نيروى کار جهانگردي، همانند همهٔ افراد جامعهٔ جهاني، دستخوش تغييرات سريعى قرار مىگيرند که از نظر سياسي، اجتماعى و اقتصادى در سراسر دنيا در حال رخ دادن است. حتى کارهاى اساسى مانند شيوهٔ برقرار کردن ارتباط، جمعآورى و نگهدارى اطلاعات به سرعت تغيير کرده است و در آينده هم با سرعت بيشرتى تغيير خواهد کرد. اين تغييرات بزرگ جهانى موجب بروز مسئلههائى در صنعت جهانگردى شده است. دولتها، اتحاديههاى منطقهاى و تدوينکنندگان برنامههاى آموزشى کوشيدهاند تا نيروى کار لازم، داراى مهارت و دانش لازم را تربيت کنند و جوابگوى نيازهاى فزايندهٔ اين صنعت باشند.
|
|
|
|
با پايان يافتن جنگ سرد در زمينهٔ سازشکارىهاى سياسى شاهد رخدادهاى بزرگى هستيم. در اروپا، فرصتهاى تجارى زيادى در کشورهاى تازه استقلاليافته وجود دارد. سيستم اقتصاد منطقهاى در اروپا باعث شده است که نيروى کار جابهجا شود و تقاضا براى نيروى کار متخصص در نقاط مختلف اروپا افزايش يابد که در نتيجه شاهد جابهجائى اين نيروى کار هستيم. در آمريکاىشمالي، قرارداد تجارت آزاد به نام نفتا بهوجود آمده است و افراد مىتوانند بهراحتى از مرزها بگذرند. در منطقهٔ آسيائى حوزهٔ اقيانوسآرام، چين و ويتنام به سرعت رو بهسوى سيستم اقتصادى مبتنى بر بازار آزاد گام برمىدارند، و همين امر باعث شده است که مسئله نياز به سرمايه، آموزش و تربيت نيروى کار شدت يابد اين تغييرات در صنعت جهانگردى و مسافرت اثرات شديد گذاشتهاند، بهطورىکه افراد زيادى به کشورهاى در حال توسعه مسافرت مىکنند و براى ايجاد ارتباط، مبادلهٔ فرهنگى و فعاليتهاى بين کشورى نياز به نيروى کارآزموده و آموزشديده افزايش مىيابد. گذشته از اين، نيروى کار علاقهٔ بيشترى به مهاجرت نشان مىدهد و اين بدانمعنى است که تعداد بيشترى از افراد از مرز کشورها مىگذرند و در نتيجه طبقهبندى مشاغل افزايش مىيابد. بايد براى گواهينامههائى که به افراد آموزشديده يا متخصص در رشتههاى کاربردى داده مىشود استانداردهاى قابل قبول کشورها و مناطق بهوجود آيد تا افرادىکه از مرزها، مىگذرند داراى مهارتها يا گواهينامههاى خاصى باشند که در کشورها و بخشهاى ديگر منطقه يا حتى در سطح جهانى شناختهشده و قابل قبول باشد.
|
|
|
در سطح جهانى رقابت رو به افزايش است، و سازمانهاى سرمايهگذار درصدد ارائه بازدهى بيشتر از سرمايهگذارىهائى هستند که در بخش صنعت انجام مىشود. در دههٔ ۱۹۸۰ سازمانهاى مدير سالار عنان اختيار را کامل در دست داشتند ولى در سال ۱۹۹۰ اين قدرت را از دست دادند، زيرا اين شرکتها يا سازمانها بايد هر دو گروه، ميهمان و مالک را راضى مىنمودند. اين بدانمعنى است که مدير بايد هوشيارتر و باابتکار عمل بيشترى اقدام کند. مهارتهائى مورد نياز است که بتوان مسئلههاى پيشبينىنشده را حل کرد، از عهدهٔ تعهدات سازمان برآمد و مديريت اختياراتى تعويض گردد تا افراد با مهارتهاى مختلف بهصورت غيرمتمرکز درصدد حل همهٔ مشکلات برآيند.
|
|
|
در سراسر دنيا با افزايش سطح آموزش و تحصيلات، آرزوها و خواستهها هم افزايش مىيابند. کارگران و کارکنان از شغل يا مسير شغلى خود تقاضاهاى بيشترى دارند. از سوى ديگر، کارگران بيشتر در پى مشاغلى هستند که کيفيت زندگى بهترى داشته باشد، نه پول بيشتر. در فرآيند توسعهٔ منابع انسانى به استانداردهاى مهارت افراد توجه مىشود و دربارهٔ مسير شغلى و شيوهٔ زندگى به مسئلههاى خاصى توجه مىشود. شغلهائى که در صنعت جهانگردى وجود دارد مورد توجه افراد است، حيثيت و اعتبار بيشترى پيدا مىکند، افراد زبده و بافراست را جذب مىنمايد و بهصورت پايگاهى درمىآيد که نويدبخش مسير رشد و ترقى شغلى است.
|
|
|
عصر 'دانش' اطلاعات، سرعتى سرسامآور پيدا کرده است، بسيارى از شرکتها به کامپيوترهاى مختلف مجهز شدهاند و تقريباً بر روى همهٔ ميزهاى دفاتر و ادارات يک کامپيوتر ديده مىشود. همهٔ کارکنان، مديران و حتى کارگران تازهوارد به شرکت بايد پيوسته با تغييرات اين وسيلهٔ ارتباطى آشنا شوند. از نظر آموزشي، فاصلهٔ بين مغز و دستکم مىشود. پيش از اين کارگران ماهر و نيمهماهر بيشتر از مغز خود استفاده مىکردند، برنامهريزان و دستاندرکاران سيستم آموزشى بايد در فهرست درسها تجديدنظر کنند و واحدهائى را در رشتههاى تحصيلى بگنجانند که افراد پس از تحصيل به سطحهاى بالاترى دست يابند. تعيين استانداردهائى براى مهارت افراد باعث مىشود که بتوان خود را با اين تغييرات اصولى و دائمى همگام کرد.
|
|
|
رقابت جهاني، فنآورى نوين و دسترسى سريع به اطلاعات باعث شده است که انسان به شيوهاى از آموزش دائمى دست يابد. پيشبينى مىشود که کارکنان وقت بيشترى را صرف فراگيرى شيوههاى جديد يا اطلاعات تازه (نسبت به فعاليتهائى که در کار خود مىنمايند) نمايند. شرح درسى برنامههاى جهانگردى بايد پيوسته تغيير کند و نبايد بهصورت واحدهاى مشخص و بدون تغيير درآيد. بر اين اساس بايد گفت، مشکل، مطلب آموختنى نيست، بلکه مشکل اصلى شيوهٔ يادگيرى است بايد به دانشجويان و دانشآموزانى توجه کرد که مهارتهاى قابل انتقال مانند شيوهٔ انديشيدن و برقرار کردن ارتباط را ارائه مىکنند. دانشجو در مرکز يادگيرى قرار دارد، بنابراين بايد مسئوليت يادگيرى و خودرهبرى را بياموزد.
|