش نظام جمهوری اسلامی شده و یكجانبه با مسئولان جمهوری اسلامی درباره عراق به پای میز مذاكره نشسته است كه به خودی خود، جایگاه و اقتدار نظام جمهوری اسلامی را در منطقه بیش از پیش برای همسایگان و كشورهای منطقه روشن می‌سازد.
حال پرسش اینجاست كه آیا می‌توان چنین نظامی را با یك برنامه خارج از مرزها و به‌كارگیری چند تحصیل‌كرده غرب كه تنها ایرانی بودن شناسنامه‌ای را به یدك می‌كشند و نه تنها جایگاهی در بین مردم ندارند كه حتی نام آنان هم شناخته شده نیست و آنان هم هیچ شناخت چندانی از ایران و مردم آن ندارند، براندازی كرد؟ اگر چنین سناریوهایی برای برخی از كشورها، راه‌حلی برای استكبار بوده و هست، قطعا برای كشور و نظامی با مختصات و ویژگی‌های جمهوری اسلامی كه پایگاه اقتدار آن به مردم و پشتیبانی آنان و نه خارج و بیگانگان برمی‌گردد، كارا نبوده و نیست و دشمنان صرفا از این راه نمی‌توانند اقدامی حتی علیه امنیت ملی كشورمان كنند.
برای براندازی هر نظامی، باید پایه‌های آن را نشانه رفت؛ همان اتفاقی كه درخصوص رژیم بعثی صدام افتاد. صدام حسین با حمایت بیگانگان و آمریكا قدرت را به دست گرفته بود و هنگامی كه تاریخ مصرفش برای آنان به پایان رسید، با قطع حمایت آنها، سرنگون شد؛ زیرا رژیمی وابسته به بیگانه بود و هیچ پایگاه مردمی نداشت و همین‌گونه است حكومت‌های كشورهایی كه در آنها انقلاب مخملین رخ داده است. حكومت‌های كشورهای استقلال‌یافته پس از فروپاشی شوروی با حمایت قدرت‌های بیگانه به حاكمیت رسیدند برای همینریال همان قدرت‌ها قادر به انقلاب یا كودتا در آن كشورها نیز بودند.
به واقع چه نسبتی میان جمهوری اسلامی، نظامی که مردم ایران نهال آن را با خون عزیزترین کسان خود آبیاری کرده‌اند و نظام‌های بی‌هویتی که دعوا در آنها برای تکیه به روسیه و آمریکاست، وجود دارد؟
همان‌گونه كه گفته شد، پایگاه نظامی جمهوری اسلامی مردم و اعتقادات آنها بوده است و در این ۲۹ سال، همواره با تكیه بر این پایگاه ایستادگی كرده است و از دشمنی‌ها، سربلند بیرون آمده است؛ بنابراین تلاش و رهنمودهای بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبری انقلاب همواره و به شیوه‌های گوناگون، تقویت روزافزون این پایگاه بوده است؛ برای همین با درایت رهبری انقلاب، امسال نیز به نام «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نام‌گذاری شد تا هم وحدت ملی كه یكی از وجوه آن، نزدیكی و ارتباط بیشتر دولت و حاكمیت با مردم است، هدف مسئولان شود و هم از این راه نقشه دشمنان برای ایران اسلامی، نقش بر آب شود.
البته پرواضح است كه دستگاه امنیتی نباید هوشیاری خود نسبت به دسیسه‌های دشمنان را از دست دهد و همواره باید برنامه‌ها و رفتارهای آنان را زیر نظر داشته و نسبت به خنثی‌سازی آنها اقدام كند، اما از سوی دیگر، باید مراقب بود تا خود تریبون تبلیغ آنان نشویم و مهم‌ترین رسانه نظام را وسیله‌ای برای مهم جلوه دادن و تبلیغ چهره‌های معاند نظام نكنیم؛ افرادی چون كیان تاجبخش كه تا چند سال گذشته حتی نمی‌توانست فارسی صحبت كند، یا هاله اسفندیاری كه كسی او را نمی‌شناخت، چه رسد به این‌كه دارای پایگاهی در داخل كشور باشند و براندازی هم بکنند! هرچند آنها برنامه‌هایی تدارك دیده باشند ـ كه دیده‌اند ـ اما هیچ‌گاه چنین افرادی نمی‌توانند در برابر ایستادگی ملت ایران پیروزی كسب كنند.
البته این نوع اعترافات و آگاهی مردم تا حدی می تواند مردم را نسبت به دسیسه های دشمنان و اهداف و نوع برخوردهایی که برای جمهوری اسلامی توسط بیگانگان طرح ریزی می شود آگاه سازد، اما قطعا کفایت نمی کند و بر رسانه ملی است که در تکمیل اقدامات امنیتی برنامه های کارشناسی و تحلیلی برای آگاه سازی مردم نیز تبیین پایه های بنیادین انقلاب اسلامی و اهداف آن را به ویژه برای نسل جوان داشته باشد.
اسلامی هیچ‌گاه نسبت به رفتارها و حركت‌های آن دسته از افرادی كه در خارج نشسته و برای مردم و انقلابشان و كشورشان نسخه‌ می‌پیچند، واكنش مثبت نشان نداده و نخواهند داد و اگر هم چنین باشد، همواره در راستای محكومیتشان بوده كه این مهم را می‌توان از حضورشان در برگزاری انتخابات، راهپیمایی‌ها و صحنه‌های دفاع و حمایت از انقلاب دریافت.
محمدجواد علیزاده