|
|
|
درمان علامتى گلوکوکورتيکوئيدها براى رفع موقت ادم (دگزامتازون ۲۰-۱۲ mg/d در دوزهاى منقسم)، پروفيلاکسى با داروهاى ضدٌ تشنج (فنىتوئين، کاربامازپين يا والپروئيک اسيد) براى
تومورهاى کورتکس يا هيپوکامپ و هپارين زيرجلدى با دوز کم در بيماران بىحرکت تجويز مىشود.
|
|
|
تومورهاى مغزى اوليه بر خلاف متاستازها علائم سيستميک بدخيمى را ندارند. بررسى CSF محدود به تشخيص مننژيت يا متاستازهاى مننژيال احتتمالى است ولى اين عمل ممکن است در موارد توده
مغزى بزرگ يا هيدروسفالى انسدادى باعث فتقىشدن مغزى شود در تصويربردارى نورولوژيک اثر توده (حجم توده و ادم اطراف آن) و تشديد کنتراست (پارگى سد خونى مغزى باعث نشت کنتراست (به
درون پارانشيم مغزى مىشود) ديده مىشود.
|
|
|
تومورهاى مغزى با علائم زير تظاهر مىکنند: ۱. نقايص نورولوژيک فوکال پيشرونده ۲. تشنج يا ۳. اختلال نورولوژيک غير فوکال (سردرد، دمانس، تغييرات شخصيت، اختلال راه رفتن). علائم سيستميک (بىحالي، بىاشتهائي، کاهش وزن، تب) بيشتر مطرحکننده تومور متاستاتيک است تا تومور مغزى اوليه.
|
|
- نقايص نورولوژيک فوکال - بهدليل فشارتومور يا ادم بر نورونها يا ماده سفيد
|
|
- تشنج - بر اثر تحريک مدارهاى کورتيکال تحريکى يا از دست رفتن مدارهاى کورتيکال مهارى بهوجود مىآيد.
|
|
- نقايص نورولوژيک غير فوکال - بهدليل افزايش فشار داخل جمجمهاى (ICP)، هيدروسفالى يا گسترش منتشر تومور
|
|
- سردرد - بهدليل تحريک / جابهجائى موضعى ساختمانهاى حساس به درد يا افزايش ICP ايجاد مىگردد. پاپيلادم، اختلال درحرکت جانبى چشم و سردردى که با خوابيدن تشديد مىشود بالا رفتن ICP را پيشنهاد مىکند.
|
|
- شروع علائم شبيه به سکته مغزى - مىتواند منعکسکننده خونريزى درون تومور باشد.
|
|
اگر محل تومور از نظر بالينى در جاى ساکتى باشد (مثل پرهفرونتال) يا رشد آهسته باشد تومور مىتواند در هنگام ظهور علائم بزرگ باشد.امکان دارد تومورهاى ديانسفال، لوب فرونتال
يا تمپورال با علائم روانى تظاهر کنند.
|
|
|
سه الگوى ضايعات پس از پرتودرمانى (RT) دستگاه عصبى مرکز عبارتند از:
|
|
۱. حاد - سردرد، خوابآلودگي، بدتر شدن نقايص نورولوژيک در طى يا بلافاصله پس از RT خودبهخود محدودشونده است و به گلوکوکورتيکوئيدها پاسخ مىدهد.
|
|
۲. تأخيرى زودرس - خوابآلودگى (بچهها)، علامت لرميت. در طى ۴ ماه بعد از درمان ايجاد مىشود. افزايش سيگنال T2 در MRI ديده مىشود. اين عارضه خودبهخود محدودشونده است و با گلوکوکورتيکوئيد بهبود مىيابد.
|
|
۳. تأخيرى ديررس - دمانس يا نقايص نورولوژيک پيشرونده ديگر. بهطور تيپيک پس از يک سال از RT ايجاد مىشود. اختلالات ماده سفيد در MRI و توده با تشديد حلقوى بهدليل نکروز ناشى
پرتوتابى ديده مىشود. توموگرافى نشر پوزيترون (PET) نکروز تأخيرى را از عود تومور تميز مىدهد. بهترين درمان نکروز پيشرونده ناشى از پرتوتابى درمان تسکينى با رزکسيون جراحى است.
اختلال عملکرد اندوکرين ناشى از ضايعات هيپوتالاموس يا هيپوفيز مىتواند بهدليل اثرات تأثيرى RT باشد.
|