جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

مرد خوب در افریقا - A GOOD MAN IN AFRICA


مرد خوب در افریقا - A GOOD MAN IN AFRICA
سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : جان فیدلر، ویلیام بوید و بروس برسفورد
کارگردان : برسفورد
فیلمنامه‌نویس : ویلیام بوید، بر مبنای رمانی نوشتهٔ خودش
فیلمبردار : آندری بارت کوویاک
آهنگساز(موسیقی متن) : جان دو پرز
هنرپیشگان : کالین فریلز، جوآن والی کیلمر، شان کانری، لوئیس گاست جونیر، جان لیتگو، دایانا ریگ و سارا جین فنتن
نوع فیلم : رنگی، ۹۵ دقیقه


ـ کین جانا، افریقای غربی، اندکی پس از استقلال. ̎مورگان لیفی̎ (فریلز)، منشی سفارت انگلستان زندگی شلوغ و آشفته‌ای در این ناحیهٔ دور افتاده از جهان دارد. وقتی سفیر جدید (لیتگو) می‌رسد، مشکلات او دو چندان می‌شود؛ باید اوامر سفیر را گوش کند، دختر او را سرگرم کند و مقدمات ورود یکی از افراد خاندان سلطنتی انگلستان را هم فراهم سازد. تا اینکه روزی با پزشکی انگلیسی به نام ̎دکتر الکس مورای̎ (کانری) آشنا می‌شود که بیست و سه سال سابقهٔ خدمت در این منطقه را دارد. از سوی سفید مأمور می‌شود که ̎پروفسور سام̎ (گاست جونیر)، نامزد انتخابات ریاست جمهوری منطقه را به سمت خود جلب کند و او ترتیب سفری را به انگلستان می‌دهد. در بازگشت، پروفسور او را تهدید می‌کند که باید دکتر را به رفتن از منطقه تشویق کند. ̎مورگان طی یک بازی گلف سعی می‌کند دکتر را ترغیب کند که برای تدریس به پرتغال برود اما دکتر نمی‌پذیرد. پس از پیروزی پروفسور در انتخابات، اهالی خشمگین خواستار خروج انگلیسی‌ها می‌شوند. دکتر طی یک حادثهٔ رانندگی زخمی می‌شود و می‌میرد. ̎مورگان̎ ناراحت از مرگ تنها انسان خوبی که در افریقا ـ در کین‌جانای فاسد ـ می‌شناسد، تصمیم می‌گیرد که به اهالی کمک کند.
ـ فیلم که قرار است نسخه‌ای امروزی، کمدی (؟) و شوخ و شنگ از امریکائی آرام و مثلاً ضد گراهام گرین‌ی باشد، بیشتر ترکیب ناموفق و شکست‌خورده‌ای از یک کمدی خام و نپخته و بار نیامده، روابط در نیامده و خشن و خشک (منشی سفارت و دکتر)، فضاسازی ناموفق از یک کشور افریقائی فاسد و ویرانهٔ تازه استقلال یافته، و مثلاً افشاگری بی‌پرده از دیپلماسی انگلستان در کشورهای تازه استقلال‌یافته و احتمالاً خیلی چیزهای دیگر است ... یک فیلمنامهٔ سرهم‌بندی شده از وقایع مستقل و پاره پاره و نامنسجم، بعضی اندکی خنده‌دار و بعضی اندکی جدی و عبوس، با پرداخت شلخته و سردستی که این آشفتگی را بیشتر دامن می‌زند، و اجرائی خالی و تهی از هر فکر و استعداد و ظرافت. باقی می‌ماند تنها بخش‌هائی که تماشاگر تکلیفش را با فیلم روشن می‌کند و مثلاً تصمیم می‌گیرد که این صحنه‌ها کمدی است و لبخند بزند و خود را تا صحنهٔ بعد و تصمیم بعد بکشاند.


همچنین مشاهده کنید