نقطهٔ بدون بازگشت - POINT OF NO RETURN

سال تولید : ۱۹۹۳
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : آرت لینسن
کارگردان : جان بدهم
فیلمنامه‌نویس : رابرت گچل و الکساندر سروس، بر مبنای فیلم زنی به نام نیکیتا‌ی لوک بسون
فیلمبردار : مایکل واتکینز
آهنگساز(موسیقی متن) : هانس زیمر
هنرپیشگان : بریجت فاندا، گابریل برن، درمات مولرونی، میگل فرر، آن بنکرافت، ریچارد رومانوس و هاروی کایتل
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۹ دقیقه


ـ دسته اراذل و اوباش معتاد به داروخانه‌ای حمله می‌برند و در درگیری با پلیس همه‌شان به جز دختری به نام ̎مگی̎ (فاندا) کشته می‌شوند. در این بین ̎مگی̎ پلیسی را به ضرب گلوله می‌کشد. ̎مگی̎ را به اعدام محکوم می‌کنند ولی بعد مردی به نام ̎باب̎ (برن) به او پیشنهاد می‌کند که بین مرگ و آدم‌کشی برای دولت، یکی را انتخاب کند. ̎مگی̎ با اکراه راه دوم را می‌پذیرد. پس از کوششی ناموفق برای فرار، ̎مگی̎ تمرینات مستمر و طاقت‌فرسائی را آغاز می‌کند. زنی به نام ̎ آماندا ̎ (بنکرافت) نیز به او آداب و رفتار اشرافی را یاد می‌دهد. شبی به او اجازه داده می‌شود در رستورانی با ̎باب̎ شام بخورد؛ ولی این وعدهٔ شام، آزمون او از کار در می‌آید: او باید یکی از مشتریان رستوران را بکشد و از راهی که ̎باب̎ برایش تشریح کرده، فرار کند. راهنمائی‌های ̎باب̎ غلط‌اند و ̎مگی̎ به زحمت خود را نجات می‌دهد. سپس، ̎باب̎ که آشکارا به او علاقمند شده، به او می‌گوید باید به ونیز لس‌آنجلس برود و تحت پوشش زنی کامپیوتر فروش با نام مستعار ̎کلودیا ̎ (و اسم رمز ̎نینا ̎ ) مأموریتی را انجام دهد. در آنجا ̎مگی̎ دلباختهٔ سرایدار آپارتمان ̎جی.پی̎ (مولرونی) می‌شود. ̎مگی̎ پس از انجام چندین مأموریت دیگر از ̎باب̎ می‌خواهد اجازه دهند از این آدم‌کشی‌ها معذورش بدارند و بگذارند برود. ̎باب̎ به یک شرط با این درخواست موافقت می‌کند: او باید نقش نامزد مرد کلاشی به نام ̎فهد بختیار̎ (رومانوس) را که اسرار اتمی به کشورهای خاورمیانه می‌فروشد، بازی کند و پس از دزدیدن اطلاعات کامپیوتری، او را بکشد. اما نامزد واقعی ̎بختیار̎ و یکی از همکاران ̎مگی̎ به طرزی پیش‌بینی نشده، کشته می‌شوند. یک پاک‌کننده به نام ̎ویکتور̎ (کایتل) فرا خوانده می‌شود تا اجساد را با اسید از میان بردارد و به ̎مگی̎ در قتل ̎بختیار̎ کمک کند. مأموریت انجام می‌شود و ̎مگی̎ با ̎ویکتور̎ فرا می‌کند؛ ولی در راه به رفتار ̎ویکتور̎ مشکوک و با او درگیر می‌شود. اتوموبیل‌شان در بالای صخره‌ای گیر می‌کند و ̎ویکتور̎ به دره سقوط می‌کند. ̎مگی̎ خود را به ̎جی.پی̎ می‌رساند ولی وقتی صبح ̎باب̎ سر می‌رسد، ̎مگی̎ را قدم‌زنان در خیابان می‌بیند که دور می‌شود و به بالا دست‌های خود گزارش می‌دهد که ̎مگی̎ در تصادف اتوموبیل کشته شده است.
ـ بازسازی بی‌رمق و رنگ و رو رفته‌ای از تریلر فرانسوی موفق زنی به نام نیکیتا (لوک بسون، ۱۹۹۱) که توانائی‌های بسون را به عنوان یک فیلمساز تجاری خارج از سینمای امریکا نشان داد. اقتباسی معاصر و البته ̎خلاف آمد̎ از پیگمالیون، با این تفاوت که در این یکی خون، خشونت و بی‌رحمی، جای عشق و شعر و ملاطفت را گرفته است. با این حال نسخهٔ امریکائی در بازسازی این افسانه کلاسیک، بر خلاف فیلم بسون به بیراهه می‌رود و در حد یک اکشن ـ تریلر صرف باقی می‌ماند. فاندا فاقد آن حزن شاعرانه‌ای است که آن‌پاریلو با چهرهٔ معصومانه و فاقد جنسیتش در فیلم بسون به نمایش می‌گذارد.