|
|
حکيم شاه محمد بن حاجى مبارک قزوينى از دانشمندان و مؤلفان و مترجمان مشهور سدهٔ نهم و سدهٔ دهم هجرى است که در بعضى از رشتههاى علوم معقول و منقول و اثرهائى دارد و نيز ترجمههائى از ترکى و از عربى به پارسى از او در دست است. وى از خاندانى که به پزشکى اشتغال داشت برآمد و پس از چند دانشاندوزى در زادگاه خود، مدتى هم در شيراز شاگردى علامه جلالالدين دوانى کرد و سپس به مکه و از آنجا به دعوت سلطان بايزيد دوم (۸۸۶-۹۱۸ هـ) به استانبول رفت و پزشک دربار او شد.
|
|
از ميان اثرهاى حکيمشاه محمد براى تحقيق در تاريخ ادب فارسى مهمتر از همه ترجمهٔ مجالس النفائس امير عليشير نوائى است از ترکى به پارسى. وى ترجمهٔ اين کتاب را بنا بر تصريح خويش در سال ۹۲۷ آغاز نموده و در سال ۹۲۹ با تغييرهائى در متن کامل به پايان برده است.
|
|
اثر ديگر حکيمشاه محمد قزوينى ترجمهٔ حيوةالحيوان تأليف کمالالدين محمدبن موسى بنعيسى الدميرى الشافعى (م۸۰۸) است. حکيمشاه محمد نسخهٔ ترجمهٔ شدهٔ خود را از اين کتاب حيوةالانسان نام داد و به سلطان سليمان خان بن سلطان سليم تقديم داشت.
|
|
ديگر از اثرهاى حکيم شاه محمدحواشى بر تهافت و مولى مصطفىبن يوسف مشهور به خواجهزادهٔ برسوى (م ۸۹۳ هـ) است که حاجى خليفه به سبب اهميتش آن را با عنوان 'تهافت حکيمشاه محمدالقزوينى' ثبت نموده است.
|
|
آثار ديگرش: شرح ايساغوجى اثيرالدين ابهري، حاشيهاى بر يکى از شرحهاى متعدد عقائد نسفي، تفسير سورةالفتح تا به پايان قرآن، و کتاب ربطالسور و الآيات و کتاب کشفالحقايق در شرح کتابالکافية فى النحو تأليف ابن حاجب (م ۶۴۶هـ)، و شرح کتاب الموجز فىالطب تأليف ابوالنجم بن غالب نصرانبى از پزشکان الملک الناصر صلاحالدين يوسف متوفى به سال ۵۹۹هجري، و بالاخره 'نصيحتنامه' که مختصرى است در طب و حکيم آن را براى سلطان سليمان خان نوشت و به يک مقدمه و مقصود و خاتمه تقسيم نمود و در سال ۹۲۹ (تسع و عشرين و تسعمائه) از تأليف آن فارغ شد.
|
|
|
خورشاه بن قباد حسينى معروف به 'ايلچى نظامشاه' از مورخان سدهٔ دهم هجرى است. وى در ايران ولادت يافت و سپس به هند رفت.
|
|
خورشاه در سال ۹۵۲هـ از جانب نظامشاه و نيز به رسالت از طرف شاهطاير دکنى با هديههاى بسيار که به هزار تومان برمىآمد، به سفارت به خدمت شاهطهماسب صفوى گسيل شد.
|
|
ايلچى نظام شاه پس از گزاردن رسالت يک سال و نيم در خدمت شاه طهماسب ماند و در رکابش به گرجستان و شروان رفت و خود نيز سفرهائى در ناحيتهاى ايران و از آنجمله به گيلان و مازندران کرد و تا سال ۹۷۱هـ در ايران و سرگرم تأليف تاريخ خود بود.
|
|
تاريخ ايلچى نظامشاه کتابى مشروح و بزرگ است که با مراجعه به مأخذهاى مختلف به نگارش درآمده است و بر گردهٔ تاريخهاى مفصل عمومى تنظيم شده و تازگى آن بيشتر در شرح مستوفاى او دربارهٔ تاريخ شاهان دکن است. تاريخ ايلچى نظامشاه در يک مقدمه و هفت مقاله تنظيم شده است.
|
|
|
ابوالنصرسام ميرزا دومين پسرشاه اسمعيل صفوي، روز سهشنبه بيست و يکم شعبان سال ۹۲۳ هـ نزديک مراغه زاده شد. وى در زمان پدر و برادر، از اوان کودکى و خردسالي، نخستين حکمران گيلان و بعد از آن حکمران خراسان گشت و در هرات مستقر شد.
|
|
سامميرزا شاهزادهاى با ذوق و شاعر و فاضل و دوستدار شاعران و دانشمندان بود. اشعار کمى از او نقل شده و در بضى از مأخذها مانند روز روشن و مجمعالفصحا گزارشهاى نادرست دربارهٔ او و اشعارش آوردهاند، اما کار مهم و پرارزش او تدوين کتاب مشهور تحفهٔ سامى است در تذکرهٔ احوال شاعران اواخر عهد تيمورى و اوايل دوران صفوى که به سال ۹۵۷ تأليف شد و مؤلف خواسته است شاعرانى که در تذکرةالشعراء دولتشاه سمرقندى و بهارستان جامى و مجالسالنفائس اميرعلى شير نوائى از نظر مؤلفان دور مانده و نيز آنها که بعد از تأليف کتابهاى مذکور زبان به سخنورى گشودهاند در کتاب وى ذکر شوند.
|
|
نثر سامى در تحفه بسيار پخته و مبتنى بر تعليم است و اشعارى که گاهگاه از خود بهويژه در مقدمه آورده است نشان از روانى سخن و توانائى او درشاعرى مىدهد. کتاب او براى آشنائى با عدهاى از شاعران که در فترت اواخر عهد تيمورى و بايندرى و دورهٔ انتقال قدرت به صفويان مىزيستهاند بسيار محل استفاده است.
|
|
|
علامه مصلحالدين محمدلارى از دانشمندان و مؤلفان بزرگ و بسيار مشهور سدهٔ دهم است که به پارس و به تازى (و بيشتر به تارى) اثرهائى در فنون مختلف علمى و ادبى از او بر جاى مانده و يکى از چهرههاى بسيار درخشان عهد خود در ميان دانشمندان است.
|
|
ولادتش در لارستان اتفاق افتاد و تحصيلات عاليهاش در شيراز انجام يافت وفاتش در حدود سال ۹۸۰ اتفاق افتاد.
|
|
مصلحالدين شعر فارسى مىسرود و کلامى تخلص مىکرد. کلامى اثرهاى متعددى به پارسى و به تازى دارد. مهمترين اثر فارسى او کتاب مرآةالادوار و مرقاتالاخبار است در يک مقدمه و ده باب در تاريخ و او آن را به اشارهٔ سلطان سليم ثانى (۹۷۴- ۹۸۲هـ) تأليف کرده و در اين راه از مأخذهائى چند استفاده برده و نام آنها را در مقدمهٔ کتاب آروده است.
|
|
اين کتاب را سعدالدين حسن مفتى معروف به خواجه افندى با اضافاتى به ترکى ترجمه کرد، و باب دهم اين کتاب پس از تحرير ثانوى و تکميل بهنام تاجالتواريخ بهصورت کتاب مستقلى درآمده است.
|
|
از تأليفات ديگر مصلحالدين به فارسى شرحى است که بر رسالهٔ هيئت ملاعلاءالدين علىبن محمد القوشجى (م ۸۷۹هـ) نوشته است.
مصلحالدين لارى چندين اثر نيز به زبان عربى دارد.
|
|
|
حسنبيگ (اميرحسن، حسن سلطان) روملو از رجال معروف قزلباش در عهد شاهطهماسب و از مورخان مورد استناد در تاريخ عهد صفوى است و با اين حال اطلاعاتى که دربارهٔ او داريم به تمام از نوشتهٔ خود او و به ميزان بسيار کم از عالم آراى عباسى نشأت مىکند. وى در سال ۹۳۷ در قم ولادت يافت. پدرش را نمىشناسيم. قبيلهٔ او 'روملو' از قزلباشان بودند.
|
|
مراجعهاى به احسنالتواريخ و شيوهٔ انشاء آراسته و يکدست آن نشان از فضل و ادب مؤلف آن حسن بيگ مىدهد اما چون او به هر حال به اويماقهاى قزلباش تعلق داشت شغل شاغل او سپاهيگيرى بود و با درجهٔ 'سلطانى' سمت 'قورچىگرى' داشت و به اصطلاح از افسران سپاه طهماسبى بود و به سبب مقام و مرتبهاى که حائز شده بود با عنوان 'سلطان' مذکور افتاده.
|
|
او خود يکجا اشارهاى دارد بر اينکه در جنگها با سمتقورچىگرى خدمت مىکرده است. از آن جمله دريورشى که شاهطهماسب به سال ۹۵۳ به گرجستان برد، وى جزء قورچيان بود.
|
|
حسن بيگ مؤلف کتاب پرارزشى است در تاريخ بهنام احسنالتواريخ در دو قسمت که قسمت اول آن با رويدادهاى سال ۸۰۷ (آغاز سلطنت شاهرخ) شروع شده و قسمت دوم کتاب (قسمت چاپ شده) به حوادث سال ۹۸۵ يعنى سال جلوس شاهسلطان محمد خدابنده پايان مىپذيرد. بخش چاپ شدهٔ کتاب که در دسترس است قسمت دوم کتاب است از آنچه حسن بيگ تأليف نمود.
|
|
اگر به قولى مؤلف استناد کنيم بايد اين دو قمست هم جزئى از يک کتاب مشروح چندى جلدى باشد که متأسفانه همهٔ آن در دست نيست مثلاً مؤلف از جلدهاى ششم و هفتم کتاب خود نام مىبرد که شرح حال ابنمقله در نخستين و شرح حال ياقوت مستعصمى در دومين 'نوشته شده' و حتى در مورد ديگرى از يازدهمين جلد کتاب خود ياد کرده است.
|
|
تأليف کتاب در عهد شاه طهماسب و بهنام پسرش اسمعيل ميرزا که بعد از پدر با عنوان شاه اسمعيل دوم به سلطنت رسيد (۹۸۴-۹۸۵هـ) آغاز شد.
|
|
اطلاعاتى که حسنبيگ در احوال علما و صدور و وزرا داده با اخبار مبسوطى که دربارهٔ شاعران و خطاطان آودره بسيار قابل توجه است.
|