شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


خلاقیت کارآفرینانه : تعریف و انواع آن


خلاقیت کارآفرینانه : تعریف و انواع آن
این مقاله انواع كارآفرینی خلاق را با ذكر مثالهایی برای روشن كردن هر یك ارایه می‌كند. در منابع مختلف، كارآفرینی مترادف با ایجاد یك كسب‌و كار جدید دیده شده است(قاسم‌زاده، ۱۳۸۲). از جمله جذابیت ‌های كارآفرینی كه منجر به ایجاد یك كسب و كار جدید می‌گردد می‌توان رضایت خاطر حاصل از پروژه‌ای چنین پیچیده كه مستلزم مداومت و پافشاری و خلاقیت قابل‌توجهی در به ثمر رساندن آن است، دانست.
سازمان‌های مختلف در درون خود شرایطی ایجاد كرده و آزادی‌های لازم برای مبادرت به اقدام‌هایی كه منجر به وضعیتی كاملاً قابل مقایسه با ایجاد یك كسب‌وكار جدید توسط كارآفرینان بالقوه است را به وجود آورده، بخش كاملاً قابل ملاحظه‌ای از نتایج حاصل از دستاورد به دست آمده را نصیب كارآفرین درون سازمانی می‌نمایند. درموارد بسیاری، چنین افرادی به صورت یك واحد مستقل با تمام امكانات یك كارآفرین آغازگر عمل می‌كنند.
● شكل‌های مختلف كارآفرینی خلاق
اگر منشاء تقریباًهر كسب‌وكاری را در دنیا ردیبی كنیم، یك كارآفرین می‌یابیم – فردی كه یك ایده یا یك فرصت برای ارائه یك فرآورده یا خدمت را به نحوی سودآور تشخیص داده و صرفنظر از اشكالاتی ه در سر راهش وجود داشته آن را به ثمر رسانده است. با توجه به مانع‌های زیادی كه بر سر راه یك كارآفرین در چنین طرح پیچیده‌ای وجد دارد، خلاقیت قابل ملاحظه‌ای لازم است.
در اینجا خلاقیت را ایجاد راه‌حلهای بدیع و مناسب باری مسایل باز انتها در هر حوزه از فعالیت‌های بشری، و نوآوری را پیاده‌سازی آن ایده‌های بدیع و مناسب تعریف می‌كنیم. و اما كاآفرینی برحسب نوآوری تعریف می‌شود. شوپیتر( ۱۹۳۴ schumpeter ) می‌گوید كارآفرینی شامل اجرای تركیب‌های جدید است، ”درهم شكستن خلاق“ تعادل موجود در درون یك صنعت خاص( Amabile,۱۹۹۶ ). این دیدگاه كارآفرینی كه به نحوی گسترده در جامعه آكادمیك پذیرفته شده است،توسط دیگارن نیز مورد تعمق قرار گرفته ، به صورت‌ ”فرآیندی كه در آن اختراع به مرحله عمل در آمده، ایده‌ای خام ب عملیاتی كه از نظر اقتصادی معتبر است دگرگون شده“ نیز تعریف شده است( آمابلی، ۱۹۹۷).
بدین ترتیب كارآفرینی شكل ویژه‌ای از نوآوری است و عبارت از پیاده‌سازی موفقیت‌آمیز ایده‌های خلاق برای ایجاد كسب‌وكار جدید( entrepreneurship ) یك ابتكار جدید در درون یك كسب وكارموجودئ، كه مورد اخیر را می‌توان به فارسی” كارآفرینی درون سازمانی“ ( intraprenership ) نامید، می‌باشد.
خلاقیت می‌تواند به راههای مختلف در كارآفرینی واردشود. كارآفرین ممكن است ایده‌ای جدید برای محصول یا خدمت خاص داشته باشد، كاری كه از آنچه قبلاً وجود داشته است متفاوت بوده توسط مشتریان مفید یا مطلوب تلقی گردد. این چیزی است كه وقتی افراد نوعاً واه ”خلاقیت“ را در قالب كسب‌وكار می‌شنوند، انتظار دارند. به علت آنكه فكر می‌كنند خلاقیت فقط به درجه بالایی از ابداع در ایجاد ایده‌هیی بنیادی برای محصول یا خدمت اطلاق می‌شود، ممكن است نتیجه گیری‌ كنند كه خلاقیت مطقاً نقشی در بسیاری از ماجراهای كارآفرینی ندارد(قاسم‌زاده، ۱۳۸۲). با این حال ابداع ممكن است نه د خود محصول بلكه در پیاده‌سازی وجود داشته باشد. به عنوان مثال، ابداع ممكن است در وسیله خلق یا عرضه محصول باشد – یعنی در شناسایی فرصت‌های جدید در بازار، یا سازماندهی برای به بازار آوردن محصول یا ایجاد نظامی جدید به همین منظور، علاوه بر آن، راه‌حل‌های بدیع و مناسب ممكن است برای بسیج منابع مورد نیاز باشد. درحقیقت، كارآفرینی غالباً به صورت پیگیری فرصت‌ها بدون توجه به منابعی كه اكنون در اختیار قرار دارد، تعریف می‌شود. بعید است كه یك ماجرای كارآفرینی به میزان قابل تجهی درهمه این ابعاد باشد( فوق‌العاده بدیع و در عین حال مناسب). اما كارآفرینی موفق احتمالاً حداقل نیاز به این شكل‌های خلاقیت كارآفرینانه دارد.
چند مثال از خلاقیت كارآفرینانه در شكله ای مختلف آن به برقراری چارچوبی بار تعریف آن كمك می‌كند:
۱- دو مهندس مكانیك بیكار یك سیستم اطلاعات مدیریت ابداع می‌كنند. نرم‌افزارهای آن را تهیه كرده و آن را آزمایش می‌كنند. كار خود را به یك گروه سرمایهٔ گذار ارایه می‌كنند، بدین امید كه گروه مزبور آنها را برای تأسیس كسب‌وكاری كه سیستم را بفروشد تأمین مالی نموده و در برقراری زیرساخت‌های لازم برای كسب وكار نقشی اساسی ایفا نماید. در این مثال، خلاقیت اصلی درخلق خود محصول، یعنی سیستم پایگاه داده‌های مدیریت است. ظاهراً خلاقیت كمتری برای یافتن منابع لازم برای تأسیس سازمان وجود داشته است. باید توجه شود كه از آنجاكه این مخترعان برای فروش سیستم جدید خود تلاش نكرده‌‌اند، و برای این كار از خود تلاش به خرج نداده‌اند ولی از خود خلاقیت نشان داده‌اند( تولید یك سیستم بازانتها) ولی كارآفرینی بروز نداده اند.۲- یك شمی دان كه در اواخر دهه ۷۰میلادی در یك شركت بزرگ و معتبر كار می كند در نظام سنتی پیشنهادات برای بررسی ایده‌های جدید محصول وفرآیند نارسایی‌هایی می‌یابد. وی وچند همكار در پیشنهادی اظهار داشته‌اند كه ا رؤسای بالادستی واكنشی بسیار سطحی دریافت می‌كنند. با تشویق برخی از این همكاران، شیمی‌دان مزبورنظام جدید برای آنكه به ایده‌ها از نظر ارزیابی دقت كافی مبذول گردد، تدبیر می‌نماید. این نظام شامل تهیه” شرح كوتاهی از ایده“ توسط مبتكر ایده (با كمك یك كارشناس ارشد) و” بررسی این شرح كوتاه از ایده“ توسط گروهی از كارشناسان داخلی شركت كه مبتكر پیشنهاد می‌كند، بود. مراحل بعدی این نظام مشتمل بر پرورش و حمایت هدایت شده از ایده‌هایی بود كه ارزیابی مثبت دریافت می‌كنند. پس از گفتگو با چند مدیر ارشد داخل شركت، برای این سیستم یك حامی می‌یابد. وی با ”دفتر نوآوری“ شركت كه متشكل از خود او و دو تسهیل‌كننده (ناظر خبره) پاره وقت است آغاز نمده، درعرض پنج سال آن را به یك ”شبكه نوآوری“كه نمایندگیهایی درهشت شعبه جهانی شركت داردگسترش می‌دهد. در این مدت‌، ایده‌هایی كه به ”شبكه نوآوری“ راه یافته‌اند به دوازده طرح جدید برای شركت منجر می‌شوند. توجه كنید كه این نوآوری در قالب یك شركت جاافتاده به وقوع پیوسته است. خلاقیت كارآفرینانه به شكل پیاده‌سازی یك ایده بدیع كه به وسیله مشتریانش – كاركنانی كه پیشنهاداتی داشتند و مایل بودند آنها را پرورش دهند، و شركت، كه نهایتا از آن پیشنهادات پیاده شده بهره می‌برد – مفید تشخیص داده شده بود، به نمایش درآمد. توجه كنید كه در اینجا كارآفرینی شكل یك محصول جدید را به خود نگرفت، بلكه سیستم یا فرآیندی بود كه خدمتی باارزش برای داخل شركت ارایه می‌نمود.
۳- یك مدیر دارای تخصص در تكنولوژی برتر، یك سیستم عالم ریزكامپیوتر از یك مخترع خریداری می‌كند.وی سپس از ارتباطات شخصی، شبكه‌سازی ابتكاری، ومهارت‌های معامله‌گری برای ارایه حق لیسانس و سازندگان میكروكامپیوترها استفاه می‌نماید. در اینجا خلاقیت كارآفرینانه اساساً در تدبیر وپیاده‌سازی راهی برای ارسال این تكنولوژی جدید به یك بازارعمده اعمال شده است.
۴- یك تیم كوچك میان‌رشته‌ای در یك شركت بزرگ سنتی محصولات مصرفی، قدری از وقت خود را در زمینه محصولاتی كه در حیطه وظایف رسمی تیم نیست صرف كرده است. در جریان این كار” خارج از وظایف“ تیم مزبور ایده‌ای برای بهبود یك محصول حفاظت از پوست بدن تدبیر كرده است. آزمایشات فنی اولیه، تجزیه و تحلیل بازار، و ‎آزمایش بر روی مشتریان را برای نشان دادن امكان سنجی و سودآوری بالقوه انجام داده است. ولی پرورش محصول تا وقتی كه یك معاون شركت در یك بخش دیگر را قانع نكنند كه می‌تواد از طریق ”انتخاب“ محصول به یك مزیت رقابتی منحصر به فرد در بازار دست یابد و در صورت قانع شدن، منابع لازم برای پرورش محصول را در اختیار تیم قرار دهد، نمی‌تواند ادامه یابد. توجه كنید كه همانطور كه در مورد مثال دوم صادق بود، خلاقیت كارآفرینانه در قالب یك سازمان مستقر و دارای تداوم به وقوع می‌پیوندد واین امر نشان می‌دهد كه كارآفرینی فقط مترادف با آغاز یك كسب‌وكار جدید نیست. در این مثال، به علت اینكه محصول فقط با كمی از محصولات موجود متفاوت است، و به علت آنكه سیستم‌های تولید وتوزیع را به آسانی می‌توان برپاكرد، خلاقیت كارآفرینی اساسا درخلاقیت تیم در یافتن منابع سازمان برای تأمین مالی ایده ظاهر شده است.
۵- گروهی متشكل از سه دبیر دبیرستان می‌خواهند یك بنیاد غیرانتفاعی برای تدریس مهارت‌های كسب وكاری به جوانان تیزهوش مناطق محروم شهر تأسیس كنند. درتلاش برای جلب حمایت مالی و سایر حمایت‌ها از كسب‌وكارهای محلی برای بنیاد، یك برنامه روابط عمومی تدوین كردند كه بر ارزش تبلیغاتی مشاركت دراین بنیاد از طریق پیشرفتی كه در نتیجه مشاركت جوانان در برنامه‌های بنیاد، در وضعیت محل به وجود می‌آید تاكید گذاشت. در اثر این تلاش معلمین موفق به كسب كل بودجه لازم برای سه سال اول فعالیت بنیاد و نیز جلب همكاری چند نفر از مدیران كسب‌وكارهایی كه داوطلب كار به عنوان مربی پاره‌وقت در برنامه بودند، شدند. با آنكه این برنامه، یك بنگاه برای سودآوری نبود، خلاقیت كارآفرینانه در رفتار تعدادی ازموسسین، به ویژه تدوین مفهوم یك خدمت جدید وروش آنها برای جلب منابع مشاهده می‌شود.
با بررسی این مثال‌ها درباره اینكه چه چیز خلاقیت كارآفرینانه است ، می‌توانیم همین روشن كنیم كه چه چیز خلاقیت كارآفرینانه نیست. اول آنكه محدود به تأسیس یك كسب وكار جدید نیست زیرا می‌توان آن را در كسب‌وكارهای جاافتاده نیز یافت. علاوه بر آن الزاماً درایجاد هر كسب‌وكار جدید نیز وجود ندارد. زیرا لازم است در مرحله‌ای از فرآیند ایجاد كسب‌وكار، درجه قابل توجهی از نوآوری وجود داشته باشد. به عنوان مثال، تاسیس یك فرانشیز از یك كسب‌وكار موجود، یا هر نوع عملیات استاندارد، بدون این كه هیچ چیز به طور چشمگیری متفاوت باشد، خلاقیت كارآفرینانه محسوب نمی‌شود مگر آنكه ایده‌هایی كه به نحو چشمگیری بدیع‌اند در جنبه‌ای از جریان وارد شده باشد، مانند تامین سرمایه یا انتخاب مكان. خلاقیت كارآفرینانه در بسیاری از بهبود بخشیدن‌های فزاینده درمحصول یا خدمت در درون نظام‌های مستقر وجود نخواهد داشت، مگر آنكه نوعی ابداع قابل ملاحظه برای بسیج حمایت از ایده یا پیاده‌سازی مؤثرآن لازم باشد. همچنین،حتی وقتی كی ایده واقعا بدیع برای محصول یا خدمت وجود داشته باشد، ی وقتی یك بصیرت بدیع درباره فرصت‌های بازار وجود داشته باشد، خلاقیت كارآفرینانه وجود نخواهد داشت مگر آنكه ایده‌ها برای خلق یك كسب‌وكار پیاده شود.
●تعریف جامع خلاقیت كارآفرینانه
با این مثال‌ها و تعریف‌ ما از خلاقیت، نوآوری وكارآفرینی، می‌توانیم تعریفی از خلاقیت كارآفرینانه پیشنهاد كنیم:
ایجاد و پیاده‌سازی ایده‌های بدیع ومناسب برای تأسیس یك كسب‌وكار جدید( یك كسب‌وكار جدید یا برنامه برای ارایه فراورده یا خدمت). ایده‌های بدیع ومفید اولیه ممكن است مربوط باشد با:
۱- خود محصولات یا خدمات
۲- شناسایی بازاری برای محصولات یا خدمات
۳- راههای تولید یا عرضه محصولات یا خدمات، یا
۴- راههای فراهم سازی منابع برای تولید یا عرضه محصولات یا خدمات.
توجه كنید كه درحالی كه تعریف خلاقیت كارآفرینانه بر ایده‌های بدیع و مفید تأكید دارد (تعریف استانداردما از خلاقیت)، بخش ”كارآفرینانه“ نیاز به عمل دارد – پیاده‌سازی آن ایده‌ها یا نوآوری‌ها. همچنین توجه شود كه خلاقیت كارآفرینانه می‌تواند حتی وقتی محصول یا خدمت الزاماً بدیع نیست، یا وقتی یك محصول یا خدمت بدیع از منبعی دیگر كسب شده است، وجود داشته باشد. تنها شرط لازم آن است كه راه‌حل‌های بدیع ومناسب در مرحله‌ای از فرایند خلق و به بازار آوردن محصول یا خدمت مورد استفاده قرار گیرد.

فهرست منابع:
۱-Schumpeter, J.A.(۱۹۳۴), The Theory of economic development, Cambridge , MA : Harward University Press
۲- Amabile (۱۹۹۶), Creativity in context, Boulder , CO : West view Press.
۳- دكتر ترزا آمابلی(۱۹۹۷)،كارآفرینی خلاق: انواع وشیوه‌های حمایت ازآن، ترجمه دكتر حسن قاسم‌زاده، فصلنامه پژوهش ومهندسی، بهار ۱۳۷۸.
۴- حسن قاسم‌زاده(۱۳۸۲)، خلاقیت بنیادی و انطباق‌پذیر وسیاست‌گذاری جهت ترویج نوآوری ، فصلنامه خلاقیت ونوآوری، بهار، شماره ۲ .
منبع مقاله : فصل‌نامه خلاقیت و نوآوری شماره۳
نویسنده: دكتر حسن قاسم زاده
منبع : شبکه زنان کارآفرین


همچنین مشاهده کنید