جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


سراب، شهر تاریخی و خوش آب و هوا


سراب، شهر تاریخی و خوش آب و هوا
قدمت این شهرستان آن طوری كه از مدارك و كتابهای موجود در این زمینه بر می آید به دوره پیش از اسلام برمی گردد. در گوشه و كنار این شهرستان آثاری به صورت خطوط اورارتویی مبین این مطلب است و با عنایت به اینكه شهر سراب بر سر جاده ابریشم قرار داشته است از قدیم الایام مورد توجه بوده است وجود آثاروعلایم گورستانهای بسیار در سطح شهر سراب نشان میدهد كه سراب از پرجمیعت ترین شهرهای منطقه در گذشته بوده است.
یكی از شاخه های جاده ابریشم از ری به قزوین و فیروز آباد خلخال و بزقوش از راه سراب به تبریز می رسیده است و یكی دیگر از شاخه ها از راه قزوین و فیروز آباد خلخال به اردبیل از كنار و نزدیكیهای سراب می گذشته است. وجود دو سنگ نبشته اورارتویی در جوار سراب در منطقه نشت اوغلی و دیزج رازلیق از نظر آثار تاریخی بسیار اهمیت دارد آثار بدست آمده از دوره اورارتورها (معاصر مادها) به خط میخی نشانگر قدمت این شهر و تاریخی بودن آن می باشد. این دو سنگ نبشته نشان از فتح نامه شاهان اورارتور هاست.
وجود این دو كتیبه نشانگر اهمیت این منطقه در آن زمانها می باشد اما معلوم نیست كه شهرهای مفقود شده یاد شده در كتیبه های اورارتویی در كجا و كدام نقطه واقع هستند مسلماً مراكز مزبور مهم و سوق الجیشی بوده كه در حوالی این كتیبه ها قرار داشتند تاریخ نویسان قدیم تاریخ سراب را با تاریخ اهر و ارسباران به هم آمیخته دانسته اند. سراب یكی از شهرهای قدیمی و تاریخی آذربایجان است این شهر به لحاظ وقوعش در مركز گره مواصلاتی آذربایجان یعنی قرار داشتن در سر راه اردبیل و آستارا و مغان به تبریز و ارتباط با جاده تهران تبریز از طریق بستان آباد اهمیت سوق الجیشی و اقتصادی مهمی داشته و زمانهای دیرین مركز عبور ومرورسپاهیان و قوافل تجارتی بوده است.
آثار سفالی بدست آمده از قبورپارتی ها، اتلال و تپه های موجود نشان می دهد كه سراب دارای قدمت و تاریخ بسیار قدیمی می باشد. از قدیم الایام با توجه به اینكه سراب، بین دو شهر بزرگ و قدیمی اردبیل و تبریز قرار داشته همواره مورد توجه قرار داشته و در تمامی جریانات سیاسی اجتماعی سهم عمده داشته است.
سراب در قرن نهم هجری از شهرهای آباد و مهم آذربایجان بود حسن روملو در كتاب احسن التواریخ می نویسد: دربار سلطان مجمع ادیا و اهل فضل در سال ۸۹۳ و ۸۹۵ هجری در تبریز مرض طاعون شایع گشت. سلطان یعقوب جهت امان بودن از بیماری به سراب عزیمت نمود. آنچه ما را با تاریخ كهن سرزمین سراب و مردمان اولیه آن رهنمون می سازد وجود چند سنگ نبشته می باشد كه در نزدیكی های شهر موجود می باشد این دو سنگ نبشته مربوط به قوم اورارتورهاست كه از سده هفتم تا نهم قبل از میلاد در ارمنستان كنونی و قسمتی از آناتولی شرقی و آذربایجان و قفقاز سلطنت داشته و قومی آبادگر و سازنده بوده اند.
در دوره سلجوقیان تركان مناسبترین نواحی گله داری را اشغال كردند و نواحی بزرگ از جانب شمال غرب ایروان كه سراب نیز در میان آنها قرار داشت ترك نشین ساختند و هم در این زمان بود كه نام بعضی از آبادیها در آذربایجان تركی شد و تركان در دهاتی كه سكنی گزیدند تغییر نام داده و زبان خود را ترویج نمودند.
سراب مانند بسیاری از شهرهای ایران در كنار رود بنا شده است و احتمال می رود نام خودش را نیز از این جهت گرفته باشد بواسطه وجود آبهای جاری فراوان كه از دامنه كوههای سبلان و بزقوش در دشت سراب جاری می شود شاید نام سراب را بر این شهر گذاشته اند اما حمداله مستوفی در كتاب معروف خود یعنی نزهع القلوب می نویسد سراو شهریست از شرق سبلان مایل به قبله افتاد چو هوایش سرد است و آب آن از رودی كه بدان شهر منسوب است از كوه سبلان برخیزد و در دریاچه چی چست (ارومیه) رود مردمش سفید چهره اند و سنی مذهب. یاقوت حموی این شهر را سراو یا سرو ضبط كرده و گوید در سال ۶۱۷ هجری مغول به آن شهر حمله كرد آن شهر خراب شد و بیشتر اهالی كشته شدند مورخین نیز سراب را سراو ذكر كرده اند كه در كنار رودخانه سراو بنا شده و از این نام اسم شهر را سراو یا سراب گذاشته اند جغرافی نویسان قدیم به جای نام سراب لغت سرالو را ذكر نموده اند.
ابن حوقل در وصف این شهر گفته است سراو شهری است نیكو و دارای چند آسیاب و گرداگرد آن مزارع غله خیز و باغستانها پر فراگرفته و مهمانخانه ای پاكیزه و بازار های خوب دارد. علی رغم اینكه كاوشهای اساسی تا كنون در منطقه سراب صورت نگرفته است اما هر مطلب روشنی كه وجود دارد آن است كه همانند سایر نقاط كشور پهناور ایران شهرستان سراب نیز بواسطه داشتن قدمت تاریخی و واقع شدن در یك منطقه حاصلخیز كشاورزی و اینكه در طول تاریخ مورد سكونت انسانها بوده است دارای آثار و ابنیه های فراوان تاریخی است كه شاید قدمت آنها هزاران سال باشد.
متاسفانه این منطقه در طول تاریخ مورد تاخت و تاز فراوان قرار گرفته كه در اغلب آنها خسارات فراوان به آثار و بناهای این شهر وارد آمده است از جمله در حملات مغول یا در قتل و غارت آغامحمد خان قاجار و یا بر اثر حوادث طبیعی بسیاری از این آثار از بین رفته و یا لطمات فراوان بدانها وارد گردیده است.
چنانچه در سابقه تاریخی شهرستان بیان شد این منطقه زیستگاه اقوام مختلف بوده است و هر كدام از آنها به نوعی در منطقه اثر گذار بوده اند كه می توان به اورارتورها اشاره نمود. با این اوصاف می بینیم بعد از گذشت صدها یا هزاران سال هنوز بعضی از این اثرها توانسته اند خود را از چنگال دشمنان و قهر طبیعت رهانیده و به دست بشر امروزی برسند.
اگر چه در مورد یكایك بناها و آثار باستانی شهرستان اطلاعات دقیقی در دست نیست اما حتی المكان سعی گردیده با استفاده از نوشتارها و گفتارها و مستندات و خود آثار در خصوص آنها اطلاعات جمع آوری گردیده تا شاید از این طریق بتوان در حفظ میراث گذشتگان و اغنای فرهنگی منطقه گام برداشت.
منبع : روزنامه ابرار


همچنین مشاهده کنید