وجود نظام تبليغ دلايل متعددى دارد که سه دليل مهم آن عبارتند از:
|
|
|
| ناکافى بودن ميزان آگاهى مردم
|
|
ناکافى بودن ميزان اطلاع در زمينههاى سياسى و فرهنگى و تخريب حافظهٔ تاريخى مردم بهوسيلهٔ استعمار و ضرورت رجعت به هويت ملى و نياز به ارتباطات اجتماعي، هر يک به تنهائى براى توجيه فلسفهٔ وجودى سيستمهاى تبليغى کافى است. اين مهم هنگامى روشنتر مىشود که ملاحظه مىکنيم در جوامع ديگر تحت شرايطى مشابه و با استفاده از روشهاى تبليغى صحيح، بر بسيارى از مشکلات اجتماعى فائق آمدهاند. در روياروئى با چنين واقعياتى است که ضرورت سازماندهى تبليغات در مقياس ملى روشن مىشود.
|
|
|
تبليغات جهانى امروز سرنوشت هر کشور تا حدودى تحتتأثير روند عمومى تبليغات جهانى است. مخصوصاً تأثير بنگاههاى سخنپراکنى کشورهاى صنعتى بر جهان سوم غيرقابل کتمان است. يک کشور انقلابى امروز قبل از اينکه هدف حملات نظامى و يا اقتصادى باشد، آماج حملات تبليغات و روانى است.
|
|
|
نتايج حاصل از تحقيقات علمى و فرهنگى و ذخيره شدن آنها در منابع تحقيقاتى و دانشگاهى و حوزههاى علميه بايد به اطلاع جامعه برسد. در بسيارى از جوامع در حال پيشرفت، مؤسسات تحقيقى سالها دستاندرکار انجام پژوهشهاى فرهنگى و فنى و عملياتى بوده و در خيلى از مواقع به پيشرفتهاى قابل توجهى هم نائل شدهاند. وليکن بهعلت محدوديت وسعت گسترش دستاوردهاى محققين، نتايج حاصل کمتر و يا هيچگاه در شرايط عادى زندگى اجتماعى بهکار بسته نشده و بهعبارت ديگر جامعه از آنچه براى او انجام شده سودى نبرده است.
|
|
البته از محققين و کارشناسان پژوهشى هم نمىبايد انتظارى در زمينهٔ اشاعهٔ و تنفيذ نتايج حاصل از تحقيقات آنها داشت چه آنکه آنان ديدى سواى اين دارند؛ و از طرف ديگر به زبانى تکلم مىکنند که شايد همواره مفهوم مردم نباشد. در اينجا احتياج به يک عامل واسط است که بتواند در نقش يک رابط دوطرفه موجبات چنين انتشارى را فراهم آورد. البته مسلم است که تبليغات نمىتواند و نمىبايد کار مؤسسات آموزشى و پژوهشى را در مقياسى بزرگتر انجام دهد؛ بلکه نکتهٔ جالب توجه از يکسو استفاده از نتايج مؤسسات تحقيقى در امر تبليغات است، و از سوى ديگر باز کردن راه رشد تحقيقات در جامعه بهوسيلهٔ آن. نمايشنامه، فيلم داستاني، حتى قطعه شعر اجتماعى و متعهد موقعى مىتواند در عرصهٔ تبليغات مؤثر واقع شود که ناظر بر همهٔ دستاوردهاى جامعه در لحظهٔ تولد او باشد. گسستگى بين پديدهٔ فرهنگى و روند تبليغى و دستاوردها و آزمونهاى اجتماعى مىتواند مشکلات جدى و صعبالعلاجى را فراهم آورد. در کشورهاى در حال رشد ما با چنين گسستگى کمابيش سر و کار داريم.
|