جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ملیندا و ملیندا - MELINDA AND MELINDA


ملیندا و ملیندا - MELINDA AND MELINDA
سال تولید : ۲۰۰۴
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : لتی آرونسن
کارگردان : وودی آلن
فیلمنامه‌نویس : وودی آلن
فیلمبردار : ویلموش ژیگموند
هنرپیشگان : والاس شون، نیل پپه، استفانی رات هابرل، لَری پاین، رادا میچل، مایکل ج. فارینا آماندا پیت، واینسا شا، کلوئه سوینیی، جان لی میلر، چیوتل آیوفور و ویل فرل
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۰ دقیقه


نمایش‌نامه‌نویسی که به تراژیک بودن زندگی اعتقاد دارد، برای تشریح دیدگاهش داستان زنی به نام ̎ملیندا̎ (میچل) را تعریف می‌کند و دوستش که خلاف او فکر می‌کند، روایتی کمدی از همان داستان را نقل می‌کند. در روایت تراژیک، ̎ملیندا̎ به مهمانی شام دوستان قدیمی‌اش، ̎لورل̎ (سوینیی) و ̎لی̎ (میلر) می‌رود. بحثی دربارهٔ مقولهٔ احساس بیگانگی او نسبت به فرزندانش و تلاشی که برای خودکشی داشته، پیش کشیده می‌شود. ̎ملیندا̎ بعداً با ̎الیس مون‌سانگِ̎ نوازنده (آیوفور) آشنا می‌شود و وعدهٔ ملاقاتی با او می‌گذارد. ̎لی̎ به خاطر اعتیادش به الکل، کار بازیگری‌اش را از دست می‌دهد. وقتی ̎ملیندا̎ و ̎الیس̎، ̎لورل̎ را در وضعیتی تأسف‌بار می‌بینند، از او نیز دعوت می‌کنند تا اوقاتی را با آنان بگذراند. طی همین دیدارها، ̎ملیندا̎ پی می‌برد که ̎الیس̎ به ̎لورل̎ علاقه‌مند شده است. وقتی تلاش حقوقی ̎ملیندا̎ برای به‌دست گرفتن سرپرستی فرزندانش ناکام می‌ماند، دوباره پریشان‌حال می‌شود. یک روز ̎ملیندا̎ به آپارتمان ̎الیس̎ می‌رود و در آن‌جا با ̎لورل̎ مواجه می‌شود و با دیدن صحنه‌ای سعی می‌کند خود را از بالکن به پائین پرتاب کند ولی ̎الیس̎ مانعش می‌شود. در روایت کمیک، که به موازات نسخهٔ تراژیک داستان پیش می‌رود، ̎سوزان̎ (پیت) و ̎هوبی̎ (فرل)، همسایه‌های طبقهٔ بالائی ̎ملیندا̎، او را به مهمانی شام دعوت می‌کنند و وقتی باخبر می‌شوند که به خاطر جدائی از دوستش در مصرف قرص زیاده‌روی کرده، از او مراقبت می‌کنند. ̎هوبی̎ شیفتهٔ ̎ملیندا̎ می‌شود و کشف این نکته که ̎سوزان̎ زن پاکدامنی نیست، او را خشنود می‌کند. اما پیش از فاش کردن احساس واقعی‌اش به ̎ملیندا̎، اعتراف می‌کند که با نوازنده‌ای دوست است. ̎هوبی̎ با ̎استیسی̎ (شا) به مهمانی می‌رود و در آن‌جا، ̎استیسی̎ عصبی می‌شود و سعی می‌کند خود را از پنجره پائین بیندازد. ̎ملیندا̎ به ̎هوبی̎ می‌گوید که به او علاقه‌مند است و ̎هوبی̎ از او تقاضای ازدواج می‌کند.
● سی و پنجمین فیلم استاد، قطعهٔ کوچک و بی‌ادعائی است که در همان اولین دقایق هدفِ خودبازتابنده‌اش را اعلام می‌کند: آلن که در طول کارنامه‌اش شوخی و جدی را پهلو به پهلو قرار داده و سعی کرده با سبک‌بالی از یکی به آن یکی بپرد، حالا انگار که در یک کلاس فیلم‌نامه‌نویسی درس می‌دهد، می‌خواهد ثابت کند که کمدی یا تراژدی ̎شدن̎ یک موقعیت بستگی به زاویهٔ دیدِ ذهنِ خلاق ناظر بر موقعیت دارد و به انتخاب‌هائی که این ذهن انجام می‌دهد. نتیجه باید این باشد که کمدی و تراژدی هر دو در یک قصه می‌توانند حاضر و جاری باشند و این یعنی همان آثار درخشان قبلی آلن. ملیندا و ملیندا تماشاگر را مشغول مقایسهٔ دو داستانش نگه می‌دارد و در گوشه و کنار قرینه‌سازی‌هائی مفرح هم انجام می‌دهد، هرچند خیلی دلواپس خطوط ارتباطی میان داستان‌ها نیست. اما اصل ماجرا ـ یک زن که تجربهٔ جدائی تلخی را از سر گذرانده و حالا وارد محیط جدیدی می‌شود و مناسبات آدم‌هایش را به هم می‌ریزد ـ به لطف بازی گیرای میچل در دو نقش است که می‌تواند تماشاگر را به دنبال خود بکشاند. جابه‌جائی میان داستان‌ها، البته فرصتی برای فاصله‌گذاری هم هست، ولی در عین حال تمهیدی برای خلق تنوع نیز به نظر می‌رسد، چون هیچ‌یک از دو روایت آن‌قدر نیرومند یا تر و تازه نیستند که پس از سال‌ها اوج، در خور عنوان ̎فیلم‌نامه‌ای از آلن̎ باشند. بی‌وفائی و بازتاب آن، گره اصلی قصه‌هاست که در قصهٔ کمیک (جائی که فرل بدل جلوی دوربین وودی می‌شود) فرصت شنیدن گفت‌وگوهای آشنا و بعضاً بسیار بانمک آلن‌ی را فراهم می‌کند. بهترین قرینه‌سازی این است که در پایان هر دو قصه زنی می‌خواهد از پنجره بیرون بپرد. در قصهٔ تراژیک، خود ̎ملیندا̎ که دچار هیستری شده، و در قصهٔ کمیک یک مُدل جمهوری‌خواه که ناگهان یک شکست عشقی‌اش افتاده! آلن ـ که فیلم‌هائی مثل قسمت‌های داخلی (۱۹۷۸)، سپتامبر (۱۹۸۷) و زنی دیگر (۱۹۸۸) را هم ساخته ـ البته بحث نظری‌اش را با موفقیت به پایان می‌رساند ولی تنها نیازی که می‌توان برای این درسِ دیرهنگام دید، آماده کردن تماشاگرِ وفادار او برای غوطه به درون ̎یک تراژدی آمریکائی̎ در فیلم بعدی‌اش، امتیاز نهائی (۲۰۰۵) است و حتی این هم توجیه چندان محکمی نیست.


همچنین مشاهده کنید