سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


حضور باستان شناسان آمریکایی و اروپایی در نزدیکی نطنز؟!


حضور باستان شناسان آمریکایی و اروپایی در نزدیکی نطنز؟!
فعالیت گسترده هیئت های باستان شناسی خارجی در ایران که به اصطلاح آن را هیئت های باستان شناسی مشترک می نامند، چند سالی است که در جای جای خبرها و روزنامه ها به چشم می خورد. مطلب حاضر کنکاشی است بر اینگونه هیئت های باستان شناسی به ظاهر مشترک و درواقع خارجی که شاید در نخست جزو مسائل حاشیه ای به نظر آیند اما با نگاهی دقیق تر ابعاد واقعی و تأمل برانگیز فعالیت آنها آشکار و زنگ خطر را به صدا درخواهد آورد.
ترک تازی باستان شناسان خارجی در ایران در پیش از انقلاب اسلامی یکی از پیامدهای استکبار و استعمار بیگانگان خصوصا کشورهای غربی بود. به طوری که هیئت های باستان شناسی آمریکایی و اروپایی و حتی ژاپنی ایران را مانند مستعمره میان خود تقسیم کرده بودند. آنچه از گزارش های آن زمان برمی آید نقش باستان شناسان ایرانی در این چنین هیئت های باستان شناسی بسیار ناچیز و اغلب در حد نماینده اداری اداره باستان شناسی کشور بوده است. تاراج و یغمای بقایا و اطلاعات فرهنگ ایران و ایرانیان در لوای شناساندن فرهنگ ایران به جهان آب های بسیاری به آسیاب موسسات و دانشگاه های غربیان ریخت و همچنان سهم ایرانیان جز پادوی و انجام امور تدارکاتی چیز دیگری نبود.
● بازگشت خارجی ها به هویت شناسی ایرانی!
ظهور انقلاب شکوهمند اسلامی ایران مستعمره باستان شناسی غربیان را نیز به همراه دیگر بنیادهای استکبار و استعمار فرو ریخت و در پی اجرای ایده و آرمان های امام راحل راه های نفوذ استعمار در تمامی عرصه ها را بر بیگانگان سد نمود که به طبع حوزه باستان شناسی نیز از این قاعده مستثنا نبود. اندیشه های امام راحل که بر مسدود نمودن راه نفوذ و سلطه دشمن و اهمیت تأمین و تربیت نیروی انسانی خود یافته و دارای اعتماد به نفس و مسلح به دانش و تخصص تأکید داشت، مانع بازگشت مجدد استعمارگران حتی در عرصه باستان شناسی به ایران شد.
پس از انقلاب اسلامی و بیرون راندن استعمارگران ایران شاهد جوانه زدن پاسداران نام و فرهنگ خود بود. این پاسداران کسانی نبودند جز باستان شناسان جوان علاقمندی که تصمیم گرفته بودند خود عهده دار شناساندن فرهنگ این مرز و بوم به مردم داخل و خارج از کشور شوند. اما متأسفانه چیزی نگذشت که این نهال نو پا دستخوش موج جدیدی از استعمار شد که حتی شاید بتوان آن را خطرناکتر از پیش دانست چرا که این بار به طور پنهان و در پوشش هیئت های مشترک ظاهر شد. از اواخر دهه ۱۳۷۰ و اوایل دهه ۸۰ موج تازه ای از باستان شناسان و هیئت های باستان شناسی خارجی (عمدتا اروپای غربی وحتی آمریکایی!) بر سفره گشاده میراث ملی ایران هجوم آوردند. اگرچه در آغاز از یکسان بودن سهم ایرانیان و خارجی ها در پروژه های مشترک صحبت می شد اما در عمل ایرانیان مانند گذشته اکثرا به جز مجریان کارهای اداری و مسئول تدارکات، سهم دیگری در اینگونه پروژه های به اصطلاح مشترک ایفا نمی نمودند. چه بسیار مقالاتی که در خارج از کشوربه چاپ رسیدو نتایج آن ماحصل کاربه یغما رفته جوانان باستان شناس ایرانی بود که بدون هیچگونه نامی از پژوهشگر ایرانی آن منتشرشد. چه بسیار سخنرانی هایی که در محافل غربی برگزارشد و باستان شناسان ایرانی در حد راهنمایان بومی معرفی و غربیان مکتشفان و محققان مستعمره ای تازه بازیافته. و از آن جانکاه تر رشد اخیر علف های هرز خود ستیزی وعدم خودباوری و بیگانه پرستی به مرورزمان درمیان برخی از مسئولان تشکیلات باستان شناسی کشور بود. توجیه مسئولان تشکیلات باستان شناسی کشور این است که هیئتهای خارجی بودجه فعالیتهای میدانی خودرا تامین می کنند یا اینکه ما نمی توانیم به تنهایی همه بارباستان شناسی کشور را به دوش کشیم! چطور ما توانستیم به تنهایی انقلاب را به ثمر برسانیم و درجنگ تحمیلی پیروز شویم، حال نمی توانیم از پس شناخت هویت خودبرآییم! آیاتنها مسایل مالی می تواند این اجازه را به ما دهد که سرمایه های فرهنگی و هویت ملی خود را به بیگانگان بفروشیم؟ با روی کار آمدن دولت نهم و شعارهای شورانگیز تقویت بنیه علمی داخلی و استفاده از پتانسیل های علمی درون کشور، جامعه باستان شناسی ایران چشم امید خود را به دولت جدید برای توقف اینگونه دست درازی ها دوخته بود. اما متاسفانه عدم آگاهی مدیران به حساسیت موضوع نه تنها مشکلی را حل نکرد بلکه با انتخاب برخی مسئولان بی تجربه بر شدت مشکل به صورت جدی افزود. مسئولانی که با بهانه های تقویت حوزه ایران شناسی و معرفی ایران در سطوح جهانی و آشنایی باستان شناسان ایرانی با آخرین دستاوردهای علمی جهان، امتیازات گوناگونی را در ازای سفر خود به کشورهای غربی در اختیار بیگانگان می گذارند. چنین کسانی که چوب حراج بر هستی تاریخی ایرانیان زده اند با به حاشیه راندن اساتید تراز اول ایرانی و متخصصان توانای کشور و جانشین کردن آنها با بیگانگان در عرصه های کاری و همایشهایی که با هزینه بیت المال برپا شده اند، خسارت های جبران ناپذیری بر پیکر جامعه فرهنگی ایران وارد می کنند. در چند سال اخیر عملکرد مشکوک برخی از مدیران در گسترش حضور تعداد بی شماری از هیئت های خارجی و حتی فراهم آوردن امکانات و اجازه کار به افراد مشکوکی از جمله راجر ماتیوز انگلیسی و لامبرگ کارلوفسکی آمریکایی یا دنیل پاتس که بارها و بارها از کلمه جعلی خلیج عربی به جای خلیج فارس استفاده کرده اند جای بسی تعجب و حیرت دارد. خوشبختانه در پی افشاگری برخی از نمایندگان مجلس فعالیتهای یکی از این جاسوسان که در غالب باستان شناس طی سالیان اخیر درتهران حضور داشت قطع و از کشور اخراج شد.
● حضور باستان شناسان خارجی در نقاط حساس کشور
ناگفته نماند که برخی از این باستان شناسان که به راحتی ویزای ورود به کشور را گرفته و در قبال دادن برخی امتیازات به مسئولان باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی، امتیاز و مجوز کاوش را دریافت می کنند دارای دو گذرنامه بوده و سفرهای مکرری نیز به اسراییل داشته و دارند. فعالیت درازمدت باستان شناسان آلمانی در مکان باستانی «اریسمان» درنزدیکی سایت هسته ای نطنز طی سالیان اخیر، انجام بررسی باستان شناسی توسط یک باستان شناس آمریکایی در نزدیکی کاشان، اقامت چندماهه یک گروه باستان شناس انگلیسی در نزدیکی مرزهای غربی کشوردرسال گذشته به سرپرستی راجر متیوز که سالها در خدمت دولت بعث عراق بودو از پیروان استفاده از کلمه جعلی خلیج عربی بجای خلیج فارس، همه و همه زنگ خطر را برایمان به صدا درمی آورد. مدتهاست که جامعه باستان شناسی کشور جویای دلیل سفرهای متعدد رئیس پژوهشکده باستان شناسی سازمان میراث فرهنگی به کشورهای غربی و اعطای مجوز کاوش و بررسی به موسسات خارجی دعوت کننده که در برخی موارد حتی صلاحیت علمی و اخلاقی ندارند، است. برگزاری همایشهای متعدد باستان شناسی که بیگانگان محور اصلی آن را تشکیل داده و باستان شناسان ایرانی یا دعوت نمی شود و یا به حاشیه رانده می شوند، از نشانه های خیانت به آرمانهای انقلاب اسلامی اصرار برخی مسئولان در پژوهشکده باستان شناسی خصوصا ریاست این پژوهشکده بر اقدامات ضدامنیت ملی تحت پوشش مطالعات میراث فرهنگی و استفاده از عناصر مسئله دار خارجی مطلقا غیرقابل توجیه است و باید به این مسئله بطور فوری ازطریق نمایندگان ملت و مجلس و نهاد ریاست جمهوری رسیدگی شود. در حالی که مردم ایران تحت فشارهای بین المللی خصوصا غرب هستند که از حقوق مسلم خود از جمله انرژی صلح آمیز هسته ای چشم پوشی کنند چه لزومی دارد با وجود جوانان و اساتید غیور این مرز و بوم از عناصر غرب برای شناخت هویتمان استفاده کنیم.
جریان سرازیرشدن هیئت های خارجی را به ایران و از دست رفتن خودکفایی و نوآوری جوانان این مرز و بوم را می توان با مثالی از اقتصاد ایران پس از انقلاب اسلامی بیشتر توضیح داد. برهمگان واضح است که رسیدن ایران به این درجه از خودکفایی در بسیاری از عرصه های اقتصادی و نوآوری و شکوفایی روزافزون صنعت و بسیاری از عرصه های دیگر مدیون پیروزی انقلاب اسلامی و ایده های امام راحل مبنی بر اعتماد نفس، خودباوری، تلاش و عدم اطمینان به بیگانگان است. هنگامی که واردات بسیاری از کالاهای خارجی با هدف کمک به رشد تولید داخلی و پیشرفت صنعت ملی محدود شد، زمینه برای پویایی نوآوری و توانایی های جوانان این سرزمین محیا شده تا جایی که شاهد صادرات روزافزون کالاهای ایرانی به کشورهای منطقه و دیگر نقاط دنیا هستیم.
نیازی به توضیح نیست که اکثر اساتید و متخصصان دانش باستان شناسی متفق القول هستند که اکنون ما به مرحله ای رسیده ایم که به خصوصا خارجی ها برای شناخت هویت مان نیاز نداریم. درکشوری که جوانان آن در مراحل مختلف تکنولوژی پیشرفته به بالاترین درجه ها رسیده اند، لزومی ندارد باستان شناسی، که درمقایسه با علوم پیشرفته دنیا، زیاد پیچیده نیست توسط خارجی ها در ایران انجام شود. با توجه به پیشرفت چشمگیر فن آوری اطلاعات و در دسترس بودن جدیدترین و به روزترین نتایج پژوهشهای جهانی، چه نیازی به حضور بیگانگان آن هم در این حد است. آیا هیچگاه از خود پرسیده ایم چرا آنها باید بیایند و در کشور ما کار باستان شناسی انجام دهند؟ آیا آنها اجازه خواهند داد تیمی از کشور ما ایران، به همان صورت که آنها به ایران می آیند و اجازه کاوش دریافت می کنند، برای کاوش و شناخت فرهنگ آنها به کشورهایشان نظیر آلمان، انگلستان، فرانسه، بلژیک و... برود؟!
باشد که این مشی امام، راهنما و راهبرد نظام و مسئولان جمهوری اسلامی در مواجهه با دشمن و مقابله با تهاجم فرهنگی غرب قرارگیرد و اظهارات و اقدامات نسجیده بعضی از مسئولان و دست اندرکاران را که فکر می کنند از طریق سپردن فرهنگ و تمدن این ملت به دست کسانی که کوچکترین دلسوزی برای ایران نداشته و فقط و فقط به دنبال منافع خود هستند، جای خود را به تبعیت از رهنمودهای امام بسپارد، و با غلبه بر روحیه خودباوری و اعتماد به نفس و از طریق تکیه و تاکید بر مراکز داخلی و گسترش آنها دشمنان را از دستیابی به آرزوهایشان مأیوس کنیم.
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید