پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

جرزنی روی باسکول


جرزنی روی باسکول
انتخابات در ایران مسابقه واقعی وزن کشی است. پایان یک ماراتن سنگین است. یا به یک فینال بزرگ شبیه است. جایی که آدم ها، جبهه ها و جریان های سیاسی داخلی و خارجی پس از ماه ها گفتار و رفتار و ادعا و تبلیغات یا عملیات روانی و باد به غبغب انداختن و ژست گرفتن، روی ترازو و باسکول «آرا مردم» می روند تا وزن واقعی شان معلوم شود. روز انتخابات فینال همه رقابت هاست. البته بگذریم از اینکه بعضی ها عادت دارند وقتی وزنشان رو شد و ناکام ماندند مثل آن مربی جرزن که تیمش ۶ به ۱ بازی را باخته بود، بگویند اول ما یک گل زدیم و دوم شدیم و دوم حریف ما ۶ گل زد و اول شد!
انتخابات مجلس هشتم در ۲۴ اسفند ۸۶ کدام واقعیات را آشکار کرد و غیرواقعی بودن کدام تبلیغات را- به مثابه جنگ روانی- نشان داد؟ نتایج وزن کشی چه بود؟ پیام ها و معانی آن کدام است؟ و هنرنمایی مردم، پرده از کدام واقعیت ها می دارد؟
۱ ) قدرت های خارجی- مشخصاً آمریکا و انگلیس- با توجه به بدبیاری های آزاردهنده در خاورمیانه بزرگ، پروژه ویژه ای را برای ایران به عنوان کانون جوشان اسلامگرایی پیروز در منطقه تعریف کرده بودند. از اعلام حمایت رئیس جمهور آمریکا نسبت به «میانه روها» و تمدید تحریم ها علیه ایران دو شب قبل از انتخابات بگیرید تا تصریح «جان ساورز» و «سرنیگل شینوالد» سفیران انگلیس در سازمان ملل و آمریکا که طی اظهارنظرهایی تصریح کردند صدور قطعنامه جدید علیه ایران در شورای امنیت و افزایش فشارها در چالش هسته ای، انتخابات مجلس و ریاست جمهوری ایران را هدف گرفته است تا مردم ایران به صرافت بیفتند که نباید بیش از این هزینه بدهند. آنها امیدوار بودند جریانی مرعوب و تسلیم طلب- مانند دوره مجلس ششم- روی کار بیاید و نقش اسب تروا را در داخل جمهوری اسلامی ایفا کند. اما حماسه ای که ملت ایران رقم زدند، باعث شد همان روز جمعه دانا پرینو سخنگوی کاخ سفید با ناامیدی اعلام کند «دولت آمریکا انتظارات بسیار کمی از این انتخابات دارد». همان روز در حالی که گرایش غالب مردم به اصولگرایی آشکار شده بود، ریچارد دالتون سفیر سابق انگلیس در تهران، طی مصاحبه ای با سی ان ان، ضمن اینکه احتمال پیروزی اصولگرایان را مطرح می کرد، به روند تثبیت موقعیت ایران در خاورمیانه اشاره کرد و افزود «ایران اکنون بشدت اعتماد به نفس و دست بالا را دارد. دشمنانش در افغانستان و عراق از بین رفته اند و وادار نشده از برنامه غنی سازی دست بکشد. ایران اکنون احساس می کند ماموریت بیرون کردن آمریکا از خاورمیانه را بر عهده دارد.»
اگر روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال قبل از انتخابات مانند برخی روزنامه های دیگر ادعا می کرد روز جمعه رفراندومی برای دولت و نظام جمهوری اسلامی است، حق داشت دیروز حرف خود را پس بگیرد و بنویسد «حضور گسترده مردم، به دور از انتظار و پیش بینی بود». سایت رسمی دولت انگلیس (بی بی فارسی) هم دیروز در این باره در کنار اذعان به «رای بالای اصولگرایان» تصریح کرد: «پیش بینی می شد به دلیل سرگرمی مردم به عید نوروز در روزهای پایانی سال و محدودیت های تبلیغاتی، مشارکت مردم چندان گسترده نباشد. پاره ای از آگاهان اعتقاد داشتند که به دلیل رد صلاحیت اصلاح طلبان بخش عمده ای از هواداران جریان سیاسی اصلاح طلب، پای صندوق های رای حاضر نشوند و بدین ترتیب، آمار شرکت کنندگان در انتخابات چندان چشمگیر نباشد. شرکت ۶۵درصد مردم در انتخابات، در سطح بین المللی نیز نتیجه رضایت بخشی برای برگزارکنندگان انتخابات دارد و نشان دهنده بالا بودن علاقه مردم به مشارکت در روند تحولات سیاسی کشورشان است.» بی بی سی آنگاه با سردرگمی از مخاطبان می پرسد: «به عقیده شما، چه دلائلی باعث شد نتیجه ای که از مشارکت مردم در انتخابات اعلام شده مغایر با پیش بینی ها و حاکی از رشد چشمگیر شرکت مردم در انتخابات نسبت به دور قبل باشد؟»
این پرسش حتماً تا ماه ها سفارتخانه های غربی و تحلیل گران سیاسی و اطلاعاتی آنها را مشغول خواهد کرد.
۲) انتخابات برای جریان های اپوزیسیون هم یک وزن کشی بود تا با رای «باشکوه» و «اصولگرایانه» مردم ثابت شود هم تحریم چی ها (نظیر جبهه ملی، منافقین، کومله، حزب دموکرات، فدائیان خلق اقلیت و اکثریت و سلطنت طلبان و...) و هم حامیان «مشارکت معترضانه»!؟ (شامل نهضت آزادی، منافقین روند جدایی، حلقه کیان نزدیک به باند مهدی هاشمی و طیف افراطی در جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین) وزن و پایگاهی در میان مردم ندارند اگرچه معدود سمپات های چشم و گوش بسته را هم به سرگیجه و اختلال شخصیت دچار کرده اند. مشارکت مردم این بار ۱۰ تا ۱۵ درصد بیشتر از دوره قبلی و جزو بالاترین میزان مشارکت ها در ۸ دوره انتخابات مجلس بود. برخلاف ادعای تندروهای مدعی اصلاح طلبی که با شعار «حضور معترضانه» در انتخابات حاضر بودند و همواره گفته بودند اگر مردم مشارکت کنند، ما برنده می شویم، مشارکت ۶۰ تا ۶۵درصدی مردم رشته های عملیات روانی آن جریان منافق را پنبه کرد. مردم هم آمدند و هم با انتخاب ۷۲درصد منتخبان از میان اصولگرایان، ثابت کردند انتخاب اول و آخرشان اصول و محکمات مورد هجمه انقلاب است. دیگر مضحک خواهد بود که طیف ائتلافی مذکور ادعا کند چون نامزدهای اصلی ما رد صلاحیت شده بودند، انتخابات غیررقابتی شد و ما باختیم. مردم مشارکت چشمگیری در انتخابات داشتند و اگر جریان نفاق مذکور کوچک ترین حقانیت و مقبولیتی داشت، مردم باید به همان هایی رای می دادند که حتی ادعا کرده بودند با رای مردم می توانند تا ۱۷۰ نماینده را به مجلس بفرستند و اکثریت را قبضه کنند.
اما از اینها گذشته که حکایت مفصلی هم دارد، باید اشارتی داشت به نحوه تعامل اهانت آمیز دو طیف اپوزیسیون با هم که با قدرت نمایی مردم، ورشکستگی شان مجدداً رو شده و مجبورند سر هم را بتراشند. اگر شب قبل از انتخابات، مسعود بهنود سلطنت طلب از طریق رادیو صدای آمریکا خواستار مشارکت معترضانه در انتخابات شد و طرفداران تحریم را به خاطر بی محتوایی و بی خاصیتی تصمیم شان دعوت به سکوت کرد، حالا این مقاله نویس سایت گویا نیوز است که با پرسش از «نتیجه و خاصیت آن حضور معترضانه» می نویسد:«آقای بهنود معتقدند که مخالفان شرکت در انتخابات بهتر است تا زمان یافتن ابتکار نوین سکوت کنند. حال آن که به نظر می رسد این توصیه برای ایشان هم بد نباشد. این آقای بهنود و دوستانشان هستند که به شکل رقت باری هیچ ابتکاری الا شرکت بی قید و شرط در هر فراخوان نظام سیاسی ایران ندارند. حتی زمانی که خود معترف به غیرعادلانه و غیررقابتی بودن انتخابات هستند... نتایج اولیه انتخابات، کار نقد نقالی ایشان در صدای آمریکا را راحت کرده است.» نویسنده سپس حال تندروهای طرفدار شرکت در انتخابات را«رقت بار و کمیک» خوانده و بهنود را دعوت به سکوت می کند.
۳) طیفی از اصلاح طلبان که معتقد یا مایل به ماندن در جرگه نیروهای انقلاب هستند، طی دهه گذشته به خاطر غفلت یا تغافل و یکی شدن حسابشان با طیف منافق، تندرو و ساختارشکن مدعی اصلاحات، لطمات حیثیتی اساسی را متحمل شده اند و بیش از این نه می توانند و نه فرصت و مهلت دارند که به بازی «جمع محال نقیضین» ادامه دهند. دوستان پاکباخته انقلاب و جمهوری اسلامی و دشمنان قسم خورده آن را نمی توان یکجا از خود راضی کرد. حضور این طیف در انتخابات را باید حمل بر اعتقاد آنان به نظام و ملت کرد و در این صورت توقع داشت لااقل برای احیای حیثیت خود، به بازسازی مرز شکسته با جبهه ضدانقلاب اهتمام ویژه کنند. همه حاضرین در صحنه انتخابات- اعم از برنده و بازنده- در خور قدرشناسی اند اما در عین حال حتماً نیاز به بررسی دارد که چرا ملت دیگر بار حاضر نشد به جریان اصلاح طلبان اعتماد کند و برای ششمین بار، ناکامی انتخاباتی آن جریان (از سال ۱۳۸۱ تا ۲۴ اسفند ۸۶) را رقم زد. وسوسه به بهره جستن از وزن موهوم جریان های ضدانقلاب و قدرت های بیگانه، همان سم مهلکی است که در جان ائتلاف مذکور- به رغم همه اعتراف ها و انتقادهای درونی- تزریق شده و اگر بیش از این دیر شود، خدای ناکرده ممکن است پایان حیات سیاسی شخصیت های موجه این مجموعه را رقم زند. در این میان تجربه دهه اول و دوم انقلاب برخی چهره ها که با خط کردن خطاها به حیات سیاسی خود پایان دادند، عبرت آموز است و امید که آن تجربه تکرار نشود.
۴) جبهه بزرگ اصولگرایان پس از توفیق در انتخابات شورای شهر دوم، ریاست جمهوری نهم، مجلس هفتم، شورای شهر سوم و خبرگان، روز جمعه به مدد رای منسجم و خیره کننده ملت، به ششمین موفقیت انتخاباتی طی ۵ سال گذشته دست یافت. اگر هم برخی محافل و رسانه های مغرض داخلی و خارجی (نظیر وال استریت ژورنال، دیلی اکسپرس و...) با هدف «زدن ریشه اصولگرایان» ادعا می کردند انتخابات مجلس رفراندومی برای سنجش محبوبیت اصولگرایان به ویژه دولت احمدی نژاد است، رفراندوم موردنظر دشمنان و عناصر مغرض یا کوته بین، درست خلاف خواست همان ها رقم خورد و سرانجام به عنوان مثال روزنامه لس آنجلس تایمز مجبور شد بنویسد«براساس نتایج انتخابات می توان گفت توده گرایی و انتقادهای احمدی نژاد از غرب باعث حمایت قوی مردم از وی در مجلس شده و پیداست که مخالفت ها با وی بی تاثیر بوده است. به نظر می رسد حامیان محافظه کار احمدی نژاد کرسی های بیشتری را کسب کرده اند و این می تواند گواهی باشد بر وجهه مردمی او در شهرستان ها و انتقادهای او از غرب بر سر برنامه هسته ای». یا به تعبیر رادیو فردا وابسته به سازمان سیا«نتایج انتخابات مجلس در ایران نشان می دهد که محافظه کاران و حامیان و همفکران محمود احمدی نژاد با کسب کرسی های بیشتر، پیروز این انتخابات هستند». و به تصریح سایت بی بی سی «نتایج انتخابات روز جمعه در ایران نشان می دهد متحدان تندرو(!) رئیس جمهور همچنان کنترل مجلس شورای اسلامی را در دست خواهند داشت» و «با این پیروزی اصولگرایان، کار غرب در چالش هسته ای سخت و مشکل شده است.»
این واقعیت به مفهوم این نیست که دولت در اجزای عملکرد خود ایرادی ندارد یا مجلس صرفاً باید گارد ستایش از دولت به خود بگیرد. مجلس پشتیبان دولت است و این نقش در دو جلوه «حمایت» و «نظارت» تعریف می شود. مهم آن است که ملت با لبیک به رهبر فرزانه انقلاب و با فهم دقیق از چالش تعیین کننده دشمنان با کشور و نظام، مجلسی را برگزیده اند که ان شاء الله بتواند ضمن ادای نقش نظارتی، «راه خدمت دولت را هموارتر کند».
اکنون که ملت به استمرار خدمتگزاری اصولگرایان رای داده ، باید مراقب بود که مسائل حاشیه ای و اختلاف بر سر مسائل جزئی، به مسئله ای فرساینده و مهار کننده از درون منجر نشود. طیف گسترده ضدانقلاب با قطع امید از خود از این پس، بیشتر روی محور اختلاف متمرکز خواهد شد.
محمد ایمانی
منبع : روزنامه کیهان