|
| ۱۹۵۰ م. کابل تلفن زير دريا
|
|
کابل بين (کىوست، فلورايد، آمريکا - هاوانا، کوبا) به طول ۴۵۹ کيلومتر بين اقيانوس اطلس شمالى و خليج مکزيکو قرار گرفت و در سال ۱۹۸۹ از سرويس خارج گشت. ظرفيت اين کابل H/s ۹۶K بود.
|
|
| ۱۹۵۱ م. تأسيس انجمن مديريت پردازش دادهها
|
|
انجمن مديريت پردازش دادهها (Data Processing Managment Association -DPMA) تشکيل شد.
|
|
| ۱۹۵۱ م. زبان اسمبلى - نسل دوم
|
|
به کار گرفتن اعداد دودوئى و دهدهى به منظور نوشتن برنامه، مشکلات فراوانى براى برنامهنويسان داشت. بهخاطر سپردن و کار با حروف و کلمات بسيار آسانتر است و کارائى و دقت را افزايش مىدهد. به همين دليل حروف و کلمات خلاصهاى جاى کُدهاى دودوئى و دهدهى را گرفت. کلمات و حروفى که بهکار مىروند معمولاً از کلمه اصلى اخذ مىشوند. مثلاً کلمه DIV بهجاى Division يا MLI به جاى Multiply در رايانه سه حرف MLY به کُد ضرب ترجمه مىشود و بر مبناء کُد ضرب است که رايانه دستور را مىفهمد و آن را انجام مىدهد. برنامهاى که اين کار را انجام مىدهد اسمبلر (Essembler) نام دارد. فراگيرى و کاربرد هر دوى اين زبانها مشکل است و به آشنائى زيادى با ساختمان سختافزارى نياز دارد. علاوهبر آن برنامههاى اينگونه زبانها فقط روى رايانه خاص خود قابل اجراء است، بنابراين نمىتوان برنامه نوشته شده آنها را روى رايانه ديگرى اجراء کرد.
|
|
| ۱۹۵۱ م. ماشينحساب ACE نمونه اول
|
|
ماشينحساب Automatic Computing Engine در سال ۱۹۵۱ پس از شش سال کار براساس طرحى از اصول اوليه دکتر تورينگ (Turing) در آزمايشگاه ملى فيزيک ساخته شد.
|
|
| ۱۹۵۱ م. رايانه يونيواک ۱ نسل اول
|
|
رايانه يونيواک ۱ (UNIVAC 1) کوتاه شده عبارت (Universal Atomatic Computer) است. اولين رايانه خودکار عمومى و تجارتى آمريکا بود. اين رايانه، نخستين محصولى بود که بهوسيله اکرت (Eckert) و مکهلى (Mauchly) در شرکت رايانه رمينگتيون رند (Remington Rand -INC) توليد شد. کار ساخت اين رايانه از سال ۱۹۴۸ آغاز و در سال ۱۹۵۱ پايان پذيرفت و در سال ۱۹۵۱ به اداره آمار آمريکا تحويل داده شد. حافظه يونيواک ۱ داراى ۵۰۰۰ لامپ خلاء بود. رايانهاى همهمنظوره با دادههاى الکترونيکي، مخلوطى از رايانههاى قبلي. اين رايانه با نوار مغناطيسى کار مىکرد و داراى ميانگير يا (buffer) بود و با سرعت بالائى دادهها را منتقل مىکرد. اين رايانه در سال ۱۹۵۲ پيروزى آيزنهاور (Eisenhover) را بر رقيب خود استونسون (Stevenson) پيشبينى کرده بود.
|
|
| ۱۹۵۱ م. تأسيس ايستگاه تلويزيون
|
|
تأسيس ايستگاه تلويزيون در هلند - آرژانتين - ژاپن
|
|
| ۱۹۵۱ م. دايرةالمعارف کالىير - آمريکا
|
|
دانشنامه کاملاً آمريکائى ونو بهنام دايرةالمعارف (کالىير) يا (کولير) در سال ۱۹۴۹- ۱۹۵۱ در بيست جلد منتشر شد. در سال ۱۹۶۲ به بيست و چهار جلد گسترش يافت. از ۱۹۶۰ به بعد تکمله سالانهاى منتشر کرده است. شهرت اين دانشنامه بيشتر به سبب تعداد تصويرها و نقشهها آن است.
|
|
|
در سال ۱۹۵۲ اولين رايانهاى که قادر به ذخيره کردن برنامه بود بهنام ادواک (EDVAC) توسط دکتر نيومن (J. Von Neuman) ساخته شد. اين دستگاه پايه ساخت رايانههاى امروزى قرار گرفت. اين رايانه داراى ۴۰۰۰ لامپ گرمايونى ۱۰۰۰ ديود کريستالى بود.
|
|
| ۱۹۵۲ م. تأسيس ايستگاه تلويزيون
|
|
تأسيس ايستگاه تلويزيون در آلمان - ونزوئلا
|
|
| ۱۹۵۳ م. تأسيس ايستگاه تلويزيون
|
|
تأسيس ايستگاه تلويزيون در بلژيک - دانمارک - لهستان - چکسلواکى - کانادا
|
|
| ۱۹۵۳ م. ماشينحساب تجارتى LEO
|
|
حسابگرهاى اوليه براى کارهاى علمى مورد استفاده قرار مىگرفتند، اما آنها بهعنوان نمونههاى اوليه نخستين نسل از حسابگرهاى تجارتى نيز بهکار برده شدند. نخستين نوع ماشينهاى تجارتى از ادساک يک EDSAC-1 مشتق شده و LEO کوتاه شده Lyons Electronic Office به معناى اداره الکتريکى لاينز، ناميده شد. اين ماشينحساب در سال ۱۹۵۳ توسط جىلاينز و شرکاء براى اداره مرکزى آنها ساخته شد، و مدت ۱۲ سال کمک مهمى به اداره مؤثر چاىفروشىهاى لاينز کرد.
|
|
| ۱۹۵۳ م. اختراع تلويزيون رنگي، با سه لوله پرتاب الکترونى و ماسک شبکه
|
|
کميته ملى سيستم تلويزيون (N.T.S.C) کوتاه شده عبارت National Television System Committee است. اين کميته در خلال سالهاى ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۰ ثمره کاوش و تلاش انجمن الکترونى آمريکا را بهصورت سيستم بسيار جالب و جديد به مرحله اجراء درآورد.
|
|
اين سيستم از لحاظ دقت فنى داراى خصوصيات بسيار ممتاز و عالى بود بهطورى که در سالهاى بعد پايه و مبناء سيستمهاى ديگر از جمله سکام و پال قرار گرفت. مزاياى سيستم عبارت بودند از:
|
|
- استاندارد تلويزيون سياه و سفيد در آن بهجاى خود محفوظ مىماند. بر طبق استاندارد مربوطه علامتى وجود دارد که روشنائى يا تعيينکننده روشنائى تصوير را مشخص مىسازد. علامت مزبور مىتواند توسط دستگاههاى تلويزيون معمولى دريافت شده و تصوير سياه و سفيدى که به اطلاعات و علائم رنگى بستگى ندارد، بهوجود بياورد. کيفيت چنين تصوير همسان و مطابق تلويزيونهاى معمولى است.
|
|
- علائم و اطلاعات مربوط به کميت و کيفيت رنگها بهوسيله يک موج کمکى که در آن
واحد هم از لحاظ دامنه و هم از لحاظ فاز مدوله است منتقل و در همان باند (علامت
روشنائي) بهطور همزمان و همرديف و همراه انتشار مىيابد. هر گاه رنگى وجود
نداشته باشد، علامت رنگ از ميان مىرود. در اين سيستم سياه و سفيد حالت مخصوص تصوير
رنگى است. از اينرو دستگاههاى گيرنده تلويزيون رنگى مىتواند انتشارات
فرستندههاى معمولى را نيز به صورت سياه و سفيد دريافت کند. تلويزيون براساس فوق
به قوت خود باقى است ولى بايد علامت روشنائى کيفيت رنگ هر نقطه را اضافه کرد. علائم
همزمانى بر روى سطرها و حوزه تصوير هر يک از تصاوير رنگى بايد بهجاى خود محفوظ
بماند. در داخل دوربين گيرنده تلويزيون رنگي، سه دوربين گيرنده تصوير براى رنگهاى
(سبز - قرمز - آبي) در کنار يکديگر بهصورت يک لامپ کامل ساخته مىشود. در مرکز
عدسى اصلى يک آئينه دو وجهى نيمه آئينهاى قرار دارد. اين تصوير بهوسيله آئينه
مرکزى سه تصوير روى دو آئينه ديگر منتقل مىسازد. تصوير سوم مستقيماً از آئينه
مرکزى عبور مىکند. اين سه تصوير هر يک از يک عدسى جهت فوکاس يا بهترين تصوير
مىگذرد.
|
|
در مقابل هر عدسى يک فيلتر به رنگهاى (سبز - قرمز - آبي) قرار دارد. تصوير صفحه
بهوسيله فيلترها تفکيک رنگ مىشود و هر يک بر روى يک صفحه حساس به نور مىافتد. در
اثر پديده فتوالکتريک تغييرات نور تصوير بهوسيله پرتو ظريف الکترونى تکتک عناصر
تصوير از چپ به راست در هر خط افقى (خط به خط) از بالا به پائين سطح تصوير را
(اسکن) يا مرور مىکند و بدين ترتيب مقدار نور براى هر نقطه در تصوير به سيگنالهاى
الکتريکى تبديل مىشوند. اين سه تصوير به سه طول موج يا سه ولتاژ که مقادير لحظهاى
به ترتيب با مؤلفه (سبز - قرمز - آبي) مىباشد فراهم مىآيد. صدا همزمان به فرکانس
راديوئى پخش مىشود. سيگنالهاى مربوطه از دو بخش جمعکننده علائم روشنائى اطلاعات،
و بخش ديگر کُدکننده يا رمزگذار يک براى سيگنالهاى رنگ است. اين سيگنالها با صدا
از طريق دستگاه فرستنده استاندارد تلويزيون از آنتن در فضاء منتشر مىشود.
|
|
در سوى ديگر، اين سيگنالها توسط آنتن گيرنده از فضا دريافت مىشود و به دستگاه گيرنده متصل و انتقال مىيابد. در لامپهاى تصويرى تعامل يافته بهنام (ترى نيترون) سه لوله پرتاب در گردن لامپ تصوير هم رديف هم قرار گرفتهاند. اين بخش از لامپ به تفنگ الکترونى معروف است. از اين سه لوله شعاع الکترونى که هر کدام حامل يکى از رنگهاى اصلى مىباشد، از لوله بهطرف صفحه لامپ پرتاب مىشود و خط تصوير را از بالا به پائين ايجاد مىکند. اين پرتو در هر ثانيه ۲۵ تصوير بهوجود مىآورد و اين تعداد براى احساس حرکت مداوم صفحهها کافى است. اما نمايش اين تعداد تصوير نمىتواند از چشمک زدن تصوير جلوگيرى نمايد براى رفع مشکل تعداد تصوير در ثانيه دو برابر مىشود. براى اين منظور تصوير کامل در دو مرحله يک بار با خط و سطرهاى زوج و بار ديگر با خطوط سطرهاى فرد (مرور) مىشود. علت انتخاب ۲۵ تصوير در ثانيه به فرکانس برق شهر مربوط مىشود.
|
|
|
|