شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

در مروت خود که داند کیستی


در مروت خود که داند کیستی
مولانا در نقل ماجرای خدو انداختن خصم در روی علی، در کوران مبارزه با پهلوان عرب جاهلی، شمه ای از آنچه از امام بر او تافته است وامی گوید.
علی؛ بنده حق است. در راه حق تیغ می زند و مامور تن نیست. شیر شجاع ربانی است. آستین بر دامن حق بسته و سرخیل او جز عشق الهی نیست.
او در فکر و عمل اخلاص می ورزد و از هرگونه دغل تهی است . عمل او گواه این اخلاص است.
گرچه خانه او محقر و سقف آن خراب است اما غرق در نور است. گرچه خود او بر خاک می خوابد اما خانه محقرش بوستان باصفائی است که عطر حلم و صبر و داد بر جهان می پراکند.
او باز خوش شکار عرش است که چشمش حقیقت نهان را دریافته و برق از چشمان همگان ربوده است.
او باب شهر علم و پرتو آفتاب حلم است. گرچه از گله زمانه سر در چاه دارد اما با وجود سالها سکوت پرمعنی، چون ماه، بی زبان، می درخشد و نور می افشاند.
زره از تن برمی گیرد و برای کشتن، به شمشیر نیازی نمی بیند. حب و بغض و همه چیز او از آن خداست نه از آن کسی؛ گوئی غیر حق را عدم می انگارد.
ماه که خضوع او را در سجده گاه می بیند پیش او سجده می برد. هر نبی و هر ولی و هر کس به وجود او افتخار می کند.
... و هر کس در دریای شناخت او غواصی کرده، ناگزیر لب به اعتراف گشوده که:
بحر را گنجائی اندر جوی نیست


مسعود بینش
http://mgt.blogfa.com/۸۷۰۴.aspx
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید