کارآفرینی ازدیدگاه مکاتب مختلف

● تعاریف كارآفرینی
اقتصاددانان،روان شناسان،جامعه شناسان وسایرمحققین علوم اجتماعی دیدگاه های متفاوتی ازكارآفرینی ارائه داده اند.هركدام بااستفاده ازفرهنگ،منطق ومتدولوژی خاص سعی درتعریف آن ازمنظررشته خودداشته اند. . بعنوان مثال Fillon گفته است: كه هیچ تعریف واحدومشخصی برای كارآفرینی وجودنداردوبسیاری ازتعاریف درتضادبایكدیگرند.
درسال۱۹۹۸ادعاكردندكه تعاریف شفاف ومشخص ازكارآفرینی Low and Macmillan كاررابرای محققان تسهیل میسازد.
باشروع بكاربیش از۵۰۰۰۰۰كسب وكارجدیدكه هرماهه درآمریكا بوجود میایندورشد۶۰الی۸۰درصدی اقتصادملی راازراه مشاغل كوچك وزودبازده رابه ارمغان میاوردتعریف كارآفرینی ازلحاظ ماهیت وساختارروشن ترشده وبه افزایش رشداقتصادی كمك میكند.
● دیدگاه اقتصادی
اقتصاددانان به بررسی اینكه چگونه جامعه منابع كمیاب مانندزمین،نیروی انسانی،موادخام وماشینهارابرای تولیدكالاهاوخدمات تقسیم میكندمی پردازند.
ریچاردكانتیلون(۱۶۸۰-۱۷۳۴)اولین فردی بودكه واژه كارآفرینی راباالهام ازلغت فرانسوی كه به بمعنی متعهدشدن می باشدرابه ادبیات entreprendre علوم اقتصادی عرضه داشت. اوكارآفرین رابعنوان شخصی معرفی میكندكه باقیمت ثابت میخردوباقیمت نامعین می فروشد.ازاین روبجای سودبالقوه به ریسك دست میزند.كارآفرین بیشترازلحاظ فعالیت اقتصادی شناخته می شودتاازلحاظ نوع شخصیت.
به پیروی ازوی"ژان باپتیست سی"(۱۷۶۷-۱۸۳۲)كارآفرین به عنوان فردی تعریف میكندكه ازدانش،قضاوت،مهارتهای مدیریتی،رهبری وتوانایی فنی برای حركت ومبدل كردن منابع اقتصادی كم بازده به منابع پربازده باعوایدی بیشتراستفاده كند.برخلاف كانتیلون سی درتعریف خودروی حركت باعدم قطعیت تاكیدندارد.
نئوكلاسیك ها بطورجدی برروی بوجودآوردن مدل ریاضی درراستای پیش بینی رفتارسیستمهای اقتصادی،تمركزكردند فرانك نایت(۱۹۲۱)توجه خودرابرروی كارآفرینی ازدیدگاه اقتصادی باتمایزقائل شدن بین مفهوم ریسك قابل پیش بینی وریسك غیرقابل پیش بینی،معطوف كرد.اوكارآفرین رابعنوان فردی تعریف كردكه خواهان ارائه پول وشهرت درانتظارنامعلوم برای دریافت سودنامعلوم واعتبارورضایت شغلی ازفرایندهای تولیدوتوزیع است.
"ژوزف شومپیتر"(۱۸۸۳-۱۹۵۰)كه بعنوان پیشرودرزمینه كارآفرینی نام گرفت ادعا مكند"مفهوم كارآفرینی توانایی شكست خط مشی جاری،نابودی ساختارهای موجودوحركت دادن سیستم بخارج ازدایره تعادل است." برطبق نظراو،مفهوم كارآفرینی دردرك واستفاده بموقع ازفرصتها درقلمروموسسات ظهور پیدامیكند.این تركیب جدید واقعیتهای موجوداقتصادی رابه چالش میطلبد،موسسات ومحصولات قدیمی راباانواع بهترجایگزین می كند ودرنتیجه سیستم اقتصادی رابه مراحل بالاتری ازتعادل می رساند.
اوكارآفرین رابانوآوری شناسایی میكند وآن رابعنوان یك حركت موقت توصیف میكند نه یك وضعیت ثابت.
ازنظراوكارآفرینان ۵نوع نوآوری راعهده دارهستند:
۱) معرفی نوع تازه یاكیفیت بهتری ازكالا
۲) ابداع روش نوینی ازتولید
۳) گشایش بازارجدید
۴) استفاده عملی ازمنابع برای تامین موادخام یاكالاهای واسطه ای
۵) به انجام رساندن تعدادجدیدی ساختارسازمانی ازصنعت
برخلاف نظر اوازجریان بازاربعنوان تخریب خلاق،كریزنر فرض میكندكه كارآفرینان افرادی هستندكه عدم تعادل رادرشكل فرصتهای جدیدبرطرف می كنند.
● رویكرد روان شناختی:
روانشناسی شامل مطالعه رفتار وپدیده های ذهنی است.این رویكردبه دنبال شناسایی رفتارها وویژگیهای شخصیتی كه منحصربه كارآفرینان موفق است میباشد.جائیكه ویژگیها بعنوان خصوصیات خلقی افرادی كه زیاده استوارهستندتعریف می شوند.
تحقیق "مك كله لند"(۱۹۶۱)ارتباط "توفیق طلبی"باكارآفرینی وبسط معنی آن باتوسعه اقتصادی بود.
"هنسمارك"(۲۰۰۳)مطالعات روانشناسی زیادی رابرای شناسایی ویژگیهای شخصیتی انجام داد.این ویژگیها شامل:درجه سازكاری وتكانش گری،استقلال طلبی،نیازبه پیشرفت ووسعت این باوركه شخص تاچه حدی نتایج واتفاقات رانتیجه كنترل فعال خود میداندتانتیجه سرنوشت.
● رویكرد جامعه شناختی:
جامعه شناسی‌مطالعه زندگی اجتماعی دگرگونی اجتماعی و علل و دستاوردهای اجتماعی رفتار انسانی است.
امیل دور كیم (۱۸۵۸-۱۹۱۷)،ماكس وبر(۱۸۶۴)ورینلدز(۱۹۹۱) هركدام عدسی جامعه شناسی رابرروی فعالیتهای انسانی متمركز كردند.دراین رویكرد،گروه وساختارهای اجتماعی مورد آزمایش قرارگرفتند نه ویژگیهای فردی،تا فعالیتهای گروهی نظیركارآفرینی را پیش بینی كنند.
توسعه دادن كارآفرینی پویا بیشتر بعنوان كاركرد نیروی اجتماعی وساختارها درنظرگرفته می شود تااینكه نیازها وویژگیهای شخصیتی افراد.
وبر علاقه مند به تاثیرات تقسیم نابرابر قدرت بود.كارآفرینی میتواند ازطریق تجربه ولمس فشارهایی كه بوسیله نیروهای تعریف شده اجتماعی از قبیل:انتظارات نقش افراد،پایگاه های طبقه ای،گرایشهای كلی درباره نوآوری تعریف وپیش بینی شود.
میزان توسعه یانوسازی اجتماع شاخصه ی حیاتی است كه وابسته به بنیان سازمانها بویژه سازمانهای اقتصادی بااهداف محدود است.
● نتیجه گیری:
ویژگیهای پیچیده وچندوجهی نیروهای پویای همراه باكارآفرینی راآشكار میكند.حتی بااین برداشت كلی ومختصر،واضح است كه هیچ تعریف جامعی ازكارآفرینی وجودندارددرپایان به پاره ای ازتعاریف اخیراشاره میگردد:
۱) توانایی متراكم كردن منابع برای تبدیل به سرمایه درفرصتهای كاری ورشدسریع كسب وكارهای مبتكرانه وجدید(مركز كافمان برای رهبری كارآفرینانه۱۹۹۹)
۲) ایجادومدیریت سازمانی جدید برای پیگیری یك فرصت منحصر بفردوخلاقانه ودستیابی به رشدسریع وپرسود(هایدل وراشورس۲۰۰۰)
۳) یك فرایند پویا بوسیله افرادی كه بطورمداوم فرصتهای اقتصادی راشناسایی وباتوسعه تولید وفروش كالاها وخدمات به آنها عمل می كنند این فرایندنیازمند تعاریفی ازقبیل اعتمادبنفس،ظرفیت ریسك پذیری واحساس تعهدشخصی است(كمیسیون اروپایی۱۹۹۸)
۴) ایجادكسب وكارجدید(لو ومك میلان۱۹۸۸)
۵) هرتلاشی برای كسب وكارجدیدوآزاد یاتوسعه آن بوسیله افراد.

ترجمه و تلخیص از:
نبی اله حسینی - مدرس كارآفرینی دانشگاه

منبع : خانه کارآفرینان ایران