سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

چشمه - THE FOUNTAIN


چشمه - THE FOUNTAIN
سال تولید : ۲۰۰۶
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : آرنن میکلن، اریک واتسن و ایئن اسمیت
کارگردان : دارن آرونوفسکی
فیلمنامه‌نویس : دارن آرونوفسکی، برمبنای داستانی نوشتهٔ خودش و آری هندل
فیلمبردار : ماتیو لیباتیک
آهنگساز(موسیقی متن) : کلینت منسل
هنرپیشگان : هیو جکمن، ریچل وایس، الن برستین، مارک مارگولیس، استیون مک‌هتی، فرناندو هرناندس، کلیف کورتیس، شان پاتریک تامس و دانا مورفی
نوع فیلم : رنگی، ۹۶ دقیقه


ماجراهای چشمه در سه دورهد مختلف اتفاق می‌افتند: قرن شانزدهم، قرن بیست و یکم و قرن بیست و ششم. بخش اعظم روایت در دکورهائی معاصر تعریف می‌شود و طی آن ̎تامی کریو̎ (جکمن) که کارش کشف و تولید داروهای جدید است تلاش می‌کند تا زندگی همسرش، ̎ایزی̎ (وایس) را که به یک بیماری غیرقابل علاج (غده‌ای مغزی که نمی‌توانند عمل‌اش کنند) مبتلا شده نجات دهد. ̎ایزی̎ مشغول نوشتن کتابی دربارهٔ جست‌وجوهای هزار و پانصدساله برای یافتن ̎چشمهٔ جوانی̎ در اسپانیای جدید است؛ دورانی که ̎ملکه ایزابل̎ (وایس) ̎فاتحی̎ (جکمن) را به مأموریت می‌فرستد تا آن را بیابد. در نهایت، ̎رجعت به آینده̎هائی داریم که طی آن، مردی (جکمن) هم‌راه درختی عظیم به سفری فضائی می‌رود.
● چشمه، مثل قصه‌ای از خورخه لوئیس بورخس با هر فرض و گمان قابل تصوری در باب زمان، مکان و اصل علیت، بازی و سعی کرده زبان شاعرانه‌ای را متشکل از تصاویر قافیه‌دار و استعاره‌های بصری، جایگزین ̎نثر سینمائی̎ کند. اما کاش می‌شد گفت که در این کار موفق شده است. فیلم در بهترین لحظاتش ـ آن هم با تصاویر خوش‌ترکیب لیباتیک توانسته به نوعی تصویری برسد که آمیزه‌ای از آندره‌ی تارکوفسکی و داستان‌های مصور را به یاد می‌آورد. با این همه اصرار آرونوفسکی به انتقال حس و معنا از طریق تصاویری که با دقت و وسواس ترکیب شده‌اند ضمناً حس و حالی راکد و خفقان‌آور به فیلم داده است. کارگردان دست بازیگران اصلی‌اش را باز نگذاشته، از آن‌جا که کار این بازیگران، تجسم یک اصل رمانتیک متناقض بوده (که عاشق‌ها شاید بمیرند ولی عشق هرگز نمی‌میرد) آنان را در تلهٔ حسی تنگی گیز انداخته. شدت احساسات درونی‌شان هیچ‌گاه رو نمی‌شود و قاب تصویر آنان را مثل یک ویترین در برگرفته است. از آن‌جا که شخصیت‌های وایس و جکمن اصولاً به‌طور باورپذیری زنده و پُرشور به نظر نمی‌رسند، با عطش آن دو برای فائق آمدن بر مرگ نیز نمی‌توان چندان هم‌دلی کرد.


همچنین مشاهده کنید