شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

قرآن‌ها بر نیزه ‌ارزش ها زیرپا! ‌


قرآن‌ها بر نیزه ‌ارزش ها زیرپا! ‌
‌پس از به کارگیری رنگ سبز به عنوان نماد »حامیان موسوی« بعضی از دوستان آن طرفی به شدت برآشفته شده و حتی احساس تکلیف شرعی کرده‌اند که دلایلی برای اثبات عدم سیادت »میرحسین « پیدا کنند! مدافعاندو آتشه ارزش‌ها که گویی چهار سال است اطراف خود و دوستان‌شان را نمی بینند ناگهان به یاد داستان »قرآن برنیزه کردن« افتاده‌اند. نگارنده مایل است قبل از ورود به بحث اصلی و پاسخ به مدعیان حـراست از اسلام و مسلمین، تذکری دوستانه به سبزپوشان خودی بدهد. حقیقت آن است که در چهار سال اخیر، مقدس سازی های سیاسی و بهره برداری از ارزش‌های مجازی در انحصار کسانی بود که امروز عده‌ای از آنها در جمع حامیان دولت قرار دارند. اصلاح‌طلبان و بسیاری از اصولگرایاننیز در این مدت، اعتراض خود به ارزش سازی و مقدس‌نمایی‌های حامیان دولت را به زبان‌های مختلف بیان کرده‌اند . پس شاید بهتر بود در این دوره از انتخابات، نمادهایی که تداعی کننده ارزش ها برای گروه‌هایی از مردم است به کمپین‌های انتخاباتی اصلاح طلبان راه نمی‌یافت. اگر این موضوع مورد توجه دقیق‌تر اصلاح طلبان قرار می‌گرفت آنها می‌توانستند با صدایی بلندتر و گردنی برافراشته تر ‌ ‌»ارزش سوزی« بعضی از آن‌طرفی ها را به نقد بکشند.
میرحسین موسوی سیدی بزرگوار از آل رسول است، رفتار او نیز نشانه تلاش برای گام نهادندر راهی است که رسول خدا و فرزندانش به انسان‌ها عرضه کردند. او قاعدتاً به این شرافت خویش می بالد و مایل نیست به نمادهایی که این شرافت را در ذهن مردم زنده می کند خللی وارد شود . این در حالی است که در بعضی محافل و مناظر تبلیغاتی، نوعی »افراط گرایی سبک کننده« در استفاده از رنگ سبز- که موسوی آن را به عترت رسول الله(ص) منتسب کرده است- مشاهده می گردد. ‌ ‌
اما سخن اصلی در این یادداشت با گروه های مقابل است. رفتار توام با عصبانیت برخی حامیان احمدی نژاد در برابر نماد مورد انتخاب اردوگاه انتخاباتی موسوی، نشان می دهد که موسوی و یارانش به هدف خود از انتخاب رنگ سبز رسیده اند و همین امر، نگرانی روزافزون حامیان احمدی نژاد را تشدید کرده است. این نگرانی تا جایی پیش رفته که آنها دچار فراموشی شده اند و گمان می کنند که همین فراموشی، دامان آحاد ملت را نیز گرفته است. به نظر می‌رسد کسانی که استفاده حامیان موسوی از رنگ سبز را با »قرآن بر نیزه کردن« مقایسه می کنند از یاد برده اند کـه نخستین بار در سال‌های اخیر، چه کسانی»هاله نور« در اطراف سر»رئیس محبوب خود« دیدند و آن را با آب و تاب نقل کردند. آنها گوییبه یاد نمی آورند که برای آسان سازی طرح یک ادعا، پای مسلمان ناشناس سوری را به میان آوردند که »اگر قرار بود پیامبر دیگری بیاید، این پیامبر، احمدی نژاد بود«. این حضرات ظاهراً فراموش کرده اند که پای خواب و الهام های ادعایی را ‌ ‌به میان آوردند تا ثابت کنند انتخاب احمدی‌نژاد براساس اراده‌ای فوق بشری صورت گرفته و لابد هر کس هم که با او در افتد، مانند در افتادگان با آل علی (ع) سرنوشتی جز »ورافتادن« ندارد. ‌آیا می‌توان در استفاده افراطی از ارزش‌ها، اقدام یا اظهار نظری را قابل مقایسه با سخن یک مشاور رئیس جمهور دانست که از آن بوی شرک می‌‌آمد: »در خارج از کشور، نزدیک است که عده‌ای احمدی‌نژاد را بپرستند!«؟
راستی انصاف دهیم! اگر قرآنی بر سر »نیزه« رفته باشد رنگ سبز حامیان موسوی است - که البته در مـورد آن هم سـخـن داریم - یا بکارگیری مـقـــدس‌تـــریـن مـفاهیم و واژه‌های هـــستی برای توصیف یک انسان معمولی!؟ سخن مهم‌تر آن که اگر بر نیزه کردن قرآن قبیح باشد زیر پاگذاشتن فرامین قرآن چه حکمی دارد؟ آیا دروغ گفتن نسبت به رقیبان، ایراد اتهام‌های غیرواقعی به منتقدان، بی عدالتی در برخورد با حریفان داخلی، عدم اجرای وعده‌هایی که هنوز در ذهن بسیاری از مردم است و از همه مهم‌تر، اظهار نظر صریح برخلاف »نص« آیه قرآن را چیزی جز زیرپاگذاشتن دستورات قرآن می‌توان نامید؟ برای هر یک از موضوعات فوق، در میان طرفداران کدام گروه، مصادیق آشکارتری می‌توان پیدا کرد؟
به فرض که از میان اصلاح‌طلبان، کسانی وارد حیاط خلوت دوستان آن طرفی شده باشند و روش چهارساله برخی حامیان دولت در قراردادن ارزش‌ها بر سرِ»نیزه«‌ها را تقلید کرده باشند. این گروه،لابد »فـریـب شیطان« را خورده‌اند و مستحق ملامت هستند. اما تکلیف برخی افراد و گروه‌ها چه خواهد بود که دچار »خصلت شیطانی« شده‌اند و گاه اظهارات آنان یادآور سخن شیطان است که »مرا از آتش آفریدند و انسان را از خاک!«؟
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید