جمعه, ۳۱ فروردین, ۱۴۰۳ / 19 April, 2024
مجله ویستا

نشانده شام غمت گرد دل سپاهی را


نشانده شام غمت گرد دل سپاهی را    که دست نیست بدان هیچ پادشاهی را
پناه صد دل مجروح گشته کاکل تو    چه پردلی که حمایت کند سپاهی را
جز آن جمال که خال تو نصب کرده‌ی اوست    که داد مرتبه خسروی سیاهی را
به نیم جان چه کنم با نگاه دم‌دمش    گه صدهزار شهید است هر نگاهی را
دلی که جان دو عالم به باد داده‌ی اوست    در او اثر چو بود ناله‌ای و آهی را
مر از وصل بس این سروری که همچو هلال    ز دور سجده کنم گوشه‌ی کلاهی را
برای مهر و وفا کند کوه‌کن صد کوه    ولی نکند ز دیوار هجر کاهی را
رو ای صبا و به آن سرو پاک‌دامن گو    که از برای تو کشتند بی‌گناهی را
جهان ز فتنه‌ی چشمت پرست ز انخم زلف    نما به محتشم ای گل گریز گاهی را


همچنین مشاهده کنید