سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


درباره ساسان سپنتا


درباره ساسان سپنتا
ـ ساسان سپنتا، زبانشناس، موسیقی شناس، محقق و مؤلف، متولد ۱۳۱۳ - بمبئی.
ـ تحصیلات در اصفهان، تهران و ایالات متحده آمریكا در رشته های ادبیات فارسی، زبان شناسی عمومی.
ـ تحصیل موسیقی نزد ابوالحسن صبا، علینقی وزیری و محمود تاج بخش (نوازندگی ویولون) و استفاده از محضر روح الله خالقی و استادان دیگر.
ـ فعالیت قلمی در زمینه موسیقی از سال ۱۳۳۶ در مجله موزیك ایران (به سردبیری بهمن هیربد).
ـ از آثار: كتاب های تاریخ تحول ضبط موسیقی ایران (۲ چاپ)، چشم انداز موسیقی ایران (۲ چاپ)، تنظیم و حاشیه نویسی بر جلد سوم «سرگذشت موسیقی ایران» نوشته روح الله خالقی، تعدادی مقاله تحقیقی در نشریات داخل و خارج كشور درباره موسیقی و تحقیقات الكتروآكوستیكی آن.
برای هر دوستدار و علاقه مند به مطالعه درباره جنبه های گوناگون موسیقی اصیل ایرانی، نام دكتر ساسان سپنتا، نامی آشنا و مورد احترام است. سال آینده، فعالیت قلمی ایشان در زمینه موسیقی ایرانی به نیم قرن می رسد و با این كه رشته تخصصی وی در طول تحصیل و بعدها تدریس در دانشگاه، غیر از موسیقی بوده، با این وصف، او میان موسیقی شناسان، شناخته شده تر است تا نزد زبان شناسان و یا متخصصان ادب فارسی. می توان بخش موسیقی را فعالیت عاشقانه و بخش زبان شناسی و ادبیات را فعالیت عقلانی این چهره فرهنگی معاصر شناخت. اگرچه رویكرد او به موسیقی نیز هیچ وقت بری از عقلانیت نبوده و وی از نخستین نویسندگان جدی در این زمینه است كه به جای افسانه پردازی های مرسوم، بر نگارش و تحقیق متكی بر اسناد و مدارك و دانش معتبر، تأكید داشته است.
او یكی از ۳ فرزند زنده یادان: عبدالحسین سپنتا و بانو گوهرتاج بزرگزاد ایمانی است. پدر، ادیب و تاریخدان و بانی سینما در ایران بود و بعدها كه سینما را كنار گذاشت، مدیر روزنامه «سپنتا» كه تا سال ۱۳۳۸ نیز منتشر می شد. او به همراه همسرش در اصفهان برای امور ترجمه و تألیف كتب مربوط به ایران باستان كه از طرف دانشمند شهیر، دینشاه ایرانی (سیلستر) در بمبئی به عبدالحسین خان سپنتا واگذار شده بود، به هندوستان سفر كردند و فرزند آنها - ساسان - در بمبئی متولد شد. بعد از مدتی كوتاه، مادر به همراه خانواده به اصفهان مراجعت كرد و پدر نیز مدتی بعد آمد. ساسان سپنتا در محیط با فرهنگ و با اصالت خانواده خود، نغمه های موسیقی اصیل از ساز و آواز استادان و هنرمندانی چون صبا و نی داوود و قهر و تاج و ادیب را به گوش جان شنید و مجموعه این موسیقی متعالی كه از صفحات گرامافون (تولید كارخانه های انگلیسی و آلمانی و آمریكایی) پخش می شد، شالوده ذهنی و پسند هنری او را شكل داد. پدر با موسیقی الفت داشت و خود نیز تصنیف هایی را در فیلم هایش خوانده بود و از این رو، مانعی برای یادگیری موسیقی در آن خانواده وجود نداشت. سپنتای جوان، دیپلم را در اصفهان گرفت و بلافاصله برای ادامه تحصیل به دانشگاه تهران رفت. دلمشغولی او در آن زمان، متفاوت با دلمشغولی های بسیاری از جوان های آن عصر، مطالعه و تعمق در ادبیات و تاریخ و جمع آوری صفحات قدیمی و كوهنوردی بود، ضمن این كه در تمام دوره تحصیل تا آخرین مقطع دانشگاهی نیز شاگردی درسخوان و جدی شناخته می شد. او تحصیلات كلاسیك را به موازات آموزش موسیقی ادامه داد و هیچ كدام در زندگی او مانع دیگری نشد. نوازندگی ویولون را نزد آرمیك گورگین (از تحصیلكردگان موسیقی كلاسیك در روسیه) و سپس نزد ابوالحسن صبا، علینقی وزیری و محمود تاج بخش (از شاگردان قدیمی كلاس ویولون صبا) ادامه داد و تكمیل كرد. گهگاهی نیز برنامه هایی به عنوان «بابك» در رادیو اصفهان داشت كه گاه صدای استاد جلال تاج اصفهانی را همراهی می كرد و گاه نیز به تك نوازی می پرداخت. گفتنی این كه در سال ،۱۳۳۰ وقتی همراه پدر به تهران آمد. او بعد از اخذ لیسانس در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران، در رشته زبان شناسی فوق لیسانس گرفت. گذشته از این، به كارهای فنی نیز بسیار علاقه مند بود و مشاغل دوره جوانی او همه در این زمینه گذشته است. از سال ،۱۳۳۹ كارمند فنی شبكه بی سیم در وزارت راه بود. بعد از كسب موفقیت در آزمون آموزش حین خدمت، به ایالات متحده آمریكا اعزام شد و به ادامه تحصیل و كارآموزی در رشته الكترونیك پرداخت و مطابق روش منظم و سالمی كه هنگام زندگی در تهران داشت، در آمریكا نیز از اوقات فراغت خود برای تكمیل معلومات در زمینه موسیقی استفاده كرد. او در مؤسسه معروف آر. سی. ای در ایالت نیوجرسی به كار پرداخت و در رشته علوم ارتباطات در دانشگاه میشیگان درس خواند. در این زمان (۱۳۴۱)، ساسان سپنتای بیست و هشت ساله بین همنسلان خود از حیث تحصیل و تربیت علمی سرآمد بود.
در سال ،۱۳۳۶ بعد از جدال قلمی ای كه در مجله موزیك ایران بین فریدون فرزانه (۱۳۶۴ - ۱۲۸۹) و روح الله خالقی (۱۳۴۳ - ۱۲۸۵) درگرفت، فریدون فرزانه به روش برخی موسیقیدان های شیفته غرب و بیگانه با ارزش های فرهنگ ملی، موسیقی ایرانی را فاقد ارزش هنری نامید و می توان گفت در پاسخ به او بود كه نخستین یادداشت ساسان سپنتا در مجله موزیك ایران چاپ شد و بعد از آن، سلسله مقالات پربار و ارزنده ای (كه فهرست مشخصات آن در «كتابشناسی موسیقی ایران» درج است)، به قلم او نوشته شد كه جنبه های مختلف علمی و هنری موسیقی - بخصوص آواز ایرانی - را نشان می داد. استقبال خوانندگان مجله موزیك ایران از مقاله های سپنتا كه با دانش فنی كافی و قلمی صریح و روان نوشته می شد، تداوم در نگارش و نشر آنها را فراهم آورد. گذشته از این، تعدادی از مقاله های انتقادی او در بررسی وضع ناهنجار موسیقی رادیو تهران در سال های ۱۳۴۳ - ۱۳۳۶ از جمله نوشته های خواندنی و ماندنی در تاریخ موسیقی معاصر است. انتقاد از مسئولان اداری موسیقی آن زمان در رادیو و وزارت فرهنگ و هنر كه به هر حال از منسوبان دربار پهلوی بودندْ، خالی از خطر نبود، ولی ساسان سپنتا و گردانندگان آزاداندیش مجله موزیك ایران، هراس و پروایی از این خطرها نداشتند. او در این زمان مورد تشویق استاد روح الله خالقی قرار گرفت و با آن هنرمند بزرگ نیز تا آخر عمر او، دوستی عمیق و معاشرت پرفایده ای یافت. تعدادی از نامه های خصوصی خالقی به او كه در سال های اخیر چاپ شده، گویای این رابطه پرمهر شاگرد و استادی است.
ساسان سپنتا بعد از مراجعت به ایران در دوره مترجمی دانشگاه تهران و مدرسه عالی ترجمه (كه در سال های قبل از انقلاب در تهران فعال بود) و همچنین در دانشكده فنی وزارت راه، به تدریس پرداخت و بعد از مدتی برای مطالعه و تدریس به دانشگاه درهام (انگلستان) رفت. در آنجا نیز از معرفی موسیقی ایرانی غافل نبود و جزوه ای كوچك نیز در معرفی موسیقی ایرانی به زبان انگلیسی، یادگار آن ایام است. او در انگلستان در مؤسسه معروف لینگافن (مخصوص دوره های خودآموز زبان های زنده دنیا) به عنوان مشاور كار كرد و بعد از تحصیل در دوره دكترای زبان شناسی عمومی در دانشگاه تهران با پایان نامه مصوب با عنوان «بررسی فونتیكی خصوصیات واج های زبان فارسی» به سال ۱۳۵۱ در دانشگاه تهران، درجه دكترا گرفت و در دانشگاه اصفهان به تدریس پرداخت كه هنوز هم ادامه دارد.تاكنون بیش از یكصد و بیست مقاله تخصصی در رشته های ادبیات، موسیقی و زبان شناسی به قلم روان و آموزنده دكتر ساسان سپنتا در نشریات تخصصی - پژوهشی داخل و خارج از كشور به چاپ رسیده است. گذشته از دو كتاب مهم و آموزنده «تاریخ تحول ضبط موسیقی در ایران» و «چشم انداز موسیقی ایران» كه به ویرایش مجدد و چاپ دوم رسیده اند، كتاب «آواشناسی فیزیكی زبان فارسی» نیز به قلم او نوشته شده ولی هنوز منتشر نشده است. فعالیت های پژوهشی و علمی و آموزشی دكتر ساسان سپنتا از طرف سازمان جهانی یونسكو، كنسرواتوار موسیقی شیان، دانشگاه درهام، دانشگاه اصفهان، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مورد تقدیر كتبی قرار گرفته است. او در كنگره بین المللی «باربد» كه به تاریخ اردیبهشت ۱۳۶۹ (آوریل - مه ۱۹۹۰ میلادی) در شهر «دوشنبه» جمهوری تاجیكستان برگزار شد، به عنوان نخستین سخنران در مورد موسیقی ایرانی دوره ساسانی و مختصات موسیقایی باربد سخنرانی كرد. او از طرف هیأت برگزاری مراسم به عنوان رئیس جلسه كنگره انتخاب شده بود.
گذشته از فعالیت قلمی پربار، شهرت دكتر ساسان سپنتا بین اهل موسیقی، مربوط به بازیافت های صوتی او از روی لوله های فوتوگراف قدیم است. همان طور كه گفته شد او از جوانی به گردآوری آثار موسیقی قدیمی در اصفهان گرامافون (كه در آن زمان هیچ كس به فكر جمع آوری آنها نبود) و نیز به كارهای فنی در زمینه فیزیك و آكوستیك علاقه مند بود و با تمهیدات صوتی مناسب، صفحات قدیم را روی نوار ریل ضبط می كرد و در اختیار اهل فن قرار می داد. او خود می نویسد: «... برخی ایام تعطیل به همراه زنده یاد روح الله خالقی، آن نوارها را می شنیدیم و مباحثه می كردیم. گاه مواردی كه كم و كسر داشت برای او ضبط می كردم و مواردی كه نداشتم از مجموعه خود در اختیارم می گذاشت. در یكی از جلسات، روزی اظهار داشت: شما كه این صفحه های سوزن خورده را به این خوبی روی نوار آورده اید آیا می دانید كه قبل از ورود صفحه به ایران یكی دو دستگاه قدیمی تری به نام فوتوگراف آورده بودند كه روی استوانه های آن، اصوات را ضبط می كردند؟ گفتم: در دیوان عارف خوانده ام و...» زنده یاد خالقی، او را تشویق كرد كه نزد دوستعلی خان معیری (معیر الممالك) برود و استوانه های موروثی خانواده را از او بخواهد كه با كیفیت مناسب روی نوار ضبط شود. معیر هشتاد ساله با اكراه موافقت كرد. زیرا تا آن زمان چند نفر برای تعمیر و راه اندازی آن دستگاه اقدام كرده بودند و نتیجه ای گرفته نشده بود. سپنتا تصمیم گرفت دستگاه دیگری بسازد تا صدای حاصل از استوانه ها باز یافت شود. بعد از چند ماه تلاش و ساخت وسایل لازم كه شرح آن در كتاب تاریخ تحول ضبط موسیقی در ایران آمده است، محتوی چند لوله را روی نوار ضبط كرد و نزد معیر الممالك برد. شاهزاده قاجار بعد از شنیدن صدای والدینش- پس از پنجاه سال- متأثر شد و گفت: «بیش از نیم قرن می گذرد كه صدای مادرم را نشنیده بودم و فكر نمی كردم، دیگر هرگز موفق شوم، صدای مادرم را بشنوم» دوستعلی خان معیر، دریادداشتی یادگاری كه به اسم یادگار برای سپنتا نوشته، چنین آورده: «... جوانی را دیدم زیبا و خوش اندام كه اصالت و نجابت از سر و رویش بارز بود. پس از تعارفات رسمی به صحبت نشسته الحق وضع تكلم و انسانیت ایشان مرا جذب و فریفته نمود. به هر حال مدتی به فوتوگراف به اصطلاح ور رفته و چند لوله بردند، پس از چندی تشریف آورده، لوله ها را روی نوار آورده بودند تا یك درجه كه بهتر از آن نمی شد درست شده بود... امیدوار به درگاه احدیت هستم كه سال ها با خوشی زیست نمایند و به آنچه آرزو دارند برسند. یارب دعای خسته دلان مستجاب باد. دوستعلی معیر ۱۳۳۸». دكتر ساسان سپنتا می افزاید: «آنچه از مجموعه لوله های فوتو گراف مذكور حاصل شد، از نخستین آثار بازمانده صوتی ضبط شده و بازیافت شده در ایران به شمار می آید كه از نظر بررسی های زبانشناسی زبان فارسی و تطور آن، صدای شخصیت های معروف ، آثار خطبا و گویندگان نامی، مطالعه در مراسم و اعیاد سنتی ، سماع نغمه ها و ردیف اصیل موسیقی ایرانی، سبك نوازندگی استادان موسیقی عصر ناصرالدین شاه، كه نغمات ساز آنها به جز وسیله استوانه فوتوگراف در هیچ وسیله دیگری ضبط و پخش نشده، آن منابع می تواند مفید بوده و مورد استفاده واقع شود.» ایشان بعد از بازیافت این آثار در چند مصاحبه رادیویی، برخی از آنها را روی نوار ضبط كرد و با شرح و توصیف لازم برای استفاده عموم ارائه داد كه از رادیو ایران به تاریخ ۱۱ خرداد ۱۳۵۱ پخش شد. در چهاردهم دی ماه ۱۳۵۱ یك فیلم ۱۶ میلیمتری تلویزیونی از كارگاه آ زمایشهای علمی دكتر ساسان سپنتا در تلویزیون به نمایش درآمد. دكتر ساسان سپنتا اضافه می كند: «از آن به بعد، خانواده های چندی با من تماس گرفتند و برخی از لوله های ضبط شده فوتوگراف را كه در اختیار داشتند برای بازیافت صدا در اختیار من قرار دادند. از آن جمله آقای مصطفی فاتح چند لوله فوتوگراف آوردند كه روی نوار مغناطیسی منتقل كردم. در بین آن لوله ها قطعاتی از سیدرحیم خواننده معروف اصفهانی و نیز روضه حاج تاج نیشابوری واعظ معروف را كه صدایی گیرنده و سیمایی دلكش داشت، قطعاتی موجود بود.»
با همه اهتمامی كه دكتر ساسان سپنتا برای انتشار بخشی از صفحه های قدیم (از جمله صفحات آواز سید حسین طاهرزاده) داشته است، هنوز تمایلی بر انتشار این تك سندهای باارزش و تاریخی، از سوی ایشان مشاهده نشده است. شاید علت اصلی، بی رغبتی محیط فرهنگی و عدم توجه مسئولان است كه گویا به ارزش های موجود در این اسناد یگانه، واقف نیستند و برای به نشر آوردن آنها، سرمایه لازم را صرف نمی كنند. در حالی كه نشر صحیح و شایسته این آثار گرانبها با نظارت صاحب اصلی و كارشناس آنها باید صورت بگیرد. همچنین، هنوز كتابی حاوی مجموعه مقالات ارزشمند ایشان در ۴۹ سال فعالیت مداوم و غیر مداوم در زمینه موسیقی نویسی، منتشر نشده و وجود آن برای رشد فرهنگ موسیقی ایرانی الزامی است. حاصل زندگی پربار و پركار دكتر ساسان سپنتا، هنوز در اختیار اهل فن و فرهیختگان قرار نگرفته است. اگر چه در همین حد انتشار نیز بسیار مثمر ثمر و تأثیر گذار بوده، در نگارش مقاله های دایرهٔ المعارفی و تحقیقی مورد استفاده نویسندگان جوان قرار گرفته و همه این ها، غیر از شاگردانی است كه در سی و پنج سال تدریس ایشان در دانشگاه، از محضر درس او استفاده كرده اند. دكتر ساسان سپنتا در سال های اواخر دهه ،۱۳۸۰ به بازنشستگی از تدریس در دانشگاه می رسد و برای مردان علم و اندیشه، این مرحله، آغاز پربارترین دوره زندگی علمی آنان است كه با خیالی آسوده و دور از دغدغه های كار و تدریس، به تدوین و ویرایش و نشر آثارشان می پردازند و در واقع، حاصل عمر را به چشم خویش می بینند و از ثمرات آن بهره می گیرند.
سید علیرضا میرعلی نقی
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید